بایگانی “طبیعت چهار محال و بختیاری”

آغاز نگرانی‌ها بابت زخم‌های سقزگیری در بنه‌زارهای زاگرس

دوشنبه, ۱۰ تیر, ۱۳۹۲

     با آغاز فصل تابستان و فرا رسیدن زمان سقزگیری از درختان بنه در جنگل‌های زاگرس؛ نگرانی‌های کارشناسان و فعالان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور بابت بهره‌برداری‌های غیرمجاز و یا صدور ناباورانه برخی مجوزها در استان‌های زاگرس شمالی نیز شروع می‌شود.

     بدون شک اغلب کارشناسان و دست‌اندرکاران منابع طبیعی کشور بر این باورند که خشکسالی‌های پی‌درپی به‌همراه تهدیدهای انسانی شامل زراعت دیم در زیراشکوب درختان، حضور دام و قطع سرشاخه‌ها، تأمین سوخت هیزمی، حمله آفات و بیماری‌های جنگلی و اجرای غیر اصولی برخی پروژه‌های عمرانی و سدسازی‌های سال‌های اخیر؛ آستانه تحمل جنگل‌های زاگرس را به‌شدت پایین آورده و دیگر طاقت زخم‌های ناشی از سقزگیری ندارند!

     در همین زمینه گفتگویی با خانم کتایون ملکی خبرنگار روزنامه کسب‌و‌کار داشته‌ام که می‌توانید آن‌را در پایگاه خبری این روزنامه بخوانید:

.سقزگیری

هر هکتار جنگل سالانه ۲ هزار تومان اعتبار می‌گیرد!

یکشنبه, ۹ تیر, ۱۳۹۲

     عدم ارزش‌گذاری اقتصادی جنگل‌ها و منابع طبیعی کشور که به سزاواری در قانون برنامه چهارم توسعه هم دولت مکلف به انجام آن شده بود، سبب شده است که در سال‌های اخیر روند تخریب این منابع به بهانه توسعه شدت نگران کننده‌ای پیدا کند!

     در همین زمینه گفتگویی با خانم ملکی خبرنگار روزنامه کسب‌و‌کار داشته‌ام که می‌توانید آن‌را در پایگاه خبری این روزنامه بخوانید:

کسب و کار

برای پاسداشت روز زمین؛ چه‌کارهایی کرده‌اند؟

سه شنبه, ۳ اردیبهشت, ۱۳۹۲

انجمن تسنیم

     انجمن محیط زیستی تسنیم به‌رغم عمر کوتاه یک‌ساله‌اش، با همت اعضای پرتلاش‌اش توانسته است در سال ۱۳۹۱ برنامه‌های مؤثر و قابل‌تحسینی را برای پاسداری از سلامت سرزمین بام ایران به‌اجرا درآورد و در شمار مؤثرترین‌ها و پرکارترین نهادهای مردمی در حوزه طبیعت و محیط زیست قرار گیرد.

     انجمن تسنیم در پاسداشت روز جهانی زمین و هفته زمین پاک؛ با این باور که تلاش برای هم‌افزایی و تعامل بیشتر نهادهای مردمی و دولتی با تمامی فعالان و دلسوزان این آب و خاک بهترین راه گرامیداشت روز زمین است، فعالیت‌های یک‌سال گذشته‌اش را بر روی تانمای خود بازانتشار کرده است که می‌توانید در این نشانی آن‌را بخوانید.  

     نگارنده به سهم خود تلاش‌های ارزنده این پاسداران بی‌ادعای زمین در انجمن تسنیم را ارج نهاده و در آستانه آغاز به‌کار سال جدید، برای آنان بهترین‌ها را آرزو دارم.

ایل‌راه دزپارت در سد کارون ۴ غرق شده است!

سه شنبه, ۲۷ فروردین, ۱۳۹۲

سد کارون 4 و ایل‌راه دزپارت!

     جاده تاریخی دزپارت که به پنهان‌ترین جاده کوه‌های ایران نیز معروف است، پیشینه‌اش به دوره‌ی هخامنشی برمی‌گردد که منطقه خوزستان در جنوب کشور را به فلات مرکزی متصل می‌کرده و از دیرباز مورد استفاده کاروانیان کوچنده قرار می‌گرفته است. دزپارت که به‌نام جاده ابریشم کوچک نیز شهرت دارد، در حال حاضر در سخت‌گذرترین تنگه‌ها و دره‌های رشته کوه‌های زاگرس در شمار ایل‌راه‌های اصلی کوچ عشایر دیار بختیاری قرار داشته است.

     ایل‌راه دزپارت در استان چهارمحال و بختیاری از طریق پل مروارید از رودخانه پرآب بازفت در منطقه اردل عبور می‌کرده که در سال ۸۹ با آبگیری سد کارون ۴ به زیر آب رفته و دومین مسیر کوچ عشایر در این منطقه مسدود شد و بخش زیادی از جامعه عشایری منطقه را با مشکلات و نگرانی‌های جدی مواجه کرده است.

     اخیرا”مدیرکل امور عشایر چهارمحال و بختیاری با ابراز نگرانی از عدم همکاری وزارت نیرو در جبران خسارت‌های ناشی از احداث سد کارون ۴ و عدم انجام تعهدات آن دستگاه برای احداث پل جایگزین عبور عشایر، به نادیده گرفته شدن حقوق عشایر و پیگیری‌های وزارت جهادکشاورزی برای ایجاد یک کنارگذر بر روی پل در حال ساخت عبور خودروها تأکید کرد.

