بایگانی “رودخانه دز”

چند طرح انتقال آب بین حوضه‌ای به بهانه آب شرب!

جمعه, ۱۶ خرداد, ۱۳۹۳

     منطقه فریدون‌شهر اصفهان که به لحاظ برخورداری از ویژگی‌های کوهستانی و زاگرسی منحصربه‌فرد و هم‌جواری با کوه‌های بلند و برف‌گیر هم‌مرز با استان‌های لرستان و چهارمحال و بختیاری، در میان اهالی‌اش به سویس ایران لقب یافته است، به نظر می‌رسد به حیاط‌خلوتی برای سدسازی و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای تبدیل‌شده است. و البته عجیب‌تر آنکه به نظر می‌رسد در حالتی تأمل‌برانگیز از چشم و گوش رسانه‌ها و فعالان محیط‌زیست کشور دورمانده است.

     اما انجمن مردم‌نهاد «دوستداران طبیعت شهرستان فریدون‌شهر» این روزها تبدیل به صدای آن دیار از وطن شده تلاش می‌کنند با بهره‌گیری هوشمندانه و مسئولانه از تمامی ظرفیت‌های موجود از مواهب طبیعی آن سرزمین پاسداری کرده و اجازه ندهند به بهانه‌های نخ‌نما شده و عوام‌فریبانه اندوخته‌های طبیعی سرزمین مادری‌شان به نابودی کشیده شود. منطقه فریدن یکی از سرشاخه‌های رودخانه دز و در مرز مشترک استان‌های اصفهان، لرستان و چهارمحال و بختیاری است و هدف از اجرای این طرح‌ها انتقال آب از حوضه آبخیز دز به اصفهان و فلات مرکزی است.
ماجرا را می‌توانید در یادداشت زیر که در تارنمای این انجمن منتشرشده است بخوانید:

انجمن دوستداران طبیعت فریدونشهر

هشدار- خطری جدی در راه است!

      در طرح های مطالعاتی انجام شده سازمان آب منطقه ای استان اصفهان برای انتقال آبهای منطقه فریدونشهر علاوه بر تونل چشمه لنگان و خدنگستان که سالانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب را از خروجی تونل روانه مقصد نهایی می نماید که با توجه به نرخ اعمال شده سازمان آب منطقه ای در فریدونشهر ارزش آن بالغ بر۸۰۰ میلیارد تومان در سال می باشد، اما با توجه به قانون و مقررات انتقال آب بین حوضه ای سهم حوضه مبدا (فریدونشهر) رعایت نشده است. از سوی دیگر بموجب ارقام مندرج در جدول سازمان مذکور، در صورت اجرایی شدن طرح های سد و تونل پشندگان، سد و تونل گوکان، سد یلان و انتقال آب چغیورت(آبشار پونه زار) سالانه حدود یک میلیارد مترمکعب دیگر آب از حوضه مبدا خارج و به زاینده رود و حوضه مقصد اصفهان با نام “ترنم حیات” انتقال خواهد یافت.

طرح‌های انتقال آب فریدون شهر
هیچکس مخالف انتقال آب آشامیدنی برای انسان ها نیست!
     اما به لحاظ احداث سد و حفر تونل ها می تواند ناقوس مرگ حوضه مبدا شهرستان فریدونشهر را بصدا در آورد. زیرا:
حفر تونل های پشندگان و گوکان در دو نقطه متفاوت در دل بزرگترین و بلندترین کوه استان اصفهان (شاهانکوه فریدونشهر) یعنی بزرگترین دخل و تصرف غیرضرور در منابع عظیم و مجاری مختلف آبهای زیرزمینی کوهستان مذکور و زهکش نمودن همه آبها خواهد شد، که منجر به:

