بایگانی “روزنامه آرمان”

خوان‌های اجرای پروژه بهشت‌آباد

جمعه, ۱۶ بهمن, ۱۳۹۴

     با بالا گرفتن اظهارنظرهای مبهم و ناقص و گاها” متناقض مقامات ارشد کشوری و منطقه‌ای در خصوص پروژه انتقال آب بین حوضه‌ای بهشت‌آباد، نگارنده نیز در گفتگوی منتشره در روزنامه آرمان (شماره ۲۹۶۸ مورخ ۱۵ بهمن ۱۳۹۴) شرکت کرده و تلاش داشته تا پرده را بیشتر از زوایای کمترآشکار یک بازی باخت – باخت در ماجرای انتقال آب بین حوضه‌ای برای هر دو طرف مبدأ و مقصد بردارم:

بهشت آباد

روزنامه آرمان – زهرا سلیمانی: رئیس‌سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: شرط اجرای طرح تونل بهشت آباد ۵۱ ارزیابی محیط‌زیستی است که براساس قانون انجام شده و باید به‌تایید سازمان محیط‌زیست برسد. به نظر می‌رسد همین مساله دلیل توقف اجرای طرح تونل‌های بهشت آباد است. هرچند، چند روز پیش‌نماینده مردم گلپایگان در مجلس از توقف اجرای طرح تونل بهشت آباد انتقاد کرد، اما وزیر نیروعنوان کرده است طرح تونل بهشت آباد مطلقا اجرا نمی‌شود.

     در چند سال اخیر یکی از بحران‌های اصلی مساله آب بوده است. برای رفع مشکلات آبی در کشور طرح انتقال آب در مناطق مختلف انجام شده است و این طرح انتقال جنجال برانگیز شده است. اکنون درباره طرح انتقال آب بهشت آباد مباحث موافق و مخالف زیادی مطرح شده است. در حالی‌ که مسئولان استان اصفهان طرح بهشت آباد به فلات مرکزی را موثرترین راه نجات زاینده‌رود می‌دانند، کارشناسان براین باورند که بدلیل عدم واقع‌بینی، این طرح نه‌تنها مشکل زاینده‌رود را حل نمی‌کند بلکه بزرگ‌ترین آسیب را به زاینده‌رود وارد خواهد کرد.

شرط ابتکار برای تونل‌های بهشت‌آباد و گلاب

     رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست گفت: محیط‌زیست هیچ‌گونه مسئولیتی درباره ارزیابی پروژه‌هایی نظیر تونل بهشت آباد ندارد؛ این پروژه‌ها تنها در صورت تایید ارزیابی‌های زیست محیطی قابل اجرا هستند و بر این اساس تا زمانی که نتیجه‌ای در این راستا به دست محیط‌زیست نرسد امکان اجرا برای این پروژه نخواهد بود. معصومه ابتکار درباره سرنوشت پروژه تونل بهشت آباد با توجه به اعلام توقف پروژه از سوی وزیر نیرو و واکنش اینستاگرامی او به این مساله با تأکید براینکه تاکنون هیچ اظهارنظری در این زمینه نکرده است، اظهار کرد: محیط‌زیست هیچ گونه مسئولیتی درباره ارزیابی پروژه‌هایی نظیر تونل بهشت آباد ندارد؛ این پروژه‌ها تنها در صورت تایید ارزیابی‌های زیست محیطی قابل اجرا هستند و براین اساس تا زمانی که نتیجه‌ای در این راستا به دست محیط‌زیست نرسد امکان اجرا برای این پروژه نخواهد بود.

     او افزود: براساس مصوبه دولت و نیز برنامه پنجم توسعه پروژه‌های توسعه‌ای نظیر بهشت آباد یا تونل گلاب باید پیش از اجرایی شدن تحت ۵۱ ارزیابی محیط‌زیستی قرار گرفته و نتایج این بررسی‌ها به تایید کمیته ماده ۲ دولت شامل سازمان حفاظت محیط‌زیست، مدیریت برنامه‌ریزی و نیز دستگاه‌های مسئول دیگر قرار گیرد. تنها پس از گذراندن این مراحل خواهد بود که پروژه فرایندهای استانی خود را طی کرده و وارد فرایند‌های ملی می‌شود.

لزوم تغییر الگوی کشت در تمام کشور

رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست با تأکید دوباره به نقش نظارتی مجموعه متبوع خود بر روند اجرای پروژه بهشت آباد گفت: سازمان در هیچ دوره‌ای چه در زمان تصویب پروژه در سال ۸۲ توسط دولت وقت و چه اکنون هیچ وظیفه‌ای در قبال ارزیابی پروژه نداشته و ندارد؛ تا زمانی که وزارت نیرو یا هر نهاد مسئول دیگری ارزیابی‌های زیست محیطی را انجام ندهد بدون شک امکان اجرایی برای آن نخواهد بود. ابتکار با بیان اینکه هر طرح یا پروژه مرتبط با محیط‌زیست باید با توجه به ملاحظات مربوط به حوزه آب، تالاب‌ها و رودخانه‌ها صورت بگیرد، ادامه داد: مسائل محیط‌زیستی معضلات ملی کل کشور هستند بنابراین همه مردم اعم از کشاورزان یا صنعت گران باید مدیریت منابع آبی در بخش حوضچه‌های آبریز و حقابه‌های آبی اعم از گاو خونی، فلات مرکزی، کارون و دیگر نقاط راشامل شود. به گزارش ایسنا، ابتکار با ابراز تاسف نسبت به برداشت نامتوازن و بی‌رویه آب از منابع زیر زمینی، روان آب‌ها و تالاب‌ها تصریح کرد: کشاورزان در هر کجای کشور از شرق اصفهان گرفته تا یزد، کرمان، خراسان یا سیستان و بلوچستان باید الگوی کشت و زرع خود را اصلاح کنند.

بی‌توجهی به ۱۰ سال کار کارشناسی

     نماینده مردم گلپایگان در مجلس با انتقاد از لغو یک باره طرح انتقال آب از طریق تونل بهشت‌آباد گفت: مسئولان وزارت نیرو باید درباره لغو اجرای بهشت‌آباد پاسخگو باشند. محمدحسین میرمحمدی با اشاره به اظهارنظر وزیر نیرو درباره عدم اجرای طرح تونل بهشت‌آباد و دلایل این تصمیم اظهار داشت: متأسفانه با وجود آنکه در سال‌های اخیر دراین زمینه بحث‌های کارشناسی بسیاری صورت گرفته و قرار بود این تونل بین چهارمحال و بختیاری و استان اصفهان اجرا شود، این طرح در حال حاضر متوقف شده است. او ادامه داد: نکته مسلم این است که طرح‌هایی از این دست، به‌صورت ملی اجرا شده‌اند، دارای کارهای کارشناسی هستند و به نظر من نمی‌شود به یک‌باره لغو شوند. به گزارش تسنیم، نماینده مردم گلپایگان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: صحیح نیست بعداز آنکه طرحی شروع شده و سال‌ها اجرایی شده، به یک باره عنوان شود که پشت آن طرح کارشناسی نبوده است. به‌نظر من اگر وزارت نیرو چنین اعتقادی دارد، باید کارشناسان و افرادی که در اجرای این طرح دخیل بوده‌اند، وارد کار شده و درباره آن توضیحات خود را ارائه کنند.

انتقال آب باخود توهم مصرف به‌همراه دارد

     یک کارشناس محیط‌زیست درباره ماحصل طرح‌های انتقال آب به «آرمان» می‌گوید: در چند سال اخیر به بهانه رفع مشکلات ناشی از بحران‌های کم‌آبی، پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای گسترش پیداکرده است. در اصل این اقدام‌ها حاصل روند توسعه ناموزون رخ‌داده در چند دهه اخیراست که این توسعه نادرست منجر به افزایش نیازها در مناطق مقصد انتقال آب شده است.

     هومان خاکپور در بررسی نتایج پروژه‌های انتقال آب در کشور می‌افزاید: برای مثال سرشاخه‌های کارون بزرگ بیشترین میزان انتقال آب در کشور را به حوضه زاینده‌رود همراه داشته است. زاینده‌رود ابتدا به‌صورت طبیعی ۸۰۰ میلیون مترمکعب آورد سالانه داشته است، اما با اجرای طرح‌های انتقال آب این میزان دو برابر شده است. به گفته او در پنج دهه اخیر پروژه‌های گوناگونی در زمینه انتقال آب از سرشاخه‌های کارون بزرگ انجام شده است. نخستین پروژه انتقال آب از کارون به زاینده‌رود، پروژه انتقال آب کوهرنگ ۱ بود. با این اقدام نه‌تنها مشکلات کم‌آبی برطرف نشد بلکه منجر به توسعه صنعتی و کشاورزی خارج از قاعده طبیعی در حوضه مقصد شد و باعث بروز مشکلات بیشتر کمبود آب در آن منطقه شد.

     این کارشناس محیط‌زیست تأکید می‌کند: ‌نخستین پروژه انتقال آب در کشور قبل از انقلاب کلید خورد و بعدازآن هم تونل‌های کوهرنگ ۲ و ۳ و پروژه‌های انتقال آب چشمه لنگان و خدنگستان به زاینده‌رود انجام شد. در کشور پروژه‌های گوناگونی در حوزه انتقال آب انجام شده است و همه این اقدام‌ها باعث شده تا آب حاصل در منطقه بیشتر شود و رشد ناموزون خدمات و نیازها را در آن خطه به همراه داشت باشد.

     خاکپور می‌گوید: با همه این اقدامات انجام‌شده دغدغه خشکی دریاچه‌ها همچنان وجود دارد، آن‌هم به این دلیل که پروژه‌های انتقال آب توهم مصرف ایجاد کرده است. در اصل این انتقال‌ها منجر به بارگذاری‌های جدید در مصارف کشاورزی و صنعتی شده و هرگز اجازه تخصیص حق آبه زیستی به رودخانه‌ها و تالاب‌ها داده نشده است. این پروژه‌ها با صرف‌نظر کردن از خسارت‌هایی که در حوضه مبدأ ایجاد می‌کنند، حوضه مقصد را با بارگذاری‌های جدید و توسعه‌های ناپایدار در زمینه‌های صنعتی روبه‌رو می‌کنند.

     به گفته او با این انتقال‌ها شاهد توسعه بی‌رویه صنعت، کشاورزی و رشد نامتوازن در مناطق مقصد بودیم، این امر سیل مهاجر‌پذیری از استان‌های اطراف را در پی داشت و باعث تنزل وضعیت آبی در مناطق انتقال آب شده است. این کارشناس محیط‌زیست با بیان اینکه طرح‌های انتقال آب باعث تشدید مهاجرت به مناطق شده است، می‌افزاید: بروز توهم آب زیاد به نارسایی ناشی از عدم وجود بستر مناسب برای مدیریت جمعیت دامن زده است.