     با آبگیری سد کارون ۴ و زیر آب رفتن تنها پل این ایل‌راه، دام عشایر از طریق چند دستگاه لنج از دریاچه سد عبور داده می‌شوند و ترافیک ایجاد شده، هر ساله در اردیبهشت‌ماه تنش‌ها و نزاع‌های زیادی را در بین طوایف مختلف عشایری منطقه بوجود می‌آورد. متأسفانه این مشکلات روند تمایل عشایر به کوچ ماشینی را شتاب بخشیده که چرای زودرس نیز یکی از پی‌آمدهای خسارت‌بار این برهم خوردن نظام ایلی و کوچ عشایر است.

     البته در گذشته استاندار چهارمحال و بختیاری نیز از اتفاقات ناگوار و خسارات ناشی از عملی نشدن تعهدات مسئولان وزارت نیرو در منطقه که مشکلات و نگرانی‌های زیادی را برای مردم بوجود آورده ابراز نگرانی کرده و اعلام داشته بود که به‌رغم پیگیری‌های متعدد مسئولان و مردم منطقه، هنوز به مطالبات عادی مردم نیز در زمینه تخریب زیرساخت‌های رفاهی و معیشتی؛ مثل قطع شدن جاده‌های دسترسی و دادن حق‌آبه در روستای بارز از توابع لردگان با احداث سد کارون ۳، خشک شدن چشمه مروارید و عدم تملک زمین های مردم در اثر احداث تونل سوم کوهرنگ و یا قطع شدن جاده قدیم خوزستان و ایل‌راه‌ها در آبگیری کارون ۴ پاسخ داده نشده و همچنین اقدام قابل‌توجه‌ای در راستای جبران خسارت در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست از سوی وزارت نیرو صورت نگرفته است.

خطری در کمین دشت لاله‌های واژگون کوهرنگ

یکشنبه, ۱۸ فروردین, ۱۳۹۲

ورود خودرو به دشت لاله‌های واژگون کوهرنگ

     دشت ۷۰۰ هکتاری لاله‌های واژگون در کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری؛ یکی از معروف‌ترین رویشگاه‌های این گل‌های سرنگون در کشور است که عموما” در اواخر فروردین و اردیبهشت‌ماه با ایجاد مناظر زیبا و سحرانگیز بهاری، میزبان هزاران گردشگر از اهالی منطقه و استان‌های هم‌جوار می‌شود.

     در گذشته به‌لحاظ کارکرد مرتعی که برای این منطقه تعریف شده بود، تمامی برنامه‌های مدیریتی پیش‌بینی شده بر بنیاد تولید علوفه و استفاده دام از منطقه بوده و مباحث گردشگری جایگاه چندانی در برنامه‌ریزی‌های منطقه نداشته است. اما در سال‌های اخیر به‌لحاظ کارکرد جدیدی که برای این منطقه تعریف شد و در شمار مهمترین ظرفیت‌های گردشگری طبیعی استان قرار گرفت، در حال حاضر در اردیبهشت‌ماه روزانه پذیرای تا حدود ۲۰ هزار گردشگر از مناطق مختلف کشور می‌شود ولیکن شوربختانه آماده نکردن زیرساخت‌های لازم برای این بارگذاری و انفعال دستگاه‌های متولی مانند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، منابع طبیعی، حفاظت محیط‌زیست و فرمانداری منطقه ؛ سبب شده است که هر ساله روند کاهش شادابی، تجدید حیات طبیعی و تراکم لاله‌ها شدت یابد.

     نبود مدیریت منسجم و کمبود امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری به‌‍‌همراه عدم توجه سزاوار به مباحث آموزشی و فرهنگ طبیعت‌گردی سبب شد تا روند چیده شدن گل‌ها به همراه سایر گیاهان دارویی‌خوراکی و خارج کردن غده و پیاز آن‌‌ها از داخل خاک توسط برخی از بازدیدکنندگان ناآگاه، به‌طرز نگران کننده‌ای شتاب گرفته و به‌عنوان یک عامل انسانی بیشترین نقش تخریبی را به‌خود اختصاص دهد. بدون‌شک ورود خودرو به دشت که حتی در تعطیلات پایان هفته به حدود ۵ هزار خودرو در روز هم می‌رسد و توقف‌های طولانی مدت، اضافه‌بر اینکه میزان آسیب رسانی و تخریب لاله‌ها را افزایش می‌دهد، باعث آلودگی دیداری منطقه و کاهش جذابیت‌های دیداری این جاذبه گردشگری کم‌همتا می‌شود.

ترددهای غیرضروری در دشت

     به‌هرحال به‌نظر می‌رسد راهکار کوتاه‌مدت مهار و مقابله با خطرات نابودی این دشت ارزشمند و کم‌همتا، همکاری مسئولانه تمامی نهادهای متولی مانند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، منابع طبیعی، حفاظت محیط‌زیست، فرمانداری و نیروی انتظامی منطقه در ممانعت جدی از ورود خودرو به دشت و ساماندهی گردشگران و در درازمدت انجام مطالعه، برنامه‌ریزی و تأسیس زیر ساخت‌های لازم با بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بخش خصوصی و جوامع محلی منطقه باشد.

