بایگانی “محمد درویش”

طبیعت فریادی بلند می‌خواهد

دوشنبه, ۱۹ آبان, ۱۳۹۳

     از همان ابتدا که موضوع محیط‌زیست در شمار دغدغه‌های اصلی‌ و اولویت‌دارم قرار گرفت از نوشته‌های پرمحتوا و هوشمندانه زهرا کشوری لذت می‌بردم. زهرا کشوری یکی از خبرنگاران پر سابقه حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی، گردشگری و اجتماعی کشور است که مسئولانه و بی‌مهابا از ملاحظات گروهی و اشخاص حقیقی و حقوقی با گزارش‌ها و نوشته‌هایش برای آگاهی‌بخشی و پاسداری از بوم‌سازگان مناطق مختلف ایران عزیزمان قلم می‌زند.

     این خبرنگار برجسته حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور اخیراً در مطلبی خردمندانه و نواختنی، محمد درویش عزیز و نگارنده را خطاب قرار داده و هنرمندانه و ظریف تلنگر زده است. این نوشتار که در صفحه ۹ شماره ۵۷۸۸ دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۳ روزنامه ایران منتشرشده است را در زیر با شما خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک می‌گذارم:

درویش

روزنامه ایران – زهرا کشوری: هنوز هم وبلاگ نویسی «محمد درویش» برای خبرآنلاین ادامه دارد. او تا پیش از اینکه معاون مشارکت‌های مردمی محیط زیست شود، خود به تنهایی یک خبرگزاری فعال در محیط زیستی و منابع طبیعی بود و ایمیل‌های هر روز صبحش خط و ربط را به خبرنگاران و روزنامه نگاران حوزه نشان می‌داد و وبلاگش یکی از تأثیرگذارترین وبلاگ‌های حوزه محیط زیست بود. در حالی که او روزنامه نگار نبود و نیست. درویش، متولد ۴ بهمن ۱۳۴۴ تهران است. دارای چندین عنوان تألیف در قالب کتاب و مقالات علمی است و نیز سابقه اجرای چند طرح تحقیقاتی در موضوعات گوناگون مرتبط با منابع طبیعی، آب و محیط زیست را دارا است.

     دوران کودکی و نوجوانی‌‌اش را (به دلیل شغل پدرش که نظامی بود) در شهرهای گوناگونی چون تهران، بروجرد، سردشت، اصفهان، آبادان، خرمشهر و نجف آباد گذراند و پس از اخذ دیپلم تجربی از مجتمع آموزشی شهید بهشتی اصفهان(صمد بهرنگی سابق)، بین سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خدمت سربازی را در پشتیبانی منطقه ۳ ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز گروه ۱۱ توپخانه مراغه سپری کرد. بلافاصله پس از پایان سربازی در کنکور شرکت کرده و در نخستین رشته انتخابی‌ خود (مهندسی مرتع و آبخیزداری دانشگاه تهران) پذیرفته شد. از بهمن ماه سال ۶۸ نیز به دلیل دانشجوی ممتاز بودن و پذیرفته شدن در مصاحبه ورودی، جذب مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور شد. هم‌اکنون به عنوان عضو هیأت علمی و مسئول گروه اقتصادی، اجتماعی در بخش تحقیقات بیابان مشغول است. مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی مرتع و آبخیزداری از دانشگاه تهران گرفت و مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت محیط زیست از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران اخذ کرد. موضوع دانشنامه کارشناسی ارشدش (امکان‌سنجی مدیریتی در استفاده از روش فائو و یونپ برای تهیه نقشه بیابانزایی ایران)، به عنوان پژوهش برتر سال ۱۳۷۸ وزارت جهاد سازندگی وقت انتخاب شد. «تارنمای مهار بیابانزایی» درویش را به فعالان و کارشناسان محیط زیست معرفی کرد.

     تارنمایی که خود درباره‌اش می‌نویسد: «آرمانم از انتشار این تارنما که در دوازدهمین روز از فروردین ۸۴ پا به دنیای جذاب مجازی نهاد، دستیابی به نوعی هم‌اندیشی و هم‌افزایی مثبت با هموطنان عزیزم در حوزه‌ محیط‌زیست است؛ رخدادی که امیدوارم منجر به پالایش و ویرایش بیشتر در دیدگاه‌هایم شود. خوشبختانه موفقیت‌های استانی، ملی و بین‌المللی که تاکنون نصیب مهار بیابانزایی شده، جملگی گواه آن است که راه را درست رفته‌ام؛ راهی که البته هنوز در آغاز آن هستم و می‌کوشم همچنان امیدوارانه چراغش را روشن نگه داشته و بپیمایمش.»

     دانش و ماجراجویی درویش باعث شد تا رسانه‌ها او را به جامعه مخاطب محیط زیست و منابع طبیعی معرفی کنند. او هم از این فرصت نهایت سود را برد تا یکی از جریان سازان در حوزه پر آسیب محیط زیست باشد. حمایت رسانه‌ها و خبرنگاران حوزه محیط زیست از فعالیت‌های کارشناسی او باعث شد وبلاگ او یکی از پرمخاطب‌ترین وبلاگ‌های موجود در این زمینه شود. خودش هم مشوق گروه‌های بسیاری برای ورود به رسانه‌ها و فضای مجازی برای صیانت از محیط زیست شد.

     یکی از کـــــارشناسانی که فعالیت هایش در حوزه منابع طبیعی را به فضای مجازی آورد و اکنون به یکی از منابع خبری در حوزه در استان چهارمحال و بختیاری برای رسانه‌ها تبدیل شده است «هومان خاکپور» کارشناس منابع طبیعی این استان است. فعالیت‌های او در تارنمای «دیده بان طبیعت بختیاری» نگاه جامعه را به سمت محیط زیست و منابع طبیعی بختیاری چرخانده است.

     زوایه‌ای که تا قبل از خاکپور هیچ چشمی علاقه‌ای به چرخش به سمت آن نشان نداد! هرچند فعالیت‌های او هم در ماه‌های اخیر کمرنگ شده است. محمد درویش اما همچنان در فضای مجازی حضور دارد، اما خبری از خط شکنی‌هایی که تا پیش از رسیدن به پارک پردیسان و ساختمان شیشه‌ای سازمان حفاظت از محیط زیست داشت، نیست! او یکی از مهره‌های مؤثر در رفتن یوز ایرانی به جام جهانی برزیل بود. پس از آن بود که «معصومه ابتکار» رئیس سازمان محیط زیست در حکمی درویش را به عنوان معاون مشارکت مردمی سازمان محیط زیست منصوب کرد. حکمی که می‌توانست بهترین انتخاب ابتکار در سازمان باشد اما چند ماه بعد، دیگر از ماجرا جویی‌های درویش خبری نبود. حتی می‌توان به جرأت گفت که از رسانه‌ها و خبرنگارانی که روزگاری دوش به دوش آنها و برای محیط زیست حرکت می‌کرد، دوری می‌کند. خبرنگارانی که هر روز، صبح کاری خودشان را با ایمیل‌های خبری او آغاز می‌کردند.