جنگل‌های ۴۰ میلیون‌ساله در انتظار ثبت

چهارشنبه, ۶ آبان, ۱۳۹۴

برای واکاوای ماجرای ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی، نگارنده نیز در گفتگوها و گزارش پرمحتوای خبرنگار پرتلاش روزنامه آرمان – سندوس محمدی – شرکت کرده که در شماره ۲۸۸۷ مورخ ۵ آبان ۱۳۹۴ این روزنامه منتشر شده است. شرح کامل این گزارش در زیر به اشتراک گذاشته می‌شود:

هیرکانی
آرمان: در کشور ما هر زمانی که صحبت از ثبت جهانی شده به ثبت جهانی آثار باستانی اشاره داشته است. این در حالی است که میراث طبیعی هم در کشور ما همپای میراث باستانی در معرض خطر هستند و هر لحظه بیم نابودی آنها می‌رود. اما طبق اخباری که از سال قبل منتشر شد به نظر می‌رسد که تلاش برای ثبت جهانی میراث طبیعی هم دارد شکلی جدی به خود می‌گیرد و صحبت از ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی گواه همین مساله است.

     جنگل‌های هیرکانی از مهم‌ترین جنگل‌های پهن برگ جهان، از منطقه هیرکن آذربایجان در حاشیه دریای خزر آغاز و تا استان گلستان در ایران امتداد می‌یابند. مساحت آن حدود ۵۵ هزار کیلومتر مربع است و ۲۰هزار هکتار آن سهم آذربایجان و نزدیک ۸/۱ میلیون هکتار آن سهم ایران است. این جنگل با قدمت ۴۰ میلیون سال یکی از ارزشمندترین جنگل‌های جهان به شمار می‌آید و از آن به عنوان موزه طبیعی یاد می‌شود. از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد این جنگل خزری، تنوع شرایط اقلیمی و زیستی، درختان دیرزیست، درصد بالای اراضی حاشیه رود، گونه فسیل زنده و گونه‌های نادری مانند سوسن چلچراغ است.

     جنگل‌های هیرکانی با وجود قدمت و اهمیتی که دارند همواره در معرض تهدیدات بسیاری قرار گرفته‌اند. این تهدیدات به حدی جدی هستند که تعداد این جنگل‌ها را در یک دوره ۴۰ ساله از سه میلیون هکتار به ۸/۱ میلیون هکتار کاهش داده‌اند. تخریب این جنگل‌ها به حدی زیاد و مشکل‌ساز شده است که دو ما قبل معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست گفت: «از سال‌ها قبل نظر سازمان محیط زیست این بوده که جنگل‌های هیرکانی دیگر توان بهره‌برداری تجاری ندارد، زیرا عمده جنگل‌های ما در شیب بالای ۳۰ درصد قرار دارد و وقتی این جنگل‌ها مورد تخریب و برداشت قرار می‌گیرد امکان بازسازی آن دشوار است یا وقتی به‌طور طبیعی بازسازی می‌شود تنوع زیستی ارزشمند سابق را ندارد.

     نظر سازمان حفاظت محیط زیست این است که به سمت حفاظت این جنگل‌ها برویم و حداقل برای یک مدت کوتاه از بهره‌برداری از آنها خودداری و از ورود بیش از حد دام به این مناطق خودداری کنیم.» اگر تا دیروز بهره‌برداری‌های و چرای بیش از حد دام مهم‌ترین عاملان نابودکننده جنگل‌های شمال تلقی می‌شدند در چند ساله اخیر جنگل‌خواری و تغییر کاربری زمین برای ویلاسازی و سد‌سازی غیرکارشناسانه تبدیل به مهم‌ترین تهدیدها برای جنگل‌های هیرکانی شده‌اند.

     سد شفارود از همان روزهای آغازین ساخت، با مخالفت‌های زیادی از سوی فعالان محیط زیست و سازمان محیط زیست مواجه شد. با اینکه وزارت نیرو صحبت از کوتاه آمدن سد شفارود می‌کند و می‌گوید که این سد با قطع ۹۳ هزار هکتار درخت ساخته می‌شود اما بعضی از فعالان محیط زیست معتقد هستند که سد شفارود در مراحل ساخت و بعد از آبگیری حدود ۴۰۰ هزار هکتار جنگل هیرکانی را نابود خواهد کرد.

     صحبت از قطع جنگل‌های عادی نیست بلکه از قطع درختانی صحبت می شود که وامدار یک تاریخ ۴۰ میلیون ساله هستند و به همین دلیل نمی‌توان به سادگی از کنار سهل‌انگاری مسئولان گذشت. تهدیداتی از این دست باعث می‌شوند که سازمان محیط زیست و سایر نهادهای فعال مسأله ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند تا شاید از این طریق بتوانند با کمک نهادهای بین‌المللی گامی مهم برای حفاظت از این جنگل‌ها بردارند.

     با وجودی که حدود ۹۰ درصد از جنگل‌های هیرکانی در کشور ایران هستند اما در ثبت جهانی این جنگل‌ها آذربایجان گوی سبقت را از ایران ربود. در ۲۱ تیر ۱۳۸۵ جمهوری آذربایجان درخواستی را مبنی بر ثبت جهانی جنگل کاسپینی – هیرکانی به یونسکو ارائه کرد. با بررسی کارشناسان این سازمان اعلام شد به دلیل اینکه سهم جمهوری آذربایجان تنها ۲۰ هزارهکتار در مقابل سهم ۲ میلیون هکتاری ایران از این جنگل متعلق به دوره ژوراسیک است، ثبت جهانی این اثر به تنهایی به نام آذربایجان ممکن نیست. پس از آن مقامات فرهنگی ایران پیشنهادی را مبنی بر ثبت مشترک این اثر طبیعی به آذربایجان دادند، البته با اختلافاتی که دو کشور داشتند این اتفاق روی نداد، تا اینکه از یک سال گذشته مساله ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی دوباره مورد توجه قرار گرفت.

     حدود هشت ماه قبل مدیرکل دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: «پرونده‌ ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی به ‌عنوان نخستین میراث طبیعی جمهوری اسلامی ایران به یونسکو ارسال می‌شود.» فرهاد نظری با اشاره به اینکه منابع و مواریث طبیعی جمهوری اسلامی ایران، شاخص‌های جهانی شدن را دارند، اظهارکرد: «پرونده‌ ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی با توجه به شاخص‌ها و مقررات یونسکو تنظیم شده است.» از آن زمان فعالیت‌ها برای ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی بیش از پیش شدت گرفت تا اینکه در روز ۸ مرداد که به عنوان روز «جنگل، رمز حیات» نامگذاری شده است، معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست گفت: «با رایزنی‌های انجام شده قصد داریم به‌طور مشترک جنگل‌های هیرکانی را به نام ایران و آذربایجان ثبت کنیم، البته سهم ایران در این زمینه به دلیل وجود اکثریت این جنگل‌ها پررنگ‌تر خواهدبود.» با توجه به نگاه ویژه‌ای که دولت یازدهم به مسائل محیط زیستی داشته و حتی تلاشی که این دولت برای تدوین یک سند محیط زیستی انجام داده است به نظر می‌رسد که ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی بیش از هر زمانی در این دوره می‌تواند امکانپذیر باشد.

     ثبت جهانی این جنگل‌ها علاوه بر تأثیری که از نظر قانونگذاری برای حفاظت از جنگل‌ها دارد می‌تواند کمک‌های مالی جهانی برای حفاظت از این جنگل‌ها را افزایش دهد. یک فعال محیط زیست در استان مازندران درباره جنگل‌های هیرکانی و لزوم ثبت جهانی آنها به «آرمان» می‌گوید: جنگل‌های هیرکانی از نظر تنوع گونه‌ها و قدمتی که دارند منحصر به فرد هستند. قدمت بیش از یک میلیون ساله این جنگل‌ها، آنها را به موزه میراث طبیعی تبدیل کرده است.

     عارف آهنگر با اشاره به اینکه ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی جلوی تخریب آنها را می‌گیرد، می‌افزاید: تخریب‌هایی از قبیل قطع درختان برای احداث سد، تغییر کاربری زمین‌ها و ویلاسازی گسترده، ساخت مرغداری و بهره‌برداری‌های صنعتی این جنگل‌ها را در معرض نابودی قرار داده است. او درباره فواید ثبت جهانی این جنگل‌ها می‌گوید: با ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی وضعیت آنها از نظر حقوقی تغییر می‌کند. در قوانینی که شامل حال این جنگل‌ها می‌شوند تغییر ایجاد می‌شود و به همین دلیل فعالان محیط زیست می‌توانند برای حفاظت بیشتر از آنها تلاش کنند.

     یک کارشناس محیط زیست با اشاره به رقابت‌های توسعه‌ای که بین مناطق مختلف در کشور ما شکل گرفته است به «آرمان» می‌گوید: دلیل توسعه شتابانی که در کشور ما شکل گرفته، این است که دولت می‌خواهد به خواسته‌های مردم پاسخ گوید و رضایت آنها را جلب کند.

     متأسفانه بسیاری از پروژه‌های توسعه‌ای از داخل رویشگاه‌های جنگلی کشور ما رد می‌شوند و این جنگل‌ها را به‌شدت در معرض تخریب و خطر قرار می‌دهند. هومان خاکپور ادامه می‌دهد: به بهانه توسعه، هیچ مانعی بر سر اجرای این پروژه‌های عمرانی وجود ندارد. با وجود اینکه قانون هم ارزیابی زیست محیطی را برای پروژه‌های بزرگ توسعه لحاظ کرده است اما با این وجود بسیاری از این پروژه‌ها مانند پروژه‌های انتقال آب، سد‌سازی‌ها و پروژه‌های انتقال نفت و گاز بدون مجوز اجرا می‌شوند و به تخریب محیط زیست می‌انجامند.

     او می‌افزاید: از سوی دیگر عامل بعدی که باعث تخریب جنگل‌ها می‌شود وابستگی معیشتی مردم به جنگل‌هاست. او تصریح می کند: سازمان محیط زیست و سازمان جنگل‌ها به دنبال ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی هستند تا از طریق اقدامات بین‌المللی و محدودیت‌هایی که این معاهدات ایجاد می‌کنند باعث شوند که دولت با احتیاط بیشتری در قبال جنگل‌ها برخورد کند و ملاحظات محیط زیستی و آنچه که باعث پایداری محیط زیست می شود بیشتر لحاظ شود.