     اضافه بر این اقدامات کوتاه‌مدت و درازمدت؛ راهکار تولید و تکثیر پیازهای لاله‌های واژگون توسط بخش خصوصی و فروش این پیازها با قیمت مناسب در ورودی دشت می‌تواند در کاهش کندن لاله‌ها و خارج‌کردن پیاز آن‌ها از خاک بسیار مؤثر باشد.

می‌توانید مصاحبه نگارنده با خبرگزاری مهر را نیز در اینجا بخوانید.

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت دوم)

دوشنبه, ۵ فروردین, ۱۳۹۲

     دوست ارجمندمان رحیم علیمحمدی پژوهش‌گر برجسته مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در دومین یادداشتی که با عنوان تونل گلاب(قسمت دوم) برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، ماجرای برداشت آب در چهارمحال و بختیاری و انتقال آب به فلات مرکزی را از نگاه قوانین و مقررات ملی و بین‌المللی مورد نقد کارشناسی قرار داده که در ادامه نخسین یادداشت منتشره، در زیر مشروح آن به اشتراک گذاشته شده است:

تونل گلاب(قسمت دوم)

رحیم علیمحمدی

دوم فروردین ماه روز جهانی آب گرامی‌باد.

     مجمع عمومی سازمان ملل دهه ۲۰۱۵ – ۲۰۰۵  با شعار “آب برای زندگی” ، سال ۲۰۱۳ را به عنوان سال بین المللی “همکاری در عرصه آب” اعلام نموده و یونسکو نیز دوم فروردین ماه را به عنوان روز جهانی آب با شعار “آب در هر مکان برای همگان با همکاری های بین المللی” نام گذاری نموده است.

     یکی از دلایل اصلی این که دوم فروردین ماه به عنوان روز جهانی آب نامیده شده آن است که همه مسئولین و دست اندرکاران آب، اهمیت آب و نقش آن رادر حیات و توسعه جوامع درک نموده و به این مهم دست یافته اند که باید در نحوه استفاده از آن نهایت دقت، صرفه جویی و افزایش بهره وری مبذول گردد و همۀ مردم ضمن رعایت نکات فوق به کودکان خود از خردسالی این نکات و حساسیت های مربوط به آب را بیاموزند. دین مبین اسلام نیزبه اندازه کافی راجع به آب، قوانین و دستورات خاصی را توصیه نموده است ، اما این که چرا ما مردم به آنها عمل نمی کنیم یا آن قوانین را تفسیر به رای نموده و بهره برداری می نماییم جای بحث دارد.

 مروری بر قوانین و مقررات ملی و بین المللی:

قوانین و معیارهای سازمان بین المللی یونسکو برای طرحهای انتقال آب بین حوضه ای:

۱- حوضه مبدا نباید با کمبود جدی آب مواجه شود.

۲- کیفیت زیست محیطی در حوضه‌های مبدا و مقصد مورد تهدید و تخریب قرار نگیرند.

۳- اجرای طرح نباید باعث بروز اختلالات اساسی اجتماعی و فرهنگی شود. 

۴- منافع خالص ناشی از اجرای طرح عادلانه بین حوضه ها تقسیم گردد.

قوانین داخلی در خصوص انتقال آب بین حوضه ای:

۱- اصل ۴۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران “آب های دریاها ، زه آب های جاری در رودها و انهار طبیعی و دره ها و هر مسیر طبیعی دیگر اعم از سطحی و زیر زمینی و سیلاب ها و فاضلاب ها و زه آبها و دریاچه ها و مرداب ها و برکه های طبیعی و چشمه سارها و آب های معدنی و منابع آب های زیرزمینی از مشترکات بوده و در اختیار حکومت اسلامی است و طبق مصالح عامه از آنها بهره برداری می شود. مسئولیت حفظ و اجازه و نظارت بر بهره برداری از آنها به دولت محول می شود”.

۲- قانون اجازه الحاق آب کوهرنگ به زاینده رود مصوب ۷/۱/۱۳۰۱، “تأمین مسائل مالی طرح از طریق استقراض محلی از اهالی و در صورتی که خسارتی بابت اجرای طرح وارد شود می بایست جبران گردد).

۳- قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴، قطع عمد آب دیگران جرم تلقی می گردد”.

۴- مصوبه هیئت وزیران در تاریخ ۲۷/۷/۱۳۸۲ در رابطه با طرح های انتقال آب، “با توجه به نقش آب در توسعه ملی و ارزش افزوده اقتصادی آن در بازارهای منطقه با لحاظ منافع ملی و بر اساس طرح جامع آب کشور مبادله آب با رعایت توجیهات فنی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی در برنامه های توسعه لحاظ گردد”.

۵-در بند۵ ماده ۱۷ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصریح شده” طرح های انتقال آب بین حوضه ای باید از دیدگاه توسعه پایدار، با رعایت حقوق ذینفعان و برای تامین نیازهای مختلف مصرف، مشروط به توجیه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و منافع ملی مورد نطر قرار گیرد“.

آیا براستی این همه قوانین و دستورات برای چه وضع شده است، چرا دید ما نسبت به قوانین تک بعدی است؟!