     درویش پیش از سازمان محیط زیست در مرکز تحقیقات سازمان جنگل‌ها فعالیت می‌کرد اما سؤال این است که چرا آن فعال سرکش به معاونی آرام تبدیل شده‌است که پاسخش را مثل فیلم‌های کارگردان اسکار برده ایران «اصغر فرهادی» باز می‌گذاریم! شاید اصغر فرهادی بداند که الی قصه‌اش چه سرنوشتی پیدا کرد، خودکشی کرد یا غرق شد اما ما پاسخ واضحی برای این سؤال نداریم!

هنرستان‌های محیط زیستی؛ راهی برای توسعه آموزش و مهارت‌های محیط زیستی

جمعه, ۳۱ مرداد, ۱۳۹۳

     بدون شک تلاش برای ظرفیت‌سازی در حوزه گسترش آموزش‌های محیط زیستی و ایجاد حساسیت‌های لازم در سطح جامعه، در شمار برجسنه‌ترین اقدامات یک‌سال گذشته سازمان حفاظت محیط زیست کشور به رهبری سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار است. یقینا” بنیادی‌ترین اقدام در این ظرفیت‌سازی، همان بسترسازی لازم برای گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس و آشناسازی کودکان و دانش‌آموزان با مفاهیم محیط زیستی است که به همت دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان در قالب طرح مدارس جامع محیط زیستی و مبادله تفاهم‌نامه‌ای ارزشمند بین عالی‌ترین مقامات دو نهاد متولی “محیط زیست” و “آموزش و پرورش” ایران یعنی رییس سازمان حفاظت محیط زیست و وزیر آموزش و پرورش در روزهای پایانی سال ۱۳۹۲ (۱۸ اسفند ۱۳۹۲) نمودی عینی و عملی پیدا کرده است.

     گفتنی است قبل از مبادله این تفاهم‌نامه ملی، با حمایت دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان در بهمن ماه ۱۳۹۲ “نخستین همایش مدارس جامع محیط زیستی” توسط انجمن محیط زیستی تسنیم و همراهی نهاد آموزش و پرورش در شهر بروجن برگزار شد. به دنبال این همایش و گفتگوهایی که با مسئولان آموزش و پرورش منطقه داشتیم، ایده‌ی راه اندازی هنرستان‌های محیط زیستی مطرح شد. ابتدا این ایده را با محمد درویش مدیر کل آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست مطرح کرده و در نشست سازمان‌های غیردولتی چهارمحال و بختیاری با سرکار خانم دکتر مهناز مظاهری اسدی معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز خواستار حمایت و عملیاتی شدن آن شدم.

     اینک بسیار خوشحالم که محمد درویش مدیر کل آموزش و مشارکت مردمی سازمان در تارنمای مهار بیابا‌ن‌زایی خبر از تصویب آن ایده در کارگروه مشترک مدارس جامع محیط زیستی داده‌اند و راه‌اندازی هنرستان‌های محیط زیستی در سطح کشور هم در شمار اولویت‌های این طرح بزرگ قرار گرفته است. نگانده نیز به‌سهم خود تلاش‌های مسئولانه محمد درویش و همکاران گرامی‌شان در حوزه توسعه مدارس سبز در کشور را ارج نهاده و برای آنان بهترین‌ها را آرزو دارد.

     هنرستان‌های فنی و حرفه‌ای در نظام آموزش و پرورش کشور یکی از شیوه‌های آموزشی فنی و حرفه‌ای هستند که در قالب نظام آموزش رسمی کشور و وابسته به وزارت آموزش و پرورش فعالیت دارند و حداقل مدارک تحصیلی آن‌ها دیپلم است. برخی از دستگاه‌ها و بخش‌های اجرایی کشور بر اساس احساس نیاز و تمایل به مشارکت در پروسه تربیت نیروی ماهر، در تاسیس این مدارس و هنرستان‌ها مشارکت و همکاری فعال دارند.

     هنرستان‌های آموزش کشاورزی، مراکز آموزش هنر، مراکز آموزش صنایع دستی و . . . نمونه‌هایی از این مؤسسات هستند که بدین منظور زیر نظر وزارت آموزش و پرورش و دستگاه‌های مرتبط تأسیس شده و فعالیت می‌کنند. این دستگاه‌های مرتبط در سرمایه‌گذاری، اجرای آموزش‌ها، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ها در حوزه‌های مختلف برنامه‌ریزی، مدیریت، اجرا و نظارت سهم عمده‌ای دارند.

گزارشی جامع از تاریخچه‌ی ماجرای حضور یوز در برزیل

جمعه, ۲۲ فروردین, ۱۳۹۳

     بدون شک یکی از جامع‌ترین و دقیق‌ترین گزارش‌های مستقلی که تاکنون در باره‌ی تاریخچه‌ی ماجرای نقش بستن عکس یوزپلنگ ایرانی بر روی پیراهن بازیکنان تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل منتشر شده است، گزارشی است که در صفحه ۹ شماره ۵۶۱۶ مورخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۳ روزنامه ایران منتشر شده است. متن کامل گزارش زهرا کشوری را می‌توانید در زیر بخوانید:

یوز در روزنامه ایران

چه‌کسانی یوز را به برزیل بردند؟

    زهرا کشوری؛ آن روز که «محمد درویش»، معاون امروز مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست در قامت یک فعال محیط زیستی و در یک ایمیل جمعی از خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی و محیط زیست خواست تا از ایده حک نقش یوز آسیایی روی پیراهن تیم ملی در بازی‌های جام جهانی برزیل حمایت کنند، کمتر کسی حدس می‌زد پای آخرین بازمانده تیزپاترین گربه‌سان جهان به برزیل برسد.

     ایده‌ای که توسط «آرش نورآقایی»، محقق و پژوهشگر میراث فرهنگی و گردشگری پیشنهاد شده بود اما در اوج ناباوری آخرین بازمانده یوز در تمام آسیا خیز برداشت و همه موانع را پشت سر گذاشت و همسفر تیم ملی در سال ۲۰۱۴ شد. مشارکت مردمی جواب داده بود و تحسین همگان را برانگیخته بود. «احمدعلی کیخا»، معاون آرام محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست هم در گفت‌وگو با روزنامه ایران مشارکت مردمی را پاشنه آشیل غیرقابل انکار حفاظت از محیط زیست می‌داند اما صحبت‌های او باعث نمی‌شود تا این سؤال از سوی افکار عمومی پرسیده نشود که آیا سازمان‌ها و دستگاه‌های مختلف قدر مشارکت‌های مردمی را می‌دانند؟ به راستی حفظ این مشارکت چقدر برای آنها اهمیت دارد؟ در ماجرای رفتن یوز به جام جهانی با مشارکت‌های مردمی چه معامله‌ای شد؟

یک علامت سؤال بزرگ

     این سؤال را خبرنگار روزنامه ایران از محمدعلی کیخا هم پرسید. سؤالی که البته ناراحتی را به چهره او کشاند. پرسیدن چنین سؤالی از کیخا محصول شرایطی بود که رسانه ملی بعد از رونمایی از پیراهن تیم ملی به وجود آورد و البته سکوت محیط زیست به آنچه در برنامه پرطرفدار ۹۰گذشت. هرچند کیخا این سکوت را قبول ندارد و از روزنامه ایران گله‌گذاری می‌کند. اما ماجرا از زمانی شروع شد که ایده حک نقش یوز روی پیراهن تیم ملی با کمک روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها جان گرفت و در میان مردم گسترش یافت.

