سه شنبه, ۱۹ تیر, ۱۳۹۷
روزنامه آرمان – نگین باقری: گرچه تاکنون به عوامل دخیل در بروز فرونشست زمین هشدار داده شده، اما همچنان فقدان مدیریت کارآمد به قوت خود باقی است و بر شدت ماجرا میافزاید. آنچنان که براساس آخرین آمارها کشور ما چهار سانتیمتر رکورد کره زمین را در فرونشست زمین شکسته است. هومن خاکپور، کارشناس محیطزیست درباره فرونشت زمین در گفتوگو با «آرمان» میگوید: برداشتهای بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی موجب فرونشست زمین و از دست رفتن حاصلخیزی خاک در دشتها شده است و کشاورزان هم به دلیل جبران چنین وضعیتی به کودهای شیمیایی برای تقویت خاک روی آوردهاند. از این رو تمام این موارد ناشی از مدیریت غلط است، چرا که متناسب با توان تابآوری و تولید از سرزمینمان بهرهبرداری نمیکنیم.
از فرونشست زمین به عنوان یکی از بدترین فجایع محیطزیستی نام برده میشود، چون جزو پدیدههایی است که خسارتهای غیرقابل جبرانی را به سرزمین وارد میکند. دیدگاه شما در این باره چگونه است؟
فرونشست زمین یکی از مهمترین نشانههای آغاز بیابانزایی در هر سرزمینی است که تقریبا پدیده غیرقابل بازگشتی به حساب میآید، یعنی وقتی در سرزمینی بهرهبرداری غیراصولی انجام گیرد و توان تابآوری آن در برابر مدیریت انسان ناکارآمد باشد و از دست برود، به سمت فرونشست زمین و آغاز پدیده بیابانزایی میرویم. معمولا وقتی میزان برداشت ما از منابع آب در یک سرزمین بیشتر از حد مجاز باشد، باعث میشود که سطح سفرههای آب زیرزمینی در دشتها به شدت کاهش یابد. از این رو ما شاهد هستیم که محل ذخیره آبها و آبخوانهای زیرزمینی دچار ریزش شده و معمولا تمامی مجراهای نفوذ آب در زمین پر میشوند. حتی اگر بعد از فرونشست زمین این امکان وجود داشته باشد که حجم آب زیادی را به آن منطقه وارد کنیم، به این دلیل که مجاری نفوذ آب به داخل زمین و سفرههای زیرزمینی پر شده دیگر نمیتوانیم آبخوانها و سفرههای زیرزمینی را تقویت کنیم و به شرایط طبیعی برگردانیم. از این رو به سمت بیابانی شدن پیش میرود. تقریبا میتوان گفت که اکنون بیش از نیمی از دشتهای کشور با پدیده فرونشست زمین مواجه هستند، چرا که میزان برداشت آب از سفرههای آب زیرزمینی در دشتهای کشور بسیار بیشتر از میزان نفوذ آب ناشی از بارشهای سالانه به سفرههای آب زیرزمینی است.
پس میتوان گفت که فرونشست زمین ارتباط مستقیمی با افت سطح آبهای زیرزمینی دارد؟
بله. این دو در ارتباط کاملا منطقی و مستقیم با هم قرار دارند. فرونشست زمین اتفاقی است ناشی از افت سطح آبهای زیرزمینی، یعنی عامل اولیه پدیده فرونشست زمین فرونشست افت سطح آبهای زیرزمینی است. وقتی میزان بهرهبرداری و برداشت از سفرهای آب زیرزمینی بیشتر از میزان نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی باشد، موجب میشود که که سطح سفرههای آب زیرزمینی پایین برود. سطح سفرههای آب زیرزمینی هم یک آستانه تحمل دارد، اگر سطح آب از این آستانه تحمل پایینتر برود، منجر به فرونشست زمین میشود. در واقع باید گفت که با افت سطح آبهای زیرزمینی به پدیده فرونشست زمین و با پدیده فرونشست زمین به پدیده بیابانزایی میرسیم.