لذا با توجه به مسائل مترتب بر تونل انتقال آب گلاب، علت احداث تونل گلاب چیست؟

۱- به منظور انتقال آب به کاشان، آران و بیدگل

آب مورد نیاز درطرح انتقال آب به کاشان، برای سال های آینده معادل ۱٫۷ متر مکعب می باشد در صورتی که تونل گلاب در شرایط عادی ۲۲٫۵ مترمکعب و در حالت ماکزیمم بیش از ۳۰ مترمکعب در ثانیه آب را از رودخانه زاینده رود (حجت آباد) به سمت رضوانشهر منحرف نموده و انتقال میدهد. به علاوه، طرح انتقال آب به کاشان چند سالی است که با استفاده از سیستم پمپاژ تیران- کرون بهره برداری می گردد. در شرایط جدید، استفاده از تونل گلاب به دلیل قرار گرفتن تونل در منطقه گلاب در کد ارتفاعی حدود ۲۸۰- (تونل در منطقه گلاب حدود ۲۸۰ متر زیر سطح زمین است) نیاز به صرف انرژی و هزینه های بیشتری (هزینه های ثابت و جاری) می باشد. حفر تونل گلاب تنها سودی که برای مردم مصرف کننده آب در کاشان، آران و بید گل دارد افزایش چشمگیر هزینه ها و قیمت تمام شده آب است.

۲- برداشت آب در استان چهارمحال و بختیاری

رودخانه زاینده رود به دلیل تشکیلات خاص زمین شناسی، شرایط توپوگرافی منطقه و مورفولوژی خاص رودخانه در استان چهارمحال و بختیاری باعث زهکشی کل اراضی در استان می گردد و این موضوع عاملی در جهت افزایش دبی رودخانه است. رودخانه بر اساس تقسیمات جغرافیایی کشور، از سرآب رودخانه ، ارتفاعات زردکوه بختیاری، منطقه کوهرنگ تا نزدیکی قلعه شاهرخ در استان چهارمحال و بختیاری است و از آن به بعد تا حجت آباد وارد منطقه جغرافیایی استان اصفهان می گردد (سد، مخزن سد زاینده رود و سد تنظیمی زاینده رود)، از پایین دست حجت آباد تا حدود چم نار، رودخانه مجدداً وارد استان چهارمحال و بختیاری و سپس وارد استان اصفهان می شود. ورودی تونل گلاب و ایستگاه هیدرومتری در محل سد تنظیمی زاینده رود، مرز ورودی به استان استان چهارمحال و بختیاری بوده و ایستگاه آب سنجی دیگری در نزدیکی پل زمانخان قرار دارد و بیشترین برداشت ها در حدفاصل این دو ایستگاه هیدرومتری قرار دارند. بر اساس آمار شرکت آب منطقه ای حجم سالیانه آب ورودی به استان با حجم جریانات خروجی برابر و در سال های پر آبی بیشتر می باشد. این در حالی است که کشاورزان حاشیه رودخانه از قدیم حق آبه داشته اند و تعدادی بهره بردار نیز حق آبه از وزارت نیرو همانند: کارخانجات، صنایع بزرگ، کشت و صنعت های جدید کشاورزی، شهر ها و روستاهای جدید، در استان اصفهان و یزد خریداری نموده اند. و در طومار شیخ بهایی به صراحت ذکر شده است که سرآب رودخانه حق برداشت آب را دارند و از قانون تقسیمات آب مبرا هستند.

۳- آلودگی رودخانه

     تا بحال گزارشی دال بر آلودگی رودخانه توسط محققین در حد فاصل بالا دست پل کله گزارش نشده است. تنها در سال ۱۳۸۷ به دلیل برخورد یک دستگاه بلدوزر متعلق به اداره راه و ترابری استان چهارمحال و بختیاری به منظور تعریض جاده با لوله خط انتقال نفت به پالایشگاه اصفهان باعث آلودگی مقطعی گردید که این قضیه تنها یک حادثه بوده است. اما مطالعات تونل گلاب در سال ۱۳۷۳ و عملیات اجرایی آن در سال ۱۳۸۴ شروع گردید.

      با توجه به قوانین مذکور و واقعیت های میدانی، تونل انتقال آب گلاب یک کار غیر کارشناسی و سیاسی است و چنانچه جریان رودخانه زاینده رود منحرف گردد ،  نتیجه آن خشک شدن رودخانه در حدفاصل حجت آباد تا باغ بهادران بوده و اتفاقات زیر قابل پیش بینی خواهد بود.

الف- جمعیتی برابر ۴۳۵۰۰ نفر که در حال حاضر شاغل و دارای مسکن، مدرسه و امکانات رفاهی نسبی (ساکنین قراقوش، گرمدره، مارکده، یاسه چای، هوره، سوادجان، دشتی، چم کاکا، چم عالی، چم جنگل، ایلبگی، چم خلیفه، چلوان، چم زین،شوراب صغیر، شوراب کبیر، محمد آباد، صادق آباد، سامان، کاهکش، چم خرم، چم نار، قسمتس از شهر بن   در استان چهارمحال و بختیاری و تعدادی روستا و شهر در استان اصفهان)هستند به کجا مهاجرت اجباری خواهندنمود؟ شهر اصفهان و یا دیگر شهرها، مسئله اشتغال مجدد، سرپناه و امکانات رفاهی مورد نیاز آنهاچه خواهد شد؟

ب- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود باعث ایجاد محیطی تفرجگاهی برای بیشتر مردم خصوصاً ساکنین استان اصفهان شده است که معمولاً در طول ایام سال خصوصاً فصول بهار، تابستان و اوایل پاییز مورد استفاده قرار می گیرد که این خود باعث آرامش و تسکین اعصاب مردم استان اصفهان می گردد.

