دوشنبه, ۱۹ آبان, ۱۳۹۳
از همان ابتدا که موضوع محیطزیست در شمار دغدغههای اصلی و اولویتدارم قرار گرفت از نوشتههای پرمحتوا و هوشمندانه زهرا کشوری لذت میبردم. زهرا کشوری یکی از خبرنگاران پر سابقه حوزه محیطزیست و منابع طبیعی، گردشگری و اجتماعی کشور است که مسئولانه و بیمهابا از ملاحظات گروهی و اشخاص حقیقی و حقوقی با گزارشها و نوشتههایش برای آگاهیبخشی و پاسداری از بومسازگان مناطق مختلف ایران عزیزمان قلم میزند.
این خبرنگار برجسته حوزه محیطزیست و منابع طبیعی کشور اخیراً در مطلبی خردمندانه و نواختنی، محمد درویش عزیز و نگارنده را خطاب قرار داده و هنرمندانه و ظریف تلنگر زده است. این نوشتار که در صفحه ۹ شماره ۵۷۸۸ دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۳ روزنامه ایران منتشرشده است را در زیر با شما خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک میگذارم:
روزنامه ایران – زهرا کشوری: هنوز هم وبلاگ نویسی «محمد درویش» برای خبرآنلاین ادامه دارد. او تا پیش از اینکه معاون مشارکتهای مردمی محیط زیست شود، خود به تنهایی یک خبرگزاری فعال در محیط زیستی و منابع طبیعی بود و ایمیلهای هر روز صبحش خط و ربط را به خبرنگاران و روزنامه نگاران حوزه نشان میداد و وبلاگش یکی از تأثیرگذارترین وبلاگهای حوزه محیط زیست بود. در حالی که او روزنامه نگار نبود و نیست. درویش، متولد ۴ بهمن ۱۳۴۴ تهران است. دارای چندین عنوان تألیف در قالب کتاب و مقالات علمی است و نیز سابقه اجرای چند طرح تحقیقاتی در موضوعات گوناگون مرتبط با منابع طبیعی، آب و محیط زیست را دارا است.
دوران کودکی و نوجوانیاش را (به دلیل شغل پدرش که نظامی بود) در شهرهای گوناگونی چون تهران، بروجرد، سردشت، اصفهان، آبادان، خرمشهر و نجف آباد گذراند و پس از اخذ دیپلم تجربی از مجتمع آموزشی شهید بهشتی اصفهان(صمد بهرنگی سابق)، بین سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خدمت سربازی را در پشتیبانی منطقه ۳ ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز گروه ۱۱ توپخانه مراغه سپری کرد. بلافاصله پس از پایان سربازی در کنکور شرکت کرده و در نخستین رشته انتخابی خود (مهندسی مرتع و آبخیزداری دانشگاه تهران) پذیرفته شد. از بهمن ماه سال ۶۸ نیز به دلیل دانشجوی ممتاز بودن و پذیرفته شدن در مصاحبه ورودی، جذب مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور شد. هماکنون به عنوان عضو هیأت علمی و مسئول گروه اقتصادی، اجتماعی در بخش تحقیقات بیابان مشغول است. مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی مرتع و آبخیزداری از دانشگاه تهران گرفت و مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت محیط زیست از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران اخذ کرد. موضوع دانشنامه کارشناسی ارشدش (امکانسنجی مدیریتی در استفاده از روش فائو و یونپ برای تهیه نقشه بیابانزایی ایران)، به عنوان پژوهش برتر سال ۱۳۷۸ وزارت جهاد سازندگی وقت انتخاب شد. «تارنمای مهار بیابانزایی» درویش را به فعالان و کارشناسان محیط زیست معرفی کرد.
تارنمایی که خود دربارهاش مینویسد: «آرمانم از انتشار این تارنما که در دوازدهمین روز از فروردین ۸۴ پا به دنیای جذاب مجازی نهاد، دستیابی به نوعی هماندیشی و همافزایی مثبت با هموطنان عزیزم در حوزه محیطزیست است؛ رخدادی که امیدوارم منجر به پالایش و ویرایش بیشتر در دیدگاههایم شود. خوشبختانه موفقیتهای استانی، ملی و بینالمللی که تاکنون نصیب مهار بیابانزایی شده، جملگی گواه آن است که راه را درست رفتهام؛ راهی که البته هنوز در آغاز آن هستم و میکوشم همچنان امیدوارانه چراغش را روشن نگه داشته و بپیمایمش.»
دانش و ماجراجویی درویش باعث شد تا رسانهها او را به جامعه مخاطب محیط زیست و منابع طبیعی معرفی کنند. او هم از این فرصت نهایت سود را برد تا یکی از جریان سازان در حوزه پر آسیب محیط زیست باشد. حمایت رسانهها و خبرنگاران حوزه محیط زیست از فعالیتهای کارشناسی او باعث شد وبلاگ او یکی از پرمخاطبترین وبلاگهای موجود در این زمینه شود. خودش هم مشوق گروههای بسیاری برای ورود به رسانهها و فضای مجازی برای صیانت از محیط زیست شد.