     کارگروه یوز با مشارکت بانیان طرح تشکیل و با نامه‌نگاری‌ها قدم‌ها برای رسیدن یوزها به جام جهانی ۲۰۱۴ برداشته شد. کارگروهی که سه عضو اصلی آن آرش نورآقایی، محمد درویش و هومن جوکار، مدیر پروژه بین‌المللی یوز بود. سازمان محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی، فدراسیون فوتبال و… هم به درخواست‌ها لبیک گفتند. در همان گام نخست بانیان امر روی برنامه ۹۰ حساب بزرگی باز کردند. «عادل فردوسی‌پور» در برنامه خود از هر دری سخن می‌گفت و بارها با افکار عمومی همراه شده بود. بدون شک حمایت او از حضور یوز آسیایی در جام جهانی می‌توانست به سرعت یوز ایرانی را به بالای جدول ببرد.

     هدف آن بود تا وضع یوز ایرانی که روزگاری قلمرو ۴۹ کشور را در سیطره خود داشت، برای افکار عمومی جهانی بازگو شود. نگاه افکار عمومی داخلی کشور هم به سمت خوش خط و خالی که روی مرز انقراض رسیده بود، کشانده شود؛ ۵۰ یوز برای تمام آسیا. تیزپاترین گربه‌سانی که حالا قلمرواش به ایران محدود شده بود و همین مسأله باعث شده تا بسیاری به جای یوز آسیایی به آن نام یوز ایرانی بدهند اما فردوسی‌پور همه پنبه‌ها را رشته کرد و نه تنها از پیراهن و طرح دفاع نکرد که حضور «سپ بلاتر» رئیس جهانی فیفا در میان محیط زیستی‌ها را هم به نقد کشاند اما ماجرا به همین جا ختم نشد، زمانی که پیراهن تیم ملی در هتل المپیک رونمایی شد، همه منتظر واکنش فردوسی‌پور شدند. او بی شک این بار نمی‌توانست از کنار ماجرا بی‌تفاوت بگذرد که ای کاش بی‌تفاوت می‌گذشت.

     فردوسی‌پور در میان بهت همگان «محمدعلی اینانلو» مجری سرشناس رسانه ملی  را به برنامه‌اش دعوت کرد تا او خود را ایده‌پرداز حک نقش یوز روی پیراهن تیم ملی کند. اینانلو درست زمانی این حرف‌ها را زد که حضور او در شاهرود و شکار قوچی که بعدها به پای برادرش نوشته شد، با واکنش‌های تندی به او در فضای مجازی، رسانه‌ها و روزنامه‌ها منجر شده بود. وب‌سایت رسمی سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز با تیتر «دستگیری بستگان یک چهره ‌تلویزیونی در منطقه شکار ممنوع سمنان» خبر را تأیید کرده بود. اما رسانه ملی در اوج تعجب و در پربیننده‌ترین برنامه صدا و سیما فرصت را به اینانلو داد تا او خود را ایده‌پرداز حضور یوز در جام جهانی- که توسط گروهی و با تلاش شبانه‌روزی به سرانجام رسیده بود- اعلام کند. اینانلویی که در برنامه رونمایی از پیراهن تیم ملی در هتل المپیک حضور نداشت، غیبتی که البته او در همان برنامه تلویزیونی اعلام کرد که به دلیل سفر اتفاق افتاده است.

     این درحالی بود که آرش نورآقایی همان شب و در هتل المپیک مجبور شد از جیب خود نزدیک به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بدهد تا مجریان برگزارکننده، تابلو یوز را در برنامه به نمایش درآورند اما آیا این پایان تلخ ماجرا بود؟ بدون شک خیر. آن شب که برنامه ۹۰ پخش شد، در شبکه‌های مجازی غوغایی به پا شد. کارگروه یوز در همان دقیقه اول پخش برنامه در یک یادداشتی اعلام کرد که دیگر در پروژه فعالیتی انجام نخواهد داد. یادداشتی که می‌توانست به عنوان یک آسیب در فعالیت‌های اجتماعی و مردمی باشد. فعالیت‌ها و مشارکت‌های مردمی که دولت یازدهم با توجه به شرایط امروز کشور روی آن حساب ویژه‌ای باز کرده است. کاربران زیادی در اعتراض به عملکرد صدا و سیما نوشتند که آیا رسانه ملی نمی‌داند که با این رفتار و عملکرد چه ضربه‌ای به پیکره مشارکت‌های مردمی وارد می‌کند؟ مشارکت‌های مردمی که در دولت یازدهم جان دوباره‌ای یافته بود و با توجه به شرایط تورم و تحریم کشور نیازی بیش از همیشه به آن وجود دارد.

به نام چه کسی، به کام چه کسی؟

     این میان تیتر، جان کلام و خلاصه نگاه کسانی بود که آن شب عجیب شاهد برنامه فردوسی‌پور بودند. نتیجه‌گیری که می‌تواند یکی از آسیب‌های جدی بی‌توجهی به مشارکت‌های مردمی باشد. فعالان حوزه میراث فرهنگی و محیط زیست در صدر اعتراض‌ها قرار داشتند. اعتراض‌هایی که تفاسیر زیادی به دنبال داشت. دکتر ناصر کرمی، کارشناس گردشگری که اتفاقاً از دوستان نزدیک اینانلو و آرش نورآقایی است هم می‌گوید که از شنیدن حرف‌های اینانلو در برنامه ۹۰ متعجب است: «لابد باید از او پرسید بر چه مبنایی چنین گفت.

     به هر حال شکی نیست که اصل ایده از آرش بود و در برنشاندن آن «محمد درویش» و «هومن جوکار» بیش از بقیه نقش داشتند.» اما به نظر می‌رسد که متولیان امر باید به بقیه حرف‌های کرمی توجه بیشتری داشته باشند: «عکس یوز رفت روی پیراهن تیم ملی. بعدش چی؟ این یک تبلیغ دولتی است یا مردمی؟ آنجا توی برزیل این را القا خواهد کرد که مسأله یوز برای دولت ایران خیلی جدی است یا برعکس آن؟ این نگاه می‌تواند ضربه کاری به مشارکت‌های مردمی وارد کند اما با توجه به عملکرد رسانه ملی و… نباید انتظار رشد و گسترش چنین دیدگاهی را داشت؟ آیا مسئولانی که تا به امروز حتی یک تشکر خشک و خالی از بانیان امر که همان فعالان مردمی هستند، نکرده‌اند پاسخ این سؤال را چه می‌دهند؟ آیا مسئولان هیچ ترسی برای از دست دادن این پتانسیل‌ها و نیروهای مردمی ندارند؟ اگر دارند، چرا هیچ گامی برنداشتند؟

     «آرش نورآقایی» استعفای خود را هم در این ماجرا نوشت هرچند با صحبت سایر اعضای کارگروه همچنان به فعالیت خود در این حوزه ادامه می‌دهد اما آیا تمام کسانی که درگیر این ماجرا بودند هم به مشارکت خود ادامه می‌دهند. «نورآقایی»، رئیس کانون انجمن‌های صنفی راهنمایان گردشگری سراسر کشور است و هر ساله در روز جهانی «راهنمای گردشگری» یک جمعیت قابل توجه از تورگردانان را به یکی از استان‌های کشور می‌برد. در اسفندماه گذشته، ۷۰۰ تورلیدر را در روز جهانی راهنمای گردشگری به کرمان برد تا توجه همگان را به وضع امروز ارگ بم- با شعار بم زنده است- جلب کند که حضور این گروه بازتاب جهانی پیدا کرد.  ۷۰۰ نفری که تنها گروهی که او را در کارگروه یوز حمایت کردند، ‌نبودند.

