آموزشهای محیطزیستی برای کودکان و انتقال سواد محیطزیستی و فهم اکولوژیکی به دانش آموزان در شمار مهمترین موضوعات مغفول مانده در حوزه آموزشهای محیطزیستی سالهای گذشته ایرانزمین بوده که خوشبختانه اخیراً به همت دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست شاهد مبادله تفاهمنامهای میان وزارت آموزشوپرورش و سازمان حفاظت محیطزیست در این زمینه هستیم.
به همین بهانه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کردهام که شرح آن در شماره ۲۸۰۵ روز دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴ منتشرشده است:
روزنامه آرمان: برگزاری نشستهای مشترک میان سازمان محیطزیست و سازمانهای دیگر خبری است که در دو سال اخیر بارها آن را شنیدهایم. این همکاریهای مشترک خود نشاندهنده این است که دغدغه زیستمحیطی در سطوح بالای مدیریتی افزایشیافته است و برعکس دولتهای قبل که در آنها محیطزیست جزو اولویتهای آخر بود، در دولت یازدهم محیطزیست اولویت بالایی پیداکرده و مبنا بر آن است که با اجرای یک سری برنامهها، بحرانهای زیستمحیطی که گریبان کشور را گرفته است، رفع شود.
آنطور که در خبرها اعلام شد روز گذشته نشست مشترکی میان دکتر ابتکار و دکتر فانی مسئولان دو سازمان مهم در کشور که تصمیمات آنها نقش زیادی در حوزه محیطزیست دارد، برگزار شد. همانطور که انتظار میرفت مباحثی که در این نشست مطرح شد درباره فرهنگسازی در حوزه محیطزیست و استفاده از مدارس برای این منظور بود. واقعیت آن است که محیطزیست در کشور زمانی نجات پیدا میکند که شهروندانی مسئولیتپذیر در این زمینه داشته باشیم.
همانطور که عنوان شد در دولتهای قبلی محیطزیست اولویت چندانی نداشته است و همین مسئله باعث شده ما نسلی داشته باشیم که کمتر مسئولیتپذیری زیستمحیطی دارند. بهصراحت باید گفت بسیاری از بزرگسالان در کشور ما با مسائل زیستمحیطی بیگانه هستند و در این زمینه مسئولیتپذیری ندارند. در چنین شرایطی بهترین و شاید تنها راه باقیمانده سرمایهگذاری روی نسل آینده و کسانی است که قرار است در آینده در این کشور زندگی کنند و بعضاً مسئولیتهای اجرایی نیز داشته باشند.
کودکان امروز بزرگسالان فردا و دانشآموزان امروز مدیران فردا هستند. این افراد باید دغدغه زیستمحیطی و مسئولیتپذیری زیستمحیطی پیدا کنند چراکه، بخش مهمی از مشکلات زیستمحیطی نتیجه عدم مسئولیتپذیری در این زمینه است. در مدارس کشور مواردی مانند احترام به پدر و مادر، احترام به وطن و… مطرح میشود. میتوان در کنار اینها احترام به محیطزیست را نیز ترویج و تشویق کرد تا کسانی که امروز آموزش میبینند، فردا در سن بزرگسالی دغدغه زیستمحیطی داشته باشند و بهراحتی راضی به تخریب محیطزیست نشوند.
این نوع فرهنگسازی هرچند برای همه افراد، روستاییان و کسانی که در شهرها زندگی میکنند، میتواند مفید واقع شود اما شاید نقشی که در مسئولیتپذیری روستاییان دارد، بیشتر باشد. واقعیت این است که روستاییان به دلیل محلی که در آن زندگی میکنند بهره بردان اصلی منابع هستند و با محیطزیست ارتباط تنگاتنگی پیدا میکنند. اگر به یک دانشآموز روستایی آموزشهای لازم داده شود، او در آینده درصورتیکه بخواهد از منابع آبی استفاده کند، ملاحظات زیستمحیطی را مدنظر دارد همانطور که، در موارد دیگر مانند صید، شکار و… نیز میتواند این آموزشها مؤثر واقع شود.
آموزشهایی که کودکان ما باید دریافت کنند تا به شهروندانی مسئولیتپذیر در حوزه محیطزیست تبدیل شوند، سازوکاری دارد که در صورت رعایت شدن این سازوکار میتوان امیدوار بود که مشکلات زیستمحیطی کاهش پیدا کند. گام اول در این زمینه آموزش معلمان است. معلمان مسئولیتپذیر و دغدغهمند در حوزه محیطزیست میتوانند دانشآموزانی تربیت کنند که در این حوزه دغدغه دارند. بهجز این ملاحظه نرمافزاری، باید برخی ملاحظات سختافزاری نیز مدنظر قرار گیرد. آموزشها باید از سنین پایین و در مدارس ابتدایی شروع شود. بر این اساس ما باید آموزشهای زیستمحیطی را به مهدکودکها، دبستانها، دبیرستانها و دانشگاهها ببریم همانطور که، باید آموزشهای عمومی توسط رسانههای عمومی ادامه پیدا کند.