یکی از کـــــارشناسانی که فعالیت هایش در حوزه منابع طبیعی را به فضای مجازی آورد و اکنون به یکی از منابع خبری در حوزه در استان چهارمحال و بختیاری برای رسانهها تبدیل شده است «هومان خاکپور» کارشناس منابع طبیعی این استان است. فعالیتهای او در تارنمای «دیده بان طبیعت بختیاری» نگاه جامعه را به سمت محیط زیست و منابع طبیعی بختیاری چرخانده است.
زوایهای که تا قبل از خاکپور هیچ چشمی علاقهای به چرخش به سمت آن نشان نداد! هرچند فعالیتهای او هم در ماههای اخیر کمرنگ شده است. محمد درویش اما همچنان در فضای مجازی حضور دارد، اما خبری از خط شکنیهایی که تا پیش از رسیدن به پارک پردیسان و ساختمان شیشهای سازمان حفاظت از محیط زیست داشت، نیست! او یکی از مهرههای مؤثر در رفتن یوز ایرانی به جام جهانی برزیل بود. پس از آن بود که «معصومه ابتکار» رئیس سازمان محیط زیست در حکمی درویش را به عنوان معاون مشارکت مردمی سازمان محیط زیست منصوب کرد. حکمی که میتوانست بهترین انتخاب ابتکار در سازمان باشد اما چند ماه بعد، دیگر از ماجرا جوییهای درویش خبری نبود. حتی میتوان به جرأت گفت که از رسانهها و خبرنگارانی که روزگاری دوش به دوش آنها و برای محیط زیست حرکت میکرد، دوری میکند. خبرنگارانی که هر روز، صبح کاری خودشان را با ایمیلهای خبری او آغاز میکردند.
درویش پیش از سازمان محیط زیست در مرکز تحقیقات سازمان جنگلها فعالیت میکرد اما سؤال این است که چرا آن فعال سرکش به معاونی آرام تبدیل شدهاست که پاسخش را مثل فیلمهای کارگردان اسکار برده ایران «اصغر فرهادی» باز میگذاریم! شاید اصغر فرهادی بداند که الی قصهاش چه سرنوشتی پیدا کرد، خودکشی کرد یا غرق شد اما ما پاسخ واضحی برای این سؤال نداریم!
جمعه, ۲۹ شهریور, ۱۳۹۲
همانطور که بارها متخصصان و فعالان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور گفته و نوشته بودند، کمتوجهای بودجهریزان دولتی به اختصاص منابع اعتباری لازم برای کنترل عوامل تخریب طبیعت و کاهش نرخ بالای فرسایش خاک در کوهستانهای منطقه زاگرس سبب شده است تا اضافه بر خسارتهای محیط زیستی، همچنان شاهد افزایش نرخ فرسایش و رسوب و تهدید سرمایهگذاریهای هنگفت در حوزه سدهای عظیم برقآبی ساخته شده باشیم.
بهمنظور تأمین منابع اعتباری لازم برای جلوگیری از این خسارتهای جبرانناپذیر، پیشنهادی داشتهام و از دوستان خواستهام دستدردست هم گذاشته و برای تحقق آن تلاش کنند. در همین راستا، یادداشتی نوشتهام که امروز – ۲۹ شهریور ۱۳۹۲ – در درگاه مجازی خبرگزاری مهر منتشر شد و میتوانید متن کامل آن را در ادامه بخوانید …
به بهانه مدیریت آبهای سطحی و تولید انرژی برقآبی، یکی از بزرگترین سرمایهگذاریها در حوزه سدسازی و احداث نیروگاههای برقآبی بر روی کارون بزرگ انجام گرفته و در دهههای اخیر با صرف سرمایههای هنگفت، سدهای عظیم عباسپور، مسجد سلیمان، دز، کارون ۳ و کارون ۴ ساخته شد و دستکم ۱۲ سد بزرگ دیگر در دستساخت و یا در دستمطالعه است تا هدف تولید سالانه بیش از ۶۰۰۰ مگاوات برق قابل دستیابی باشد.
سطوح پرشیب کوهستانی، ضریب جریان سطحی بیش از ۶۰ درصد و بارشهای خوبی که غالبا” در فصل سرد سال متمرکز شدهاند، حوضه آبخیز کارون بزرگ را بهصورت طبیعی بسیار آسیبپذیر کرده است. اما در حقیقت مؤلفههای انسانساز از قبیل چرای پرشمار دام، کشاورزی غیراصولی و تغییر کاربری اراضی جنگلی و مرتعی، وابستگیهای معیشتی و سوختهای هیزمی است که موجب تخریب جنگلهاو تنک شدن پوشش گیاهی شده، در اثر کاهش نفوذ باران در خاک و افزایش روانآبها، پدیده فاجعهبار فرسایش بیش از حد مجاز خاک(بیش از ۲۰ تن در هکتار در سال) را برای حوضههای بالادستی این سدهای بزرگ برقآبی رقم زده است. ماجرای تلخی که سبب میشود سالانه بیش از ۲۰۰ میلیون تن رسوب وارد مخازن این سدها شده و اضافه بر خسارتهای جبرانناپذیر محیط زیستی، با وارد کردن خسارتهای مالی هنگفتی شاهد کاهش عمر سدها و نابودی سرمایهگذاریها در اثر انباشت رسوبات در پشت آنها باشیم.