دو عامل اصلی فرونشست دشتهای کشور برداشت بیرویه و حفر چاه غیرمجاز آب است. این در حالی است که فقدان نظارتها نیز بر این مساله دامن زده است…
معمولا دشتها با حفر تعداد پر شمار چاه مواجه هستند. حتی در ارتباط با چاههای مجاز هم باید گفت که نظارتی روی میزان برداشت آب از آنها نیست. این در حالی است که روی برداشت آب از چاههای غیرمجاز هم نظارتی صورت نمیگیرد. از این رو برداشتهای بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی موجب فرونشست زمین و از دست رفتن حاصلخیزی خاک در این دشتها شده است. آنچنان که میبینیم تولید محصول در واحد سطح به شدت کاهش پیدا کرده و زمینهای کشاورزی به سمت شور شدن رفته و کاراییشان را در تولید از دست دادهاند. کشاورزان هم به دلیل جبران چنین وضعیتی به کودهای شیمیایی برای تقویت خاک روی آوردهاند. این در حالی است که استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی تهدید جدی برای امنیت غذایی است، به گونهای که میبینیم عموما محصولات کشاورزی ما بر اثر استفاده کودهای شیمیایی آلوده هستند. تمام این موارد ناشی از مدیریت غلطی است که ما در بحث استفاده از سرزمین داریم، یعنی متناسب با توان تابآوری و تولید از سرزمینمان بهرهبرداری نمیکنیم. به ویژه در بحث آب.
به بحث آب اشاره کردید. از منظر شما علت اینکه اکنون کشور ما در تنش آبی بسر میبرد، چیست؟
ما کشور خشکی داریم که با محدودیت بارش مواجه است. از این رو به جای جبران کمبود بارشهای آسمانی به استفاده بیشتر از منابع آبهای زیرزمینی رو آوردهایم، یعنی بیشتر مصرفمان بر سفرههای آب زیرزمینی متمرکز است. از سوی دیگر، مدیریت خردمندانه هر سرزمین به عنوان ذخایر استراتژیک به این سمت در حال حرکت است که استفاده از سفرههای آب زیرزمینی را به حداقل برساند و بر مصرف آبهای سطحی و بارشهای سالانه متمرکز شود، اما متاسفانه این رویه در کشور ما کاملا برعکس است. در واقع ما کاهش بارندگیها بر اثر خشکسالی را با استفاده بیشتر از منابع آب زیرزمینی، حفر تعداد بیشتر چاه و برداشت بیش از حد مجاز از چاههایی که موجود است، جبران میکنیم و دقیقا به سمت فرونشست زمین و بیابانی کردن این دشتها پیش میرویم که کاملا پدیده خطرناکی است. این در حالی است که در رویکرد خردمندانه باید خودمان را با وضعیت بارشها و خشکسالی موجود سازگار کنیم. شاه کلید مدیریت سرزمین مدیریت آب است. باید این حقیقت را بپذیریم که سرزمین ما سرزمین خشکی است و ما دائما با خشکسالیهای دورهای مواجه هستیم. از این رو باید مدیریت و طراحی چیدمان توسعه با وضعیت کم بارش و خشکسالی سازگار باشد. تنها راه نجات دشتهای کشور از تشدید فرونشست زمین و بیابانزایی مدیریت صحیح است، چون فرونشست زمین تا یک حد مجازی است و اگر از حد مجاز عبور کند به سمت بیابانزایی میرود که واقعا غیرقابل برگشت است و خسارتهای فراوانی را به همراه دارد. ما برای اینکه کشورمان را از این پرتگاه نجات دهیم، راهی نداریم جز اینکه خودمان را با شرایط طبیعی بارشها سازگار کنیم.
برای رسیدن به این سازگاری باید چه تدابیری اندیشیده شود؟
ما یک سوم میانگین مردم جهان آب داریم که در شرایط خشکسالی باید گفت که یک چهارم سرانه جهانی است. یعنی باید تقریبا چهار برابر مردم دنیا مواظب آب باشیم. در بحث مدیریت مصرف در بخش کشاورزی با افزایش راندمان آبیاری و بهرهوری باید بتوانیم محصولی بیشتری را با استفاده از فناوریهای روز و مصرف کمتر آب تولید کنیم. این در حالی است که اکنون شرایط به شدت نگرانکننده است و تقریبا حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد آب در بخش کشاورزی به دلیل اینکه راندمان مناسبی وجود ندارد، هدر میرود. در بخش صعنت باید در بخش صنعت به سمت بازچرخانی آب برویم و بتوانیم با بازچرخانی آب نیازهای صنعتیمان را برطرف کنیم. در بخش شرب هم با توجه به اینکه هزینههای زیادی را متحمل میکند، باید به سمت همکاری و مشارکت مردم در نحوه استفاده صحیح از آب شرب پیش برویم. براساس گزارشهای دستگاههای مسئول با چیزی حدود ۳۰ درصد پرت و هدررفت آب در شبکههای آبرسانی به سکونتگاه شهری و روستایی مواجه هستیم، چرا که سالها از عمر این شبکههای گذشته و دچار ترکیدگی و پوسیدگی شده و باید ترمیم شوند. بنابراین باید بتوانیم با فرآیند مشارکتی مردم و دولت از بحرانهای آبی عبور کرده و از فرونشست زمین در دشتها و بیایانی شدن سرزمینمان جلوگیری کنیم.
