بایگانی “بیانیه ها”

تقاضا از رییس دولت تدبیر و امید برای تدبیری خردمندانه

دوشنبه, ۹ تیر, ۱۳۹۳

     بدون شک یکی از ارزشمندترین مزیت‌های طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، ریزش‌های آسمانی آن است تا جایی‌که این یک درصد خاک وطن را به سرچشمه‌های اصلی دو رودخانه حیاتی کشور کارون بزرگ و زاینده‌رود تبدیل کرده است.

     شوربختانه این نعمت منحصر به‌فردی که از قدیم‌الایام سبب بخت‌یاری مردمان این دیار شده بود و حیات و شادابی دو استان خوزستان و اصفهان را مرهون خود ساخته بود، حالا در اثر توسعه ناپایدار استان‌های هم‌جوار در بخش‌های صنعتی و کشاورزی و رکوردزنی در انتقال آب بین حوضه‌ای، در حال تبدیل شدن به نغمت طبیعت این دیار است!

    ماجرایی که نمایندگان استان چهارمحال بختیاری خواسته‌اند طی نامه‌ای به محضر رئیس جمهور تقدیم دارند تا شاید عالی‌ترین مقام اجرایی کشور خارج از فضای عوام‌فریبانه و جنجالی با نگاهی خردمندانه به آن توجه کند تا در دولت تدبیر و امیدش، تدابیر لازم برای برون رفت این مناطق ایران زمین – چهارمحال و بختیاری، خوزستان، اصفهان و فلات مرکزی – از بحران‌های زیست محیطی پیش‌روی اندیشیده شود.

    متن کامل این نامه که در تاریخ ۷ تیر ۱۳۹۳ در درگاه مجازی خبرگزاری فارس منتشر شده است را می‌توانید در زیر بخوانید:

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
ضمن تقدیر و تشکر از عنایت حضرتعالی مطالب آماده شده در ارتباط با انتقال آب بین حوضه‌ای جهت اطلاع و دستور اقدام ویژه ارسال می‌گردد.

۱- نحوه برخورد با طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای بدلیل گستردگی و پیچیدگی‌های بالا و اثرات عمیق اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی، نباید شبیه سایر طرح‌های عمرانی باشد و لازم است انجام این طرح‌ها به صورت نقطه‌ای نباشد بلکه تصمیم‌گیری در مورد آنها می‌باید منوط به انجام مطالعات جامع مبتنی بر اصول توسعه پایدار و آمایش سرزمین حوضه‌های مبدأ و مقصد (در مورد طرح بهشت‌آباد زاینده رود و کارون) باشد.

۲- ارزیابی عملکرد تونل‌های قبلی انتقال آب از کارون-دز به حوضه زاینده‌رود (تونل‌های ۱،۲،۳ کوهرنگ و تونل چشمه‌لنگان) نشان می‌دهد که این تونل‌ها مجموعاً‌ بالغ بر ۹۵۰ میلیون متر مکعب در سال نیاز جدید به حوضه زاینده‌رود تحمیل کرده‌اند ولی در سال‌های کم‌آبی، آب انتقالی توسط این تونل‌ها به ۵۰۰ میلیون مترمکعب نرسیده است و علت آن در نظر گرفتن متوسط آورد رودخانه به عنوان ظرفیت این تونل‌ها بوده است. پرواضح است این مسئله موجب تشدید بحران کم آبی زاینده‌رود شده است.

۳- در مورد طرح انتقال آب بهشت‌آباد متأسفانه همان اشتباه تونل‌های قبلی تکرار شده و تخصیص آب داده شده به این طرح برای مصارف شرب و صنعت،‌بر اساس آورد نرمال رودخانه معادل ۵۸۰ میلیون مترمکعب در نظر گرفته شده است و چون آب مطمئن حوضه حتی در حالت خوش‌بینانه (بدون اثر تغییراقلیم) در حدود ۳۰۰میلیون متر مکعب برآورد می‌شود، لذا اجرای این طرح موجب تشدید کم‌آبی زاینده‌رود خواهد شد. البته این امر در بند ۲ ابلاغیه تخصیص طرح طبق جمله زیر بیان شده است:

بدیهی است تخصیص‌های فوق مربوط به شرایط آبی نرمال با لحاظ اثر برداشت‌های آب در بالادست سد بهشت‌آباد در استان چهارمحال و بختیاری بودکه توزیع ماهانه آن در جدول شماره ۴ ارائه شده است و در سال‌های خشک که آورد رودخانه کاهش خواهد یافت مقادیر تخصیص آب با اولویت تأمین آب شرب و بهداشت به نسبت کاهش آبدهی روخانه متناسباً کاسته خواهد شد.

