تونل بهشتآباد و پروژه انتقال آب بین حوضهای از سرشاخههای کارون بزرگ در استان چهارمحال و بختیاری به اصفهان و فلات مرکزی(استانهای اصفهان(۲۵۰ میلیون مترمکعب)، کرمان(۱۸۰ میلیون مترمکعب) و یزد(۱۵۰ میلیون مترمکعب))، این روزها به یکی از مهمترین مباحث محیط زیستی کشور تبدیل شده است. هرچند واکنشهای کارشناسی در چهارمحال و بختیاری و خوزستان و همچنین مخالفتهای مراجع ذیصلاح نسبت به اجرای این طرح و عواقب خسارتزای آن از سال ۱۳۸۶ آغاز شد اما حالا این اعتراضات به سطح جامعه در هر دو استان چهارمحال و بختیاری و خوزستان کشیده شده و تجمعات گستردهای را در این استانها بهدنبال است.
بررسیهای کارشناسی دوست ارجمندمان روحالله فتاحی نافچی؛ عصو هیأت علمی دانشگاه شهرکرد و محقق مرکز تحقیقات منابع آب استان که مستند بر مطالعات انجام شده توسط مشاور پروژه میباشد قابل تأمل است.این دکترای منابع آب و هیدرولیک در یادداشتی کهبرای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، به ابعاد فاجعهبار این پروژه و شیوه خسارتزا و نگرانکننده انتقال آب بهشتآباد پرداخته است که میتوانید در زیر شرح کامل آنرا ملاحظه فرمایید:
تونل انتقال آب بین حوضهای بهشتآباد
روحالله فتاحی نافچی Fattahi@agr.sku.ac.ir
استان چهارمحال و بختیاری در بخش میانی زاگرس مرتفع دارای منابع غنی آبهای سطحی ولی منابع آب زیرزمینی آبرفتی ضعیفی است. هرچند در این استان چشمههای متعدد در بخشهای غرب و جنوبغربی جریان دارند ولی همه منابع آب زیر زمینی واقع در این نواحی از نوع کارستیک هستند. افزایش برداشت بدلیل تمرکز جمعیت و توسعههای صنعتی و کشاورزی در نواحی مرکز و شرق این استان که در دشتهائی چون شهرکرد، سفیددشت و کیار واقع شدهاند باعث افت شدید سفرههای آب زیرزمینی شده است. این افت با تغییر نوع بارش از برف به باران طی دهه گذشته باعث ضعف بیشتر منابع آبهای آبرفتی و ایجاد مشکلات عدیده و ممنوعه شدن بسیاری از این دشتها شده است. میتوان نتیجه گرفت که مسئولین و مدیران بخش آب استان از سه دهه قبل میبایستی هماهنگ با توسعه از وابستگی آن به آبهای زیرزمینی کاسته و با مدیریت و انتقال آبهای سطحی امروز را پیشبینی مینمودند.
طرح انتقال آب پیشنهادی از بهشتآباد و روش و مسیری که برای آن در نظر گرفته شده است نه تنها فرصت استفاده از آبهای سطحی استان را از دسترس ساکنین و ذیحقان آن بر اساس قوانین مسلم حقوقی و بینالمللی خارج مینماید بلکه بدلیل مسیر و ابعاد تونل، منابع ضعیف شده آبهای زیرزمینی را بطور کلی از حیض انتفاع خارج خواهد نمود. بهتر است اجرای تونل بهشتآباد را دستور Delete استان چهارمحال و بختیاری اعلام نمود.
تونل و سرنوشت منابع آبهای آبرفتی
با توجه به اینکه بیش از ۶۰ درصد جمعیت استان در حوضه بهشتآباد ساکن هستند و این حوزه بیش از ۸۰ درصد دربرگیرنده فعالیتهای کشاورزی و صنعتی است بررسی پراکندگی چاههای آبرفتی در استان، تمرکز آنها در نواحی مرکزی استان را نشان میدهد. موقعیت چاههای در حال بهرهبرداری نسبت به مسیر تونل پیشنهادی برای انتقال آب بهشت آباد نشان میدهد که تعداد قابل توجهای از این چاهها در شعاع جند کیلومتری این مسیر ۶۵ کیلومتری قرار گرفتهاند. در گزارش زمین شناسی مطالعات طرح تونل بهشتآباد آمده است:
– در پهنه دشت کیار و پهنههای ۱۳و۱۴و۱۵و۱۶باید مرزهای گسله تعیین و عمق کارستیفیکاسیون دقیقاً تعیین گردد. هجوم احتمالی آب از این پهنهها به داخل تونل ضمن تخریب منابع آب زیرزمینی دشتهای مسیر بهویژه کیار دادهی عملیات حفاری در تونل را غیرممکن میسازد(صفحات ۱۸-۳۸ تا ۱۸ -۴۰ گزارش سیمای طرح – زمینشناسی وژئوتکنیک تونل).