البته یادمان باشد که خسارتهای محیط زیستی ناشی از این فرسایشها و رسوبات بر حیات رودخانهها، تالابها و زمینهای زراعی؛ تقریبا” ۹ برابر خسارت های وارده بر سدها و ارزش سرمایهگذاری جهت ایجاد حجم مخازن این سدها برآورد شده است. فرسایش خاک سبب کاهش تا ۵۰ درصدی تولید محصول در اراضی کشاورزی شده و این کاهش تولید زمینه و انگیزهی دستاندازیهای بیشتر جوامع محلی به اراضی مرتعی و زیراشکوب جنگلی را مهیا خواهد کرد.
متأسفانه تاکنون روند بودجهدهی برای انجام چنین اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه در بخشهای حفاظت پوشش گیاهی و آب و خاک از جایگاه سزاواری در اولویتهای بودجهریزی ملی برخوردار نبوده و روند تحمیل خسارتهای ناشی از تهنشت رسوب در مخازن اینگونه سدها شتابی بسیار نگران کننده پیدا کرده است. بدون شک یکی از عملیترین راههای تأمین منابع اعتباری برای کنترل و مقابله با تخریبهای انسانی در حوضههای بالادست و ممانعت از مرگ زودرس و کاهش عمر مفید این سدهای مخزنی، اختصاص بخشی از درآمدهای سالانه این سدهای برقآبی به اینگونه فعالیتهای پیشگیرانه در بالادست است.
در همین راستا تهیه لایحه “اختصاص بخشی از درآمدهای حاصل از فروش برق نیروگاهها به منظور کنترل و مقابله با عوامل تخریب در حوضههای بالادست سدهای مخزنی برق آبی” میتواند در شمار مهمترین اولویتها و برنامههای راهبردی بخش آب و خاک و پوشش گیاهی دولت تدبیر و امید برای تقدیم به مجلس شورای اسلامی باشد.
امید است فعالان و متخصصان این حوزه با مطالبه و پیگیری از طریق رسانهها و نشستهای علمیتخصصی، نهادهای متولی در دولت را حمایت کنند تا تهیه این لایحه در ردیف اولویتهای کاری آنان قرار گیرد. یقینا” با تصویب آن لایحه و تأمین منابع اعتباری لازم، بخش اعظمی از اهداف توسعه پایدار در مناطق زاگرسی کشور نیز محقق شده و با کنترل عوامل تخریب از طریق توانمندسازی جوامع محلی و تغییر معیشت، ایجاد تعادل بین وابستگی معیشتی بهرهبرداران و توان تولیدی جنگلها و طبیعت، نقش مخرب انسان و دام – بهعنوان مهمترین عوامل فرسایش و رسوب – کمرنگ شده و با انجام عملیاتهای احیایی و حفاظتی پوشش گیاهی و همچنین اقدامات آبخیزداری، هدف “کنترل رواناب ناشی از بارش در سرشاخهها” و همینطور حفظ آب و خاک و سرمایهگذاریهای عظیم در حوزه سدسازی کشور تحقق خواهد یافت.
برچسب ها:
درآمد سدهای برقآبی,
سدسازی,
کارون بزرگ,
نرخ فرسایش خاک,
نشست رسوبات منتشر شده در دسته مطالب:
آبخوانداری و آبخیزداری,
جنگلهای زاگرس,
خشکسالی,
رودخانه های کشور,
سد سازی,
قانونگذاری,
قوانین منابع طبیعی و محیط زیست,
مهار بیابان زایی
شنبه, ۱۶ شهریور, ۱۳۹۲
هرچند کشور ایران با تجربه ۳۱ مخاطره از تعداد ۴۱ مخاطره شناسایی شده در جهان، ردههای بالایی سیاهه کشورهای پرمخاطره جهان را به خود اختصاص داده و در سال ۲۰۱۰ مقام سومی کشورهای پرمخاطره جهان را کسب کرده است، اما حالا این پدیده فرونشست زمین است که لرزه بر اندامخشک دشتهای حاصلخیز کشور انداخته است. بهرهبرداریهای غیراصولی و بیرویه از منابع آبی زیرزمینی، مهمترین علت بروز اتفاق فرونشست زمین است که با مسدود شدن مجاری نفوذ آب به داخل سفرهها، افت شدید سطح آبهای زیرزمینی را به دنبال داشته و نهایتا با فرونشست زمین، بیابانزایی به دشتهای حاصلخیز وطن سلام میکند!
