آغاز بهره برداری سقز از درختان بنه در برخی رویشگاه های جنگلی زاگرس بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه منابع طبیعی کشور را نگران و شگفت زده کرده است. اما در این ماجرای تلخ، شگفت آورتر آن که در این شرایط بحرانی بی همتای امروز جنگل های زاگرس، برای برخی از این بهره برداری ها مجوز هم صادر شده است!
شک دارم بتوان کارشناسی را در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور یافت که باور نداشته باشد که رویشگاه های جنگلی زاگرس در بدترین و بحرانی ترین وضعیت خود در طول تاریخ موجود قرار داشته باشند. امروز بسیاری از شناسهها حکایت از آن دارد که جنگل های زاگرس با تهدیدهای اغلب انسان ساز و چالش های ناشی از وابستگی های معیشتی بیش از توان و سطح تولید، زراعت دیم در زیراشکوب توسط جوامع محلی، حضور دام و قطع سرشاخه ها، تأمین سوخت هیزمی، حمله آفات و بیماری های جنگلی و اجرای غیر اصولی پروژه های عمرانی و سدسازی ها روبرو هستند و آستانه تحمل آن ها به شدت پایین آمده است.
حال در یک چنین شرایط بحرانی و نگران کننده انسان ساز حاکم بر اغلب رویشگاه های جنگلی زاگرس از ایلام و کرمانشاه گرفته تا جنگل های برم فارس و خشکسالی ها و تغییرات اقلیمی سال های اخیر که باعث تشدید ضعف فیزیولوژیکی جوامع جنگلی نیز شده است، آیا موافقت با این چنین شیوه های بهره برداری غلط و منسوخ شده ای که ناآگاهانه و سودجویانه شیره نیمه جان درختان بنه را می گیرند توجیه فنی و اخلاقی دارد؟
اخیرا” شورای عالی سازمان جنگل ها، هرچند با تأخیری خسارت زا، اقدام به صدور بخشنامه ای مبنی بر ممنوعیت بهره برداری سقز از درختان بنه کرده است که جای تقدیر دارد. اما ای کاش این اقدام خردمندانه قبل از آغاز بهره برداری سقز از بنه زارهای ایلام و کرمانشاه که در شرایطی به مراتب نگران کننده تر از سایر رویشگاه های جنگلی زاگرس قرار دارند صورت می گرفت و اجازه نمی دادند تیشه های ناآگاهی و سودجویی، ده ها زخم کشنده را بر پیکر رنجور و نحیف درختان بنه آن مناطق وارد کنند!
فراموش نکنیم رفتارهای قابل تحسین ادارات منابع طبیعی استان هایی مثل چهارمحال و بختیاری را که به رغم فشارهای اجتماعی سازمان یافته، مقاومت کرده و اجازه ندادند تا به هیچ بهانه ای کاسه های سقزگیری بر تنه درختان بنه جنگل های منطقه شان نصب شود و شیره درختان نیمه جان شان به کاسه های جهل و منفعت طلبی طبیعت ستیزان سرازیر شود.
نکته ای که به نظر می رسد جای آن در بخشنامه قابل تقدیر شورای عالی جنگل خالی است، صدور دستور فوری مبنی بر ابطال مجوزهای سقزگیری صادره در برخی استان ها و توقف بی چون و چرای هر گونه سقزگیری در بنه زارهای آن رویشگاه های جنگلی است که امید است این مهم در دستور کار آن شورا و ادارات کل منابع طبیعی استان ها قرار گیرد.
و اما از مراکز پژوهشی و تحقیقاتی استان ها انتظار می رفت که در مواجه با این ماجرای غیرفنی و خسارت زا، هوشیارانه تر و با حساسیت سزاوارتری برخورد می کردند و با اتخاذ مواضع رسمی، در تعاملی سازنده هشداره های لازم و به موقع را به بخش اجرا می داند تا امروز با هزاران زخم، اندک شیره باقیمانده از جان جنگل های بنه برخی استان ها را در کاسه های سقزگیری نبینیم.
در همین باره:
– یادداشت محمد درویش در روزنامه اعتماد (بخوانید: تیر خلاص بر زاگرس! بنویسید: کاسه های سقزگیری)