– درپهنه هفتم و نهم خشکیدن چشمه سلم و هجوم آب به داخل تونل بسیار محتمل است که حاصل آن تخلیه چشمهها وقنوات در شعاع چند کیلومتری مسیر تونل میباشد(صفحات ۱۸-۳۲ و ۱۸-۳۳ گزارش سیمای طرح – زمینشناسی وژئوتکنیک تونل).
به استناد بررسیهای هیدروژئولوژیک جهانی عمر چرخه آبهای زیرزمینی آبرفتی ۳۰۰ سال است یعنی با تخریب آبخوان آبرفتی دشتهای مذکور در دوران عملیات حفاری که براساس تجارب جهانی با تأخیر غیر قابل اجتنابی نیز همراه خواهد بود چهار قرن باید استان چهارمحال بختیاری را تعطیل اعلام نمود!!!!!!!!!!!!
تأثیر تونل بهشت آباد بر منابع کارست:
آبهای تجمع یافته در درز و شکافهای ثانویه ایجاد شده در سنگهای آهکی عمدتاً با فرایند انحلال آهک و خورد شدگی ناشی از حرکات تکتونیکی زمین، منابع آبخوانهای کارستیک را بوجود میآورد. بخش عمده ای از جشمههای اسنان چهارمحال وبختیاری از سازندهای کارست تغذیه میشوند. به استناد نقشه زمینشناسی در امتداد مسیر پیشنهادی برای تونل بیش از چهل گسل کوچک وبزرگ فعال وجود دارد که خردشدگیهای ایجادشده در سنگهای آهکی بواسطه فعالیتهای این گسلها محلی را برای انباشت آبهای نفوذی طی میلیونها سال گذشته فراهم نموده است. تردیدی نیست که با حفر تونل وطی مدت زمان عملیات حفاری تمام این منابع کارست تخلیه خواهند شد. در گزارش زمینشناسی این طرح آمده است:
– باوجود عبورتونل از سنگ کف دشت شهرکرد و فرخشهر، مطالعات ساختاری وتکتونیکی پیرامون گسلها و درز و شکاف سنگهای مسیر ضعیف است. باتوجه به عمق ۱۲۰متری آبرفت احتمال تخلیه آب از طریق شبکه کارستیک سنگ کفبه داخل تونل بررسی نشده است(صفحات ۱۸-۴۶ و ۱۸-۴۷ گزارش سیمای طرح – زمینشناسی و ژئوتکنیک تونل)
– خشک شدن چاههای آهکی ازجمله چاه آهکی شهر فرخشهر پس ازاجرای تونل قطعی بنظر میرسد که این امر وضعیت آب شرب و بهداشتی این شهر را با بحران مواجه میسازد(صفحه ۱۸-۴۸ گزارش سیمای طرح – زمینشناسی و ژئوتکنیک تونل).
لازم به ذکر است که طول دوره تخمینی برای چرخه هیدرولوژیکی آبهای کارست از جنس میلیونها سال است.
