روزنامه آرمان- زهرا سلیمانی: حفاظت از محیط زیست، در دورهای که ما به مدرسه میرفتیم، شاید حتی به گوشمان هم نخورده بود. در آن زمان کسی نگران طبیعت و محیط زیست نبود. همگان بر این باور بودند که هر طور میخواهیم و میتوانیم، از طبیعت بهرهبرداری کنیم. در یک کلام، مصرف بیشتر، رفاه بیشتر را به همراه داشت، در این طرز فکر بحث سهم آیندگان از طبیعت کاملا بیمعنا تلقی میشد. اکنون دیگر شرایط محیط زیست دگرگون شده است. امروزه دیگر همگان دریافتهاند که استفاده از طبیعت حد و اندازهای دارد و اگر به تعادل دیرپای آن زیان برسد، با آلودگی محیط زیست و کمبود منابع طبیعی رو بهرو خواهیم بود. سال نو و مسافرتهای نوروزی فرصت مغتنمی برای توجه به طبیعت و مهربانی با آن محسوب میشود تا به این ترتیب بتوان فصل رویش طبیعت را بدون آسیب به آن جشن گرفت. آنچه میخوانید نظرات هومان خاکپور، کارشناس محیط زیست، درباره فرهنگ صیانت از محیط زیست و چگونگی ارتقای این مهم در بین افراد جامعه در گفتوگو با «آرمان» است.
در ایام نوروز شاهد افزایش سفرها به مناطق طبیعی هستیم، برای پاسداشت طبیعت در این ایام باید چه تمهیداتی اتخاذ کرد؟
برای اکثر افراد جامعه در طول سال گذران تعطیلات فقط در ایام نوروز و تابستان امکانپذیر است. ایام نوروز فرصت مغتنمی برای افزایش حضور مردم در طبیعت است. هر ساله همزمان با رویش طبیعت و آغاز فصل بهار شاهد افزایش حضور مردم در مناطق جنوبی و مرکزی کشور هستیم. در این ایام حضور مردم در طبیعت فرصتی برای آشتی با طبیعت و انس با این نعمت الهی است. ایام نوروز فرصتی برای ایجاد رابطه مهربانی بین انسان و طبیعت نیز محسوب میشود و در این روزها میتوان شاهد روند توسعه فرهنگ دوستی با طبیعت در بین افراد جامعه بود.
افزایش علاقه مردم نسبت به طبیعت میتواند ارتباط با طبیعت را تقویت کند. در اغلب موارد در ایام نوروز حضور افراد با حجم عظیمی از تخریبها و رهاسازی زبالهها در طبیعت همراه است. در واقع علاوه بر رهاسازی زباله، شاهد ورود خودروها در طبیعت، از بین رفتن گیاهان، بوتهها و سلب آرامش پرندگان هستیم؛ متاسفانه بروز چنین رفتارهایی از سوی طبیعت گردان کشور از شدت فراوانی برخوردار است. این امر نشان میدهد دستگاههای متولی و نهادهای فرهنگی آن طور که باید و شاید به انجام تکلیف خود توجه نکرده اند.
متاسفانه فعالیتها در زمینه ارتقای ارزشهای فرهنگی در کشور ما با پیشینه غنی فرهنگی آنطور که باید و شاید موفق عمل نکرده است. برای مثال از دیرباز مناسبتهای تاریخی گوناگون همچون چهارشنبه سوری، روز طبیعت و… با عنوان روز دوستی با طبیعت شهرت داشته است، اما هماکنون این روزها به روز جنگ با طبیعت تبدیل شده است. متاسفانه در این روزها میزان تخریب طبیعت شدت مییابد.
برای آشتی با طبیعت چه اقدامات فرهنگیای انجام شده است؟
باید آموزش و فرهنگسازی با موضوع حفاظت از طبیعت را به کودکان خود بیاموزیم. اگر بتوان رابطه افراد با طبیعت را از دوران کودکی یک رابطه منطقی و سازگار تعریف کرد به نسبت این افراد در بزرگسالی نیز زبالههای خود را در طبیعت رها نمیکنند و برای حیات وحش احترام قائل خواهند بود. بیشک چنین افرادی با حضورشان در طبیعت فقط ردپایی از خود باقی میگذارند و نه زبالهها و اقلام مصرفی خود را. در چند سال اخیر نهادهای متولی همچون وزارت آموزش و پرورش، رسانه ملی و دیگر رسانههای جمعی در زمینه فرهنگسازی اجتماعی اقدامات موثر فراوانی انجام داده اند.
برای مثال در سال گذشته شاهد افزایش حساسیت مردم در برخورد با طبیعت بودیم که این امر نشاندهنده فرهنگسازی مردم و احساس مسئولیت آنها نسبت به محیط زیست است. امیدواریم هر ساله افزایش عزم ملی و همت شهروندی را در حفاظت و صیانت از محیط زیست شاهد باشیم تا به این ترتیب با حضور در طبیعت فقط ردپایی از حضورمان به جای بماند.