خشک شدن آب چشمه بابا احمد- سرداب علیا و مازه قعله
خشک شدن آب چشمه لنگان
خشک شدن آب چشمه پله مور
خشک شدن آب چشمه شاهانکوه (جوب دختر)
خشک شدن آب چشمه سرآب روستای خرسانک (خوش بهار)
خشک شدن آب چشمه دره میلگان و روستای مازه ابُل
خشک شدن آب چشمه خدنگستان
خشک شدن آب چشمه مازه وهرگان
خشک شدن آب چشمه سراب روستای دستگرد پشتکوه دامنه جنوبی شاهانکوه
خشک شدن آب چشمه برد خیمه (آب روستاهای بهرام آباد و عنایشت)
خشک شدن آب چشمه و آبشار روستای ترزه
خشک شدن آب چشمه روستای آچک
خشک شدن آب چشمه روستای بُندر
خشک شدن آب چشمه روستای مصیر
خشک شدن آب چشمه روستای هُمه
خشک شدن آب چشمه و آبشار روستای پشندگان
خشک شدن و مرگ رودخانه دره جنگلی هورو بزرگترین زیستگاه حیات وحش منطقه
خشک شدن آب چشمه روستای زمستانه و دره شادی
خشک شدن آب چشمه روستاهای هیزم و شاهان
خشک شدن آب چشمه روستاهای کمران و ویحه
خشک شدن آب چشمه روستاهای چغاگلی و گوکان
خشک شدن صدها چشمه در ارتفاعات و دامنه های جنوبی و شمالی کوهستان شاهانکوه
نابودی آبشخورهای احشام هزاران خانوار عشایری در مراتع وسیع آن کوهستان
نادیده گرفتن حق آبه حیات وحش و دیگر زیستمندان و نابودی تدریجی پوشش گیاهی منطقه و صدها گونه گیاهی و ده ها گونه جانوری
تغییر آب و هوا (اقلیم) و افزایش درجه حرارت و از بین رفتن و مرگ تدریجی پوشش جنگلی شهرستان که بزرگترین جنگل زاگرس در استان محسوب می شود و در نتیجه گسیختگی زنجیره حیاتی و منابع تجدید شونده و در نهایت موجب تخریب بسترهای کشاورزی و دامداری و کوچ اجباری و تدریجی ساکنین روستاهای مذکور
کاهش رطوبت منطقه ناشی از قطع جریان آبهای رودخانه ها و تشدید خشکسالی و … و آغاز تولید محلی ریزگردها
تخلیه میلیون ها تن خاک آفتاب و هوا نخورده سترون شده (نازا) انتقالی از دل تونل ها به محیط زیست و عرصه ملی و نابودی رویش و زایش گیاهی در سطح وسیعی از منطقه
تخریب بزرگترین کارخانه طبیعی و خدادادی تولید اکسیژن و تلطیف هوا در سطح استان

در احداث سد گوکان آیا بعضی از روستاها (گوکان و …) به زیر آب نخواهند رفت؟
آیا راههای ارتباطی دیگر روستاها (کمران و زمستانه و …) قطع نخواهد شد؟
در احداث سد پشندگان موقعیت و سرانجام روستا چگونه خواهد بود؟
آیا راههای ارتباطی روستاهای پشتکوه دوم با آن همه هزینه های میلیاردی برای راهسازی آنها چه سرنوشتی خواهند داشت؟
با توجه به زمزمه جابجایی روستای کلوسه بزرگترین روستای شهرستان به بهانه سقوط چند تکه سنگ، چشم انداز موجودیت دیگر روستاهای آن منطقه چگونه رقم خواهد خورد؟
آیا تنها راه حل مسئله روستای کلوسه، فقط با تخلیه و جابجایی حل خواهد شد؟ و راه دیگری برای آن نیست؟

     تجربه تلخ حفر تونل چشمه لنگان در دل کوه سفید فریدونشهر که منجر به خشک شدن آب چشمه ها و قنوات چند روستا و بیش از ۵۳ مزرعه گردید و عدم اجرای مصوبه ها و تعهدات چندین ساله مسئولان برای جبران خسارت و تحویل آب قطع شده آنان بر سر مزارع و از سوی دیگر عدم رهاسازی حق آبه اکوسیستم رودخانه یلان از بند چشمه لنگان و خدنگستان که منجر به مرگ کامل بخشی از رودخانه مذکور گردید، ما را بر آن میدارد تا عینک خوش بینی را به کناری بگذاریم و با هوشیاری بیشتر و احساس وظیفه در قبال سرنوشت محل و نسل های آینده از تنها سرمایه ماندگار مردم منطقه، منابع تجدید شونده: مرتع، جنگل و خاک و آب، مسئولانه حفاظت کنیم و از وقوع فاجعه زیست محیطی غیرقابل جبران جلوگیری نموده و از تراژدی مرگ دریاچه ارومیه درس عبرت بگیریم.