ج- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه و تپه ماهورهای اطراف رودخانه، ضمن ایجاد فضای سبز، لطافت هوا و تولید اکسیژن، تولید هوای پاک و حرکت این توده هوا با توجه به جهت وزش بادهای غالب منطقه به سمت شهر بزرگ اصفهان، باعث پاکی و لطافت هوای شهر می گردد. باغات حاشیه رودخانه چنانچه حتی یک ماه با خشکی رودخانه مواجه شوند برای همیشه از بین خواهند رفت.

د- رودخانه ها با توجه به وضعیت توپوگرافی، شیب کف، مورفولوژی خاص و میزان دبی جریان یافته در رودخانه دارای خودپالایی و تصفیه خودکار آب می باشند. با انحراف آب رودخانه این ویژگی از بین خواهد رفت و در بستر رودخانه جریانی متعفن وجود خواهد داشت که باعث آلودگی محیط زیست و از بین رفتن آبزیان و محیط با طراوت اطراف خواهد شد.

ه – بیش از ۹۳ درصد آب رودخانه زاینده رود از استان چهارمحال و بختیاری تامین می گردد، در قوانین و مقررات ملی و بین المللی اشاره شده که حق تقدم برداشت و مصرف آب غیر از شرب با سرآب رودخانه می باشد. حال اگر ما تابع قانون هستیم چه لزومی دارد که آب رودخانه منحرف گردد. اگر خشکسالی است که چنین است چه لزومی به کشت برنج و احداث کارخانجات صنعتی در استان اصفهان می باشد؟

و- یکی دیگر از قوانین ملی و بین المللی صرفه جویی مصرف آب در حوضه مقصد است. آیادر استان اصفهان در بخش کشاورزی الگوی کشت یهینه رعایت می گردد (کشت برنج حذف شده است)؟ چمنزارهای وسیع با مصرف آب زیاد حذف شده اند؟ چرا در بخش شرب مصرف سرانه آب بجای ۱۷۰ لیتر در روز ۳۰۰ لیتر منظور شده است؟ در بخش صنایع، مگر صنایع نیازمند آب بر حسب قانون نباید در مناطق پر آب ساخته شوند؟ چرا تمام کارخانجات صنعتی تنها در اصفهان می بایست احداث گردند؟ اینها با کدامین قوانین ملی و بین المللی سازگاری دارند؟در اصفهان با مصرفی معادل شش میلیون مترمکعب در سال چنانچه ۱۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی گردد با منظور نمودن راندمانهای انتقال و توزیع آب معادل میانگین آورد جریان سد زاینده رود صرفه جویی خواهد شد.

     به نظر می رسد چنانچه بدون در نظر گرفتن مسائل ناسیونالیستی، سیاسی، منافع گروهی و با دیدی ژرف، آینده نگری و چند بعدی مدیریت صحیحی بر رودخانه زاینده رود اعمال گردد، می توان بدون خشک شدن و انحراف رودخانه به استفاده پایدار از رودخانه  دست یافت به گونه ای که در سراسر رودخانه زاینده رود صدا و نغمه جریان آب به گوش برسد.

ششمین روز هفته منابع طبیعی با جوامع محلی حوضه آبخیز الگویی

چهارشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۳۹۱

     به‌بهانه پاس‌داشت ششمین روز هفته منابع طبیعی سال ۱۳۹۱ که در روزشمار این هفته با عنوان «منابع طبیعی و مدیریت جامع حوضه‌های آبخیز» نام‌گذاری شده بود، در روز یک‌شنبه ۲۰ اسفند‌ماه میزبان اهالی روستاهای منطقه دوراهان شهرستان بروجن بودیم. در این برنامه مشارکتی که به همت انجمن محیط‌زیستی تسنیم بروجن و همکاری ادارات منابع طبیعی و آموزش و پرورش منطقه گندمان برگزار شد، بیش از ۱۵۰ نفر از دانش‌آموزان، اهالی و مسئولان محلی و دوستداران طبیعت حضور داشتند.

سالن مجتمع مدارس منطقه دوراهان

     حضور در جمع جوامع و بهره‌برداران محلی و آموزش هم‌زمان کودکان و اولیای آنان در یک فضای صمیمانه، از جمله ویژگی‌های قابل‌توجه این برنامه آموزشی بوده که می‌تواند با هم‌پوشانی‌های فرهنگی‌ترویجی در میان اعضای خانواده‌های روستایی، زمینه‌ساز مشارکت بهتر خانواده‌ها در برنامه‌های مدیریتی منابع طبیعی باشد.

    علت انتخاب دوراهان برای برگزاری این برنامه، تعیین و معرفی منطقه دوراهان به‌عنوان «حوضه آبخیز الگویی» از سوی منابع طبیعی استان بود، منطقه‌ای که قرار است با مشارکت جوامع محلی و نهادهای مرتبط دولتی و غیردولتی متولی در حوزه‌های فرهنگی و اشتغال‌زایی، با هدایت و راهبری اداره منابع طبیعی به‌صورت پایلوت برنامه‌های مدیریت جامع منابع طبیعی در این حوضه آبخیز الگویی اجرا شود تا با دست‌یابی به یک الگوی مدیریتی موفق، شاهد گسترش این الگو در سایر حوضه‌های آبخیز مشابه استان باشیم.