     خاکپور می‌گوید: هر چند که این ایراد به معاهدات بین‌المللی وجود دارد که ضمانت اجرایی بالایی ندارند، ولی از آنجایی که دولت‌ها تلاش می‌کنند وجه بین‌المللی‌شان را حفظ کنند با ثبت بین‌المللی جنگل‌ها تلاش می‌شود از خطراتی که این جنگل‌ها را تهدید می‌کند کاسته شود. او هدف از ثبت بین‌المللی جنگل‌ها را بالا بردن ضریب حفاظتی این مناطق به لحاظ تعهداتی که برای دستگاه‌های دولتی ایجاد می‌کند، می‌داند.

     طرح توقف ١٠ساله بهره‌برداری از جنگل‌ها که نخستین‌بار ١٠ سال پیش توسط یک استاد دانشگاه پیشنهاد داده شد بار دیگر برای قانون‌شدن به جریان افتاد. هم‌اکنون حدود ٢٨ نماینده مجلس شورای اسلامی و همچنین سازمان حفاظت محیط‌ زیست از حامیان اصلی این طرح هستند. با ‌این‌حال مسئولان سازمان جنگل‌ها و مراتع و آبخیزداری به عنوان متولیان اصلی صیانت و بهره‌برداری از جنگل‌های کشور، از موافقت مشروط یا مخالفت با اجرای آن سخن می‌گویند.

     رئیس مجمع نمایندگان استان گیلان در مجلس با بیان اینکه طرح حفاظت از جنگل‌ها مانع خسران محیط زیست و منابع طبیعی می‌شود، گفت: باید سازمان جنگل‌ها و محیط زیست برای حمایت قانونی از منابع طبیعی، سیاست برنامه‌ریزی‌شده‌ای برای حفاظت از جنگل‌ها به مجلس ارائه دهند. محمدحسین قربانی، با مثبت ارزیابی‌کردن آماده‌سازی طرح تنفس جنگل‌ها در سازمان محیط زیست، افزود: واقعیت آن است که تاکنون سازمان محیط زیست و سازمان جنگل‌ها هیچ‌گونه استراتژی‌ برای حفاظت از جنگل‌ها نداشتند به گونه‌ای که در نتیجه این بی‌برنامگی بخش زیادی از این جنگل‌ها آسیب زیادی دیدند.

     این نماینده مجلس تغییر کاربری‌ها، نبود برنامه و سرمایه‌گذاری‌ را ازجمله موارد عمده وارد آمدن خسارت‌های جبران‌ناپذیر به جنگل‌ها دانست و تأکید کرد: باید ساماندهی این موضوع، قانونمند شود تا بتوان برنامه‌ریزی مدونی برای حفاظت از جنگل‌ها داشت. به همین دلیل آنچه از طرح تنفس جنگل‌ها برمی‌آید، به نظر می‌رسد می‌تواند به حفظ جنگل‌ها کمک کند؛ چراکه امروزه ناتوانی‌های زیادی در حفاظت و صیانت از جنگل‌ها به چشم می‌خورد. اگر این طرح اجرایی شود از بخش زیادی از جنگل‌ها حفاظت می‌شود. رئیس سازمان محیط زیست نیز درباره این طرح گفته است: طرح تنفس جنگل‌ها مراحل پایانی خود را طی می‌کند و به‌زودی در مجلس ارائه خواهد شد.

محیط زیست به دنبال توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها

     معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: در راستای حمایت از جنگل‌ها، همچنان لایحه حمایت از جنگل‌ها در دولت در دست بررسی است و پس از بررسی و تصویب نهایی به مجلس ارائه می‌شود. به گفته او این لایحه در راستای توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها بوده و خوشبختانه نظر سازمان جنگل‌ها و مراتع و جهاد کشاورزی به این لایحه مثبت بوده و رئیس مجلس نیز موافقت خود را با این لایحه اعلام کرده است که امیدواریم پس از تدوین نهایی این لایحه در دولت و بررسی آن در مجلس، تصویب شده و در این راستا قطعا بهره‌برداری تجاری، قاچاق و برداشت غیرقانونی از جنگل‌ها متوقف خواهد شد.

ضرورت اجرای سریع‌تر طرح تنفس جنگل‌ها

     عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، با مثبت ارزیابی کردن طرح تنفس جنگل‌ها بر ضرورت اجرای سریع‌تر این طرح تاکید کرد وگفت: کشت درختان زودبازده در راستای کاهش بهره‌برداری از جنگل‌ها موثر است. به گزارش خانه ملت، محمداسماعیل سعیدی با بیان اینکه پرداختن به مسائل زیست‌محیطی کشور بسیار حائز اهمیت است، تصریح کرد: متاسفانه خشکسالی‌های اخیر، تخریب، برداشت‌های غیرقانونی و آتش‌سوزی‌های به وقوع پیوسته در جنگل‌ها به‌ویژه در فصل تابستان چالش‌های زیادی را برای محیط زیست کشور ایجاد کرده است.

آخرین وضعیت طرح تنفس جنگل‌ها

     رئیس شورای عالی جنگل‌ها و قائم مقام سازمان جنگل‌ها و مراتع با عنوان این مطلب که با اصل طرح تنفس جنگل‌ها موافق هستیم، گفت: برای اجرایی شدن آن پیش‌نیازهای حفاظتی از جنگل‌ها و مراتع کشور باید تامین شود. به گفته او، این طرح مورد تایید سازمان جنگل‌ها، سازمان محیط زیست و رئیس جمهوری است و حدود ۲۸ نفر از نمایندگان مجلس نیز با آن موافق هستند. رئیس شورای عالی جنگل‌ها اظهار داشت: آنچه از نظر سازمان جنگل‌ها بسیار اهمیت دارد این است که در حال حاضر در جنگل‌های شمال کشور تعدادی شرکت بهره‌برداری و طرح‌های در حال اجرا وجود دارد که مجریان این طرح‌ها علاوه بر بهره‌برداری از جنگل‌ها تا حدودی موجب حفاظت از این بخش‌های جنگل می‌شوند.

     مقدسی تصریح کرد: با متوقف شدن این طرح‌ها و خروج شرکت‌های بهره‌برداری از جنگل بایستی حتما سازوکاری حفاظتی با شدت بسیار بیشتر از قبل در جنگل‌های کشور مهیا شود. او تاکید کرد: سازمان جنگل‌ها با توجه به یک قرن فشار بهره‌برداری بر روی جنگل‌ها و از سوی دیگر عوامل تهدید جنگل‌ها از جمله گسترش سکونتگاه‌ها، حضور دام‌ها در این مناطق، استفاده حدود سه میلیون متر مکعب از چوب درختان جنگلی توسط روستانشینان و جوامع محلی و در برخی موارد قاچاق چوب، با اصل طرح تنفس جنگل‌ها کاملا موافق است، اما معتقد است که هم‌زمان با اجرای طرح تنفس بایستی طرح‌های حفاظتی در جنگل‌های کشور دوچندان شود.

     جنگل‌های شمال ایران یکی از قدیمی‌ترین جنگل‌های جهان محسوب می‌شوند که گونه‌های نادر زیادی در آن زندگی می‌کنند. این جنگل‌ها به علت دخالت عوامل طبیعی و غیرطبیعی در آستانه انقراض قرار دارند، در حالی که هنوز هم همه حتی فعالان محیط زیست از سازمان‌هایی مانند سازمان حفاظت محیط زیست یا در بهترین حالت سازمان جنگل‌ها توقع نظارت و رسیدگی دارند در حالی که سیاست‌گذار اصلی در این زمینه این دو سازمان نیستند. نگاهی اجمالی به روند تخریب جنگل‌ها در کشور بیانگر چند مساله اساسی است. در درجه اول بیانگر این است که آتش‌سوزی گسترده و تخریب جنگل‌ها در ۱۰ سال اخیر اتفاق افتاده و تا قبل از آن آتش‌سوزی در این حجم وسیع در کشور رخ نمی‌داده است.

     در درجه دوم نبود عزم راسخ و متولی مشخص در این زمینه بیش از هر مسأله‌ای احساس می‌شود در حالی که وزارت جهاد کشاورزی طبق قانون متولی و مسئول اصلی رسیدگی و محافظت از کلیه گونه‌های کشاورزی و گیاهی کشور است و سازمان جنگل‌ها نیز مستقیم زیرنظر این وزارتخانه اداره می‌شود. طبیعی است که در این فضا سازمان جنگل‌ها نیز نتواند وظایف خود را در زمینه حفاظت از جنگل‌ها به‌درستی و به صورت نهادی مستقل انجام دهد.

ادغامی که نتوانست ثمربخش باشد

     جهاد سازندگی، عنوان نهادی بود که به فرمان امام خمینی (ره) در اوایل انقلاب و برای رسیدگی به مسائل عمرانی و آبادانی در شهرها تشکیل شد در حالی که اعضای این نهاد عریض و طویل با عزم جهادی در تمام امور شهری دخالت و نظارت داشتند و زمین‌های کشاورزی و جنگلی را از دستبرد افراد سودجو حفظ می‌کردند.

     این سازمان سال ۷۹ با وزارت کشاورزی تلفیق شد و وزارت جهاد کشاورزی تشکیل شد، در حالی که ماموریت‌های جهادی اعضای این سازمان دیگر بعد از ادغام با بخش کشاورزی دستخوش تغییراتی شده و شکل اداری به خود گرفت. تجربیات ناخوشایند سال‌های اخیر در حفظ و نگهداری جنگل‌ها و نبود نهاد حفاظتی قوی در کنار سازمان‌هایی مانند جنگل‌ها و حفاظت محیط زیست که بتواند با قدرت و قاطعیت جلوی تخلفات را بگیرد از همان سال احساس می شد و هنوز هم وجود دارد. ادغامی که نتوانست آن‌طور که باید و شاید ثمربخش باشد. دولت و به تبع آن وزیر جهاد کشاورزی که مسئول و سیاست‌گذار این عرصه است تاکنون ابتکار نوآوری طرح قابل ارائه در زمینه کشاورزی و منابع طبیعی و دامپزشکی نداشته‌اند و با مطالعه کارهای گذشتگان فقط جوابگوی وضع موجود هم نمی‌توانند باشند.

هیچ متخلفی برای آتش‌سوزی جنگل‌ها معرفی نشده است

     جنگل‌های ایران نیازمند مواظبت و حفاظت است و تا همین جا هم ظرف ۳۰ سال و به‌ویژه ۱۰ سال اخیر نیمی از جنگل‌های کشور را نابود کرده‌ایم. سال ۸۶ جنگل‌های گلستان در گستره وسیعی نابود شد و مسئولان سکوت کردند. این اتفاق تا امروز تقریبا هر ماه در بخشی از کشور رخ می‌دهد در حالی که همه مسئولانی که به نوعی با جنگل و منابع طبیعی سر و کار دارند هربار اذعان می‌کنند کاستی‌هایی در این زمنیه وجود دارد و زور سازمان حفاظت محیط زیست و جنگل‌ها بر زور عوامل تهدید‌کننده نمی‌چربد.