     محمد درویش که بحق یکی از بهترین انتخاب‌های دکتر معصومه ابتکار در دور جدید ریاستش بر سازمان محیط‌زیست است هم آنقدر پتانسیل داشت که بتواند در وهله نخست گروه بسیاری را همراه ماجرا کند. او علاوه بر رسانه‌ها،‌ شبکه‌ای از فعالان حوزه محیط‌زیست را هم در کنار خود داشت. او به همین دلیل معاون مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست شد. در نهایت یوز آنقدر در ذهن ایرانی‌ها تکثیر شد تا مسجد سلیمانی‌ها تصویر آن را در ورزشگاه شهر خود به تماشا بگذارند. تا این سؤال پیش بیاید که یوزپلنگ چه ربطی به جغرافیای مسجدسلیمان و خوزستان داشت؟ بدون شک هرگز یوزی در این بخش از کشور نه دیده شده و نه دیده می‌شود.

     مدارس مختلف کشور هم به میدان آمدند. تابلوهایی که دانش‌آموزان ابتدایی از یوز ایرانی کشیده بودند در میان هنرمندان دست به دست گشت. هنرمندانی که حمایت خود را از حضور در جام جهانی اعلام کرده بودند و پژمان جمشیدی را به عنوان نماینده خود به پروژه یوز معرفی کردند. تلاش این گروه آنقدر قوی و تأثیرگذار بود که حتی یکی از سریال‌های پرمخاطب تلویزیون در نوروز سال ۹۳ را هم درگیر ماجرا کرد. هرچند سازندگان «پایتخت» بی توجه به جغرافیای تحت سیطره یوز، مردی از سرزمین ببریعنی مازندران را به عنوان محیط‌بان یا شاید هم جنگلبان معرفی کردند اما، در نهایت یوز ایران آنقدر در ذهن همگان پررنگ شده بود که این سریال هم در میان اطلاعات غلط و درست خود بتواند گامی زیبا برای یوز ایرانی بردارد. هرچند در این برنامه و بازسازی مجدد مراسم رونمایی از پیراهن تیم ملی باز هم خبری از کارگروه و بانیان اصلی ماجرا نبود.

     البته جای شکرش باقی است که اینانلو را هم در این مراسم دعوت نکرده بودند. در این سوی ماجرا هم معصومه ابتکار بدون شک آن قدم بزرگ را با دعوت سپ بلاتر برداشت. همان طور که او بعد از پخش سریال «پایتخت» در نامه‌ای از مدیر شبکه سه و عوامل سریال «پایتخت» تشکر کرد. تشکری که بحق، بجا و لازم بود، اما این تشکر باز هم این سؤال را در ذهن افکار عمومی به وجود آورد که چرا سازمان از بانیان اصلی ماجرا تشکر نمی‌کند تا شفاف‌سازی شود؟ کیخا در پاسخ به سؤال روزنامه ایران مبنی بر این که چرا سازمان محیط زیست هیچ اعتراضی به قلب ماجرا نکرد، می‌گوید: «همه می‌دانند که واقعاً چه کسانی یوز را به برزیل بردند.» اما آیا این پاسخ کافی بود؟

     «مجید فدایی»، مدیر روابط عمومی سازمان محیط زیست کشور هم به ایران می‌گوید که هم او و هم هومن جوکار با عادل فردوسی‌پور چند بار صحبت کرده‌اند تا فرصتی برای حضور نورآقایی در برنامه ۹۰ و توضیح درباره اصل ماجرا و حقیقت امر مهیا شود اما تلاش‌ها و رایزنی‌ها به نتیجه نرسید. حتی فردوسی‌پور موافقت ضمنی را با حضور یکی از اعضای کارگروه اعلام می‌کند اما پشت پرده چیز دیگری در جریان بود که در نهایت این فرصت را از بخش مردمی و اصلی ماجرا گرفت. این درحالی بود که اینانلو بعد از چند روز دوباره در یک گفت‌وگوی تلفنی با برنامه «ورزش و مردم» ادعاهای خود را تکرار کرد.

 مشارکت مردمی

     مشارکت‌های مردمی در کشور ما یک معنی بومی و غیر واقعی پیدا کرده است. برای مثال مشارکت مردمی در حفظ جنگل‌های ما می‌شود جنگل‌نشینی که خود حق قطع حتی یک درخت را ندارد اما هر روز شاهد حضور قطع درختان و جنگل‌تراشی توسط افراد ذی‌نفوذ است. کافی است سری به روستای «قرن آباد» در نزدیکی شهر گرگان بزنید. این تنها یک مثال از هزاران مثالی است که در بن جنگل‌های کشور تیشه به ریشه درختان کهن می‌زنند. انتخاب منطقه و محله با خودتان. مشارکت مردمی در کشور ما می‌شود ساخت سدی مثل سد «گتوند» که نه تنها سودی به کشاورزی منطقه نرساند که آب دریاچه کارون را شورتر از گذشته کرد و حالا مسئولان مانده‌اند که با یکی از افتخارات دولت گذشته چه کنند؟ نه می‌توانند آب آن را پشت سد نگهدارند و نه می‌توانند آب شور آن را در زمین‌های کشاورزی رها کنند، اما مشارکت مردمی در این ماجرا. ساکنین۱۱ روستای پشت سد هم آواره شهرها هستند تا جمعیت حاشیه‌نشین‌هایی که نه کاری دارند نه شغلی افزایش پیدا کند.

     تلاش بخش بسیار زیادی از آنها برای گرفتن حق زمین کشاورزی و خانه و کاشانه‌شان هم تا به امروز به هیچ جا نرسیده است. مشارکت مردمی در ایران می‌شود دامداران که دام‌های خود را برای صیانت از جنگل‌ها و مراتع از منطقه خارج می‌کنند اما خودشان رها می‌شوند و هیچ یک از وعده‌هایی که برای استقرار مجدد آنها و اعطای تسهیلات داده شده، محقق نمی‌شود. مشارکت مردمی در کشور‌های دیگر برای مثال ترکیه اما جور دیگر است. یکی از کارشناسان منابع طبیعی در گفت‌وگو با روزنامه ایران می‌گوید: «در کشور ترکیه برای مثال ۵۰۰ هکتار زمین را به کشاورز واگذار می‌کنند، اجازه می‌دهند در ۲۰۰ هکتارش باغداری کند به شرطی که از ۳۰۰ هکتار جنگل مثل چشم‌های خود مواظبت کنند.»