۴- مشکل طرح انتقال آب بهشت‌آباد به نحوه برآورد ظرفیت آب قابل انتقال محدود نشده و از نظر روش انتقال آب (با تونل) با مشکلات و چالش‌های عدیده‌ای مواجه است که این چالش‌ها به حدی است که اجرای آن به سرانجام نخواهد رسید، زیرا:

۱-۴- تونل بهشت‌آباد به طول ۶۵ کیلومتر و در عمق زیاد (۳۰۰ تا ۱۲۶۰متر)، از گسل‌های متعدد (۴گلس اصلی و ۴۰ گسل فرعی) عبور کرده و در بخشی از مسیر با تشکیلات کارستیک برخورد می‌کند و با فشار آب زیرزمینی بسیار بالا تا حدود ۶۹بار مواجه می‌شود لذا این امر باعث می‌شود. مشابه با تونل سوم کوهرنگ، حفر تونل با ریسک‌های فنی و اجرایی زیادی مواجه شود تنها با صرف هزینه و زمان زیاد(هزینه بالغ بر ۱۰هزار میلیارد تومان و زمان بیش از ۳۰سال) به انجام برسد. در شرایط اقتصادی فعلی، تأمین مالی پروژه با چالش‌ جدی همراه می‌باشد و این امر توجه به گزینه‌های دیگر را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

۲-۴ برخورد تونل با شکستگی‌ها و گسل‌های مسیر (بویژه گسل اصلی زاگرس) و مناطق کارستیک موجب هجوم آب زیرزمینی محیط با فشار بسیار زیاد (تا ۶۹ بار) به دخل تونل شده و چون دستگاه‌های جدید TBMنمی‌توانند این فشار را تحمل کند تنها راه این خواهد بود که آب زیرزمینی آنقدر تخلیه شود تا فشار آن کم شود و این به معنی تخلیه منابع آب زیرزمینی و خشک شدن چشمه‌ها می‌باشد که در گزارش مشاور طرح، مسئله خشک شدن چشمه‌ها می‌باشد که در گزارش مشاور طرح، مسئله خشک شدن چشمه‌های شلمزار، سلم، وقت ساعت، شمس‌آباد، فرخشهر و .. ذکر شده است. البته چون به هر گسل اصلی تعداد زیادی گسل فرعی ارتباط هیدرولیکی دارد لذا به جز لیست چشمه‌های ذکر شده در گزارش مشاور طرح، خطر خشک‌شدن چشمه‌های دور دست،‌منتفی نخواهد بود. این رویداد که درتونل سوم کوهرنگ نیز تجربه شده (نظیر خشک‌شدن چشمه مروارید، چشمه‌های دشت زری و…) برای حوضه بهشت‌آباد که ۶۰ درصد جمعیت کل استان چهارمحال و بختیاری(۰شهرستان‌های شهرکرد ، بروجن، کیار، فارسان، اردل وبن) را در خود جای داده و عمده مصارف آن به منبع آب زیرزمینی وابسته است به یک جالش عظیم زیست محیطی و اجتماعی استان تبدیل خواهد شد.

۳-۴ حتی اگر تونل بهشت‌آباد حفر گردد به دلیل اینکه این تونل دو ذون مختلف زمین‌شناسی (سنندج- سیرجان) را قطع می‌کند و گسل‌های فعال و زلزله‌خیز (نظیر گسل‌های اردل، زاگرس، جهانبین و رخ) در مسیر آن قرار دارد در زمان بهره‌برداری نیز با عدم قطعیت‌های زیاد و ریسک تخریب مواجه خواهد بود و چون فشار آب زیرزمینی بالا است و لذا تجدید بنای آن بسیار دشوار و زمان بر خواهد بود که این امر بحران‌های شدید کم‌آبی ناخواسته‌ای را در زاینده‌رود بوجود می‌آورد.

۴-۴ البته مشکلات فوق از دید وزارت نیرو پنهان نبوده و به همین خاطر در صفحه دوم ابلاغیه تخصیص طرح، جمله زیر قید شده است:

با عنایت به سیاست وزارت نیرو در خصوص طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای این مجوز تخصیص آب منوط به حداقل رساندن اثرات منفی طرح بر منابع آب زیرزمینی مسیر انتقال بوده لذا آن شرکت می‌بایست با بررسی دقیق مباحث فنی طرح و روش‌های مختلف انتقال آب تعهدات لازم جهت تحقق این موضوع را فراهم نماید.

۵-۴ با توجه به اشکالات فوق از این مراکز در قالب قرارداد منعقده با شرکت اب منطقه‌ای چهارمحال و بختیاری ۶ گزینه جایگزین شامل انتقال با لوله و ترکیب لوله- تونل پیشنهاد گردید که لازم است مشاور طرح این گزینه‌ها را بررسی نماید.

۵- مشکل دیگر طرح انتقال آب بهشت‌آباد، جانمائی غلط احداث سد بهشت‌آباد است که موارد زیر را مورد آن قابل طرح است:

۱-۵ حجم مرده مخزن بسیار زیاد است (۱.۲ از ۱.۷ میلیارد مکعب) که علاوه بر افزایش هزینه‌ها موجب زلزله القائی می‌شود.

۲-۵ وجود گسل‌ها و کارست‌های توسعه یافته در ساختگاه سد، آب بندی پی و مخزن را با مشکلات زیادی مواجه می‌کند.

۳-۵ تشکیلات ناپایدار مارنی منطقه اردل واقع در ساحل چپ مخزن، پس از آبگیری سد به داخل مخزن فرو خواهد ریخت.

۴-۵ در درازمدت کیفیت آب مخزن افت خواهد کرد چون ساختگاه سد در پایین دست تلافی دو رودخانه بهشت‌آباد کوهرنگ در نظر گرفته شده و منابع آب رودخانه بهشت‌آباد که به دلیل تمرکز جمعیت زیاد (۶۰ درصد کل جمعیت استان) و استقرار عمده صنایع سنگین استان (۸۰ درصد صنایع استان) باخطر آلودگی بالا مواجه می‌شود و این امر مانع از تامین آب با کیفیت مناسب برای شرب خواهد گردید. در مقابل کیفیت منابع آب کوهرنگ به دلیل جمعیت کم همواره برای شرب مناسب خواهد بود.