     درباره همه گونه‌های گیاهی و جانوری کشور و حفظ آن، این قاعده صادق است و می‌توان به آسانی این مسأله را فهمید که نهادهای دولتی و اداری نمی‌توانند برابر دست‌اندازان و حتی عوامل تهدید‌کننده طبیعی بایستند و یک نهاد حفاظتی باید وارد میدان شود. حتی اگر سازمان حفاظت محیط زیست هم بتواند با کمک دولت خلأ کمبود امکانات و تجهیزات را برطرف کند باز هم، به حلقه بعدی می‌رسیم و آن هم در نظر گرفتن جرائمی برای برخورد با متخلفان است که دست‌کم تا حدودی ابزار بازدارندگی در این زمینه باشند تا به راحتی متخلفان از زیر بار این تخلف رهایی پیدا نکنند. بی‌توجهی نسبت به برخورد با متخلفان در حالی است که مطابق اعلام مسئولان درصد بالایی از آتش‌سوزی‌ها به صورت عمدی رخ می دهد.

     مدیرکل منابع طبیعی لرستان اعلام کرد ۹۵ درصد آتش‌سوزی‌ها به دلیل دخالت عوامل انسانی است. آیا هنوز زمان آن فرا نرسیده که از همه امکانات و ظرفیت‌های موجود در کشور برای حفاظت از جنگل‌ها استفاده شود. آیا هشدارهایی که دائما از سوی فعالان و دوستداران محیط زیست درباره نابودی کل پوشش جنگل‌های ایران ظرف ۲۰ تا ۳۰ سال آینده مطرح می شود به گوش مسئولان نرسیده است؟ عزم جدی دولت یازدهم برای کنترل و کاهش خسارت‌های وارد شده به محیط زیست برای همه دوستداران ایران و آب و خاک آن ستودنی است، اما آیا وقت آن نرسیده که با تخریب و نابودی محیط‌زیست از هر نوعی و از سوی هر کسی برخورد شود؟

طرح دوچرخه، طرح‌های پاک

سه شنبه, ۱۴ مهر, ۱۳۹۴

     قرار گرفتن پایتخت ایران در فهرست آلوده‌ترین شهرهای دنیا باعث شده که مسئولان شهری برای کاستن آلودگی دست به دامن طرح‌های پاکی مانند «طرح دوچرخه» شوند. طرح دوچرخه که در راستای ترویج فرهنگ استفاده از دوچرخه به عنوان یک وسیله حمل و نقل درون شهری، به مرجله اجرا در آمد، در صورتی که به فراهم کردن زیرساخت‌های فنی و فرهنگی آن توجه می‌شد می‌توانست در ابعاد وسیع مورد توجه شهروندان تهرانی قرار گیرد و به میزان زیادی از آلودگی هوای شهر تهران بکاهد. اقبال عمومی‌ای که از این طرح با وجود تمام کاستی‌هایش شده به خوبی موید این نکته است.

نگارنده در همین زمینه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده که در زیر به اشتراک گذاشته می‌شود:

طرح دوچرخه

دوچرخه درجدال با غول‌آلودگی

آرمان- سندوس محمدی: بنابر پیش‌بینی‌های صورت گرفته تا کمتر از شش ماه دیگر جمعیت تهران از مرز ۱۲میلیون نفر می‌گذرد. جمعیت نزدیک به ۱۲ میلیونی تهران در حال حاضر آن را در رده پرجمعیت‌ترین شهرهای جهان که در آستانه یک انفجار جمعیتی هستند قرار داده است. چنین حجم وسیعی از جمعیت با خود مشکلات و عواقب ناخواسته بسیاری را به دنبال دارد که آلودگی‌های مختلف و به ویژه آلودگی هوا تنها بخش کوچکی از عواقب این پدیده است.

     پژوهش‌ها نشان می‌دهند که روزانه بالغ بر یک‌هزار و ۱۹۲ تُن مواد آلاینده در هوای تهران منتشر می‌شود و با توجه به اینکه ۸۸ درصد آلودگی هوای تهران ناشی از آلایندگی وسایل نقلیه است، توجه به وسایل نقلیه‌ای که آلودگی کمتری دارند اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. طرح دوچرخه یکی از پروژه‌های شهرداری تهران در جهت ترویج فرهنگ استفاده از دوچرخه به عنوان یک وسیله حمل و نقل درون‌شهری است. در توضیح اهداف این طرح گفته شده است که «هدف از اجرای این طرح در سطح شهر تهران دستیابی به یک سیستم حمل و نقل پایدار و دوستدار محیط زیست است به نحوی که در بلندمدت نیز بتواند علاوه بر پاسخ به نیاز سفر درون‌منطقه‌ای شهروندان حداقل اثرات زیست محیطی را به شهر وارد ساخته و از طرف دیگر باعث ایجاد نشاط و سلامتی شهروندان تهرانی شود.»

     طرح دوچرخه از سال ۱۳۸۸ در منطقه هشت تهران آغاز شد و به مرور مناطق دیگری از شهر تهران را پوشش داد. در حال حاضر حدود ۱۶۰ خانه دوچرخه در شهر تهران وجود دارند که هفت هزار و ۶۰۰ دستگاه دوچرخه را در اختیار شهروندان تهرانی قرار می‌دهند.

استفاده از دوچرخه برای تفریح

     یکی از انتقادهای عمده‌ای که در سالیان اخیر به طرح دوچرخه وارد می‌شد نادیده گرفتن حق استفاده خانم‌ها از دوچرخه بود. با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت شهر تهران را شکل می‌دهند که قسمت اعظمی از آنها هم جزو جمعیت فعال این شهر هستند، این طرح زمانی می‌تواند به موفقیت مورد نظر خود برسد که تمام افراد یک جامعه را پوشش دهد. آن‌گونه که مشاهدات ما نشان می‌دهد و بنابر اظهارات مسئولان ایستگاه‌ها در ماه‌های اخیر خانم‌ها هم حق استفاده از طرح دوچرخه را پیدا کرده‌اند. استفاده زنان از این طرح را می‌توان یک گام مهم در به ثمر نشستن اهداف مورد نظر آن دانست.

     مهسا ۲۲ ساله یکی از استفاده‌کنندگان از طرح دوچرخه است، او حداقل هفته‌ای سه بار زمانی که از سر کار به منزل می‌رود از ایستگاه دوچرخه میدان ولیعصر، یک دوچرخه قرض می‌گیرد و از میدان ولیعصر تا پارک لاله را رکاب می‌زند. او به «آرمان» می‌گوید: «من از بچگی عاشق دوچرخه‌سواری بودم و از اینکه جدیدا در اجرای این طرح محدودیت‌ها کمتر شده و خانم‌ها هم می‌توانند از دوچرخه استفاده کنند خیلی خوشحالم.» او از دوچرخه بیشتر به عنوان یک وسیله تفریحی استفاده می‌کند، ولی هنگامی که از او درباره استفاده از دوچرخه به عنوان یک وسیله حمل و نقل سوال می‌کنیم، می‌گوید: «به نظر من استفاده از دوچرخه برای جابه‌جایی به ویژه درباره افرادی مثل من که فاصله خانه تا محل کارشان زیاد نیست، فکر خیلی خوبی است. چون استفاده از دوچرخه در عین حال که روحیه آدم را شاد می‌کند، از ضررهایی که استفاده از بقیه وسایل عمومی در آلودگی هوا دارند، کم می‌کند.»

     فاطمه ۲۸ ساله یکی دیگر از افرادی است که از اینکه می‌بیند به‌تازگی خانم‌ها هم امکان استفاده از طرح دوچرخه را پیدا کرده‌اند خیلی خوشحال است و به همراه دوستش قصد دارد با ثبت نام الکترونیک در طرح دوچرخه، کارت هوشمند دریافت کنند و استفاده‌شان را از این طرح بیشتر کنند. او از انتقاداتی که به این طرح دارد به «آرمان» می‌گوید: «به نظر من فقط گذاشتن چند ایستگاه و چند دستگاه دوچرخه به تنهایی کافی نیست و باید زیرساخت‌ها و سایر امکانات این طرح در کشور ما به وجود آیند تا این طرح بتواند موفق باشد. برای نمونه باید مسیرهای مشخصی برای دوچرخه سواری وجود داشته باشند تا استفاده از دوچرخه موجب مشکلات دیگری نشود». او ادامه می‌دهد: «در کنار فراهم کردن زیرساخت‌ها باید فرهنگ استفاده از دوچرخه هم در کشور شکل بگیرد و برنامه‌های لازم برای فرهنگ‌سازی در این زمینه وجود داشته باشند. اگر این طرح با برنامه اجرا شود می‌تواند بسیار مفید باشد».

طرح دوچرخه یک طرح مثبت و مفید است

     یک کارشناس محیط زیست با اشاره به اینکه سوخت خودروها یکی از آلاینده‌های اصلی هواست که تأثیرش بیشتر از دود کارخانه‌ها و سایر منابع آلاینده است، به «آرمان» می‌گوید: «هر حرکتی که تردد خودروها را در شهر کم کند یک طرح مثبت است که از آلودگی هوا می‌کاهد، این طرح می‌تواند ترویج استفاده از وسایل عمومی یا ترویج استفاده از دوچرخه باشد».

     هومان خاکپور می‌افزاید: «استفاده از دوچرخه از سوی شهروندان علاوه بر اینکه به کاهش آلودگی هوا در شهر تهران کمک می‌کند به افزایش سلامت شهروندان و گرایش آنها به سمت ورزش کردن نیز منتهی می‌شود». او با بیان اینکه این طرح باید در تمام کلان‌شهرهای کشور که از آلودگی هوا رنج می‌برند اجرایی شود، تصریح می‌کند: «برای اجرای این طرح باید از یک سو زیرساخت‌های آن فراهم شوند و از سوی دیگر باید از سوی مردم مورد استقبال قرار گیرد، که دسترسی آسان به دوچرخه‌ها می‌تواند در افزایش استقبال مردم از این طرح نقش زیادی داشته باشد.