     به گفته او، برای همین است که به فاصله یک مرز، ایران خشک می‌شود اما ترکیه هر روز سبز. یک بخش دیگر ماجرا در کشور ما شهرنشین‌هایی هستند که می‌دانند تبدیل بقیه کشور به شهرهای سنگی و سیمانی به مرگ جامعه منجر خواهد شد. بنابراین انجمنی را تشکیل می‌دهند تا گامی برای حفاظت از محیط زیست بردارند اما رسانه ملی فرصت را در اختیار کس دیگری می‌گذارد تا همه تلاش‌ها به نام او زده شود؟ افکار عمومی می‌پرسند آیا مصادره پدیده‌ای همچون مشارکت مردمی در ماجرای یوز، باعث نمی‌شود تا پتانسیل مردمی و نیروهای مردمی به خطر بیفتد؟

     چرا سازمان صدا و سیما چنین هزینه‌ای را متقبل می‌شود و دو برنامه پربیننده را در اختیار یک مجری می‌گذارد اما همین شرایط را برای تیمی که با سرمایه و هزینه خود یوز را به برزیل برده، به وجود نمی‌آورد. آن هم در زمانی که کشور بیش از هر زمانی نیازمند مشارکت‌های مردمی است. دولت برای حذف داوطلبانه یارانه‌ها دست یاری به سوی ملت دراز کرده است. بخش بسیار بزرگی از هنرمندان اعلام کرده‌اند به نفع محیط‌زیست از یارانه خود خواهند گذشت.

     سؤال اینجاست که این حجم از مخاطب که شاهد تلاش‌های شبانه‌روزی یک گروه بودند با این عملکرد رسانه ملی و البته بی‌توجهی سایر دستگاه‌ها چه پیامی دریافت خواهند کرد؟ آن هم در زمانی که کشور برای گذر از گردنه‌های پرماجرا نیاز مبرمی به همکاری و همیاری مردم دارد. بدون شک آسیب‌شناسی این ماجرا می‌تواند نکات بسیار ریز و هشدار دهنده را مشخص کند و آژیر قرمز را قبل از وقوع حادثه به صدا درآورد. حداقل کاری که سازمان حفاظت از محیط‌زیست هم می‌تواند بکند، تقدیر کوچکی از کارگروه یوز ایرانی است. تقدیری که احمدعلی کیخا قول آن را به روزنامه ایران داده است.

در پاسداشت روز ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی

دوشنبه, ۱۱ شهریور, ۱۳۹۲

و نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد

و نخواهیم پلنگ از در خلقت برود بیرون

و بدانیم اگر کرم نبود زندگی چیزی کم داشت

“سهراب سپهری”

روز ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی

   به‌بهانه ۹ شهریور – روز ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی(ایرانی) – هم‌زمان و همراه با بسیاری از تشکل‌های  محیط زیستی در سراسر کشور، اعضای پرتلاش انجمن محیط زیستی تسنیم نیز به منظور آشنا ساختن هموطنان عزیز در بام ایران – بروجن – اقدام به تهیه بیش از ۲۰۰۰ نسخه برشور ترویجی کردند و با حضور در خیابان‌های شهر، کوشیدند تا سطح آگاهی‌ها و دانسته‌های اقشار مختلف جامعه را در زمینه سرنوشت این گونه جانوری نادر و منحصربفرد آسیایی افزایش دهند.

   در این اقدام آموزشی و اطلاع‌رسانی – که بسیار هم مورد استقبال شهروندان ساکن در بام ایران قرار گرفت – از پیشنهاد نقش بستن نشان یوز ایرانی بر پشت پیراهن و دیگر وسایل بازیکنان تیم فوتبال ایران در  مسابقات جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل – که برای نخستبن‌بار توسط محمد درویش عزیز، چهره‌ی نام‌آشنای محیط  زیست ایران مطرح شد – به‌شدت حمایت شده تا با استفاده از فرصت استثنایی و ارزشمند حضور جوانان تیزپا و هوشمند ایرانی در این آوردگاه بین‌المللی، کوشیده شود تا توجه مسئولان و مردم به حفاظت و نجات این گربه‌سان در حال انقراض در تنها زیستگاه کنونی‌اش در کره زمین – سرزمین ایران – دوچندان شود.

توزیع برشور

    یادمان باشد که در سال‌های نه‌چندان دور، شمار یوزپلنگ‌های موجود در جهان به بیش از یکصدهزار قلاده در متجاوز از ۴۴ کشور جهان می‌رسید؛ اما کم‌کم با توسعه جوامع محلی و تخریب زیستگاه‌ها، تعداد آن‌ها به حدود ۱۵ هزار قلاده در ۲۷ کشور جهان کاهش یافت و اینک به‌غیر از قاره آفریقا – که میزبان گونه یوزپلنگ آفریقایی است – فقط کشور ایران است که در جهان میزبان حدود ۷۰ قلاده از این نماد تیزپایی، زیبایی، کشسانی و چالاکی طبیعت است.

    بر اساس اطلاعات و دانسته‌های موجود، در حال حاضر عمده زیستگاه یوزپلنگ آسیایی(ایرانی) در استان‌‌های یزد، خراسان، کرمان و سمنان گسترش داشته و فراموش نکنیم؛ زمانی که تعداد یوزپلنگ زیاد باشد و حال آن‌ها نیز خوب باشد، بدان معناست که وضعیت طعمه‌های یوزپلنگ از قبیل آهو و قوچ و میش و خرگوش و … هم خوب است و زمانی که حال این طعمه‌ها خوب باشد، نشانه آن است که حال طیبعت ایران هم خوب است و بدون شک وقتی حال طبیعت خوب باشد، حال مردم هم خوب خواهد بود و مردمی که حال‌شان خوب باشد، رفاه اجتماعی و صلح جهانی‌پایدار را تحقق عینی خواهند بخشید.

پی‌نوشت:

– خبرآنلاین(محمد درویش): نخستین نشانه‌های حضور یوز ایرانی در فوتبال برزیلی!

سرانجام مهاربیابان‌زایی برنده‌ی جایزه‌ی نخست اجلاس جهانی رسانه‌ها شد

سه شنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۳۹۲

مهاربیابان‌زایی برنده جایزه نخست اجلاس جهانی رسانه‌ها1

     با پایان‌یافتن رأی‌گیری رقابت‌ بین‌المللی جایزه‌ی اجلاس جهانی رسانه‌ها؛ سرانجام وبلاگ مهاربیابان‌زایی به‌عنوان نماینده ایرانیان(فارسی زبانان)، برنده‌ی این جایزه‌ جهانی شد.

     وبلاگ مهار بیابان‌زایی در میان رقبای خود از کشورهای اسپانیا، روسیه، فرانسه، پرتغال، انگلیس، بنگلادش، چین، اوکرائین، عربستان سعودی، ترکیه، اندونزی، آلمان و هند با ۴۶ درصد آرای داده شده در روز ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ برابر با ۷ می ۲۰۱۳ سزاوارانه در بخش رآی‌گیری آنلاین(عمومی) وبلاگ‌هایی که در این سال به بهترین وجه به‌موضوع «آینده رشد − اقتصاد، ارزش‌ها و رسانه‌ها» پرداخته‌اند، جایگاه نخست را تصاحب کرد.