شنبه, ۱۶ شهریور, ۱۳۹۲
هرچند کشور ایران با تجربه ۳۱ مخاطره از تعداد ۴۱ مخاطره شناسایی شده در جهان، ردههای بالایی سیاهه کشورهای پرمخاطره جهان را به خود اختصاص داده و در سال ۲۰۱۰ مقام سومی کشورهای پرمخاطره جهان را کسب کرده است، اما حالا این پدیده فرونشست زمین است که لرزه بر اندامخشک دشتهای حاصلخیز کشور انداخته است. بهرهبرداریهای غیراصولی و بیرویه از منابع آبی زیرزمینی، مهمترین علت بروز اتفاق فرونشست زمین است که با مسدود شدن مجاری نفوذ آب به داخل سفرهها، افت شدید سطح آبهای زیرزمینی را به دنبال داشته و نهایتا با فرونشست زمین، بیابانزایی به دشتهای حاصلخیز وطن سلام میکند!
در همین راستا، یادداشتی نوشتهام که امروز – ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ – در صفحه ۷ روزنامه آرمان منتشر شده است و میتوانید آنرا در اینجا بخوانید:
برچسب ها:
آب های زیرزمینی,
بیابان زایی,
دشت های کشاورزی,
روزنامه آرمان,
فرونشست زمین,
کشاورزی منتشر شده در دسته مطالب:
آب های زیرزمینی,
آبیاری تحت فشار,
آموزش,
خشکسالی,
طبیعت ایران,
مهار بیابان زایی
دوشنبه, ۴ شهریور, ۱۳۹۲
اطلاعات و دادههای پژوهشی و مطالعاتی انجام شده در دشتهای حاصلخیز دیار چهارمحال و بختیاری، حکایت از این حقیقت تلخ دارد که شوربختانه پدیده فرونشست زمین بهعنوان شاخصترین شناسههای آغاز بیابانزایی در سرزمین آبها نیز مشاهده شده است!
منطقه چهارمحال و بختیاری با میانگین بارش حدود ۷۰۰ میلیمتر – که نزدیک به میانگین جهانی است – در شمار یکی از قطبهای اصلی تولید آب در زاگرس مرکزی و کشور قرار داشته و بهعنوان سرچمشههای اصلی رودخانههای پراهمیتی چون زایندهرود و کارون بزرگ، حیات و شادابی دو استان بزرگ اصفهان و خوزستان را مدیون این موهبتهای بیمنت خود ساخته است. بدون شک همین شناسههای کمهمتا هستند که حیرت و نگرانیهای کارشناسان و متخصصان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست را از خبرهای مشاهده نشانههای فرونشست زمین و آغاز پدیده فاجعهبار بیابانزایی در دشتهای حاصلخیزش دو چندان میکند!
کمتر از ۴ دهه است که با افزایش جمعیت، توسعه اراضی کشاورزی و ورود ماشینآلات کشاورزی و وابستگی ۸۰ درصدی به منابع آبهای زیرزمینی و روند نگران کننده افزایش تعداد چاههای مجاز و غیرمجاز کشاورزی در تمامی ۱۱ دشت چهارمحال و بختیاری، سالانه حدود ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب بوسیله ۳۶۰۰ چاه و ۴۸۰ رشته قنات از ذخایر زیرزمینی بیرون کشیده شده و تعادل طبیعی این آبخوانها برهم خورده است. تراکم تا ۵ حلقه چاه در هر کیلومتر مربع از این دشتهای کشاورزی، بهرهبرداریهای بیش ا ز حد ظرفیت مجاز از ذخیره آبخوانها و حذف سالانه بیش از ۲ متر ستون آب شیرین این آبخوانها، اضافهبر ایجاد بحرانهای آبی باعث هجوم آب شور طبقات زیرین و افزایش آسیب پذیری آبخوانها از نظر شیمیایی شده است.