حفر چاه‌های کشاورزی بلای جان تالاب‌ها

یکشنبه, ۲۵ مرداد, ۱۳۹۴

     گفته می‌شود از میان ۱۰۰۰ تالاب موجود در کشور بر اساس تعریف کنوانسیون بین‌المللی رامسر، بین ۷۰ تا ۷۵ درصد از آن تالاب‌ها در وضعیت بحرانی هستند یا در معرض خطر قرار دارند! در همین زمینه گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده ام که در شماره ۲۸۲۷ مورخ ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ این روزنامه وزین منتشر شده است:

تالاب

     گفته می‌شود ۷۵ درصد تالاب‌ها در خطر هستند به نظر می‌رسد سعی کرده‌اند رقم خوب و مطمئنی ارائه دهند، زیرا چیزی بیشتر از ۷۵ درصد تالاب‌های کشور در خطر هستند. در حال حاضر کمتر تالابی را سراغ داریم که با مشکل کمبود آب مواجه نباشد. مهم‌ترین خطری که تالاب‌های ما را تهدید می‌کند بحث کم‌آبی و رعایت نشدن حقابه زیستی تالاب‌هاست که تقریبا در همه تالاب‌های کشور با آن مواجه هستیم.

    تهدیدی دیگر نیز مانند شکار وجود دارد که تالاب‌ها را در معرض خطر قرار داده ‌است. حضور پرشمار دام در تالاب‌های مرکزی و تالاب‌های جنوب کشور از جمله عواملی است که به خشک شدن آنها دامن زده است. چرای دام‌ها و سگ‌هایی که کنار گله‌ها هستند به نابود کردن پوشش گیاهی، جانوری و پرندگانی که کنار تالاب‌ها هستند، می‌انجامد.

    مهم‌ترین علتی که باعث خشکی تالاب‌ها شده است و آنها را به کانون‌های تولید گرد و خاک تبدیل کرده است بحث عدم رعایت حقابه تالاب‌هاست. عدم رعایت حقابه تالاب‌ها می‌تواند ناشی از سدهایی باشد که در بالادست تالاب‌ها احداث شده‌اند. این سدها معمولا در مسیر رودخانه‌هایی ساخته می‌شوند که حقابه تالاب را تامین می‌کردند و بعد از ساخت سد خشک شده‌اند. این سدها معمولا به بهانه‌هایی مانند تولید انرژی برق آبی یا برای تامین آب کشاورزی و صنعت احداث می‌شوند.

     با توجه به اینکه امروزه با مشکل کمبود آب در پشت سدها مواجه هستیم معمولا نخستین جایی که آسیب می‌بیند تامین حقابه تالاب‌هاست. در حال حاضر در یک دوره خشکسالی به سر می‌بریم و کاهش منابع آبی بیشترین تاثیرش را روی تامین حقابه تالاب‌ها گذاشته است. پروژه‌های انتقال آب هم از تهدیدات دیگری است که تالاب‌ها در معرض آن قرار دارند. چاه‌های کشاورزی دارای مجوز و بدون مجوز که در اراضی اطراف تالاب‌ها حفر می‌شوند به کمبود آب و افت آن در تالاب‌ها دامن می‌زنند.

     در بخش کشاورزی از یک سو لازم است که یک نظارت و مدیریت یکپارچه‌ای بر برداشت آبی که از تالاب‌های مجاز صورت می‌گیرد وجود داشته باشد و از سوی دیگر با چاه‌های غیرمجاز مقابله شود. در مجموع تالاب‌های ما الان در معرض کمبود آب و خشکی قرار دارند. خشکیدگی تالاب‌ها نه تنها به نابود شدن محیط‌های ارزشمند منتهی می‌شود بلکه این محیط‌ها را که یک نعمت هستند تبدیل به یک بلا می‌کند. تالاب‌ها بعد از خشک شدن تبدیل به کانون‌های تولید گرد و غبار می‌شوند. دلیلش این است که رسوبات تالاب از مواد بسیار ریز تشکیل شده‌اند که با کوچک‌ترین وزش باد جابه‌جا می‌شوند و سکونت‌های اطرافشان را تا کیلومترها تحت تاثیر قرار می‌دهند.

     بهترین اقداماتی که برای احیای تالاب‌ها می‌توان انجام داد این است که به سمت یک مدیریت جامع زیست محیطی در تالاب‌ها پیش برویم و با مشارکت دادن جوامع بومی و محلی اطراف تالاب‌ها حقابه زیستی آنها را تامین کنیم. بخشی از حقابه زیستی تالاب‌ها از طریق مشارکت دادن مردم محلی با اصلاح شیوه‌های آبیاری زمین‌های کشاورزی اطراف تالاب‌ها و کاهش مصرف آب صورت می‌گیرد. بخش دیگر آن به مدیریت جامعی که به مدیریت سازه‌ای دولت مربوط است بازمی‌گردد که به بحث سد‌سازی و پروژه‌های انتقال آب اشاره دارد.

     دولت باید تلاش کند قبل از سدسازی و پروژه‌های انتقال آب در وهله اول حقابه زیستی تالاب‌ها رعایت شود. نباید اجازه بدهیم که تالاب‌ها به سمت خشکی بروند چون عواقب خوبی به همراه ندارد. از نمونه‌های آن خشک شدن تالاب گاوخونی است. این تالاب در فلات مرکزی بعد از شهر اصفهان قرار دارد. با توجه به اینکه در مدت ده سال کمترین آبی به آن نرسیده است و حقابه زیستی آن معمولا در پای توسعه‌های صنعتی و توسعه‌های بخش کشاورزی از بین رفته است نابودی آن بخشی از سکونت‌گاه‌های مرکزی کشور مانند شهر اصفهان را تهدید می‌‌کند. این تهدیدات باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و فکری برای نجات محیط زیست کرد.

به‌کارگیری نیروهای مسلح برای مهار‌ آتش‌ جنگل‌ها

یکشنبه, ۷ تیر, ۱۳۹۴

     به بهانه سخنان امیدبخش معاون اول رییس جمهور در خصوص برنامه‌های حمایتی دولت از نهادهای متولی مدیریت حریق در جنگل‌ها و مراتع کشور، نگارنده به همراه یکی از اعضای فراکسیون محیط زیست مجلس در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ که شرح کامل آن در شماره ۲۷۸۸ مورخ شنبه ۶ تیر ۱۳۹۴ آن روزنامه وزین منتشر شده است:

آتش سوزی آرمان

روزنامه آرمان: هر چند در سال‌های اخیر آتش‌سوزی جنگل‌ها اتفاقی بوده است که در همه فصل‌های سال رخ می‌داده اما، در فصل گرما میزان سوختن جنگل‌ها و مراتع افزایش پیدا می‌کند. همین امسال و در حالی که هنوز یک هفته از آغاز تابستان نگذشته است بارها شاهد آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور بوده ایم که به نابودی چندین هکتار از تنفس گاه‌ها منجر شده است. یکی از مسائل مهم در این زمینه کمبود نیرو و تجهیزات برای اطفاء حریق جنگل‌هاست. همین موضوع باعث شده است معاون اول رئیس‌جمهور از نیروهای نظامی بخواهد که در اطفاء حریق جنگل‌ها مشارکت کنند.

     این روزها شنیدن اسم شهرهایی مانند ایلام، گلستان، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد آتش‌سوزی در جنگل را با خود تداعی می‌کند. این آتش‌سوزی‌ها در ماه‌های اخیر به نابودی چندین هکتار از جنگل‌های کشور منتهی شد. آتش‌سوزی‌هایی که هر ساله در فصل گرما با شدتی باور نکردنی با دخالت عامل‌های مختلف به جان جنگل‌های کشور می‌افتند و به نابودی قسمت وسیعی از جنگل‌های کشور می‌انجامند. عوامل ایجادکننده حریق را به سه دسته عمدی، غیر عمدی و طبیعی می‌توان تقسیم کرد که دو عامل اول را می‌توان عامل انسانی هم نامید، مساله مهم که در آتش‌سوزی‌ها اخیر بسیار مطرح شده است افزایش نقش عامل انسانی در ایجاد آتش‌سوزی‌هاست. در سال گذشته نزدیک ۲۲ هزار هکتار از جنگل‌های ما در آتش سوختند. مساله مهمی که در زمینه اطفای حریق در ماه‌های اخیر به شدت خودنمایی کرده است نبود تجهیزات و نیروی کافی برای خاموش کردن آتش است.

توانمندی و ظرفیت نیروهای مسلح در اطفای حریق

     اهمیتی که یافتن راهکار برای آتش‌سوزی جنگل‌ها دارد باعث شده است که معاون اول رئیس‌جمهور بگوید: رسیدگی به جنگل‌ها و مراتع کشور و جلوگیری از آسیب و خسارت به این سرمایه‌های ملی از اولویت‌های دولت است و باید این موضوع را با حساسیت ویژه دنبال و اعتبارات مورد نیاز آن را تامین کنیم. اسحاق جهانگیری در جلسه بررسی وضعیت آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور، جنگل‌ها و مراتع را از سرمایه‌های ملی و پراهمیت کشور برشمرد و با استقبال از حساسیت رسانه‌ها و افکار عمومی نسبت به وقوع آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌های کشور اظهار کرد: باید موضوع آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور را به عنوان یک اولویت ویژه دنبال کنیم. او با اشاره به گزارش‌های ارائه‌شده در این جلسه در زمینه اقدامات انجام شده از سوی سازمان‌های مرتبط خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد این سازمان‌ها تاکنون اقدامات خوبی انجام داده‌اند و از آمادگی بیشتری برای جلوگیری از بروز حوادثی نظیر آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع کشور برخوردارند.

     او افزود: البته در این زمینه کمبودها و محدودیت‌هایی نیز در بخش اعتبارات و تجهیزات وجود دارد که انتظار می‌رود سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تدابیر لازم را برای رفع این محدودیت‌ها اتخاذ کند. او همچنین با تاکید بر وجود ظرفیت‌ها و توانمندی‌های فراوان در نیروهای مسلح برای کمک به اطفای حریق و جلوگیری از آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور، از وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خواست حداکثر زمینه همکاری نیروهای مسلح با سازمان‌های ذیربط درخصوص جنگل‌ها و مراتع کشور را فراهم کند. جهانگیری از رئیس سازمان مدیریت بحران کل کشور نیز خواست جلسه‌ای در این زمینه با حضور دستگاه‌های مرتبط برگزار و طرح جامعی برای جلوگیری از آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور تدوین کنند تا وظایف هر استان و هر دستگاه در این طرح مشخص باشد. او بر لزوم تجهیز ناوگان زمینی برای اطفای حریق و مهار آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور تاکید کرد و از وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خواست در خصوص پشتیبانی هوایی اطفای حریق نیز برنامه‌ریزی لازم را انجام دهند. به گزارش ایلنا، معاون اول رئیس‌جمهور افزود: لازم است طرحی جامع برای پوشش هوایی جهت اطفای حریق جنگل‌ها و مراتع با محوریت وزارت دفاع تدوین شود به گونه‌ای که این طرح در یک دوره زمانی مشخص به اجرا درآید.