در همین راستا، یادداشتی نوشتهام که امروز – ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ – در صفحه ۷ روزنامه آرمان منتشر شده است و میتوانید آنرا در اینجا بخوانید:
برچسب ها:
آب های زیرزمینی,
بیابان زایی,
دشت های کشاورزی,
روزنامه آرمان,
فرونشست زمین,
کشاورزی منتشر شده در دسته مطالب:
آب های زیرزمینی,
آبیاری تحت فشار,
آموزش,
خشکسالی,
طبیعت ایران,
مهار بیابان زایی
دوشنبه, ۴ شهریور, ۱۳۹۲
اطلاعات و دادههای پژوهشی و مطالعاتی انجام شده در دشتهای حاصلخیز دیار چهارمحال و بختیاری، حکایت از این حقیقت تلخ دارد که شوربختانه پدیده فرونشست زمین بهعنوان شاخصترین شناسههای آغاز بیابانزایی در سرزمین آبها نیز مشاهده شده است!
منطقه چهارمحال و بختیاری با میانگین بارش حدود ۷۰۰ میلیمتر – که نزدیک به میانگین جهانی است – در شمار یکی از قطبهای اصلی تولید آب در زاگرس مرکزی و کشور قرار داشته و بهعنوان سرچمشههای اصلی رودخانههای پراهمیتی چون زایندهرود و کارون بزرگ، حیات و شادابی دو استان بزرگ اصفهان و خوزستان را مدیون این موهبتهای بیمنت خود ساخته است. بدون شک همین شناسههای کمهمتا هستند که حیرت و نگرانیهای کارشناسان و متخصصان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست را از خبرهای مشاهده نشانههای فرونشست زمین و آغاز پدیده فاجعهبار بیابانزایی در دشتهای حاصلخیزش دو چندان میکند!
کمتر از ۴ دهه است که با افزایش جمعیت، توسعه اراضی کشاورزی و ورود ماشینآلات کشاورزی و وابستگی ۸۰ درصدی به منابع آبهای زیرزمینی و روند نگران کننده افزایش تعداد چاههای مجاز و غیرمجاز کشاورزی در تمامی ۱۱ دشت چهارمحال و بختیاری، سالانه حدود ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب بوسیله ۳۶۰۰ چاه و ۴۸۰ رشته قنات از ذخایر زیرزمینی بیرون کشیده شده و تعادل طبیعی این آبخوانها برهم خورده است. تراکم تا ۵ حلقه چاه در هر کیلومتر مربع از این دشتهای کشاورزی، بهرهبرداریهای بیش ا ز حد ظرفیت مجاز از ذخیره آبخوانها و حذف سالانه بیش از ۲ متر ستون آب شیرین این آبخوانها، اضافهبر ایجاد بحرانهای آبی باعث هجوم آب شور طبقات زیرین و افزایش آسیب پذیری آبخوانها از نظر شیمیایی شده است.
نبود مدیریت مناسب در بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و در زمینههای الگوی کشت و روشهای آبیاری و اصلاح فرهنگ مصرف آب در بخش کشاورزی و گسترش بیرویه و چشمگیر زمینهای کشاورزی که عموما”در اثر تغییر کاربریهای غیرقانونی و فرصتطلبانه مرغزارها و عرصههای مرتعی صورت گرفته است، علت اصلی افزایش برداشتهای مضاعف و بیرویه از منابع آبی زیرزمینی این آبخوانها شده تا جاییکه در برخی از آنها مانند دشت خانمیزرای لردگان صدای پای پدیده دهشتناک بیابانزایی شنیده شود. آبخوان آبرفتی دشت خانمیرزا نمونه منحصربه فردی از دشتهای حاصلخیز چهارمحال و بختیاری است که در گذشته در بخش مرکزی آن یک تالاب طبیعی وجود داشته و بین تغذیه و تخلیه آب آن تعادل طبیعی برقرار بوده است اما با افزایش بهرهبرداری بیرویه از ذخیره آب زیرزمینی بهعنوان تنها منبع تأمین کننده آب مورد نیاز بخش کشاورزی منطقه، روند نابودی و کوچک شدن این تالاب شدت یافته تا جاییکه در حال حاضر مرغزاری تخریب شده و محدود برجای مانده است.
تقریبا” در تمامی دشتهای ۱۱ گانه منطقه؛ در سالهای اخیر چاههای کمعمق در فصول کشت با کمآبی و حتی خشکیدگی مواجه بوده که در برخی موارد مشاجرات محلی و اجتماعی را بهدنبال داشته است. مقایسه آماری منابع آبی این دشتها در سالهای مختلف بیانگر این حقیقت است که به بهانه افزایش تولید محصولات کشاورزی، اضافهبر افزایش غیراصولی حدود ۵ برابری شمار چاههای کشاورزی، تعداد چاههای عمیق نسبت به چاههای کمعمق به علت کاهش شدید سطح آب زیرزمینی و کفشکنیهای مجاز و غیرمجاز جهت دستیابی به آب بیشتر، افزایش چشمگیری یافته است که این امر روند تخلیه غیرمجاز ذخیره این آبخوانها را شتابی نگران کننده و فاجعهبار بخشیده که در سالهای اخیر بهعنوان دشتهای ممنوعه و برخی نیز بحرانی اعلام شدهاند.