با توجه به اینکه درچند سال اخیر اقدامات فرهنگی فراوانی انجام شده است، اما باز هم شاهد پرتاب زباله از خودرو به طبیعت هستیم. به نظر شما برای نهادینه کردن فرهنگ حفاظت از طبیعت باید چه راهکارهایی ترتیب داد؟
باید پذیرفت که نسل حاضر با آموزههای محیط زیستی تربیت نشده اند. این نسل از زمان کودکی با اولویتهای محیط زیستی پرورش نیافتهاند و از چنین نسلی انتظار بروز رفتارهای ضد محیط زیستی میرود. وقتی افراد بدون احساس تعلق نسبت به محیط زیست تربیت میشوند به جای احساس مسئولیت نسبت به محیط زیست، آن را وابسته به دولت و دیگر دستگاهها میدانند؛ افراد با این طرز تفکر به خود اجازه انجام هر گونه رفتاری با طبیعت را میدهند.
وقتی از کودکی نسلی بدون هیچ احساس مسئولیتی نسبت به محیط زیست و طبیعت پرورش مییابد در چنین شرایطی بروز رفتارهای ضد محیط زیستی طبیعی است! برای ارتقای فرهنگ محیط زیستی در جامعه باید از کودکی فرزندان را تحت آموزش قرار داد و با به کارگیری این شیوه آموزش میتوان نسلی مسئول را تربیت کرد. با توجه ویژه به بخش آموزش کودکان در کشور میتوان به پرورش نسلی مدافع محیط زیست امیدوار بود. با این شیوه آموزش نسل جدید میتواند روی اعمال و رفتار بزرگسالان نیز تاثیرگذار باشد.
شدت تخریب محیط زیست کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
در چند سال اخیر با افزایش سفرها و افزایش امکانات رفاهی در جامعه سفرهای نوروزی نیز افزایش یافته است و به نسبت شدت تخریبهای محیطزیستی نیز نسبت به سالهای قبل افزایش یافته است. اما فضاهای حساسیتزا همچون سازمانهای مردم نهاد در کشور و تلاش افراد برای حفظ محیطزیست را میتوان جزو نقاط قوت جامعه دانست. گسترش چنین روحیهای در جامعه نیازمند همراهی شهروندان است. با این اقدام شهروندان در کنار دولت و دستگاههای ذی ربط میتوانند ملاحظات محیط زیستی را جزو اولویتهای خود قرار دهند.
در چنین شرایطی افراد با حضور در طبیعت نه تنها در پی تخریب نیستند، بلکه با علاقه و حس تعلق نسبت به طبیعت از آن صیانت میکنند. باید توجه داشت حفاظت از محیط زیست یک وظیفه همگانی است زیرا سلامتی و نشاط جامعه در گرو محیط زیست سالم و به دور از هر گونه آلایندگی میسر خواهد بود. برای مشارکت هرچه بیشتر لازم است مشارکت مردمی در قالب تشکیل و فعالیت تشکلها و سازمانهای مردم نهاد شکل بگیرد، زیرا این سازمانها بازوی توانمند جامعه محسوب میشوند. در ضمن ترویج فرهنگ حفاظت از منابع طبیعی در بین اقشارمختلف جامعه بهترین حرکت برای پیگیری کارشناسان است.
در اصل حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی در عصر حاضر که دوران مبارزه با آلودگیهای زیست محیطی است، یک ضرورت حیاتی محسوب میشود و تحقق چنین اقدامی منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری را به دنبال دارد که به عنوان عاملی موثر نقش خود را در ایجاد و برقراری توسعه پایدار ایفا میکند. بهرهبرداری از منابع طبیعی گرچه آثار منفی دارد و موجب تخریب محیط زیست میشود، اما نمیتوان آن را متوقف کرد، بلکه باید با پذیرش نظام خاصی از مباحث اخلاقی با آن برخورد کرد. به این ترتیب میتوان تا حد ممکن از وارد کردن آسیب به محیط زیست و جاذبههای فرهنگی و طبیعی موجود در آن جلوگیری کرد.
حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی برای تعادل بخشیدن به حیات انسانها و دستیابی به توسعه پایدار و سازمانیافته موثر است و روند تکامل تمدن بشری را در پی خواهد داشت. برای حفاظت از محیط زیست باید با بسیج عمومی و همکاری بین بخشی بتوان از این سرمایه ملی حفاظت کرد. مردم باید محیطهای طبیعی و فرهنگی را به عنوان نهاد همبستگی معنوی در اجتماعهای محلی خود بپذیرند.