نگارنده

     اجرای «طرح همیاران طبیعت» یکی از طرح‌های در دست اقدام منابع طبیعی استان بوده که با اعطای کارت‌های همیار طبیعت(ویژه مروجین دانش‌آموزی) در این برنامه و قرائت «تعهدنامه همیاران طبیعت» توسط دانش‌آموزان، به‌صورت نمادین اجرای این طرح در استان آغاز گردید و دانش‌آموزان منطقه در کنار خانواده‌های‌شان با وظایف و مأموریت‌های خود در زمینه همکاری با مأموران منابع طبیعی آشنا شدند.مراسم اعطای کارت‌های همیاران طبیعت

     آموزش عملی نحوه کاشت نهال، آبیاری و مراقبت از نهال‌های کاشته شده از دیگر برنامه‌های این روز بود که به‌همراه تهیه کارت شناسنامه درخت برای تمامی نهال‌های کاشته شده به‌نام دانش‌آموزان، به‌شایستگی مورد توجه دست‌اندرکاران و شرکت کنندگان در این برنامه قرار گرفت. مشارکت جدی دانش‌آموزان و اولیای آنان در موضوعات آموزشی ارائه شده، از نقاط برجسته این برنامه بود که در پایان با همکاری مسئولانه و صمیمانه مربیان گرامی مدارس منطقه، مسابقه‌ای در میان آنان برگزار شد و به تعدادی از دانش‌آموزان و اولیای آنان جوایزی اهداء شد.

     حضور بخشدار و رییس اداره آموزش و پرورش منطقه گندمان به همراه تعدای از همکاران و دست‌اندرکاران منابع طبیعی منطقه گواه توجه درخور آنان به مباحث فرهنگی‌ترویجی منابع طبیعی بوده که در جای‌خود قابل‌تحسین است.

مشارکت قابل‌تحسین مسئولان و جوامع محلی

بیانیه انجمن‌های محیط‌زیستی استان چهارمحال و بختیاری به مناسبت ثبت ملی دو مورد میراث شکار در فرهنگ بختیاری

شنبه, ۱۲ اسفند, ۱۳۹۱

     به‌دنبال انتشار خبرهای دو مورد ثبت ملی میراث شکار پرندگان و وحوش، تحت دو عنوان «میراث معنوی شکار» و «شکار کبک در فرهنگ بختیاری» در فهرست آثار ملی کشور، انجمن‌های محیط‌زیستی استان چهار‌محال و بختیاری در اقدامی مسئولانه و تحسین‌برانگیز با انتشار بیانه‌ای، این اقدام نابخردانه و طبیعت‌ستیزانه اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری را به‌لحاظ نادیده گرفته شدن تمامی آموزه‌های اخلاق محیط‌زیستی و توهین به فرهنگ غنی سرزمین بختیاری، محکوم کرده و از تمامی فعالان و دست‌اندرکاران حوزه‌های فرهنگی و محیط‌زیستی استان و کشور واکنش‌های سزاواری را خواستار شده‌اند.

بیانیه

متن کامل بیانیه:

     خبر ثبت ۲ مورد میراث شکار در فهرست آثار ملی کشور به‌نام فرهنگ بختیاری که تحت ۲ عنوان «میراث معنوی شکار در فرهنگ بختیاری»  و «شکار کبک در فرهنگ بختیاری» در ۳ ماهه چهارم سال ۱۳۹۱؛ همه دوستداران محیط‌زیست و فرهیختگان فرهنگی سرزمین بختیاری را شگفت‌زده و نگران کرد.

     درست است که به‌لحاظ فرهنگ ایلی و معیشت مبتنی بر دامداری و کشاورزی و هم‌چنین وجود پرشمار وحوش در منطقه بختیاری، به‌مانند بسیاری از مناطق کشور شکارکردن راهی برای تأمین نیازهای غذایی مردمانش بوده است، اما حقیقت این است که حالا با ورود به دوره‌ای که به‌لحاظ کاهش شدید جمعیت وحوش و افزایش سطح آگاهی‌ها و حساسیت‌های محیط زیستی، دیگر اکثر فرزندان دیار بختیاری هم شکار و شکارچی‌گری را از شناسه‌های شجاعت و دلاوری مردان‌شان ندانسته و نه‌تنها به آن افتخار نکرده بلکه با تغییر اوضاع فرهنگی، از کشتار دیگر جانداران و فرهنگ شکار و شکارچی‌گری اظهار انزجار کرده و سطح همکاری‌های آن‌ها با نهادهای متولی محیط‌زیست نیز افزایش چشمگیری پیدا کرده است. 

     خبرهای منشر شده حکایت از آن دارد که اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری به بهانه پاسداشت شجاعت‌ها و دلاوری‌های مردان بختیاری و جایگاه شکارچی‌گری در این سرزمین، با نادیده گرفتن ملاحظات و آموزه‌های غیرقابل‌انکار اخلاق محیط‌زیستی، فرهنگ شکار و شکارچی‌گری را که در این سال‌ها مورد انزجار اقوام و ملت‌های اکثر نقاط جهان قرار گرفته است، به‌نام فرهنگ بختیاری در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسانده است!