باتوجه بهاینکه منابع آبی اکثر دشتها تنها به بارشهای سالانه وابسته است، مدیریت هوشمندانه بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی که منطبق بر برنامههای کارشناسی مدون باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. رهاسازی اراضی ملی تصرفی و کاهش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی، کنترل بهرهبرداری با نصب کنتور، تخریب چاههای غیرمجاز و حتی خاموش کردن برخی از چاههای فعال واقع در حریم یکدیگر در شمار اقدامات کوتاه مدت این مدیریت خردمندانه قرار دارند. یکی از لکنتهای مدیریتی موجود که میتوان از آن بهعنوان خسارت خودخواسته نام برد صدور مجوزهای قانونی حفر چاه و میزان برداشت آب است که بر اساس نیازهای آبی و گاها” فشارهای اجتماعی کشاورزان صادر شده و ناباورانه توجه چندانی به ظرفیتهای آبی آبخوانها نشده است. اجرای طرح هایهای آبخیزداری و تغذیه مصنوعی، اجرای سیستمهای نوین آبیاری، افزایش راندمان آبیاری، اصلاح الگوی کشت و انتخاب گونههای با نیاز آبی کم نیز در شمار کمهزینهترین گزینههای عملیاتی در برنامههای میانمدت و بلندمدت مقابله با پدیده بیابانزایی در دشتهای این دیار دارد.
برخی از بازتابهای این یادداشت در رسانهها:
خبرگزاری مهر، روزنامه تهران امروز، روزنامه جامجم، روزنامه آرمان، خبرگزاری میراث فرهنگی(CHN)، خبرگزاری بولتن، بهار نیوز، سلامتنیوز، خبرگزاری تابناک، پایگاه خبری تحلیلی لکنا، پایگاه خبری قانون، پایگاه خبری تحلیلی نما، شبکه خبری دانشجویان البرز(اسنانیوز)، پایگاه خبریتحلیلی زیستبوم، پارسینیوز، آژانس خبری زاگرس فردا، ممتازنیوز، پایگاه خبری آنلاین ۱۱۰ و …
برچسب ها:
آب ها,
بیابانزایی,
دشت خانمیرزا,
دشتهای کشاورزی,
فرونشست زمین,
کشاورزی منتشر شده در دسته مطالب:
آب های زیرزمینی,
تالاب ها,
خشکسالی,
شخم و شیار,
طبیعت چهار محال و بختیاری,
مهار بیابان زایی
سه شنبه, ۲۸ خرداد, ۱۳۹۲
سرانجام مراسمهای نوزدهمین سالگرد روز جهانی مقابله با بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی در ۲۷ خرداد هم به پایان رسید، اما نگرانیها از عدم توجه جدی به خطرات ناشی از گسترش پدیده فاجعهبار بیابانزایی در بخشهای زیادی از سرزمین ایران کاهش پیدا نکرده و هنوز هم آنگونه که بایسته است مقابله با ریشههای اصلی این پدیده شوم در بین مسئولین کشور جدی گرفته نشده است.
همزمانی این روز جهانی با روزهای پایانی هفته جهادکشاورزی و بیان دیدگاههای متولیان بخش کشاورزی که همگی حکایت از توفیقات بزرگ در بخش کشاورزی کشور دارند گواه این حقیقت تلخ است که شوربختانه همچنان گسترش کمی اراضی زراعی بهبهانه افزایش تولید محصولات کشاورزی چشمانداز مسئولان این بخش بوده و نشانی از تغییر باورها و برنامههای اجرایی در میان دستاندرکاران این بخش پرمصرف آب کشور وجود ندارد. البته گفتنیاست که سخنان جناب محمدیزاده رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور در مراسم گرامیداشت روز جهانی مقابله با بیابانزایی امسال درخور توجه و متفاوت از دیگر مقامات متولی در حوزه آب و مقابله با بیابانزایی کشور است که جای تقدیر دارد.
در همین باره گفتگویی با خانم روستایی داشتهام که میتوانید در خبرگزاری ایسنا آنرا بخوانید:
دوشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۳۹۲
زمان برگزاری آیینهای نوزدهمین سالگرد روز جهانی مقابله با بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی هم رسید، اما بهرغم افزایش ترسها از عقوبتهای خطر بیابانی شدن اغلب دشتهای کشور در میان کارشناسان و متخصصان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست، امسال مراسمهای این روز(۲۷ خرداد – ۱۷ ژوئن) در سراسر کشور تحت تأثیر فضای انتخاباتی قرار گرفت و متأسفانه فرصت آگاهیبخشی و هشداردهی این روز جهانی حتی در میان نهادهای دولتی و مردمی و فعالان این حوزه نیز جدی گرفته نشد!
دریافتهای نگران کننده از اوضاع فاجعهبار افت سطح آبهای زیرزمینی، تخریب شدید پوشش گیاهی و درختی و افزایش روند سدسازی و پروژههای انتقال آب در دیار بختیاری؛ نگارنده و بسیاری از علاقهمندان به طبیعت بام ایران را برآنداشت تا در سال گذشته همزمان با آئینهای بزرگداشت “روز جهانی مقابله با بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی، برای نخستینبار همایشی یک روزه به همت جوانان پرتلاش انجمن محیط زیستی تسنیم و با همکاری و حمایت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان و برخی ادارات و نهادهای مرتبط برگزار کنیم اما متأسفانه امسال برگزاری دومین همایش این روز جهانی در بام ایران نیز به مانند اکثر مناطق کشور در سایه فضای انتخاباتی قرار گرفت.