     گفتنی‌است که رقبای اسپانیایی و روسی به‌ترتیب با ۴۰ و ۶ درصد؛ مقام‌های دوم و سوم این رقابت جهانی را کسب کردند. برگزیده هیأت داوران در این بخش از رقابت‌ها؛ وبلاگ بنگلادشی بود.

وبلاگ بنگلادشی برگزیده هیأت داوران

     نگارنده نیز به سهم خود این پیروزی ستایش‌برانگیز را به محمد درویش عزیز نویسنده وب‌سایت مهاربیابان‌زایی و همه دوستانی که بی‌منت و تحسین‌برانگیز برای کسب این موفقیت بزرگ تلاش کردند؛ صمیمانه تبریک می‌گویم و ایرانی سرسبز و آباد را آرزو می‌کنم.

شمارش معکوس برای دریافت جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها

سه شنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۳۹۲

فقط تا 17‌م اردیبهشت

     در حالی به روزهای پایانی رأی‌گیری رقابت‌ بین‌المللی وبلاگ‌های محیط زیستی جهان می‌رسیم که وبلاگ مهار بیابان‌زایی به‌عنوان تنها نماینده ایرانیان، در جایگاه دوم این رقابت جهانی قرار دارد. به همت شما هم‌وطنان عزیز و دوستدار سرزمین مادری‌مان؛ وبلاگ مهار بیابان زایی در میان رقبای خود از کشورهای اسپانیا، روسیه، فرانسه، پرتغال، بنگلادش، چین، اوکرائین، عربستان سعودی، ترکیه، اندونزی، آلمان و هند در یک هفته مانده به پایان این رقابت به شایستگی جایگاه دوم را تصاحب کرده و بدون شک با کمی اطلاع رسانی بیشتر به سایر هم‌وطنان برای رأی دادن در هفت روز پایانی، می‌توان به تصاحب جایگاه اولی که به‌حق سزاوار نماینده ایرانیان است، امیدوار بود.

     یک هفته باقیمانده روزهای سرنوشت‌ساز برای دریافت جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها در سال ۲۰۱۳ است و شمارش معکوس برای کسب مقام نخست در این رقابت جهانی آغاز شده است. یک نکته مهم را فراموش نکنیم که مطابق مقررات این رقابت جهانی، شما می‌توانید در هر ۲۴ ساعت، یک‌بار رأی دهید و هر نفر در طول هفته‌ی پیش‌روی یعنی تا ۱۷‌م اردیبهشت‌ماه، ۷ بار به وبلاگ مهار بیابان‌زایی رأی داده و به شانس برنده شدن‌مان بیافزاید.

      برای رأی دادن به این صفحه مراجعه و از طریق شبکه دویچه‌وله هر ۲۴ ساعت یک‌بار به محمد درویش و وبلاگ مهار بیابان‌زایی رأی دهید. البته برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون نحوه رأی دادن می‌توانید  به این صفحه مراجعه کنید.

در همین رابطه:

– محمد درویش: کمتر از ۴۸ ساعت مانده تا پایان یک رقابت جهانی برای پیروزی مهار بیابان‌زایی!

مهار بیابان‌زایی برنده جایزه نخست جشنواره مشکات شد

سه شنبه, ۳ اردیبهشت, ۱۳۹۲

مصطفی چمران و مهندس ایازی در حال اهدای جایزه مشکات

     در دومین روز از دومین‌ماه سال جاری و هم‌زمان با روز جهانی زمین؛ هیأت داوران نخستین جشنواره مشکات از بین ۸۰ هزار اثر مورد بررسی در حوزه های گوناگون محیط زیستی، وبلاگ مهار بیابان‌زایی را به عنوان وبلاگ برتر معرفی کرده و محمد درویش چهره نام‌آشنای محیط زیست کشور را در آستانه رقابت‌های جهانی “جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها” صاحب افتخاری دیگر کرده و جایزه نخست بهترین وبلاگ محیط زیستی را به او اهدا کردند.

     گفتنی‌است که “نخستین مجموعه جشنواره‌های مشکات” به همت شهرداری تهران و با هدف توسعه مشارکت‌های مردمی و تشکل های مردم‌نهاد از طریق “دیدن شهر و پایش محیط” از سوی شهروندان برگزار شد.

و اما یک نکته مهم اینکه؛

     وبلاگ پرمخاطب مهار بیابان‌زایی که در طول حدود یک دهه فعالیت خود موفق به کسب چندین جایزه ملی و بین‌المللی شده است؛ هم‌اکنون هم در رقابت بین‌المللی “جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها” نامزد دریافت جایزه از مجمع جهانی رسانه‌ها است. بنابراین از تمامی خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری انتظار است از وبلاگ مهار بیابان‌زایی که به‌عنوان تنها نماینده ایرانیان به این رقابت جهانی راه یافته است، حمایت کرده و تا پایان مهلت شرکت در مسابقه( ۱۷ اردیبهشت ماه) در هر ۲۴ ساعت یک‌بار رأی بدهند.

     برای آشنایی با شیوه رأی دادن به مهار بیابا‌زایی، می توانید به این نشانی مراجعه کنید.

مهار بیابان‌زایی را در رقابت دریافت جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها حمایت کنیم

جمعه, ۲۳ فروردین, ۱۳۹۲

مهاربیابان زایی

    مهار بیابان‌زایی تنها وبلاگ ایرانی حاضر در یکی از بزرگترین رقابت‌های بین‌المللی وبلاگ‌های محیط زیستی جهان است که اینک به‌همراه سیزده تارنمای دیگر کاندیدای جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها است؛ اجلاسی که قرار است بین روزهای بیست و هفتم تا بیست و نهم خرداد ماه سال جاری با عنوان: « آینده رشد در اقتصاد، ارزش‌ها و رسانه‌ها» در شهر بن جمهوری فدرال آلمان برگزار شود.

    رقبای محمد درویش نویسنده مهار بیابان‌زایی از کشورهای اسپانیا، روسیه، فرانسه، پرتغال، بنگلادش، چین، اوکرائین، عربستان سعودی، ترکیه، اندونزی، آلمان و هند هستند که بدون شک حمایت هم‌وطنان عزیز در داخل و خارج کشور  می‌تواند جایگاه سزاواری را برای نماینده فارسی‌زبان‌ها در این رقابت بین‌المللی رقم بزند، همانگونه که در سال ۲۰۰۹ چنین کردیم و در آن سال نیز  مهار بیابان‌زایی را به مقام سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان نایل آوردیم.

     البته برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون این رقابت بین‌المللی می‌توانید به تارنمای مهار بیابان‌زایی مراجعه کنید و اما برای رأی دادن با مراجعه به این صفحه، در مسابقه شرکت کرده و از مهار بیابان‌زایی حمایت کنیم.

    گفتنی آن که مطابق مقررات این رقابت جهانی، هر فرد در هر ۲۴ ساعت، می‌تواند یک رأی بدهد، بنابراین هر یک از ما در طول ۲۵ روز آینده تا پایان مهلت شرکت در مسابقه، می‌توانیم ۲۵ بار به مهار بیابان‌زایی رأی داده و بدین ترتیب بر شانس برنده شدن تنها نماینده ایرانیان بیافزاییم.