نبود مدیریت مناسب در بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و در زمینههای الگوی کشت و روشهای آبیاری و اصلاح فرهنگ مصرف آب در بخش کشاورزی و گسترش بیرویه و چشمگیر زمینهای کشاورزی که عموما”در اثر تغییر کاربریهای غیرقانونی و فرصتطلبانه مرغزارها و عرصههای مرتعی صورت گرفته است، علت اصلی افزایش برداشتهای مضاعف و بیرویه از منابع آبی زیرزمینی این آبخوانها شده تا جاییکه در برخی از آنها مانند دشت خانمیزرای لردگان صدای پای پدیده دهشتناک بیابانزایی شنیده شود. آبخوان آبرفتی دشت خانمیرزا نمونه منحصربه فردی از دشتهای حاصلخیز چهارمحال و بختیاری است که در گذشته در بخش مرکزی آن یک تالاب طبیعی وجود داشته و بین تغذیه و تخلیه آب آن تعادل طبیعی برقرار بوده است اما با افزایش بهرهبرداری بیرویه از ذخیره آب زیرزمینی بهعنوان تنها منبع تأمین کننده آب مورد نیاز بخش کشاورزی منطقه، روند نابودی و کوچک شدن این تالاب شدت یافته تا جاییکه در حال حاضر مرغزاری تخریب شده و محدود برجای مانده است.
تقریبا” در تمامی دشتهای ۱۱ گانه منطقه؛ در سالهای اخیر چاههای کمعمق در فصول کشت با کمآبی و حتی خشکیدگی مواجه بوده که در برخی موارد مشاجرات محلی و اجتماعی را بهدنبال داشته است. مقایسه آماری منابع آبی این دشتها در سالهای مختلف بیانگر این حقیقت است که به بهانه افزایش تولید محصولات کشاورزی، اضافهبر افزایش غیراصولی حدود ۵ برابری شمار چاههای کشاورزی، تعداد چاههای عمیق نسبت به چاههای کمعمق به علت کاهش شدید سطح آب زیرزمینی و کفشکنیهای مجاز و غیرمجاز جهت دستیابی به آب بیشتر، افزایش چشمگیری یافته است که این امر روند تخلیه غیرمجاز ذخیره این آبخوانها را شتابی نگران کننده و فاجعهبار بخشیده که در سالهای اخیر بهعنوان دشتهای ممنوعه و برخی نیز بحرانی اعلام شدهاند.
باتوجه بهاینکه منابع آبی اکثر دشتها تنها به بارشهای سالانه وابسته است، مدیریت هوشمندانه بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی که منطبق بر برنامههای کارشناسی مدون باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. رهاسازی اراضی ملی تصرفی و کاهش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی، کنترل بهرهبرداری با نصب کنتور، تخریب چاههای غیرمجاز و حتی خاموش کردن برخی از چاههای فعال واقع در حریم یکدیگر در شمار اقدامات کوتاه مدت این مدیریت خردمندانه قرار دارند. یکی از لکنتهای مدیریتی موجود که میتوان از آن بهعنوان خسارت خودخواسته نام برد صدور مجوزهای قانونی حفر چاه و میزان برداشت آب است که بر اساس نیازهای آبی و گاها” فشارهای اجتماعی کشاورزان صادر شده و ناباورانه توجه چندانی به ظرفیتهای آبی آبخوانها نشده است. اجرای طرح هایهای آبخیزداری و تغذیه مصنوعی، اجرای سیستمهای نوین آبیاری، افزایش راندمان آبیاری، اصلاح الگوی کشت و انتخاب گونههای با نیاز آبی کم نیز در شمار کمهزینهترین گزینههای عملیاتی در برنامههای میانمدت و بلندمدت مقابله با پدیده بیابانزایی در دشتهای این دیار دارد.
