این داستان پرغصه زغال سازی به سال های دور و قبل از ملی شدن جنگل های کشور( سال ۱۳۴۱) برمی گردد. تا دهه های ۴۰ و ۵۰ علاوه بر سکونتگاه های روستایی، سوخت مردم شهرها نیز از زغال و هیزم جنگلی تأمین شده که ابتدا تحت نظر خوانین و کدخداهای محلی و در سال های بعد تحت نظر و بازرسی مأمورین سازمان جنگلبانی در سامان های عرفی مناطق جنگلی کشور تولید می شده است.
هرچند که در آن زمان هم مقرر شده بود که منحصرا” از درختان افتاده و خشک و تحت شرایط معین و تعریف شده، زغال مورد نیاز کشور تهیه شود، اما متأسفانه در سال های بعد، همین قانون سبب نهادینه شدن فرهنگ زغال گیری به عنوان یک حرفه برای درآمدزایی در مناطقی از کشور شده و شوربختانه در شرایط کنونی به یکی از مهمترین تهدید های انسانی رویشگاه های جنگلی مناطقی مانند زاگرس تبدل شده و سالانه بخشی از این عرصه های ارزشمند را به نابودی می کشاند!
بدون شک تمامی کارشناسان و متخصصین منابع طبیعی بر این باورند که در شرایط بحرانی فعلی حاکم بر عرصه های جنگلی و محیط زیست کشور، به هیچ وجه استفاده از سوخت های هیزمی و چوبی منطقی نبوده و علاوه بر نابودی جنگل ها و هدر دادن چوب های تولیدی در کشور، خسارت های جبران ناپذیری به محیط زیست وارد می شود. بر همین بنیاد و با استفاده حداکثری از ظرفیت های قانونی سازمان جنگل ها سعی بر آن است که محدودیت های شدیدی بر ماجرای احداث کوره های زغال سازی در کشور و حتی ممنوعیت های شدید برای مناطق جنگلی اعمال کنند تا از این طریق نیز به جمع شدن بساط زغال سازی در کشور کمک شود. چراکه کوره هایی که به بهانه زغال کردن چوب های باغی احداث می شوند، عموما” درختان جنگلی را نیز به کام خود می کشند!
بدون شک تبدیل چوب های حاصل از باغات و جنگل ها گزینه ای غیرعلمی، غیراقتصادی و مغایر با ملاحظات زیست محیطی بوده و خردمندانه آن است که با جایگزینی سوخت های فسیلی و انرژی های پاک، چوب های تولیدی را در صنایع چوب و یا مهمتر از این مصارف صنعتی، در شیوه های بی خاک ورزی و تقویت خاک که یقینا” اضافه بر کارکردهای زیست محیطی، منافع اقتصادی بیشتری به همراه داشته مورد اسفاده قرار گیرند.
حال حیرت آور است که در شرایطی که تلاش می شود تا از تمامی ظرفیت های قانونی و آموزشی کشور برای کاهش و مقابله با زغال سازی در کشور بهره گرفته شود، خبرگزاری وزین مهر ناباورانه در دو گزارش جامع در مورخ ۱۹ آبان ۱۳۹۱ اقدام منسوخ شده زغال سازی در یکی از مناطق روستایی آذربایجان را بی مهابا به تصویر می کشد! گزارش هایی تصویری که یقینا” خبرنگار محترم نیز زحمات زیادی برای تهیه عکس هایش کشیده و تلاش کرده است تا این رخداد را در قالب گزارش هایی آموزشی با تمام جزئیات به خوانندگانش آموزش دهد!
حقیقتا” قابل تأمل و نگران کننده است که چگونه خبرنگاری در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور، اینگونه ناشیانه چنین رخداد ویرانگر و منسوخ شده ای را با جزئیات به تصویر کشیده و عکس پیرمرد سیگار بدست در کنار کوره را چنان به تصویر می کشد که لایق و سزاوار مردان بزرگ و پاسداران حقیقی این آب و خاک هستند. تصویری که تداعی کننده ژست شکارکشان نادان در کنار شکار مظلوم و در خون غلطیده خود هستند!
امید آنکه دوستان دلسوز خبرگزاری مهر که سزاوارانه زحمات قابل تحسینی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور به دوش کشیده و به شایستگی نشان داده اند که همواره دوشادوش دست اندرکاران و فعالان این حوزه، جسورانه و هوشمندانه به دفاع و پاسداری از این مزیت های کم همتای میهن مان پرداخته و در راه آموزش مردم و ترویج فرهنگ منابع طبیعی از هیچ کوشش دریغ ننموده اند، دقت و تأمل بیشتری در تهیه و انتشار چنین گزارش های بدآموزانه کرده تا به جای ترویج فرهنگ استفاده از سوخت های هیزمی، شاهد گسترش شیوه های مصرف خردمندانه چوب های مازاد باغی در تقویت خاک ها و یا صنایع چوبی کشور باشیم.