۵-۵ مخزن سد بهشت‌آباد بالغ بر ۲۰۰۰ هکتار اراضی کشاورزی،‌ حدود ۲۰۰ هزار متر مربع مزرعه پرورش ماهی و همچنین شهر و روستاهای منطقه با جمعیت بالغ بر ۵۰۰۰ نفر را به همراه جاده‌ها و تاسیسات زیربنایی منطقه به زیر آب می‌برد که خسارت آن نزدیک به یک هزار میلیارد تومان خواهد بود و این امر توجه به ساختگاه‌های دیگر را الزامی می‌کند.

۶-۵ با توجه به اشکالات عدیده سد بهشت‌آباد در سال ۹۱ شرکت راهور D۲ گزینه احداث شد روی شاخه کوهرنگ در حوالی روستای آلیکوه با ارتفاع ۱۳۵ متر و حجم مخزن ۳۰۰ میلیون متر مکعب را توصیه نمود که این گزینه خسارت مخزن اندکی دارد.

۶- با توجه به موارد بالا اجرای طرح بهشت‌آباد با گزینه موجود (که تنها گزینه بررسی شده می‌باشد) نه تنها برای حوضه زاینده‌رود مفید نخواهد بود بلکه خسارات اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی غیر قابل جبرانی را ایجاد می‌کند و لازم است از اجرای شتابزده طرح ممانعت گردد و گزینه مطرح شده و توصیه‌های ارائه شده از سوی مجامع مختلف (مرکز پژوهش‌های مجلس، سازمان بازرسی کل کشور، مرکز تحقیقات منابع آب، مشاورین مهاب قدس و راهور D۲ و …) مورد توجه قرار گیرد.

۷- باتوجه به رویکرد اصلی دولت تدبیر و امید که عقلانیت و رعایت قانون را سرلوحه کار خود قرار داده انتظار می‌رود با بازنگری در طرح بهشت‌آباد از وقوع بحران‌های زیست‌محیطی اجتماعی و حتی سیاسی و امنیتی در منطقه تحت تاثیر طرح (حداقل ۵ استان خوزستان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، یزد و کرمان) پیشگیری شود

۸- خوشبختانه اقدامات اخیر وزارت نیرو در ارتباط با طرح گزینه جدید جداسازی سیستم تامین آب شرب استان‌های یزد و کرمان از حوضه زاینده رود (که در این گزینه مستقیما آب از استان چهارمحال و بختیاری بدون حفر تونل بهشت‌آباد با لوله به آن استان‌ها منتقل می‌شود) نشان از عزم دولت تدبیر و امید در حل منطقی مسئله دارد این گزینه با توجه به بحران‌های سال گذشته که خط انتقال آب یزد توسط کشاورزان شرق اصفهان تخریب شده اهمیت فوق‌العاده‌ا در پیشگیری از منازعات منطقه‌ای بر سر تقسیم آب دارد.

چند طرح انتقال آب بین حوضه‌ای به بهانه آب شرب!

جمعه, ۱۶ خرداد, ۱۳۹۳

     منطقه فریدون‌شهر اصفهان که به لحاظ برخورداری از ویژگی‌های کوهستانی و زاگرسی منحصربه‌فرد و هم‌جواری با کوه‌های بلند و برف‌گیر هم‌مرز با استان‌های لرستان و چهارمحال و بختیاری، در میان اهالی‌اش به سویس ایران لقب یافته است، به نظر می‌رسد به حیاط‌خلوتی برای سدسازی و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای تبدیل‌شده است. و البته عجیب‌تر آنکه به نظر می‌رسد در حالتی تأمل‌برانگیز از چشم و گوش رسانه‌ها و فعالان محیط‌زیست کشور دورمانده است.

     اما انجمن مردم‌نهاد «دوستداران طبیعت شهرستان فریدون‌شهر» این روزها تبدیل به صدای آن دیار از وطن شده تلاش می‌کنند با بهره‌گیری هوشمندانه و مسئولانه از تمامی ظرفیت‌های موجود از مواهب طبیعی آن سرزمین پاسداری کرده و اجازه ندهند به بهانه‌های نخ‌نما شده و عوام‌فریبانه اندوخته‌های طبیعی سرزمین مادری‌شان به نابودی کشیده شود. منطقه فریدن یکی از سرشاخه‌های رودخانه دز و در مرز مشترک استان‌های اصفهان، لرستان و چهارمحال و بختیاری است و هدف از اجرای این طرح‌ها انتقال آب از حوضه آبخیز دز به اصفهان و فلات مرکزی است.
ماجرا را می‌توانید در یادداشت زیر که در تارنمای این انجمن منتشرشده است بخوانید:

انجمن دوستداران طبیعت فریدونشهر

هشدار- خطری جدی در راه است!