ما نمی خواهیم شاهانکوه بمیرد!

    از مسئولان محترم استان و شهرستان مصرانه می خواهیم مطابق اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی و قوانین و مقرارت دیگری که در این باره وضع شده است، عمل نمایند.

    اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: حفاظت محیط زیست که نسل امروز ونسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند وظیفه عمومیتلقی می شود، از این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیطزیست و یا تخریب غیرقابل جبران ملازمه پیدا نماید ممنوع می باشد”.

     با توجه به قوانین و مقررات موجود در کشور ما و سازمانهای بین المللی(یونسکو) مورد تایید و تصویب دوائر مختلف که جهت اجرای طرحهای انتقال آب می بایست قبل از اجرا رعایت گردند، به شرح ذیل می باشند:

۱-حوضه های مبداٌ و تامین کننده آب نبایدمشکل کمبود آب داشته یاشند.
۲-حوضه های مقصدباید نهایت صرفه جویی و بهره برداری را نموده باشند و تمام راههای جبران کسری آب را در حوضه خود اعمال نموده باشند.
۳-در طرحهای انتقال آب،بین حوضه ای می بایست کلیه مسائل و نکات علمی،فنی،اقتصادی،اجتماعی و زیست محیطی در حوضه های مبدا،مقصد و در حدفاصل آنها رعایت شده باشند.
۴-روشهای انتقال آب و سازه های مورد استفاده و پیش بینی شده،خسارتی به حوضه های مبدا وارد ننمایند.
۵-حوضه های مبدا و مقصد بایستی برنامه جامعی را تدوین و اجرا نمایند تا حوضه های اصلی آبخیز تقویت شده و از حیز انتفاع خارج نگردد.
۶-طرح ها و پروژه های زیر بنایی نیازمند آب به محل سرشاخه و حوضه های آبخیز منتقل گردند.
۷-درآمد حاصل از انتقال و فروش آب ،بین حوضه های مبدا و مقصد بطور عادلانه تقسیم گردد.
۸- دیدگاهها و مدیریت اعمال شده میبایستی فرا ملیتی باشند و از دخالت دادن مسائل سیاسی جدا جلوگیری گردد”.
در بند ۵ ماده ۱۷ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصریح شده است: “طرح های انتقال آب بین حوضه ای باید از دیدگاه توسعه پایدار، با رعایت حقوق ذینفعان و برای تامین نیازهای مختلف مصرف، مشروط به توجیه اقتصادی اجتماعی و زیست محیطی و منافع ملی مورد نظر قرار گیرد.”

مگر این قوانین و مقررات برای بایگانی نوشته شده است؟ چرا به قوانین عمل نمی شود؟

     امیدواریم با توجه به نگرانی های اعلام شده و پیامدهای ترسیم شده آن، با بررسی بیشتر و همه جانبه طرحها و به حساب آوردن نظر فنی دیگر کارشناسانی که انتقال آب از طریق لوله ( و نه حفر تونل) را توصیه می نمایند. طبیعت زیبا و محیط زیست منحصر بفرد این منطقه را از مرگ حتمی نجات دهیم.

     و کلام آخر اینکه: حفر تونل ها در دل شاهانکوه بمثابه خنجری بر قلب تپنده محیط زیست و عرصه ملی نه تنها شهرستان فریدونشهر بلکه شهرستانهای غرب استان اصفهان می باشد.

ما نمی خواهیم شاهد مرگ کوهستان شاهانکوه و طبیعت زیبای آن باشیم.

ما نمی خواهیم فردا شاهد صحنه ای مانند شعر فریدون مشیری در منطقه خود باشیم:

“دشت با اندوه تلخ خویش تنها مانده است
زان‌همه سرسبزی و شور و نشاط
سنگلاخی سرد برجا مانده است
آسمان از ابر غم پوشیده است
چشمه سار لاله ها خوشیده است
جای گندم های سبز
جای دهقانان شاد
خارهای جانگزا جوشیده است.”