عدم قطعیت در برآورد میزان آب قابل انتقال
در پروژههای استحصال منابع آب نظیر احداث سدهای مخرنی و انتقال آب برای کاهش عدم قطعیتها با شبیهسازی آمار هیدرولوژی برای دورههای آماری طویل در آینده (با فرض اینکه روند رویدادها در آینده مشابه گذشته خواهد بود) از مدلها شبیهسازی نظیر مونت-کارلو استفاده میشود تا بتوان یقین حاصل نمود که برای هدف مورد نظر حداکثر حجم آب در دسترس با یک ضریب اطمینان معقول کفایت میکند. در طرح انتقال آب بهشتآباد که هدف آن بنا بر اسناد ارائه شده تأمین آب شرب اصفهان و برخی شهرهای واقع در فلات مرکزی است این سطح اعتماد باید بیش از ۸۰ باشد. گراف زیر نشان میدهد آب موجود در خروجی از آبریز طرح بهشتآباد حتی در شرایط طبیعی میانگینی کمتر از آنچه در مدارک اولیه طرح مشاهده میشود جریان خواهد داشت یعنی سطح اعتماد آن کمتر از ۵۰ درصد است. از حق آبه بالادست و وضعیت اسفبار استان چهارمحال و بختیاری و کارون که بگذریم اگر هیچ آبی به کارون نرود اهداف طرح بهشت آباد با ریسک تحقق ۵۰ درصد همراه است. با چه استناد میتوان بیتالمال را در طرحی با ریسک بیش از ۵۰ درصد هزینه نمود؟
نتایج حاصل از سادهترین مدلهای آماری حاکی از عدم قطعیت شدید در حجم آب قابل انتقال توسط این تونل است هرچند این امر ظاهراً از سوی طراحان و وزارت نیرو پذیرفته شده است لیکن هیچ اثری بر ابعاد طرح (قطر تونل و ……….) نداشته است.
آیا گزینه کم هزینه و مخاطره زیست محیطی نیز وجود دارد؟
در پروژهای با هزینه بیش از هزاران میلیارد ریال و هزینههای اجتماعی و محیط زیستی غیرقابل ارزشگذاری لازم است گزینههای متعدد بررسی و براساس مدلهای قیاسی و تصمیم گیری و (نظیر AHP و DCM) به ارزیابی و انتخاب گزینه برتر پرداخت. متأسفانه گزارش طرح انتقال آب بهشتآباد تک گزینهای است؟!
یک مطالعه ساده نشان میدهد یکی از گزینهها (و نه لزوماً گزینه برتر) استفاده از یک ایستگاه پمپاژ بههمراه یک سد تنظیمی کوچک و سپس انتقال بصورت ثقلی بدون نیاز به حفر تونل با این طول و عمق مخاطره آمیز قادر به انتقال همین حجم آب خواهیم بود. همین بررسی نشان میدهد اگر برای تأمین انرژی لازم در این ایستگاه پمپاژ یک نیروگاه حرارتی ترکیبی اختصاصی احداث شود بدلیل اینکه بیش از ۵۰ درصد انرژی صرف شده در پائین دست قابل برگشت خواهد بود هزینه طرح از حفر تونل با اینهمه عدمقطعیت و صدمات محیط زیستی کمتر خواهد بود.
نتایج نقدهای طرح بهشتآباد: Delete or Cancel
مروری بر نتایج حاصل از بررسیهای کارشناسی انجام شده در خصوص طرح حاکی از یک صدائی در ایرادات اساسی وارد بر طرح بویژه نحوه انتقال آب است.
– نامه سازمان حفاظت از محیط زیست (مهرماه ۱۳۸۶)
– گزارش مرکز پژوهشهای مجلس (فروردین ۱۳۸۷)
– نظر دفتر فنی آب وزارت نیرو (تیرماه ۱۳۸۹)
– نامه سازمان بازرسی کل کشور (شهریور سال ۱۳۹۰)
از سوی دیگر ردیابی اقدامات انجام شده از سوی مجریان طرح حاکی از بیتوجهای محض به ایرادات بدیهی وارده است و کار و تصمیمات مربوطه بدون توجه به منافع ملی و منطقهای با گوشهای بسته در حال انجام است. لذا در پایان میتوان گفت که شاید بهتر باشد خط دیگری عمود بر خط نمایانگر مسیر حفر تونل بر روی نقشه استان چهارمحال وبختیاری ترسیم نمود و زیر آنهم نوشت ؛ بدان معنی که با اجرای این طرح استان چهارمحال و بختیاری را باید حذف شده از نقشه جغرافیائی ایران دانست چون این منطقه تبدیل به برهوتی خواهد شد که شاید تنها کویری جدید باشد. اما هنوز فرصت باقی است تا با جهادی روشنگرانه ذهن متولیان را متوجه عواقب اجرای این طرح نمود و دستور Cancel را فعال نمائیم.