      در طرح های مطالعاتی انجام شده سازمان آب منطقه ای استان اصفهان برای انتقال آبهای منطقه فریدونشهر علاوه بر تونل چشمه لنگان و خدنگستان که سالانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب را از خروجی تونل روانه مقصد نهایی می نماید که با توجه به نرخ اعمال شده سازمان آب منطقه ای در فریدونشهر ارزش آن بالغ بر۸۰۰ میلیارد تومان در سال می باشد، اما با توجه به قانون و مقررات انتقال آب بین حوضه ای سهم حوضه مبدا (فریدونشهر) رعایت نشده است. از سوی دیگر بموجب ارقام مندرج در جدول سازمان مذکور، در صورت اجرایی شدن طرح های سد و تونل پشندگان، سد و تونل گوکان، سد یلان و انتقال آب چغیورت(آبشار پونه زار) سالانه حدود یک میلیارد مترمکعب دیگر آب از حوضه مبدا خارج و به زاینده رود و حوضه مقصد اصفهان با نام “ترنم حیات” انتقال خواهد یافت.

طرح‌های انتقال آب فریدون شهر
هیچکس مخالف انتقال آب آشامیدنی برای انسان ها نیست!
     اما به لحاظ احداث سد و حفر تونل ها می تواند ناقوس مرگ حوضه مبدا شهرستان فریدونشهر را بصدا در آورد. زیرا:
حفر تونل های پشندگان و گوکان در دو نقطه متفاوت در دل بزرگترین و بلندترین کوه استان اصفهان (شاهانکوه فریدونشهر) یعنی بزرگترین دخل و تصرف غیرضرور در منابع عظیم و مجاری مختلف آبهای زیرزمینی کوهستان مذکور و زهکش نمودن همه آبها خواهد شد، که منجر به:

خشک شدن آب چشمه بابا احمد- سرداب علیا و مازه قعله
خشک شدن آب چشمه لنگان
خشک شدن آب چشمه پله مور
خشک شدن آب چشمه شاهانکوه (جوب دختر)
خشک شدن آب چشمه سرآب روستای خرسانک (خوش بهار)
خشک شدن آب چشمه دره میلگان و روستای مازه ابُل
خشک شدن آب چشمه خدنگستان
خشک شدن آب چشمه مازه وهرگان
خشک شدن آب چشمه سراب روستای دستگرد پشتکوه دامنه جنوبی شاهانکوه
خشک شدن آب چشمه برد خیمه (آب روستاهای بهرام آباد و عنایشت)
خشک شدن آب چشمه و آبشار روستای ترزه
خشک شدن آب چشمه روستای آچک
خشک شدن آب چشمه روستای بُندر
خشک شدن آب چشمه روستای مصیر
خشک شدن آب چشمه روستای هُمه
خشک شدن آب چشمه و آبشار روستای پشندگان
خشک شدن و مرگ رودخانه دره جنگلی هورو بزرگترین زیستگاه حیات وحش منطقه
خشک شدن آب چشمه روستای زمستانه و دره شادی
خشک شدن آب چشمه روستاهای هیزم و شاهان
خشک شدن آب چشمه روستاهای کمران و ویحه
خشک شدن آب چشمه روستاهای چغاگلی و گوکان
خشک شدن صدها چشمه در ارتفاعات و دامنه های جنوبی و شمالی کوهستان شاهانکوه
نابودی آبشخورهای احشام هزاران خانوار عشایری در مراتع وسیع آن کوهستان
نادیده گرفتن حق آبه حیات وحش و دیگر زیستمندان و نابودی تدریجی پوشش گیاهی منطقه و صدها گونه گیاهی و ده ها گونه جانوری
تغییر آب و هوا (اقلیم) و افزایش درجه حرارت و از بین رفتن و مرگ تدریجی پوشش جنگلی شهرستان که بزرگترین جنگل زاگرس در استان محسوب می شود و در نتیجه گسیختگی زنجیره حیاتی و منابع تجدید شونده و در نهایت موجب تخریب بسترهای کشاورزی و دامداری و کوچ اجباری و تدریجی ساکنین روستاهای مذکور
کاهش رطوبت منطقه ناشی از قطع جریان آبهای رودخانه ها و تشدید خشکسالی و … و آغاز تولید محلی ریزگردها
تخلیه میلیون ها تن خاک آفتاب و هوا نخورده سترون شده (نازا) انتقالی از دل تونل ها به محیط زیست و عرصه ملی و نابودی رویش و زایش گیاهی در سطح وسیعی از منطقه
تخریب بزرگترین کارخانه طبیعی و خدادادی تولید اکسیژن و تلطیف هوا در سطح استان

در احداث سد گوکان آیا بعضی از روستاها (گوکان و …) به زیر آب نخواهند رفت؟
آیا راههای ارتباطی دیگر روستاها (کمران و زمستانه و …) قطع نخواهد شد؟
در احداث سد پشندگان موقعیت و سرانجام روستا چگونه خواهد بود؟
آیا راههای ارتباطی روستاهای پشتکوه دوم با آن همه هزینه های میلیاردی برای راهسازی آنها چه سرنوشتی خواهند داشت؟
با توجه به زمزمه جابجایی روستای کلوسه بزرگترین روستای شهرستان به بهانه سقوط چند تکه سنگ، چشم انداز موجودیت دیگر روستاهای آن منطقه چگونه رقم خواهد خورد؟
آیا تنها راه حل مسئله روستای کلوسه، فقط با تخلیه و جابجایی حل خواهد شد؟ و راه دیگری برای آن نیست؟