بدون شک افزایش روند حفر چاههای مجاز و غیرمجاز بخش کشاورزی(بیش از ۳۶۰۰ حلقه چاه) و برداشتهای مضاعف و بیرویه از منابع آبی زیرزمینی(حدود ۶۰۰ میلیون متر مکعب) در سالهای اخیر متهم ردیف اول فاجعه خشکی آب در سراسر کشور بوده که حتی سبب شده است تا مردمان چهارمحال و بختیاری هم ناباورانه نشانههای فرونشست زمین و بیابان زایی را در اغلب دشتهای خشک این دیار مشاهده کنند و اضافه بر افت شدید آبدهی چاهها و چشمههای تأمین کننده آب مورد نیاز بخش کشاورزیشان، در حال حاضر بیش از یکصد روستای دیارشان – با میانگین بارش سالانه ۷۰۰ میلیمتری نزدیک به میانگین جهانی – که به سرزمینآبهای و یکی از مهمترین منابع آبی زاگرس و کشور شهرت داشته، با بحران قحطی آب مواجه شده و آب شرب آنها بوسیله تانکرهای سیار تأمین شود!
البته فراموش نکنیم که چرای بی رویه دام و حضور تقریبا” ۶ برابری دام در مراتع و جنگلها، بوته کنی، تخریب جنگلها از طریق زراعت در زیر اشکوب درختان، قطع درختان برای تأمین سوخت و تولید زغال و همین طور تخریب پوشش گیاهی از طریق اجرای نادرست و غیر اصولی پروژههای عمرانی سبب تشدید روند نابودی پوشش گیاهی، افت شدید سطح منابع آبی زیرزمینی در تمامی دشتهای مهم کشاورزی و کمبود آب و خطر وقوع پدیده فاجعهبار بیابانزایی در منطقه و کشور شده است.
گفتنیاست کنوانسیون جهانی مقابله با بیابانزایی ملل متحد (UNCCD)؛ شعار «نگذارید آیندهمان خشک شود!» را برای روز مقابله با بیابانزایی امسال انتخاب کرده است. یقینا” امسال هدف از برگزاری آیینهای این روز جهانی، آگاهیبخشی و هشداردهی در زمینه خطرات خشکسالی و کمبود آب در مناطق خشک و تلاش مضاعف برای مدیریت هوشمندانه ذخیره آب در زیر زمین و برداشت از این منابع محدود آبی خواهد بود.
سه شنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۳۹۲
با پایانیافتن رأیگیری رقابت بینالمللی جایزهی اجلاس جهانی رسانهها؛ سرانجام وبلاگ مهاربیابانزایی بهعنوان نماینده ایرانیان(فارسی زبانان)، برندهی این جایزه جهانی شد.
وبلاگ مهار بیابانزایی در میان رقبای خود از کشورهای اسپانیا، روسیه، فرانسه، پرتغال، انگلیس، بنگلادش، چین، اوکرائین، عربستان سعودی، ترکیه، اندونزی، آلمان و هند با ۴۶ درصد آرای داده شده در روز ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ برابر با ۷ می ۲۰۱۳ سزاوارانه در بخش رآیگیری آنلاین(عمومی) وبلاگهایی که در این سال به بهترین وجه بهموضوع «آینده رشد − اقتصاد، ارزشها و رسانهها» پرداختهاند، جایگاه نخست را تصاحب کرد.
گفتنیاست که رقبای اسپانیایی و روسی بهترتیب با ۴۰ و ۶ درصد؛ مقامهای دوم و سوم این رقابت جهانی را کسب کردند. برگزیده هیأت داوران در این بخش از رقابتها؛ وبلاگ بنگلادشی بود.
نگارنده نیز به سهم خود این پیروزی ستایشبرانگیز را به محمد درویش عزیز نویسنده وبسایت مهاربیابانزایی و همه دوستانی که بیمنت و تحسینبرانگیز برای کسب این موفقیت بزرگ تلاش کردند؛ صمیمانه تبریک میگویم و ایرانی سرسبز و آباد را آرزو میکنم.
دوشنبه, ۲۹ خرداد, ۱۳۹۱
هنرمند اهل دیار چهارمحال و بختیاری، کریم منزوی عزیز، اثری را به نخستین همایش مهار بیابانزایی در بام ایران هدیه داد که بسیاری از دغدغههای فعالین محیط زیست و منابع طبیعی را در مواجهه با خطرات روزافزون بیابانزایی در استان ما پوشش میدهد.
اینک دبیرخانه همایش تصمیم دارد تا به بهترین تحلیل یا تفسیری که از محتوای پیامهای مستتر در این پوستر شود، جایزهای ناقابل اما ماندگار به رسم ادب تقدیم کند.
پس این گوی و این میدان …
باشد که چنین رویهای سبب شد تا هنرمندان و گرافیستهای ما بیشتر رغبت کنند تا بر شمار آثار محیط زیستیشان بیافزایند.