      درود بر تو هموطن عزیز که به‌شایستگی «مهار بیابان‌زایی» را حمایت می کنی و از دوستان خود هم می‌خواهی که چنین کنند و بر افتخارات میهن عزیزمان ایران بیافزایند …

پی‌نوشت:

     برای شرکت در رأی‌گیری ابتدا بایستی در یکی از شبکه‌های فیس‌بوک، تویتر، … و یا دویچه وله ثبت نام کرده باشید. خوشبختانه در حال حاضر شبکه دویچه وله نیاز به فیلترشکن نداشته و شما می‌توانید وارد این شبکه Deutsche Welle شده و ابتدا در قسمت Register ثبت نام کرده و برای رأی دادن هر روزه، با وارد کردن E-mail و Pasword در قسمت Login وارد این شبکه شده و روزانه تا پایان مهلت مسابقه رأی دهید.

مهاربیابان‌زایی را حمایت می‌کنیم

گزارش نشست هم‌اندیشی تالاب‌ها در گندمان

شنبه, ۲۱ بهمن, ۱۳۹۱

نخستین نشست هم‌اندیشی تالاب‌های بام ایران - گندمان 18 بهمن 91

     روز چهارشنبه ۱۸ بهمن‌ماه، گندمان میزبان نخستین نشست هم‌اندیشی یک‌روزه تالاب‌های استان بود که به همت انجمن محیط‌زیستی تسنیم بروجن و همکاری بخشداری گندمان برگزار شد. بیش از یک‌صد نفر از اعضای شوراهای اسلامی و دهیاران به‌عنوان نمایندگان جوامع محلی اطراف تالاب‌های منطقه و هم‌چنین مسئولان دولتی، تشکل‌های مردمی‌ و دوستداران محیط‌زیست استان در این نشست حضور داشتند.

شرکت کنندگان در نشست

     رییس انجمن محیط‌زیستی تسنیم بروجن، مشارکت مسئولانه نمایندگان جوامع محلی ساکن در اطراف تالاب‌های استان را از جمله نقاط قوت این نشست دانسته که می‌تواند زمینه‌ساز امیدواری‌های زیادی برای همراهی آنان در اجرای برنامه‌های حفاظتی و مدیریتی تالاب‌های استان باشد. خانم لیلا اخلاصی هدف از انتخاب گندمان به‌عنوان محل برگزاری این نشست را «افزایش اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی عمومی به بهره‌برداران محلی ‌درباره وابستگی متقابل بین آب‌ها و تالاب‌ها» جهت افزایش سطح مشارکت و آشنایی بیشتر جوامع محلی با پتانسیل‌های اشتغال‌زایی و درآمدزایی تالاب‌ها و تهدیدهای پیش‌روی این محیط‌های تالابی ارزشمند دانسته که از اهداف محوری دست‌اندراران کنوانسیون رامسر در سال ۲۰۱۳ می‌باشد.

لیلا اخلاصی

     در این نشست هم‌اندیشی که با شعار «تالاب‌ها از آب مراقبت می‌کنند» و در کنار تالاب گندمان برگزار شد، محمد درویش عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور به‌عنوان سخنران شرکت کرده و ابتدا با اشاره‌ای به پیشینه کنوانسیون بین‌المللی تالاب‌ها که برای اولین بار در ۴۲ سال پیش در رامسر برگزار شد، به جایگاه تالاب‌های کشور در سیاهه این کنوانسیون و اهمیت ثبت بین‌المللی محیط‌های تالابی کشور پرداخته و در راستای تحقق اهداف سال ۲۰۱۳ میلادی این کنوانسیون جهانی، به روابط دوسویه آب و تالاب و هم‌چنین وضعیت نگران کننده حاکم بر مدیریت منابع آبی کشور تأکید کردند.

     این متخصص حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور روند سدسازی سال‌های اخیر و عدم رعایت حق‌آبه طبیعی تالاب‌ها، توسعه غیراصولی و بی‌رویه زمین‌های کشاورزی، تغییر کاربری اراضی حاشیه تالاب‌ها به زمین کشاورزی و حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز با برداشت‌های بیش از ظرفیت را عوامل اصلی افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی، خشکی تالاب‌ها و نهایتا” فرو نشست زمین در این عرصه‌های طبیعی ارزشمند دانسته که متأسفانه در استان چهارمحال و بختیاری نیز منجر به تبدیل تالاب‌هایی مانند خانمیرزا، دهنو، شهرکرد و گندمان  به کانون‌های تولید گرد و خاک در منطقه شده‌است.

محمد درویش

     محمد درویش پژوهشگر برجسته کشور، توجه به ظرفیت‌های گردشگری و اکوتوریسمی تالاب گندمان و سکونتگاه‌های روستایی اطراف آن و چشم‌اندازهای کم‌نظیر سبزکوه و کلار در اطراف گندمان و هم‌چنین عبور جاده خوزستان از این منطقه – که فلات مرکزی را به جنوب کشور متصل می‌کند – را برای تغییر شیوه‌های بهره‌بردای(زراعی و دامی) از تالاب گندمان بسیار با اهمیت دانسته و آن‌را یکی از محورهای راهبردی تغییر معیشت و ایجاد اشتغال پایدار در منطقه بیان کردند. احیای تالاب گندمان زمینه‌ساز بازگشت مجدد پرندگان به منطقه شده که می‌توان با ایجاد سایت‌های پرنده‌نگری و کاشانه‌های روستایی، زیرساخت‌های ورود گردشگران داخلی و خارجی به منطقه را فراهم کرده تا ضمن معرفی گندمان در سطح ملی و جهانی، پتانسیل‌های اشتغال‌زایی و درآمدزایی کم‌نظیری را در منطقه ایجاد کرده که از پایداری اطمینان‌بخشی نیز برخوردار باشند.

     محمد درویش در بخشی از سخنان خود، توسعه ناپایدار کشاورزی را متهم ردیف اول در ماجرای بحران آب و افت شدید سطح آب سفره‌های زیرزمینی دشت‌های کشاورزی کشور بیان کرده، به‌طوری‌که آمار تخلیه از منابع زیرزمینی در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۰ نشان می‌دهد که در سال ۱۳۵۰ میزان تخلیه کمتر از ۲۰۰۰۰ میلیون مترمکعب بوده در حالی‌که در سال ۱۳۹۰ به حدود ۸۰۰۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است. به همین نسبت سطح آب زیرزمینی در سال ۱۳۵۰ از حدود ۲ متر افت به حدود ۱۸ متر افت در سال ۱۳۹۰ رسیده است. متأسفانه در این سال‌ها در بخش کشاورزی به خاطر رسیدن به تولید بیشتر فقط توسعه در سطح و افقی را در دستور کار داشته‌ایم ولی راندمان آبیاری نه‌تنها افزایش چشم‌گیری نداشته بلکه هرسال شاهد افزایش روند برداشت نیز بوده‌ایم و در حال حاضر راندمان آبیاری بین ۳۰-۳۵ درصد است. البته سدسازی‌های بی رویه و جانمایی غلط استقرار صنایع با نیاز آبی بالا نیز در تشدید این روند مؤثر بوده‌است.