     گفتنی‌است که ثبت «شکار کبک» به‌نام میراث فرهنگی بختیاری در حالی اتفاق افتاده است که؛ به‌دنبال معرفی و انتخاب گونه‌های نماد جانوری استان‌های کشور، کبک‌دری(طبق نامه شماره ۶۱۰۸/۳۲ مورخه ۸/۲/۸۷) به عنوان نماد جانوری استان چهارمحال و بختیاری از سوی سازمان حفاظت محیط زیست معرفی شده و بنابر اظهارات مسئولان اداره کل حفاظت محیط زیست استان و پژوهش‌های میدانی صورت گرفته، جمعیت این پرنده در اثر شکار به شدت کاهش یافته و در شمار گونه‌های مورد تهدید تحت برنامه‌های شدید حفاظتی سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است.

     چنین است که ما اعضای انجمن‌های محیط‌زیستی استان چهارمحال و بختیاری ضمن محکوم کردن این اقدامات ضد آموزه‌های اخلاق محیط‌زیستی و ضد فرهنگ سرزمین بختیاری، از تمامی دوستداران و فعالان محیط‌زیستی، فرهیختگان فرهنگی‌اجتماعی و دست‌اندرکاران حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و محیط‌زیستی استان و کشور می‌خواهیم تا با واکنش‌های سزاوار به این ماجراها، اجازه ندهند چنین ضد ارزشی‌هایی در فهرست آثار ملی کشور به‌نام سرزمین بختیاری با آن تنوع‌زیستی منحصر به‌فرد، به ثبت برسد.

انجمن‌های محیط‌زیستی استان چهارمحال و بختیاری:

انجمن محیط‌زیستی تسنیم بروجن، انجمن محیط‌زیستی فوژان سبز شهرکرد، انجمن محیط‌زیستی وحدت سبز فرخ‌شهر،انجمن محیط‌زیستی دوستداران طبیعت بروجن،انجمن محیط‌زیستی حافظان طبیعت شیدا، انجمن محیط‌زیستی موج سبز، انجمن محیط‌زیستی نغمه سبز، انجمن محیط‌زیستی سرزمین مهر فارسان، انجمن محیط‌زیستی حافظان طبیعت شهرکرد

پی نوشت:

– به خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری پیشنهاد می‌کنم یادداشت محمد درویش که با عنوان «ثبت کبک‌کشی: رویداد تلخی که امید می‌پراکند!» در روزنامه اعتماد مورخ ۱۳ اسفند ۹۱ منتشر شده است را حتما” بخوانند.

– خبرگزاری مهر: جوابیه؛ توجیحات میراث فرهنگی چهارمحال و بختیاری در خصوص ثبت ملی دو پرونده شکار

– خبرگزاری ایرنا: شعار بخش گردشگری جشنواره همراه تهران اعلام شد

– خبرگزاری میراث فرهنگی: ثبت شکار کبک، تیرخلاص به طبیعت بختیاری!

یک بی‌سلیقگی شگفت‌آور دیگر به‌بهانه ثبت میراث معنوی در دیار بختیاری!

شنبه, ۱۲ اسفند, ۱۳۹۱

     بدون‌شک همه انسان‌های نیک‌اندیشی که از کمینه دانش و آگاهی در زمینه آموزه‌های اجتماعی و محیط‌زیستی برخوردار باشند، براین باورند که بر بنیاد اصول انکارناپذیر زیست‌سالاری در حوزه محیط‌زیست و شرایط فعلی حاکم بر جمعیت حیات‌وحش کشور، ترویج فرهنگ شکار و شکارگری خیانتی بزرگ در حق همه‌ی زیستمندان این سرزمین است، خیانتی که پایداری حیات در زیست‌بوم‌های وطن را به‌شکل نگران‌کننده‌ای به چالش خواهد کشید!

     شوربختانه به جرأت می‌توان گفت: سال ۱۳۹۱ سیاه‌ترین سال برای ثبت ملی میراث فرهنگی دیار بختیاری در حوزه محیط‌زیست بوده است. در شرایطی که غالب هم‌وطنان عزیز در اقصی نقاط کشور در اثر توسعه اخلاق محیط‌زیستی و آگاهی از کاهش شدید و فاجعه‌بار شمار وحوش در تمامی‌زیستگاه‌های کشور، فرهنگ شکارگری را نه‌تنها در سیاهه‌ی افتخارات گذشته و حال اقوام خود ندانسته، بلکه ریختن خون دیگر زیستمندان را عین بی‌اخلاقی و ظلم در حق نسل امروز و آینده این سرزمین می‌دانند؛ انتشار خبرهای دو مورد ثبت «شکار» به عنوان میراث‌های منطقه در سیاهه آثار ملی کشور، بدون‌شک سال ۱۳۹۱ را به سیاه‌ترین سال میراث فرهنگی استان در حوزه محیط‌زیست تبدیل کرده است.

     فعالان محیط‌زیست و دوستداران فرهنگ بختیاری هنوز از شوک خبر «ثبت میراث معنوی شکار در فهرست آثار ملی» در دی‌ماه سال جاری بیرون نیامده‌اند که ناباورانه از اداره کل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری خبر می رسد که «شکار کبک در فرهنگ بختیاری» نیز در سیاهه آثار ملی کشور به ثبت رسیده است!