احداث سد لیرو در بکرترین مناطق زاگرس

یکشنبه, ۳۱ فروردین, ۱۳۹۳

     سد لیرو یکی دیگر از سدهای برق‌آبی است که بر روی سرشاخه‌های رودخانه دز در مرز مشترک ۳ استان در حال احداث بوده که نیمی از حوزه‌ی آبگیر آن در رویشگاه‌های جنگلی چهارمحال و بختیاری و نیمی دیگر در لرستان و خوزستان واقع می‌شود. در گزارشی از مسعود بُربُر که در صفحه ۱۲ شماره ۲۹۳۹ مورخ ۳۰ فروردین ۹۳ روزنامه اعتماد منتشر شده است، می‌توانید ماجرای این سد را بخوانید:

لیرو

با احداث سد لیرو در بکرترین مناطق زاگرس؛ سکونتگاه امپراتور به زیرآب می رود

     مسعود بُربُر؛ سد لیرو که قرار است بر سرشاخه های دز ساخته شود، چند ده هزار درخت از رویشگاه های جنگلی بکر زاگرس که زیستگاه گونه های نادر و در حال انقراض جانوری هم هست را به زیر آب خواهد برد اما وزارت نیرو برای اجرای ارزیابی های زیست محیطی کوچک ترین اقدامی نکرده است.

    به گزارش «اعتماد» این سد درست در نقطه تلاقی سه استان لرستان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری احداث خواهد شد. پیش تر گفته شده بود عمده نیروگاه و مخزن سد در بخش بشارت از شهرستان الیگودرز استان لرستان خواهد بود اما آن گونه که دفتر تقسیمات کشوری وزارت کشور اعلام کرده مختصات اعلامی نقطه مورد اشاره در حوزه سرزمینی استان چهارمحال وبختیاری قرار گرفته و تمامی جاده های ارتباطی و دسترسی، تونل های انحراف آب و تجهیزات کارگاهی این سد نیز در محدوده تقسیمات کشوری این استان قرار دارد.

    آن گونه که هومان خاکپور، کارشناس منابع طبیعی، به «اعتماد» می گوید: محل احداث سد، چه در استان لرستان و چه در استان چهارمحال و بختیاری، بخشی از بکرترین رویشگاه های جنگلی زاگرس است که علاوه بر خود سد، احداث جاده های دسترسی و تجهیز کارگاه سد نیز خسارات بسیاری به این منطقه وارد خواهد کرد.

    دکتر سعید یوسف پور، مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری نیز در این باره می گوید: گونه های جانوری متنوعی همچون خرس قهوه یی، پلنگ، کل و بز، تشی، روباه و… در منطقه زندگی می کنند و در بازدید تازه مسوولان محیط زیست از منطقه، حضور سمندر لرستانی که در معرض خطر انقراض و از گونه اندمیک خاص زاگرس است نیز تایید شده و از آن عکس هم گرفته اند.

    به این ترتیب با آبگیری سد لیرو زیستگاه گونه ارزشمندی که «امپراتور» نام گرفته و با عنوان علمی Neurergus kaiseri در میان گونه های «به شدت در معرض خطر» فهرست قرمز IUCN قرار دارد، به زیر آب خواهد رفت. پلنگ ایرانی نیز دیگرگونه در معرض خطر همین منطقه است و تازه مطالعات خاصی در مورد اینکه جمعیت خرس قهوه یی، خفاش ها، جوندگان و… چقدر است انجام نشده تا بتوان با اطمینان خاصی در مورد وضعیت آنها صحبت کرد.

    با این حال آن گونه که مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری می گوید : هیچ گونه سابقه پیگیری خاصی برای ارزیابی زیست محیطی نه در استان لرستان و نه در استان چهارمحال و بختیاری از سوی وزارت نیرو انجام نشده است. اداره کل محیط زیست استان چهارمحال وبختیاری در روزهای آغازین سال ۱۳۹۳ طی نامه یی به وزارت نیرو نوشته که شرکت توسعه منابع آب باید نسبت به اجرای بند الف ماده ۱۹۲ قانون برنامه پنجم توسعه مصوب ۱۳۹۰ اقدام کند.