در بحث آتش‌سوزی برنامه محور نیستیم

     یک کارشناس محیط زیست در مورد راهکارهای مقابله با آتش‌سوزی در جنگل‌ها به «آرمان» می‌گوید: ما در بخش آتش‌سوزی فقط یک مؤلفه اطفای حریق را در نظر می‌گیریم و صبر می‌کنیم تا آتش‌سوزی اتفاق بیفتد و بعد دنبال راه‌حل می‌گردیم. ما در بحث آتش‌سوزی برنامه محور نیستیم.

     هومان خاکپور می‌افزاید: باید برای مقابله با آتش‌سوزی یک برنامه مدون داشته باشیم که سه مرحله اصلی در آتش‌سوزی جنگل‌ها را در برگیرد. این سه مرحله شامل پیش از حریق، حین حریق و پس از حریق هستند. او تصریح می‌کند: در مرحله پیش از حریق ما اقدامات پیشگیرانه نداریم که با آن احتمال حریق را پایین بیاوریم. آگاهی دادن به افراد محلی، نصب آتش بر از جمله اقدامات پیشگیرانه ای هستند که با انجام آنها به میزان زیادی از روی دادن حریق و خسارات آن می‌توان کاست.

     او ادامه می‌دهد: در مرحله حین حریق ما آمادگی‌های لازم برای مقابله با حریق را نداریم. با اینکه قوانین خوبی در این زمینه داریم ولی بین سازمان‌ها و دست اندرکاران این حوزه انسجام و هماهنگی‌های لازم وجود ندارد و در نتیجه دستگاه‌ها آمادگی لازم برای خاموش کردن حریق را ندارند. در قانون ملی شدن جنگل‌ها که در ۱۳۴۷ به تصویب رسید ذکر شده است که تمام نیروهای نظامی و انتظامی و لشکری مؤظف هستند که در هنگام آتش‌سوزی به کمک سایر نهادها برای خاموش کردن حریق بیایند. از سوی دیگر نداشتن برنامه مشخص هنگام خاموش کردن حریق به سردرگمی نیروهای مردمی و دولتی انجامیده است که باعث کاهش کارآیی آنها می‌شود.

     خاکپور می‌افزاید: در مرحله بعد از حریق هم برنامه ای مشخص برای احیا و بازسازی مناطقی که در آنها آتش‌سوزی روی داده است نداریم و به همین دلیل بعد از هر حریق بخشی از جنگل‌های ما از بین می‌روند.

مساله محیط زیست یک موضوع فرابخشی است

     یک عضو فراکسیون محیط زیست مجلس با اشاره به اصل ۵۲ قانون اساسی، حفاظت و صیانت از محیط زیست را وظیفه همگانی می‌داند و به «آرمان» می‌گوید: ایران مقام ششم تخریب جنگل‌ها را در جهان دارد و اگر اوضاع به همین منوال ادامه پیدا کند تا ۵۰ سال آینده حتی یک درخت در جنگل‌هایمان نخواهیم داشت. کمال‌الدین پیرمؤذن می‌افزاید: یک راه حل مفید در این زمینه این است که برای چند سال بجز در موارد ضروری اجازه ندهند که از جنگل‌ها بهره‌برداری شود. سازمان جنگل‌ها و سازمان محیط زیست از نظر امکانات و نیرو محدودیت‌های زیادی برای مقابله با حریق دارند.

     او تصریح می‌کند: به لحاظ اینکه مساله محیط زیست یک موضوع فرابخشی است باید کسانی که حتی یک درصد هم مسئولیت دارند به یاری محیط زیست بشتابند. از ارتش، سپاه و هلال‌احمر گرفته تا دستگاه‌هایی مانند مدیریت بحران که برای آنها در این زمینه وظایفی تعریف شده است باید به کمک محیط زیست بیایند. او تأکید می‌کند: قانونی که کمیسیون کشاورزی در زمینه جنگل‌ها در حال تصویب آن است به میزان زیادی خلأ قانونی موجود را پر می‌کند و می‌تواند یک راهکار محکم، جامع و کامل برای دستگاه‌های اجرایی باشد. به‌ویژه که توجه بیشتر این دولت به مساله محیط زیست و جنگل‌ها امیدها را در این زمینه بیشتر کرده است. دولت می‌تواند با افزایش بودجه و منابع مالی حفاظت از محیط زیست را بیشتر کند.

تابستان و آمادگی برای آتش‌سوزی جنگل‌ها

یکشنبه, ۱۷ خرداد, ۱۳۹۴

     به بهانه آتش سوزی گسترده در کوهای ایلام که اطفای آن حدود ۴۸ ساعت طول کشید و ده‌ها هکتار از حنگل‌های بلوط غرب در آتش سوخت، گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که می‌توانید شرح آن را در زیر بخوانید:

ایلام

روزنامه آرمان: در روزی که به نام روز جهانی محیط زیست نامگذاری شده است بازهم شاهد آتش‌سوزی گسترده در جنگل‌های ایلام بودیم. علت اصلی آتش‌سوزی در کشور ما عوامل انسانی و بارش‌های فصلی نامناسب است. مطالعه الگوی بارشی کشور در طی سالیان اخیر نشان می‌دهد علاوه بر اینکه ۲۰درصد از متوسط میزان بارش‌ها در نقاط مختلف کشور کاسته شده، پراکنش بارش هم تغییر کرده است؛ یعنی به جای اینکه بارش‌های زمستانی داشته باشیم، بارش‌ها بیشتر پاییزه و بهاره شده است.

     این تغییر زمان بارش تبعاتی را به دنبال داشته و تغییراتی را به‌ویژه در بحث کشاورزی ایجاد می‌کند. این تغییرات در منابع آبی و اراضی مرتعی و جنگلی هم رخ داده و مشکلاتی را ایجاد می‌کند. امسال هم مثل سال ۸۹ و ۹۱ بارش‌های ما بیشتر بهاره بوده و پوشش علوفه‌ای جنگل‌ها برای چرای دام‌ها مناسب شده است؛ خطری که وجود دارد این است که درحالی که به سمت فصل گرما می‌رویم، این علوفه‌های یکساله‌ای که در اثر این بارش‌ها رشد زیادی داشته‌اند، در اثر خشکسالی خطر ایجاد آتش‌سوزی را افزایش دهند و یک آتش کوچک یا یک جرقه باعث آتش‌سوزی گسترده در رویشگاه‌های محلی شود.

     داستان اتفاقی که در استان ایلام افتاده نیز همین است. هر چند دلایل این رخداد در دست بررسی است تا مشخص شود این آتش‌سوزی علت عمدی داشته یا در اثر خشکسالی و عوامل محیطی ایجاد شده است. اگر یک طبیعت گرد، دامدار یا یکی از اهالی محلی آتشی را روشن کرده باشد می‌تواند با فراگیرشدن دامنه این آتش‌سوزی همه جنگل را فرا بگیرد البته، اخبار تائید نشده حاکی از آن است که در چند نقطه جنگل این آتش ایجاد شده است که این می‌تواند نشان‌دهنده عمدی بودن این اتفاق باشد.

     ما در سال‌های اخیر شاهد آتش‌سوزی‌های عمدی زیادی هستیم و تعدادی از این آتش‌سوزی‌ها با توجه به اینکه در مناطق کوهستانی رخ می‌دهد و باد به سمت دامنه کوه می‌وزد گسترش می‌یابد. در آتش‌سوزی روز پنجشنبه استان ایلام هم با توجه به اینکه در اواخر روز و بعد از ظهر که باد به سمت دامنه کوه می‌وزد این اتفاق رخ داد، شاهد این بودیم که این آتش‌سوزی که از پائین دست‌ها شروع شده بود به دامنه‌ها و ارتفاعات رفته و همین عامل دسترسی را برای خاموش کردن و مهار آتش سخت‌تر کرده است.

     درحالی که برای تیم‌های اطفای حریق و ناوگان سازمان جنگل‌ها که مسئولیت خاموش کردن این آتش را داشته دسترسی به این دامنه‌ها دشوار بوده، پوشش گیاهی زیر درخت‌ها و خشکی علف‌ها نیز سبب گسترش آتش‌سوزی شده است. با توجه به اینکه خشکسالی و احتمال آتش‌سوزی در فصل گرما همیشه بیشتر است، انتظار می‌رود، سازمان جنگل‌ها و ناوگان اطفای حریق در آماده‌باش کامل باشند تا بتوانند به موقع سر صحنه حاضر شده و ‌آتش را مهار کنند. جنگل‌های ما در تابستان پر از علوفه‌های خشک است و همین می‌تواند باعث آتش‌سوزی شود.

     برای نظارت بیشتر حضور یگان‌های منابع طبیعی و محیط زیست در نقاط مختلف جنگل‌ها الزامی است و سازمان جنگل‌ها و سازمان حفاظت محیط زیست باید برای این مهم چاره‌اندیشی کنند. این حضور علاوه بر اینکه باعث می‌شود با دخالت به موقع دامنه آتش گسترش نیابد، مانع سوءاستفاده و رفتارهای عامدانه در نابودی محیط‌زیست و جنگل‌ها می‌شود.

     در کنار همه نظارت‌ها و وظیفه‌ای که برای همه دستگاه‌های دولتی در کنار سازمان محیط زیست و جنگل‌ها در این زمینه وجود دارد که قانون آن را مقرر کرده است، باید مردم و همه افرادی که به نوعی با این منابع طبیعی در ارتباط هستند به دولت کمک کنند و بدون مشارکت مردمی نمی‌توان انتظار داشت تیم اطفای حریق در این زمینه موثر باشد و بتواند از میزان خسارات بکاهد.

روز جهانی پرندگان مهاجر و وضعیت نامناسب زیستگاه‌ها

یکشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۳۹۴

     روز جهانی پرندگان مهاجر، مناسبتی است که از سال ۲۰۰۶ توسط دو نهاد بین‌المللی فعال در زمینه حیات‌وحش- کنوانسیون حفاظت از گونه‌های مهاجر وحشی (CMS) و تفاهم‌نامه همکاری حفاظت از پرندگان مهاجر آبی آفریقا و اوراسیا (AEWA)- و باهدف جلب‌توجه همگان به موضوع حفاظت پرندگان مهاجر و زیستگاه‌هایشان ترتیب داده‌شده است. برنامه‌های مرتبط با این مناسبت هرساله طی دو روز در ماه می میلادی مطابق با اردیبهشت‌ماه به‌طور هماهنگ در جهان به اجرا درمی‌آید. در همین زمینه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ام که شرح آن در صفحه ۵ شماره ۲۷۵۰ مورخ یکشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ منتشرشده است:

پرندگان

روزنامه آرمان: در مورد پرنده‌های مهاجر بیش از همه محیط تالاب‌ها حائز اهمیت است و اینکه این مکان‌ها بتوانند یک محیط امن و یک زیستگاه مناسب برای این گونه‌های جانوری ایجاد کنند. در بررسی تالاب سه شناسه اصلی حائز اهمیت است؛ آب، گیاه و پرنده. اگر ما بخواهیم بفهمیم که حال یک تالاب واقعاً خوب است یا نه این مطلب را باید از شمار پرندگان و رفتارهای آن‌ها در آن تالاب بفهمیم.