     تجربه تلخ حفر تونل چشمه لنگان در دل کوه سفید فریدونشهر که منجر به خشک شدن آب چشمه ها و قنوات چند روستا و بیش از ۵۳ مزرعه گردید و عدم اجرای مصوبه ها و تعهدات چندین ساله مسئولان برای جبران خسارت و تحویل آب قطع شده آنان بر سر مزارع و از سوی دیگر عدم رهاسازی حق آبه اکوسیستم رودخانه یلان از بند چشمه لنگان و خدنگستان که منجر به مرگ کامل بخشی از رودخانه مذکور گردید، ما را بر آن میدارد تا عینک خوش بینی را به کناری بگذاریم و با هوشیاری بیشتر و احساس وظیفه در قبال سرنوشت محل و نسل های آینده از تنها سرمایه ماندگار مردم منطقه، منابع تجدید شونده: مرتع، جنگل و خاک و آب، مسئولانه حفاظت کنیم و از وقوع فاجعه زیست محیطی غیرقابل جبران جلوگیری نموده و از تراژدی مرگ دریاچه ارومیه درس عبرت بگیریم.

ما نمی خواهیم شاهانکوه بمیرد!

    از مسئولان محترم استان و شهرستان مصرانه می خواهیم مطابق اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی و قوانین و مقرارت دیگری که در این باره وضع شده است، عمل نمایند.

    اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: حفاظت محیط زیست که نسل امروز ونسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند وظیفه عمومیتلقی می شود، از این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیطزیست و یا تخریب غیرقابل جبران ملازمه پیدا نماید ممنوع می باشد”.

     با توجه به قوانین و مقررات موجود در کشور ما و سازمانهای بین المللی(یونسکو) مورد تایید و تصویب دوائر مختلف که جهت اجرای طرحهای انتقال آب می بایست قبل از اجرا رعایت گردند، به شرح ذیل می باشند:

۱-حوضه های مبداٌ و تامین کننده آب نبایدمشکل کمبود آب داشته یاشند.
۲-حوضه های مقصدباید نهایت صرفه جویی و بهره برداری را نموده باشند و تمام راههای جبران کسری آب را در حوضه خود اعمال نموده باشند.
۳-در طرحهای انتقال آب،بین حوضه ای می بایست کلیه مسائل و نکات علمی،فنی،اقتصادی،اجتماعی و زیست محیطی در حوضه های مبدا،مقصد و در حدفاصل آنها رعایت شده باشند.
۴-روشهای انتقال آب و سازه های مورد استفاده و پیش بینی شده،خسارتی به حوضه های مبدا وارد ننمایند.
۵-حوضه های مبدا و مقصد بایستی برنامه جامعی را تدوین و اجرا نمایند تا حوضه های اصلی آبخیز تقویت شده و از حیز انتفاع خارج نگردد.
۶-طرح ها و پروژه های زیر بنایی نیازمند آب به محل سرشاخه و حوضه های آبخیز منتقل گردند.
۷-درآمد حاصل از انتقال و فروش آب ،بین حوضه های مبدا و مقصد بطور عادلانه تقسیم گردد.
۸- دیدگاهها و مدیریت اعمال شده میبایستی فرا ملیتی باشند و از دخالت دادن مسائل سیاسی جدا جلوگیری گردد”.
در بند ۵ ماده ۱۷ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصریح شده است: “طرح های انتقال آب بین حوضه ای باید از دیدگاه توسعه پایدار، با رعایت حقوق ذینفعان و برای تامین نیازهای مختلف مصرف، مشروط به توجیه اقتصادی اجتماعی و زیست محیطی و منافع ملی مورد نظر قرار گیرد.”

مگر این قوانین و مقررات برای بایگانی نوشته شده است؟ چرا به قوانین عمل نمی شود؟

     امیدواریم با توجه به نگرانی های اعلام شده و پیامدهای ترسیم شده آن، با بررسی بیشتر و همه جانبه طرحها و به حساب آوردن نظر فنی دیگر کارشناسانی که انتقال آب از طریق لوله ( و نه حفر تونل) را توصیه می نمایند. طبیعت زیبا و محیط زیست منحصر بفرد این منطقه را از مرگ حتمی نجات دهیم.

     و کلام آخر اینکه: حفر تونل ها در دل شاهانکوه بمثابه خنجری بر قلب تپنده محیط زیست و عرصه ملی نه تنها شهرستان فریدونشهر بلکه شهرستانهای غرب استان اصفهان می باشد.

ما نمی خواهیم شاهد مرگ کوهستان شاهانکوه و طبیعت زیبای آن باشیم.

ما نمی خواهیم فردا شاهد صحنه ای مانند شعر فریدون مشیری در منطقه خود باشیم:

“دشت با اندوه تلخ خویش تنها مانده است
زان‌همه سرسبزی و شور و نشاط
سنگلاخی سرد برجا مانده است
آسمان از ابر غم پوشیده است
چشمه سار لاله ها خوشیده است
جای گندم های سبز
جای دهقانان شاد
خارهای جانگزا جوشیده است.”

درخواست جمعی از فعالان محیط زیست از ابتکار برای تشدید برخورد با متخلفان محیط زیستی

شنبه, ۳ خرداد, ۱۳۹۳

علی رضوانی

     جمعیت دوستداران طبیعت (جبهه سبز) بروجن با ارسال نامه ای به معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست با اعلام هشدار خطر فراگیر شدن برخوردهای خشونت بار متخلفان محیط زیست با محیط بانان و دوستداران و فعالان این عرصه، از وی خواستند برای جلوگیری از ادامه چنین حرکاتی فکری بیندیشد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست (پام)، این نامه که به بهانه ضرب و شتم علی رضوانی همیار افتخاری محیط زیست بروجن توسط عده ای متخلف شکار تهیه و ارسال شده است، در اصل اذعانی به خلاء های قانونی موجود در برخورد با متخلفان است.