گفتنی آن که مهلت شرکت در این مسابقه ۱۰ روز تعیین شده است.
چهارشنبه, ۲۴ خرداد, ۱۳۹۱
برداشت های بی رویه از منابع آب های زیرزمینی در سال های اخیر سبب شده است تا مردمان چهار محال و بختیاری هم ناباورانه نشانه های فرونشست زمین و بیابان زایی را در اغلب دشت های این دیار مشاهده کنند. پدیده فاجعه باری که هرگز بدبین ترین مردمان این دیار نمی توانستند تا ۴ دهه پیش تر برای دشت های حاصلخیز چهارمحال و بختیاری تصور کنند.
منطقه چهارمحال و بختیاری در طول تاریخ همواره به عنوان سرزمین آب ها شهرت داشته و با میانگین بارش حدود ۷۰۰ میلی متر، که نزدیک به میانگین جهانی است، به عنوان یکی از مهمترین منابع آبی زاگرس و کشور مطرح بوده است و شک نداشته باشید همین فراوانی آب در منابع آبی زیرزمینی، چشمه های جوشان و رودخانه های خروشان بوده که به یاد همگان می انداخت که بخت با مردمان این دیار یار بوده که آنها را در چنین بهشت مستانهای مأوا داده است.
اما؛ در دهه های اخیر با افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و ورود ماشین آلات کشاورزی در کنار ویژگی های کوهستانی، اقلیمی و پراکنش مکانی نامناسب بارش های منطقه باعث شد تا بیش از ۸۰ درصد از مصارف آب مردمان دیار چهارمحال و بختیاری، وابسته به منابع آب های زیرزمینی شود و روند افزایش تعداد چاه های مجاز و غیرمجاز کشاورزی به شکل نگران کننده ای شدت یافت، به طوری که سالانه در ۱۱ دشت کشاورزی آن، حدود ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب بوسیله ۳۶۰۰ چاه و ۴۸۰ رشته قنات از ذخایر زیرزمینی بیرون کشیده شد.
درست است که مردمان چهارمحال و بختیاری چند برابر میانگین ملی، ریزش های آسمانی را دریافت می کنند اما؛ حدود ۹۰ درصد از این آب های قابل استحصال به صورت روان آب و یا چشمه های بزرگ از طریق سرشاخه های زاینده رود، دز و کارون بزرگ از منطقه خارج شده و حیات و طراوت استان های خوزستان و اصفهان را مدیون همین برکت های آسمانی خود می سازند. این همان حقیقت تلخ داستان است که این سال ها مردمان چهارمحال و بختیاری در حال خرج پس اندازها هستند!
عدم برنامه ریزی و نبود مدیریت مناسب و درخور سال های گذشته برای بهره برداری از آب های سطحی و همچنین افزایش نیازها و گسترش چشمگیر زمین های کشاورزی، علت اصلی افزایش برداشت های مضاعف و بی رویه از منابع آبی زیرزمینی این منطقه شد. این برداشت های بی رویه و غیراصولی تا جائی ادامه پیدا کرد که دیگر میزان تغذیه آبخوان ها و منابع زیرزمینی از طریق نفوذ نزولات جوی، جوابگوی آن برداشت ها نبوده و هر ساله سطح آب های زیرزمینی با افت شدیدتری مواجه و نهایتا”دشت های خشک منطقه با خطر جدی فرونشست زمین مواجه گردیدند.
البته فراموش نکنیم که چرای بی رویه دام و حضور تقریبا” ۶ برابر دام در مراتع، بوته کنی، شخم و شیار و تبدیل مراتع به دیم زارهای کم بازده، تخریب جنگل ها از طریق زراعت در زیر اشکوب درختان، قطع درختان برای تأمین سوخت و تولید زغال و همین طور تخریب پوشش گیاهی از طریق اجرای نادرست و غیر اصولی پروژه های عمرانی سبب تشدید روند نابودی پوشش گیاهی، منابع آبی زیرزمینی و شنیده شدن ناغوس دهشت آور پدیده بیابان زائی در منطقه شده است. در حال حاضر تمامی ۱۱ آبخوان بزرگ (دشت) در چهارمحال و بختیاری با افت شدید سطح آب زیر زمینی و کسری سالانه حدود ۱۸۰ میلیون مترمکعبی مواجه و ۴ آبخوان پر اهمیت بروجن، سفیددشت، جوانمردی و شهرکرد ممنوعه بحرانی اعلام شده اند.
گفتنی است؛ چنین دریافتهایی بود که بسیاری از علاقهمندان به طبیعت بام ایران را نگران تداوم روند کنونی تخریب خاک منطقه کرده و از این رو؛ امسال همزمان با آئین های بزرگداشت “روز جهانی مقابله با بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی” – (۱۷ ژوئن)؛ برای نخستین بار همایشی یک روزه به همت جوانان پرتلاش انجمن زیست محیطی تسنیم و با همکاری و حمایت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان و برخی ادارات و نهادهای مرتبط، در تاریخ ۲۸ خردادماه، ساعت ۹ تا ۱۲ ظهر در محل فرهنگ سرای شهر بروجن برگزار خواهد شد.
