مدیر پروژه بینالمللی زاگرس مرکزی – سرکار خانم مهندس شیرین ابوالقاسمی – از ارائه سند برنامه اقدام ملی برای احیای جنگلهای بلوط زاگرس در اولین جلسه شورایعالی محیط زیست خبر داد. سندی که توسط طرح بینالمللی حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی و با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان جنگلها و وزارت جهادکشاورزی تدوین شده و در آن برنامه ملی احیاء و چگونگی مبارزه با پدیده خشکسالی بلوطهای زاگرس در غرب کشور تعیین شده است.
در همین رابطه گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان انجام دادهام که در شماره ۲۶۲۶ مورخ ۵ آذر ۱۳۹۳ این روزنامه منتشر شده و در زیر شرح کامل آن با خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته میشود:
روزنامه آرمان: روز گذشته مدیر پروژه ملی زاگرس از ارائه سند برنامه اقدام ملی برای احیای جنگلهای بلوط زاگرس در اولین جلسه شورای عالی محیط زیست خبر داد. تجربهای که ما در بیش از چند دهه از احیای جنگلهای زاگرس داریم کاشت جنگل و بوتههای جنگلی نیست بلکه، مشکلی که در این بین وجود دارد بحث مراقبت از جنگلکاریها و احیاها در منطقه است.
در طول چهار دهه گذشته هرساله سازمان جنگل داری با وجود اعتبارات محدود خود در استانهای مختلف پروژههای مدیریت جنگل و عملیاتهای بذرکاری را در راستای توسعه جنگلها انجام داده است اما،کمترین مناطقی هستند که این بخشها را استقرار دهند و نهالها را در منطقه زاگرس بکارند. در این بین نه تنها پیشرفتی در احیای منطقه زاگرس صورت نگرفته است بلکه، تخریب آن بیشتر نیز شده است.
این طرح در صورتی که بر اساس بذر کاری و نهال کاری در منطقه زاگرس باشد همانطور که از گذشته نیز این چنین بوده است، بعید است که بتوانیم به نتیجهای مطلوب برسیم. راهکار حل بحران مشکلات منطقه زاگرس، ساماندهی معیشتها و عوامل مربوط به منطقه است. حقیقت این است که معیشتهایی که درحال حاضر روی جنگلها بارگذاری شده است، بسیار بیشتر از حد لازم و توان جنگلهای منطقه زاگرس است. این معیشتهای بارگذاری شده، باعث شده است هرساله روند تخریب شدت بیشتری پیدا کند و عملیاتهای اصلاح احیایی که در این مناطق انجام میشود به نتیجه نرسد و بهبودی در احیای جنگلها صورت نگیرد.
اگر این سند ملی مهمترین رویکرد آن رفتن به سمت کنترل عوامل تخریب و توجه به بحث معیشتهای این منطقه باشد و همچنین اتفاقهایی که به دلیل عدم توجه سزاوار به توسعه منطقه زاگرس در راستای اشتغال زایی و ایجاد زیرساختهای معیشتی اتفاق افتاده است باشد میتوان مشکلات را حل کرد. در صورتی که معیشتهای موجود ساماندهی شود و تعادلی بین ظرفیتهای تولید منطقه زاگرس و بارهایی که ایجاد شده صورت بگیرد میتوانیم امیدوار باشیم که عملیاتهای احیایی که پیشبینی شده است، به نتیجه مطلوب خود برسد. در صورتی که این اقدامات انجام نشود این طرح مانند سایر طرحهای دیگر مانند طرح صیانت از جنگلهای زاگرس و شمال کشور، فقط به صرف هزینهها منجر میشود بدون آنکه احیای جنگلها به وقوع بپیوندد.
یکی از مشکلات منطقه زاگرس بحث خشکیدگی است که دلیل آن مشخص شده است و آن نیز بیماری زغالی و گسترش آفات در این منطقه است که علتی ثانویه محسوب میشود. علت ابتدایی این پدیده تخریب جنگلها یا استفاده غیراصولی و غیرخردمندانه از این جنگلهاست. این اقدامات باعث شده است که جنگلهای زاگرس تعادل اکولوژی خود را از دست بدهند و این برهم خوردن تعادل باعث رشد ناگهانی و افزایش غیرطبیعی جمعیت آفات و بیماریها شود. این آفات بهطور طبیعی جزء طبیعت جنگلهای زاگرس است ولی به لحاظ برهم خوردن تعادل اکولوژیکی، جمعیت آنها زیاده شده و افزایش آن باعث شکلگیری بیماریهایی مانند بیماری زغالی شده است که در آینده منجر به مرگ بلوطی و خشکیدگی اکوسیستم منطقه زاگرس میشود.
به نظر من برای مقابله با این پدیده ابتدا باید به این سمت برویم که مولفههای ایجادکننده این خشکیدگی را مشخص کرده و آنها را ریشهکن کنیم و سپس بوتهها و نهالهای آلوده را درعملیاتی بهداشتی از جنگل خارج کنیم تا درنهایت در مناطق حفاظت شده، عملیاتهای احیایی خود را به بهترین نحو انجام دهیم.
نکتهای که در این بین حائز اهمیت است این است که ریشهکن کردن این مشکل به تنهایی از عهده سازمان محیط زیست خارج است. زمانی که بحث معیشت به میان میآید هم مساله مشارکت مردم ضروری میشود و هم حضور بقیه دستگاههایی که میتوانند زمینه اشتغال و معیشتهای فرد در منطقه را ایجاد کنند ضرورت مییابد.در حوزه گردشگری طبیعی و حوزه صنایع دستی در مناطق بومی، دارای ظرفیتهای بسیاری هستیم. لازمه به نتیجه رسیدن این ظرفیتها این است که در بخشهای دیگر مانند وزارت جهادکشاورزی، اقداماتی صورت بگیرد تا برای افزایش آن و معیشتهای غیرآسیبزا وارد عمل شوند تا با کمک یکدیگر و مدیریت استانداریها، قدمهای خوبی برای احیای این جنگلها و ریشهکنکردن مشکل بردارند.