    در این قانون آمده که به منظور کاهش عوامل آلوده کننده و مخرب محیط زیست کلیه واحدهای بزرگ تولیدی، صنعتی، عمرانی، خدماتی و زیربنایی موظفند طرح ها و پروژه های بزرگ تولیدی، خدماتی و عمرانی خود را پیش از اجرا و در مرحله انجام مطالعات امکان سنجی و مکان یابی براساس ضوابط مصوب شورای عالی حفاظت محیط زیست مورد ارزیابی اثرات زیست محیطی قراردهند و رعایت نتیجه ارزیابی ها توسط مجریان طرح ها و پروژه ها الزامی است.

ده ها هزار درخت از میان می رود

    سد لیرو یکی از پنج سد در دست احداث در استان چهارمحال و بختیاری است که با آب گیری آنها ده ها هزار درخت از جنگل های زاگرس نابود می شود و تنها مخزن این سدها حدود ؟هزار هکتار از بهترین رویشگاه های جنگلی زاگرس را پوشش می دهد.

    یوسف پور معتقد است که هنوز نمی توان اطلاعات دقیقی داد که چه میزان یا چه سطحی از پوشش جنگلی یا چندهزار اصله درخت به زیر آب خواهد رفت یا مثلاتونل های انحراف آب، سطوح خاکبرداری و نخاله های ساختمانی سد به چه شکل خواهد بود. به اعتقاد او باید به طور کلی در سیاست های سدسازی در منطقه زاگرس و به ویژه استان چهارمحال و بختیاری بازنگری کرد چرا که این وضعیت عملابیش از ۱۰ درصد رویشگاه های جنگلی زاگرس را به زیر آب خواهد برد.

    به گزارش «اعتماد» پیش تر عیدی، معاون امور عمرانی استاندار چهار محال و بختیاری با بیان اینکه به زودی عملیات اجرایی «این طرح ملی» آغاز می شود اعلام کرده بود که در مسیر ارتباطی اجرای این سد جاده یی به طول ۲۵ کیلومتر وجود دارد که با هماهنگی اداره کل راه و شهرسازی استان چهار محال و بختیاری آسفالت خواهد شد. مشاهدات اداره محیط زیست شهرستان کوهرنگ این موضوع را تایید کرده و نشان می دهد که جاده مزون که یک جاده دسترسی محلی و خاکی بود هم اکنون شن ریزی شده و به زودی آسفالت خواهد شد بدون اینکه هیچ گونه مجوز زیست محیطی در این باره صادر شده باشد.

    هومان خاکپور خسارات دیگری را نیز به نابودی جنگل های بکر زاگرس اضافه می کند: «رود دز یکی از سرشاخه های کارون است و آب آن باید به کارون برسد و بنابراین درواقع احداث سد روی دز نادیده گرفتن حقابه خود کارون است و رعایت نکردن حقابه باعث به هم خوردن شرایط اکولوژیک رودخانه کارون بزرگ می شود. افزون بر این سد در منطقه یی احداث می شود که دارای تبخیر بسیار بالایی است و بخش زیادی از آب پشت سد نیز تبخیر خواهد شد.»

    همه اینها در شرایطی رخ می دهد که حالاهر ساله مناطق گسترده یی از کشور با پدیده ریزگردها دست و پنجه نرم می کند اما رویشگاه های جنگلی زاگرس و منابع آبی خوزستان و چهارمحال و بختیاری که به مثابه فیلتری برای این ریزگردها عمل می کردند، روز به روز با چالش های تازه روبه رو می شوند. حالادر منطقه یی از زاگرس که آنقدر بکر است که حتی سکونتگاهی روستایی نیز در آن شکل نگرفته و مسوولان محیط زیست در اسفندماه گذشته به دلیل پوشش گسترده برف در منطقه نتوانسته بودند از آن بازدید کاملی داشته باشند، دو کانکس غریبه دیده می شود. کانکس هایی که محل استقرار مهندسانی است که آمده اند برای گمانه زنی و نمونه برداری، اما نتیجه هرچه باشد، وقتی در بودجه سال ۱۳۹۳ ردیفی برای سد لیرو در نظر گرفته شده است، پروژه باید، دیر یا زود، به هر شکل ممکن، اجرا شود: هر اندازه که منطقه بکر و خسارت ها بزرگ باشد.