در این همایش یک روزه متخصصین و اساتید حوزه بیابان و منابع طبیعی کشور – آقای مهندس محمد درویش پژوهشگر برجسته بخش بیابان مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، آقای دکتر عطاءاله ابراهیمی مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان و آقای دکتر حسین صمدی رییس مرکز منابع آب دانشگاه شهرکرد – به روند نگران کننده تخریب پوشش گیاهی، فرسایش خاک، افت سطح آب های زیر زمینی، فرو نشست زمین و خطر وقوع پدیده فاجعه بار بیابان زایی در بام ایران خواهند پرداخت.
برچسب ها:
اداره کل منابع طبیعی,
انجمن تسنیم,
بام ایران,
بیابان زایی,
همایش منتشر شده در دسته مطالب:
آب های زیرزمینی,
آبخوانداری و آبخیزداری,
طبیعت چهار محال و بختیاری,
فعالان محیط زیست,
مناسبت ها,
مهار بیابان زایی,
همایش ها
سه شنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۳۹۱
تشدید روند نابودی منابع آبی کشور در سال های اخیر سبب شده است که اغلب دشت های کشور یکی از پرمخاطره ترین و خسارت زاترین پدیده های زیست محیطی شناسائی شده را تجربه کرده و خطر ویرانگر فرونشست زمین را در چند قدمی خود مشاهده کنند. هر چند کشور ایران با تجربه ۳۱ مخاطره از تعداد ۴۱ مخاطره شناسائی شده در جهان، رده های بالائی سیاهه کشورهای پرمخاطره جهان را به خود اختصاص داده و در سال ۲۰۱۰ مقام سومی کشوره های پرمخاطره جهان را کسب کرده است اما؛ این پدیده فرونشست زمین است که لرزه بر اندام خشک دشت های حاصلخیز کشور انداخته است.
بهره برداری های غیراصولی و بی رویه از منابع آبی زیرزمینی مهمترین علت بروز فاجعه فرونشست زمین است که با مسدود شدن مجاری نفوذ آب به داخل سفره ها، افت شدید سطح آب های زیرزمینی را به دنبال داشته و نهایتا” با فرونشست زمین، بیابان زائی و نابودی حیات اتفاق می افتد. البته فرو نشست زمین اضافه بر خسارت های غیرقابل جبران زیست محیطی، زمینه ساز ناپایداری سازه ها و بناها شده و می تواند نرخ خسارت های مالی و جانی پدیده هایی مثل زلزله را به طرز وحشتناکی افزایش دهد.
هرچند منطقه چهارمحال و بختیاری با میانگین بارش حدود ۷۰۰ میلی متر – که نزدیک به میانگین جهانی است – همواره به عنوان یکی از مهمترین منابع آبی زاگرس و کشور مطرح بوده است اما؛ ویژگی هایی مانند وضعیت کوهستانی، اقلیمی و پراکنش مکانی نامناسب بارش هایش باعث شده است تا حدود ۹۰ درصد از این آب قابل استحصال به صورت روان آب و یا چشمه های بزرگ از طریق سرشاخه های زاینده رود، دز و کارون بزرگ از استان خارج و بیش از ۸۰ درصد از مصارف آب مردمان آن دیار، وابسته به منابع آب های زیرزمینی اش شود، به طوری که سالانه در ۱۵ دشت کشاورزی اش، حدود ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب بوسیله ۳۶۰۰ چاه و ۴۸۰ رشته قنات از ذخایر زیرزمینی بیرون کشیده می شود. بنابراین حقیقت داستان این است که مردم چهارمحال و بختیاری در حال خرج پس اندازها هستند!
آسیب پذیری دیار چهارمحال و بختیاری در خشکسالی ها و کاهش تا ۵۰ درصدی میزان بارندگی و دستکاری های غیر اصولی در طبیعت و تخریب پوشش گیاهی را نیز بایستی به شناسه های بوم شناختی منحصر به فرد این منطقه اضافه کرد.
عدم برنامه ریزی و مدیریت مناسب و درخور سال های گذشته برای بهره برداری از آب های سطحی و همچنین اصرار بر توسعه کمی بخش کشاورزی در چهارمحال و بختیاری نیز به مانند بسیاری از مناطق کشور، سبب افزایش برداشت های مضاعف و بی رویه از منابع آبی زیرزمینی این منطقه شد. این برداشت های بی رویه و غیراصولی تا جائی ادامه پیدا کرد که دیگر میزان تغذیه آبخوان ها از طریق نفوذ نزولات جوی، جوابگوی آن برداشت ها نبوده و هر ساله سطح آب های زیرزمینی با افت شدیدتری مواجه و نهایتا”دشت های منطقه با خطر جدی فرونشست زمین مواجه گردیدند.
در حال حاضر تمامی ۱۱ آبخوان بزرگ (دشت) در چهارمحال و بختیاری با افت شدید سطح آب زیر زمینی و کسری سالانه حدود ۱۸۰ میلیون مترمکعبی مواجه و ۴ آبخوان پر اهمیت بروجن، سفیددشت، جوانمردی و شهرکرد ممنوعه بحرانی اعلام شده اند.