در بخشی از نامه به معصومه ابتکار، امضاء کنندگان از علاقمندان به محیط زیست و حفظ آن می خواهند با شکستن سکوت خود و واکنشی دسته جمعی به موضوع ضرب و شتم محیط بانان و دوستداران محیط زیست، عرصه را بر متخلفین تنگ کنند تا اگر گسترش فرهنگ حفظ محیط زیست و حیات وحش بر آن ها اثری ندارد به دلیل قبیح بودن موضوع از سوی بسیاری از مردم، مجبور به ترک اعمال شنیع خود شوند.

بنا بر این گزارش، متن نامه به شرح ذیل است:

چند صباحی بیشتر نگذشته است که تولد دوباره طبیعت را به پایکوبی نشسته بودیم، همان طفل نورس که هنوز در آغوش مادر غنوده و حتی راه رفتن بر پایهای خویش را نیاموخته است و این را حتی دیده های نابینا نیز می بینند و بدین گونه است که دلسوزانه مراقب قد کشیدن اوییم؛ چرا که خود شاهد جوانمرگ شدن هر ساله او بوده ایم. این کلمات کوتاه و بی پیرایه را مجالی ساختیم تا از رنجی که می بریم، حداقل مسئولین مربوطه این حوزه را وادار به شنیدن درد دلهایمان کنیم.

همانگونه که در جریان هستید در روز جمعه ۱۹ اردیبهشت ۹۳ یکی از کوهنوردان پیشکسوت این شهرستان که همیار افتخاری محیط زیست نیز می باشد _آقای علی رضوانی _ در منطقه پشته سیاسرد بروجن پس از مشاهده شکار غیرقانونی پرندگان توسط عده ای نابودگر طبیعت، نسبت به تذکر ایشان اقدام می ورزد که متاسفانه توسط همان تخریب کنندگان طبیعت، مورد ضرب و شتم وحشیانه ای قرار می گیرد، که این سطح از خشونت و تهاجم را در کمتر درگیری می توان سراغ گرفت.

تمام آنانی که آقای رضوانی را می شناسند همگی به حسن خلق و سعه ی صدر ایشان واقفند و اساسا اینکه یک فرد سالخورده تنها، تا چه حد آمادگی درگیری فیزیکی با چند جوان را دارد، خود امریست قابل تامل و تفکر.

بگذریم، دیر زمانیست که قلب دوستداران طبیعت از نامهربانیها و بداخلاقیهای این دست تخریبگران به درد می آید و دریغا که مرهمی باشد.

واقعه تلخ روز جمعه بسیار بیش از آنکه موضع و موضوعی شخصی باشد، مبحثی همگانی است چرا که تک تک جمادات و نباتات و موجودات و صد البته انسان، از این موضوع سهمی می برند.

اهالی طبیعت دوست بروجن و جمعیت دوستداران طبیعت و تمامی کوهنوردان این شهر، این واقعه تلخ را زخمی عمیق بر پیکره هویت خویش می دانند که مرهمش در وهله اول محکومیت شدید این عمل شنیع و در وهله دوم حمایت همه جانبه از تمام دلسوزان طبیعت در مواجهه با این قدرناشناسان مادر هستی، می باشد.

بیایید و با آغوش گشاده بیایید که تا هنوز اندک آبی باقیست و خردک ریشه ای چاره ای بیندیشیم.

و حرف آخر هیچ نیست جز خنیای خنیاگر تاراز:

ببین حالا، دس به یک دادن، جون سی یک دادن، چندی آسونه
ببین حالا، وقتی با یک بویم، روندن دشمن، چندی آسونه

منبع: پورتال سازمان حفاظت محیط زیست کشور

بیانیه اعتراضی انجمن‌های محیط‌ زیستی غرب کشور به طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست کشور

یکشنبه, ۶ بهمن, ۱۳۹۲

     انتشار خبر ارایه طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست کشور در صحن علنی مجلس شورای اسلامی؛ نه‌تنها همه دست‌اندرکاران و فعالان محیط‌زیست، بلکه بسیاری از فرهیختگان و دوست‌داران ایران‌زمینرا شگفت‌زده و نگران کرده است. گزارش‌های منتشر شده حکایت از آن دارد که تعداد ۶۳ نفر از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در دی‌ماه ۱۳۹۲؛ به بهانه کوچک‌سازی‌ دولت، طرح ادغام سازمان حفاظت محیط ‌زیست در وزارت جهاد کشاورزی – سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری – را به هیأت رییسه مجلس پیشنهاد داده و در صحن علنی مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد.  در واکنش به این رفتار شگفت‌انگیز نمایندگان مجلس، با همراهی انجمن‌های محیط زیستی غرب کشور اقدام به انتشار بیانیه‌ای اعتراضی کرده‌ایم که می‌توانید متن کامل آن‌را در زیر بخوانید:

متن بیانیه:

– ریاست و اعضای هیأت رئیسه و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی

– دوستداران و فعالان محیط‌ زیستی

– فرهیختگان علمی

– دست‌اندرکاران حوزه‌های نظارتی

   همان‌طور که به‌خوبی آگاهی دارید؛ بدون شک طرح انحلال سازمان حفاظت محیط ‌زیست کشور و ادغام آن در سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری تحت عنوان یک معاونت در وزارت جهاد کشاورزی، مغایر با مأموریت‌های حاکمیتی – ‌نظارتی سازمان حفاظت محیط زیست در راستای اصل ۵۰ قانون اساسی کشور بوده و بیانگر این حقیقت تلخ است که متأسفانه نمایندگان پیشنهاد دهنده از وضعیت بحرانی حاکم بر محیط زیست کشور و حوزه وظایف و مأموریت‌های حاکمیتی‌ – نظارتی سازمان حفاظت محیط زیست و تفاوت فاحش با حوزه وظایف و مأموریت‌های وزارت کشاورزی، آگاهی و اطلاع چندانی نداشته و ملاحظات محیط زیستی در شمار اولویت‌های آخر آنان قرار دارد!

     گفتنی‌است که شرایط نگران کننده محیط زیست کشور و سقوط ۶۱ پله‌ای ایران در رتبه‌های جهانی از منظر عملکرد محیط زیستی – EPI، بحران‌های آلودگی هوا، ریزگردها، خشکی دریاچه ارومیه و تالاب‌های بزرگ کشور مانند گاوخونی و پریشان و بختگان و هامون و گندمان و … ، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی و آغاز پدیده فاجعه‌بار بیابان‌زایی در بسیاری از دشت‌های حاصلخیز کشور، خشکیدگی و زوال اکوسیستم‌های جنگلی و مرتعی کشور و خشکسالی و تنش‌های طبیعی سال‌های اخیر؛ سرزمین ایران را در وضعیتی بسیار حساس و شکننده قرار داده است، ماجرای نگران‌کننده‌ای که هوشمندانه و قابل‌تحسین مورد توجه دولت یازدهم قرار گرفته و در روزهای آغاز بکار دولت تدبیر و امید با احیای شورای عالی محیط زیست، پیگیری لغو مصوبات ضدمحیط زیستی دولت دهم (از جمله ملغی کردن طرح احداث جاده در جنگل ابر، ممنون کردن بهره‌برداری از معادن در مناطق چهارگانه تحت حفاظت، مخالفت با بهره‌برداری سنگ آهن در کوه‌شاه بافت و …)، حساس کردن دستگاه‌های دولتی برای رعایت الزامات محیط زیستی و جلب مشارکت رسانه ملی و سازمان‌های مردم‌نهاد؛ نشان داد که روزهایی متفاوت و پرامید در حوزه پایداری سرزمین و توسعه کشور در پیش است.

     درست در چنین مرحله امیدوار کننده‌ای که دولت با عزمی جدی برای تقویت ساختارهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری دستگاه‌های متولی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور گام‌های اولی را برمی‌داشت و انتظارات چندین برابری از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی برای حمایت و ارتقای ساختار سازمانی دستگاه‌های محیط زیست و منابع طبیعی بود، ناباورانه برخلاف تمامی انتظارات منطقی دست‌اندرکاران و کارشناسان و تجارب موفق در دنیا، شاهد ارایه طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست و ضعیف کردن ساختار نهادهای حاکمیتی‌نظارتی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور هستیم که برخلاف تمامی معیارهای علمی و اصل مترقی ۵۰ قانون اساسی کشورمان است.

     چنین است که ما اعضای انجمن‌های محیط ‌زیستی غرب کشور ضمن محکوم کردن این طرح غیرکارشناسی و ضد محیط ‌زیستی؛ از ریاست و اعضای هیأت رئیسه و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی،دوستداران و فعالان محیط‌ زیستی، فرهیختگان علمی و دست‌اندرکاران حوزه‌های نظارتی کشور می‌خواهیم تا با واکنش‌های سزاوار به این طرح، اجازه ندهند با نادیده گرفته‌شدن ملاحظات محیط زیستی شاهد ضعیف شدن دستگاه‌ محیط زیست و حرکت کشور به سمت توسعه ناپایدار باشیم.

 انجمن‌های محیط ‌زیستی غرب کشور:

– استان چهار محال و بختیاری:

انجمن محیط ‌زیستی تسنیم،انجمن آوای حیات زاگرس، انجمن دوستداران طبیعت بروجن، انجمن وحدت سبز فرخ‌شهر، انجمن نغمه سبز، کانون دانشجویان و دانش‌آموختگان لردگان، انجمن حافظان طبیعت شیدا

– استان لرستان:

انجمن دوستدارن طبیعت و محیط زیست، انجمن صیانت از بام خرم‌آباد، انجمن حامیان جنگل‌های لرستان، انجمن مهندسین محیط زیست زاگرس، بنیاد آفتاب لرستان

– استان کهگیلویه و بویراحمد:

انجمن کوه نور، انجمن سبزیاران امیر چمران، انجمن یاران مانا، انجمن چزام همیشه سبز

– استان کردستان:

جمعیت ردستان سبز، انجمن کاریزه، انجمن سبز سقز، انجمن سبز بانه، انجمن سراب سبز، انجمن جیای سبز، انجمن سبز کروس

– استان ایلام:

انجمن میراث آلامتو، انجمن شنه‌بای زمین، انجمن یاوران محیط زیست زاگرس، انجمن دوستداران کوهستان سبز، انجمن همیاران محیط زیست، انجمن کوهنوردان ایلام