برخی از بازتابهای این یادداشت در رسانهها:
خبرگزاری مهر، روزنامه تهران امروز، روزنامه جامجم، روزنامه آرمان، خبرگزاری میراث فرهنگی(CHN)، خبرگزاری بولتن، بهار نیوز، سلامتنیوز، خبرگزاری تابناک، پایگاه خبری تحلیلی لکنا، پایگاه خبری قانون، پایگاه خبری تحلیلی نما، شبکه خبری دانشجویان البرز(اسنانیوز)، پایگاه خبریتحلیلی زیستبوم، پارسینیوز، آژانس خبری زاگرس فردا، ممتازنیوز، پایگاه خبری آنلاین ۱۱۰ و …
برچسب ها:
آب ها,
بیابانزایی,
دشت خانمیرزا,
دشتهای کشاورزی,
فرونشست زمین,
کشاورزی منتشر شده در دسته مطالب:
آب های زیرزمینی,
تالاب ها,
خشکسالی,
شخم و شیار,
طبیعت چهار محال و بختیاری,
مهار بیابان زایی
سه شنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۳۹۱
تشدید روند نابودی منابع آبی کشور در سال های اخیر سبب شده است که اغلب دشت های کشور یکی از پرمخاطره ترین و خسارت زاترین پدیده های زیست محیطی شناسائی شده را تجربه کرده و خطر ویرانگر فرونشست زمین را در چند قدمی خود مشاهده کنند. هر چند کشور ایران با تجربه ۳۱ مخاطره از تعداد ۴۱ مخاطره شناسائی شده در جهان، رده های بالائی سیاهه کشورهای پرمخاطره جهان را به خود اختصاص داده و در سال ۲۰۱۰ مقام سومی کشوره های پرمخاطره جهان را کسب کرده است اما؛ این پدیده فرونشست زمین است که لرزه بر اندام خشک دشت های حاصلخیز کشور انداخته است.
بهره برداری های غیراصولی و بی رویه از منابع آبی زیرزمینی مهمترین علت بروز فاجعه فرونشست زمین است که با مسدود شدن مجاری نفوذ آب به داخل سفره ها، افت شدید سطح آب های زیرزمینی را به دنبال داشته و نهایتا” با فرونشست زمین، بیابان زائی و نابودی حیات اتفاق می افتد. البته فرو نشست زمین اضافه بر خسارت های غیرقابل جبران زیست محیطی، زمینه ساز ناپایداری سازه ها و بناها شده و می تواند نرخ خسارت های مالی و جانی پدیده هایی مثل زلزله را به طرز وحشتناکی افزایش دهد.
هرچند منطقه چهارمحال و بختیاری با میانگین بارش حدود ۷۰۰ میلی متر – که نزدیک به میانگین جهانی است – همواره به عنوان یکی از مهمترین منابع آبی زاگرس و کشور مطرح بوده است اما؛ ویژگی هایی مانند وضعیت کوهستانی، اقلیمی و پراکنش مکانی نامناسب بارش هایش باعث شده است تا حدود ۹۰ درصد از این آب قابل استحصال به صورت روان آب و یا چشمه های بزرگ از طریق سرشاخه های زاینده رود، دز و کارون بزرگ از استان خارج و بیش از ۸۰ درصد از مصارف آب مردمان آن دیار، وابسته به منابع آب های زیرزمینی اش شود، به طوری که سالانه در ۱۵ دشت کشاورزی اش، حدود ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب بوسیله ۳۶۰۰ چاه و ۴۸۰ رشته قنات از ذخایر زیرزمینی بیرون کشیده می شود. بنابراین حقیقت داستان این است که مردم چهارمحال و بختیاری در حال خرج پس اندازها هستند!
آسیب پذیری دیار چهارمحال و بختیاری در خشکسالی ها و کاهش تا ۵۰ درصدی میزان بارندگی و دستکاری های غیر اصولی در طبیعت و تخریب پوشش گیاهی را نیز بایستی به شناسه های بوم شناختی منحصر به فرد این منطقه اضافه کرد.
عدم برنامه ریزی و مدیریت مناسب و درخور سال های گذشته برای بهره برداری از آب های سطحی و همچنین اصرار بر توسعه کمی بخش کشاورزی در چهارمحال و بختیاری نیز به مانند بسیاری از مناطق کشور، سبب افزایش برداشت های مضاعف و بی رویه از منابع آبی زیرزمینی این منطقه شد. این برداشت های بی رویه و غیراصولی تا جائی ادامه پیدا کرد که دیگر میزان تغذیه آبخوان ها از طریق نفوذ نزولات جوی، جوابگوی آن برداشت ها نبوده و هر ساله سطح آب های زیرزمینی با افت شدیدتری مواجه و نهایتا”دشت های منطقه با خطر جدی فرونشست زمین مواجه گردیدند.
در حال حاضر تمامی ۱۱ آبخوان بزرگ (دشت) در چهارمحال و بختیاری با افت شدید سطح آب زیر زمینی و کسری سالانه حدود ۱۸۰ میلیون مترمکعبی مواجه و ۴ آبخوان پر اهمیت بروجن، سفیددشت، جوانمردی و شهرکرد ممنوعه بحرانی اعلام شده اند.