     این در حالی‌است که به دنبال معرفی و انتخاب گونه‌های نماد جانوری استان‌های کشور، کبک‌دری(طبق نامه شماره ۶۱۰۸/۳۲ مورخه ۸/۲/۸۷) به عنوان نماد جانوری استان چهارمحال و بختیاری از سوی سازمان حفاظت محیط زیست معرفی گردیده و بنابر اظهارات مسئولان اداره کل حفاظت محیط زیست استان، جمعیت آن در اثر شکار به شدت کاهش یافته و در شمار گونه‌های مورد تهدید تحت برنامه‌های شدید حفاظتی سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است.

کبک‌دری - نماد گونه‌های جانوری استان چهارمحال و بختیاری

     نگارنده از همه فرهیختگان و دست‌اندرکاران حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و طبیعی دیار بختیاری تقاضا دارد بیایند و کلاه خویش را قاضی کنند و در این ماجرا با دقت بیاندیشند؛ وقتی ده‌ها اثر طبیعی‌تاریخی و فرهنگی قابل‌افتخار مردمان این سرزمین در نوبت ثبت ملی قرار دارند، آیا ثبت «فرهنگ ریختن خون دیگر زیستمندان» به بهانه تبحر و دلاوری و شجاعت و ورزش و تفریح و …  که هیچیک از موازین و آموزه‌های اخلاقی و محیط‌زیستی نیز آن را تأیید نمی‌کنند، در شأن فرهنگ غنی و کهن مردمان دیار بختیاری‌است؟

     امید است همه فرهیختگان، تشکل های مردم نهاد و اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان، نسبت به این کج‌سلیقگی‌ها اعتراض کرده و بکوشند تا چنین ضد ارزشی‌هایی به‌نام مردمان دیار کم‌همتای بختیاری در شمار آثار ملی کشور به ثبت نرسد.

در همین رابطه:

– خبرگزاری مهر: ثبت اثرطبیعت‌ ستیزانه در فهرست آثار ملی!/ نارضایتی فعالان محیط زیست

– خبرگزاری ایرنا: فعالان زیست محیطی چهارمحال و بختیاری به ثبت ملی شکار اعتراض کردند 

آبگرم‌کن‌های خورشیدی به روستاهای جنگلی پشتکوه لردگان رسیدند

چهارشنبه, ۹ اسفند, ۱۳۹۱

آبگرم‌کن‌های خورشیدی به جای آبگرم‌کن‌های هیزمی

     تـامیـن سوخـت هیزمی‌ همواره در سیاهه عمـده‌ترین عوامل تخریب جنگل‌های زاگرس قرار داشته و بررسی‌های انجام شده گواه این حقیقت است که تبعات ناشی از اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها(به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین طرح‌های اقتصادی کشور)، روند اثرگذاری آن را به‌شدت افزایش داده است.

     هرچند در سال‌های اخیر توسعه زیرساخت‌های تغییر الگوی سوخت مانند احداث جایگاه‌های توزیع نفت و گاز، روند استفاده از سوخت‌های هیزمی ‌در آبادی‌های داخل و حاشیه جنگل را تا حدودی کاهش داده است اما کماکان در مناطق دور افتاده و فاقد جاده‌های دسترسی که امکان احداث جایگاه و حمل آسان نفت و گاز میسر نبوده است، درختان جنگلی منبع اصلی تامین سوخت برای مصارف گرمایشی و پخت غذا در این سکونتگاه‌ها به‌حساب می‌آیند.

     رفتارها و گرایش‌های فرهنگی جوامع محلی برای تمایل به استفاده از سوخت‌های هیزمی‌ همواره به‌عنوان یک مانع اجتماعی در برابر طرح‌های تغییر الگوی مصرف سوخت روستائیان مطرح بوده که این مهم می‌بایستی با همت و همکاری نمایندگان جوامع محلی و نهادهای اجرایی و فرهنگی به‌انجام برسد.

      خوشبختانه با تلاش‌های قابل‌تحسین یکی از دهیاران – طالب حسنی – و حمایت‌های فنی‌اعتباری دستگاه منابع طبیعی این اتفاق در منطقه جنگلی ساطع لردگان صورت پذیرفته و مردم منطقه از نصب آبگرم‌کن‌های خورشیدی به‌خوبی استقبال کرده و با پرداخت ۵۰ درصد از هزینه‌ها، خواستار نصب تعداد بیشتری از این آبگرم‌کن‌ها در منطقه شده‌اند.

طالب حسنی دهیار پرتلاش منطقه ساطع لردگان

     با عنایت به این اسقبال و هم‌چنین تأثیرات غیرقابل‌انکار اجرای این پروژه در کاهش روند تخریب جنگل‌های منطقه، ضرورت دارد تمامی دستگاه‌های متولی حوزه سوخت و محیط‌زیست و فرماندار لردگان، همدلانه و مسئولانه از این طرح پشتیبانی کرده و با حمایت مالی و به‌صورت پایلوت تمامی خانوارهای این منطقه را مجهز به سیستم‌های گرمایشی و روشنایی خورشیدی کنند.

این یادداشت به‌همراه مصاحبه دهیار منطقه در خبرگزاری مهر منتشر شده است.