     به‌عبارت‌دیگر بسیاری از فعالان حوزه تالاب و افرادی که نگاه اکولوژیکی به تالاب‌ها دارند پرنده‌ها را سرنخ تالاب می‌دانند و معتقدند اگر رد پرنده‌ای را بگیرید و آن را دنبال کنید به بقیه ویژگی‌های یک تالاب می‌رسید و می‌توانید بفهمید برای مثال وضعیت آب یا گیاه در آن تالاب به چه صورتی است. پرنده‌ها مهم‌ترین شاخص‌های شادابی یا مشکل‌دار بودن یک تالاب هستند و عموماً وضعیت تالاب را از میزان حضور و کیفیت وجود پرندگان در یک تالاب می‌توان تشخیص داد.

     از سوی دیگر تالاب‌ها به‌طورکلی دو کارکرد در مورد پرندگان دارند: یکی اینکه برای پرندگان بومی که مربوط به همان منطقه هستند زیستگاه طبیعی ایجاد می‌کنند و دوم اینکه زیستگاه پرنده‌های مهاجر هستند. پرنده‌های مهاجر یعنی پرندگانی که به لحاظ شرایط زیستی و اقلیمی خود در طول سال از محیطی به محیط دیگر مهاجرت می‌کنند و این تالاب‌ها زیستگاه این گونه‌های مهاجر هستند. پرنده‌های مهاجر در مسیر جابه‌جایی خود تالاب‌های مختلفی را برای حضور انتخاب می‌کنند و در مدت‌زمانی مشخص در این تالاب‌ها مستقر می‌شوند تا مسیر خود را ادامه داده و به محل بعدی برسند.

     در شرایطی که در حال حاضر در کشور داریم اکثر تالاب‌های ما با مشکل شرایط استقرار پرندگان مواجه است. درحالی‌که در برخی از تالاب‌ها در کشور ما شاهد حضور غیرقابل‌تصور پرندگان مهاجر هستیم. باید دید این تالاب‌ها چه ویژگی‌هایی دارند که شمار زیادی از پرندگان را در خود جای‌داده‌اند. از سویی این می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که بقیه تالاب‌هایی که قرار بوده زیستگاه این پرندگان باشد وضعیت خوبی نداشته‌اند و بالاجبار پرندگان در تالاب‌هایی تجمع می‌کنند که شرایط بهتری دارد.

      بنابراین صرف حضور زیاد پرنده در یک تالاب دلیل این نیست که تالاب وضعیت خوبی دارد و شاید در مقایسه با سایر تالاب‌ها از وضعیت بهتری برخوردار باشد. در حال حاضر اکثر تالاب‌های کشور که در مسیر مهاجرت پرندگان قرار دارند به لحاظ اقلیمی شرایط مناسبی ندارند. از سویی وضعیت آب در این تالاب‌ها مساعد نیست و از سوی دیگر شکار بی‌رویه باعث نابودی و مهاجرت پرندگان به نواحی دیگر شده و حیات آن‌ها را تهدید می‌کند. علاوه بر شرایط اقلیمی و خشک‌سالی عوامل انسانی نیز باعث نابودی محیط شده و حیات این گونه‌ها را تهدید کرده است.

     این عوامل سبب شده است پرندگان احساس ناامنی کنند و کوچ زودتر از موعد را انتخاب کنند یا در زمان حضور وقتی با سروصداهای زیاد مواجه می‌شوند در این تالاب فرود نیامده و به تالاب بعدی می‌روند؛ بنابراین باید گفت وضعیت اکثر تالاب‌های کشور ازنظر تخریب زیست‌محیطی طبیعی و جو انسانی که حیات موجودات زنده را تهدید می‌کند برای سکونت پرندگان مهاجر فضایی نامناسب است.

     این نام‌گذاری با این هدف انجام شد تا توجه جهانیان هرچه بیشتر به پرندگان مهاجر و مشکلات آن‌ها جلب شود؛ بنابراین در سراسر دنیا در این روز‌ها سازمان‌های مردم‌نهاد و دولتی برنامه‌های ویژه‌ای برگزار می‌کنند تا مردم به مشارکت فعال برای حفظ پرندگان مهاجر تشویق شوند.

تالاب‌خواری و برش محیط زیست

یکشنبه, ۵ بهمن, ۱۳۹۳

     مدیر طرح حفاظت از تالاب‌های ایران در ارتباط با مشکلات مربوط با حفاظت از تالاب‌ها در برابر تصرفات غیرقانونی گفتگویی با روزنامه آرمان انجام داده‌اند و دخل و تصرف غیرقانونی برخی تالاب‌های کشور را تالاب‌خواری عنوان کرده‌اند. در همین زمینه گفتگویی را با روزنامه آرمان انجام داده‌ام که در شماره ۲۶۷۳ مورخ ۴ بهمن ۱۳۹۳ منتشر شده است. متن کامل این گفتگو را می‌توانید در زیر بخوانید:

تالابخواری

روزنامه آرمان: واژه تالاب‌خواری چندان قابل مقایسه با زمین‌خواری نیست زیرا زمین‌خواری بار حقوقی و معنایی خاص خود را دارد. به‌عبارت دیگر، مالکیت زمین به لحاظ حقوقی شرایطی را ایجاد می‌کند که امکان تصرف زمین ایجاد می‌شود درحالی که تالاب‌ها اموال شخصی نیستند که قابل واگذاری یا خرید و فروش باشند بلکه، اموال ملی و متعلق به دولت‌هاست و هر نوع دخل و تصرف در آنها از سوی هیچ فردی مگر با اجازه و نظارت قانون و حاکمیت ممکن نیست.

     در کشور ما به‌دلیل وقوع خشکسالی و همچنین نوع رفتار انسان‌ها با زیست بوم، افزایش بیابان‌ها و گرم شدن کره زمین بسیاری از تالاب‌های کشور رو به خشکسالی رفته و با عقب نشینی از مرز دریا به خشکی وارد شده است. این مساله منجر شد که اطراف و سواحل این تالاب‌ها محل مناسبی برای کشاورزان و بومی‌های این مناطق ایجاد شود تا این مکان‌ها را به‌صورت رایگان و آزادانه به فعالیت‌های مورد نظر خود نظیر پرورش ماهی یا کشاورزی اختصاص دهند. این تصرفات غیر قانونی بوده است و از آنجا که از سوی افراد ساکن در این محدوده‌ها صورت گرفته در موارد زیادی بازپس گیری آنها باعث درگیری بین ماموران محیط زیست و ساکنان این مناطق شده است. افرادی که چون ساکن این مناطق هستند و شاید سال‌ها از دست‌اندازیشان به این نواحی گذشته است، دیگر آنجا را حق طبیعی خود قلمداد کرده و حاضر به ترک این مکان‌ها و تحویل آن به سازمان محیط زیست نیستند.

     این مساله از دو جنبه حائز اهمیت است؛ در درجه اول اینکه ادعا می‌شود محدوده تالاب‌ها در کشور مشخص نیست و این مساله باعث این تصرفات می‌شود درست نیست زیرا سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور سال‌ها پیش مرز تمام اراضی ملی را مشخص و اعلام کرده است که ۹۰درصد اراضی ملی سنددار هستند. بنابراین مرز تالاب‌ها که جزو اصلی‌ترین منابع ملی هستند هم مشخص است و اگر مسئولان محیط زیست ادعا می‌کنند این محدودیت‌سازی وجود ندارد دلیل اصلی آن عدم تعامل درست و مناسب میان این سازمان با سازمان جنگل‌ها در کشور است.

    لازم است دو سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست با توجه به مشترک بودن اغلب فعالیت‌هایشان با یکدیگر تعاملات بیشتری داشته باشند و ادارات این دو سازمان در تمام شهرها هم باهم در ارتباط باشند. در کنار این موضوع در زمینه تمام اقدامات حقوقی که سازمان حفاظت محیط زیست به آن ورود می‌کند اعم از مقابله با ساخت جاده در دل جنگل یا بحث ممنوعیت شکار یا باز پس‌گیری مناطق تصرف شده، باید گفت این سازمان قدرت لازم را برای ورود به مسائلی که بار حقوقی داشته را ندارد.

     در درجه اول می‌توان گفت این مساله به‌دلیل بی‌پشتوانه بودن این سازمان در محاکم حقوقی و قضایی است و در درجه دوم باید گفت از آنجا که این سازمان مستقل از دولت نیست نمی‌تواند به درستی با بی‌قانونی‌هایی که در حوزه‌های مختلف صورت می‌گیرد برخورد مناسب داشته باشد. بنابراین لازم است از سویی با ایجاد پشتوانه‌های قضایی محکم برای این سازمان یا حتی ملحق شدن آن به قوه قضائیه و نهاد قضایی کشور اهرم قدرت مقابله با تخلفات را به دست این سازمان سپرد و از سوی دیگر با مستقل ساختن محدوده فعالیت‌های آن از دولت امکان دخالت مستقیم این سازمان را در امور مختلف ایجاد کرد.

برهم خوردن تعادل اکولوژیکی زاگرس

چهارشنبه, ۵ آذر, ۱۳۹۳

     مدیر پروژه بین‌المللی زاگرس مرکزی – سرکار خانم مهندس شیرین ابوالقاسمی – از ارائه سند برنامه اقدام ملی برای احیای جنگل‌های بلوط زاگرس در اولین جلسه شورای‌عالی محیط زیست خبر داد. سندی که توسط طرح بین‌المللی حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی و با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان جنگل‌ها و وزارت جهادکشاورزی تدوین شده و در آن برنامه ملی احیاء و چگونگی مبارزه با پدیده خشکسالی بلوط‌های زاگرس در غرب کشور تعیین شده است.