     سعید یوسف‌پور مدیر کل حفاظت محیط‌زیست استان با شرکت در برنامه پرسش و پاسخ این نشست، به سؤال‌های نمایندگان جوامع محلی و دوستداران طبیعت در خصوص برنامه‌های دولت در زمینه حفاظت و احیای تالاب‌های استان پاسخ داده و از تهیه «طرح جامع مدیریت منابع آبی در برش‌های استانی و شهرستانی» خبر داد.

سعید یوسف‌پور

     مدیر کل حفاظت محیط‌زیست استان توجه به «مدیریت زیست‌بومی یک‌پارچه» را از برنامه‌های پیش‌‌روی و مورد تأکید سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور عنوان کرده و طرح «پرداخت در قبال خدمات اکوسیستمی» را یکی از مهم‌ترین راه‌کارهای تأمین منابع مالی برای هزینه‌های حفاظت و مدیریت محیط‌زیست و منابع طبیعی استان دانستند.

     تولید آب مورد نیاز در استان‌های اصفهان و خوزستان و هم‌چنین سدهای بزرگ برق‌آبی احداث شده در منطقه، مهم‌ترین خدمت اکوسیستمی استان چهار‌محال و بختیاری به این ‌استان‌های پایین‌دستی بوده که بر اساس این طرح بخشی از درآمد بخش‌های صنعتی، گردشگری و کشاورزی این استان‌ها به چهارمحال و بختیاری در بالادست اختصاص یافته تا در طرح‌های حفاظت آب و خاک و حفظ پوشش گیاهی هزینه گردد.

     حجت‌الاسلام زمانی امام جمعه گندمان در این نشست، از مسئولان نهادهای دولتی متولی در حوزه محیط‌زیست و حوادث غیرمترقبه استان خواستار توجه بیشتر به حفاظت و مراقبت از  تالاب ارزشمند گندمان شده و از مدیرکل حفاظت محیط‌زیست استان خواستند که نسبت به تالاب گتدمان نگاهی بین‌المللی داشته باشند و در همان سطح از اهمیت و اعتبار با این تالاب برخورد کنند.

     بهروز امینی بخشدار گندمان ضمن قدردانی از تلاش‌های انجمن محیط‌زیستی تسنیم برای برگزاری هرچه مؤثرتر این نشست، خواستار پیگیری‌های بیشتر و سزاوارانه اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان برای ثبت بین‌المللی تالاب گندمان در کنوانسیون رامسر شده و اظهار امیدواری کردند که با تکرار برگزاری چنین نشست‌های آگاهی‌بخش، سطح مشارکت مردم محلی در برنامه‌های حفاظتی و احیایی تالاب‌ها افزایش یافته تا با همت بیشتر و درخور دستگاه‌های دولتی مرتبط، شاهد ثبت تالاب گندمان به‌عنوان ۲ هزار و هشتاد و هشتمین تالاب بین‌المللی در کنوانسیون رامسر باشیم.

بهروز امینی

     بخشدار گندمان احداث بندخاکی و تغییر شیوه آبیاری در زمین‌های کشاورزی اطراف تالاب را در احیای مجدد گندمان و بازگشت پرندگان به این تالاب، حیاتی خوانده و از همکاری‌های داوطلبانه کشاورزان، انجمن محیط‌زیستی تسنیم، اداره حفاظت محیط‌زیست و فرمانداری بروجن در انجام این فعالیت‌های طبیعت‌دوستانه تقدیر و تشکر کردند. آقای امینی اظهار امیدواری کردند که با تخصیص اعتبارات مصوب شده در سازمان حفاظت‌محیط زیست کشور، بزودی شاهد اجرای برنامه‌های مدون حفاظتی و احیایی در تالاب گندمان و چغاخور باشیم.

     بازدید از بندخاکی احداث شده در محل غار اشک زلیخا در شرق تالاب گندمان، برنامه پایانی این نشست بوده که با حضور شرکت کنندگان در نشست صورت پذیرفت.

تالاب گندمان - 18 بهمن 91

در همین رابطه:

– خبرگزاری مهر: ظرفیت‌های بالای گردشگری تالاب گندمان/ تهیه طرح جامع مدیریت منابع آبی

– خبرگزاری ایسنا: تاکنون بیش از ۸۴ تالاب با اهمیت بین‌المللی در ایران شناسایی شده است

– وب‌سایت اداره کل حفاظت محیط‌زیست چهارمحال و بختیاری: طرح جامع مدیریت منابع آبی در سطح کلان و منطقه‌ای درحال تدوین است

نشست هم‌اندیشی پاسداشت روز جهانی تالاب‌ها در بام ایران

سه شنبه, ۱۷ بهمن, ۱۳۹۱

پوستر روز جهانی تالاب‌ها - بام ایران 18 بهمن 91

     از آنجا‌که در سال‌های اخیر در اثر برداشت‌های غیرمجاز و عدم مدیریت صحیح منابع آبی، تالاب‌های دیار بختیاری نیز با افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی مواجه و شدیدا”در معرض خطر خشکیدگی و نابودی قرار گرفته‌اند، انجمن محیط‌زیستی تسنیم بروجن در صدد است تا هم‌زمان با آیین‌های بزرگداشت روز جهانی تالاب‌ها(دوم فوریه – سال ۲۰۱۳ میلادی)؛ با همکاری بخشداری گندمان در روز چهارشنبه مورخ ۱۸ بهمن‌ماه نشست هم‌اندیشی یک‌روزه‌ای را با حضور نمایندگان جوامع محلی اطراف تالاب‌های منطقه، مسئولان دولتی، تشکل‌های مردمی و دوستداران محیط‌زیست استان چهارمحال و بختیاری در محل بخشداری گندمان برگزار کنند.

     گفتنی است؛ در این نشست هم‌اندیشی که با شعار«تالاب‌ها از آب مراقبت می‌کنند»برگزار خواهد شد، دوست عزیزمان محمد درویش متخصص و چهره‌ی نام‌آشنای حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور به‌عنوان سخنران شرکت کرده و در راستای تحقق اهداف کنوانسیون جهانی تالاب‌ها در سال ۲۰۱۳ میلادی، که همان«افزایش اطلاع‌رسانی عمومی درباره وابستگی متقابل بین آب‌ها و تالاب‌ها»است، ایراد سخن کرده و با حضور مسئولان محلی دستگاه‌های دولتی مرتبط، به روابط دوسویه آب و تالاب و هم‌چنین روند نگران کننده برداشت‌های غیرمجاز، عدم رعایت حق‌آبه طبیعی تالاب‌ها و افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی و نهایتا” فرو نشست زمین و تبدیل تالاب‌هایی مانند خانمیرزا، دهنو، شهرکرد و گندمان به کانون‌های تولید گرد و خاک در منطقه خواهند پرداخت.

نشست هم‌اندیشی - کندمان 18 بهمن 91

     مصاحبه نگارنده با خبرگزاری مهر را نیز می‌توانید در اینجا بخوانید.