     در همین رابطه گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که در شماره ۲۶۲۶ مورخ ۵ آذر ۱۳۹۳ این روزنامه منتشر شده و در زیر شرح کامل آن با خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته می‌شود:

زاگرس3

     روزنامه آرمان: روز گذشته مدیر پروژه ملی زاگرس از ارائه سند برنامه اقدام ملی برای احیای جنگل‌های بلوط زاگرس در اولین جلسه شورای عالی محیط زیست خبر داد. تجربه‌ای که ما در بیش از چند دهه از احیای جنگل‌های زاگرس داریم کاشت جنگل و بوته‌های جنگلی نیست بلکه، مشکلی که در این بین وجود دارد بحث مراقبت از جنگل‌کاری‌ها و احیا‌ها در منطقه است.

     در طول چهار دهه گذشته هرساله سازمان جنگل داری با وجود اعتبارات محدود خود در استان‌های مختلف پروژه‌های مدیریت جنگل و عملیات‌های بذرکاری را در راستای توسعه جنگل‌ها انجام داده است اما،کمترین مناطقی هستند که این بخش‌ها را استقرار دهند و نهال‌ها را در منطقه زاگرس بکارند. در این بین نه تنها پیشرفتی در احیای منطقه زاگرس صورت نگرفته است بلکه، تخریب آن بیشتر نیز شده است.

     این طرح در صورتی که بر اساس بذر کاری و نهال کاری در منطقه زاگرس باشد همانطور که از گذشته نیز این چنین بوده است، بعید است که بتوانیم به نتیجه‌ای مطلوب برسیم. راهکار حل بحران مشکلات منطقه زاگرس، ساماندهی معیشت‌ها و عوامل مربوط به منطقه است. حقیقت این است که معیشت‌هایی که درحال حاضر روی جنگل‌ها بارگذاری شده است، بسیار بیشتر از حد لازم و توان جنگل‌های منطقه زاگرس است. این معیشت‌های بارگذاری شده، باعث شده است هرساله روند تخریب شدت بیشتری پیدا کند و عملیات‌های اصلاح احیایی که در این مناطق انجام می‌شود به نتیجه نرسد و بهبودی در احیای جنگل‌ها صورت نگیرد.

     اگر این سند ملی مهمترین رویکرد آن رفتن به سمت کنترل عوامل تخریب و توجه به بحث معیشت‌های این منطقه باشد و همچنین اتفاق‌هایی که به دلیل عدم توجه سزاوار به توسعه منطقه زاگرس در راستای اشتغال زایی و ایجاد زیرساخت‌های معیشتی اتفاق افتاده است باشد می‌توان مشکلات را حل کرد. در صورتی که معیشت‌های موجود ساماندهی شود و تعادلی بین ظرفیت‌های تولید منطقه زاگرس و بار‌هایی که ایجاد شده صورت بگیرد می‌توانیم امیدوار باشیم که عملیات‌های احیایی که پیش‌بینی شده است، به نتیجه مطلوب خود برسد. در صورتی که این اقدامات انجام نشود این طرح مانند سایر طرح‌های دیگر مانند طرح صیانت از جنگل‌های زاگرس و شمال کشور، فقط به صرف هزینه‌ها منجر می‌شود بدون آنکه احیای جنگل‌ها به وقوع بپیوندد.

     یکی از مشکلات منطقه زاگرس بحث خشکیدگی است که دلیل آن مشخص شده است و آن نیز بیماری زغالی و گسترش آفات در این منطقه است که علتی ثانویه محسوب می‌شود. علت ابتدایی این پدیده تخریب جنگل‌ها یا استفاده غیراصولی و غیرخردمندانه از این جنگل‌هاست. این اقدامات باعث شده است که جنگل‌های زاگرس تعادل اکولوژی خود را از دست بدهند و این برهم خوردن تعادل باعث رشد ناگهانی و افزایش غیرطبیعی جمعیت آفات و بیماری‌ها شود. این آفات به‌طور طبیعی جزء طبیعت جنگل‌های زاگرس است ولی به لحاظ برهم خوردن تعادل اکولوژیکی، جمعیت آنها زیاده شده و افزایش آن باعث شکل‌گیری بیماری‌هایی مانند بیماری زغالی شده است که در آینده منجر به مرگ بلوطی و خشکیدگی اکوسیستم منطقه زاگرس می‌شود.

     به نظر من برای مقابله با این پدیده ابتدا باید به این سمت برویم که مولفه‌های ایجادکننده این خشکیدگی را مشخص کرده و آنها را ریشه‌کن کنیم و سپس بوته‌ها و نهال‌های آلوده را درعملیاتی بهداشتی از جنگل خارج کنیم تا درنهایت در مناطق حفاظت شده، عملیات‌های احیایی خود را به بهترین نحو انجام دهیم.

     نکته‌ای که در این بین حائز اهمیت است این است که ریشه‌کن کردن این مشکل به تنهایی از عهده سازمان محیط زیست خارج است. زمانی که بحث معیشت به میان می‌آید هم مساله مشارکت مردم ضروری می‌شود و هم حضور بقیه دستگاه‌هایی که می‌توانند زمینه اشتغال و معیشت‌های فرد در منطقه را ایجاد کنند ضرورت می‌یابد.در حوزه گردشگری طبیعی و حوزه صنایع دستی در مناطق بومی، دارای ظرفیت‌های بسیاری هستیم. لازمه به نتیجه رسیدن این ظرفیت‌ها این است که در بخش‌های دیگر مانند وزارت جهادکشاورزی، اقداماتی صورت بگیرد تا برای افزایش آن و معیشت‌های غیرآسیب‌زا وارد عمل شوند تا با کمک یکدیگر و مدیریت استاندار‌ی‌ها، قدم‌های خوبی برای احیای این جنگل‌ها و ریشه‌کن‌کردن مشکل بردارند.

بسترسازی برای مشارکت زیست‌محیطی با صندوق ملی محیط زیست

پنجشنبه, ۱۵ آبان, ۱۳۹۳

     تأسیس صندوق ملی محیط زیست و به عبارتی یک بانک محیط زیستی، سال‌ها است که به یکی از خواسته‌ها و دغدغه‌های دست‌اندرکاران و فعالان حوزه محیط زیست تبدیل شده است. خوشبختانه خبرهای منتشره حکایت از این رویداد خوشحال کننده دارد که تأسیس این صندوق در شمار اولویت‌های کاری سازمان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم قرار گرفته و اخذ مجوزهای آن از مجلس شورای اسلامی در مراحل پایانی است و با انجام اصلاحات بر روی اساسنامه، بزودی شاهد آغاز بکار آن خواهیم بود. در همین زمینه گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان (شماره ۲۶۰۹ پنج‌شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۳) داشته‌ام که مشروح آن در زیر به اشتراک گذاشته می‌شود:

Presentation1

     در زمینه صندوق‌های حمایت از توسعه ما تجربه‌های موفقی را در بخش‌های مختلف داشته‌ایم. یکی از این تجربه‌های موفق به بخش کشاورزی و صندوق حمایت از توسعه کشاورزی بازمی‌گردد که تا حد زیادی توانسته است مشکلات این حوزه را حل کند یا حداقل از آن بکاهد. این صندوق حمایت از توسعه در بسیاری از بخش‌های دیگر هم هست اما وقتی سازوکار‌ها و ابزار‌های کافی در این زمینه وجود ندارد، این صندوق‌ها نمی‌توانند چندان موثر و کارگشا باشند.

    در بخش محیط زیست همانطور که بر همگان آشکار است مشکلات عدیده‌ای وجود دارد که بخش اعظمی از آن به نیاز جوامع محلی و معیشت آنها برمی‌گردد. آنها بر اثر این نیاز ممکن است به طبیعت و محیط زیست آسیب بزنند درحالی که، اگر نیاز‌های آنها رفع شود تا حدی این تخریب‌ها کاهش می‌یابد. در نظر بگیرید سوخت بسیاری از مناطق روستایی بوته‌ها و شاخه‌های درختان است. اگر حمایتی وجود داشته باشد می‌توان سوخت‌های فسیلی یا حتی انرژی‌های پاک را جایگزین کرد تا دیگر مردم جوامع محلی مجبور نباشند بوته‌ها و شاخه‌ها را بسوزانند و به این ترتیب به محیط زیست ضربه بزنند.

     این تنها یک مثال بود و صندوق حمایتی توسعه می‌تواند مواهب و کارکرد‌های دیگری نیز داشته باشد. به‌طور کلی، باید گفت این صندوق می‌تواند در راستای تغییر الگوهای زندگی برای کنترل و کاهش زیان‌های زیست‌محیطی عمل کند. چنین صندوقی نقطه اتکایی برای جلب مشارکت و درگیر ساختن جوامع محلی با مسائل زیست‌محیطی است. در ادبیات جدید که برای حفظ محیط زیست به آن ارجاع داده می‌شود، مشارکت جوامع محلی جایگاه ویژه‌ای دارد.

     اکنون کارشناسان محیط زیست و مسئولان به این نتیجه رسیده‌اند که چاره بسیاری از مشکلات زیست‌محیطی درگیرکردن جوامع محلی و جلب مشارکت‌هایی از این دست است. نمی‌توان برنامه‌ریزی‌های این‌چنینی داشت و به شیوه دستورالعملی و بخشنامه‌ای کار را پیش برد، چرا که در برخی از موارد با مقاومت‌هایی روبه‌رو خواهیم شد و زیان و ضرر همچنان ادامه خواهد یافت. همانطور که عنوان شد دلیل این مساله ربطی است که محیط زیست و آنچه ضرر و زیان زیست‌محیطی می‌خوانیم با شیوه زندگی و معیشت مردم در جوامع محلی دارد. بخشی از شکار مربوط به این است که افراد زندگی خود را از این راه تامین می‌کنند. ما اگر بخواهیم جلو این کار را بگیریم، مجبوریم از شکارچیان محلی حمایت‌ کنیم. این حمایت‌ها اول از همه نیازمند وجود نوعی سازوکار و در درجه دوم نیازمند بودجه‌ای است که باید دراختیار سازمان حفاظت محیط زیست باشد.

     صندوق حمایتی توسعه می‌تواند این دو امکان را فراهم کند به شرط اینکه، این صندوق و سازمان حفاظت محیط زیست از پشتیبانی‌ها و حمایت‌های لازم برخوردار باشند. اگر سازوکار مناسبی در این زمینه وجود داشته باشد حتی می‌توان از چنین صندوقی در راستای جلب مشارکت مردم و سرمایه‌گذاری آنها استفاده کرد. برای اینکه چنین اتفاقات مبارکی بیفتد نیازمند عزم جزم و همچنین پشتیبانی و حمایت هستیم. از طرف دیگر، می‌توانیم از تجربه‌های گذشته و الگوهایی که پیش روی ماست بهره ببریم. صندوق توسعه کشاورزی تجربه موفقی بوده و می‌تواند الگویی برای این کار باشد.