– استان کرمانشاه:

جمعیت احیای کوهستان، انجمن انسان و زمین

بازانتشارها:

– خبرگزاری مهر: اعتراض انجمن‌های محیط‌ زیستی به طرح انحلال سازمان محیط زیست در مجلس

– خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا): اعتراض انجمن های محیط زیستی به ادغام محیط زیست با سازمان جنگل ها

اقدام شورانگیزی که نشان از آگاهی و مسئولیت‌پذیری دارد

یکشنبه, ۱۵ دی, ۱۳۹۲

     تصمیم قابل تحسین گروهی از هنرمندان و فرزانگان کشور که نشان از هوشمندی و مسئولیت‌پذیری آنان داشته و منجر به امضای بیانیه شورانگیزی شده است، بهانه گفتگوی نگارنده با خبرنگار روزنامه آرمان شد که در شماره ۲۳۷۴ مورخ ۱۵ دی‌ماه ۱۳۹۲ منتشر شده است. شما خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

هنرمندان

 محیط‌زیست و هنرمندان

      چند وقت پیش گروهی از هنرمندان و اهالی فرهنگ با انتشار نامه‌ای خواستار توجه بیشتر مسئولان به مسائل زیست‌محیطی و آلودگی هوا شدند. آنها عنوان کردند یارانه خود را به مسائل زیست‌محیطی اختصاص می‌دهند و رئیس سازمان محیط‌زیست نیز به تازگی از این اقدام هنرمندان تشکر کرده است. نا گفته پیداست بخشیدن یارانه برای رفع مشکلات زیست‌محیطی اقدامی نمادین است. شاید پولی که از این راه کسب می‌شود در مقابل هزینه‌هایی که باید صرف فعالیت‌های زیست‌محیطی شود ناچیز باشد. با این وجود کار انجام شده قابل ستایش و ارزشمند است و می‌تواند گام اول برای درگیر کردن اقشار مختلف جامعه در مسائل زیست‌محیطی باشد.

     برخی از گروه‌های اجتماعی مانند هنرمندان و ورزشکاران جایگاه اجتماعی بالایی در میان مردم دارند و بخشی از مردم، از آنها الگو می‌گیرند. وقتی آنها نسبت به مساله آلودگی هوا و مشکلات زیست‌محیطی واکنش نشان دهند، شهروندان دیگر نیز در این زمینه حساس می‌شوند همانطور که این موضوع باعث می‌شود مسئولان نیز در این زمینه حساسیت بیشتری به خرج دهند و رفع آلودگی هوا و مشکلات زیست‌محیطی را در اولویت کاری خود بگذارند. کاری که هنرمندان کرده‌اند در دیگر کشورها نیز معمول است. ما شاهد هستیم برخی از هنرپیشه‌ها و ستاره‌های سینما اقدام به حمایت از یک گونه خاص جانوری که در معرض نابودی است، می‌کنند.

     اگر می‌خواهیم مشکلات زیست‌محیطی ما حل شود باید به این سمت حرکت و اصناف و اقشار مختلف را درگیر کنیم. گام اول را هنرمندان برداشته‌اند اما، گروه‌های دیگر مانند ورزشکاران می‌توانند این حرکت را ادامه دهند. یکی از مسائل مهم در بحث آلودگی هوا و مشکلات زیست‌محیطی فرهنگسازی است. این فرهنگسازی از طرفی باید توسط سازمان‌های متولی مانند سازمان محیط‌زیست یا سازمان جنگل‌ها انجام شود و از طرف دیگر رسانه‌ها نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کنند. صدا و سیما به عنوان یک رسانه فراگیر باید با جدیت در این زمینه فعالیت کند. دیگر رسانه‌ها اعم از رسانه‌های نوشتاری و مجازی می‌توانند تاثیرگذار باشند اما، مخاطبان آنها گروه خاصی هستند و فراگیری صدا و سیما را ندارند. از طرف دیگر آموزش و پرورش می‌تواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند. آموزش‌های زیست‌محیطی باید از سطح مدارس شروع شود. به این ترتیب، ما کسانی را تربیت می‌کنیم که در بزرگسالی دغدغه حفظ محیط‌زیست خواهند داشت. در ایران پلیس توانسته است به‌خوبی از ظرفیت مدارس استفاده کند. در بحث آموزش‌های راهنمایی و رانندگی و به‌طور ویژه بستن کمربند، درگیر کردن مدارس و دانش آموزان بسیار موثر واقع شد. سازمان محیط‌زیست و دیگر سازمان‌های متولی در این زمینه بیشتر از ظرفیت آموزش و پرورش استفاده کنند.

     اگر بخشی از فرهنگسازی منوط به این است که گروه‌هایی که جایگاه اجتماعی بالایی دارند نسبت به مشکلات زیست‌محیطی واکنش نشان دهند، بخش مهم‌تر آن مربوط به راه یافتن آموزش‌های زیست‌محیطی به مدارس و کتاب‌هاست. مشخص است که در این زمینه باید دقیقا برنامه‌ریزی کرد. با این وجود، به نظر نمی‌رسد کار مشکلی باشد حال آنکه، سود آن بسیار زیاد خواهد بود و به شرط راهیابی آموزش‌های زیست‌محیطی به مدارس شاهد جهشی در این زمینه خواهیم بود.

در همین رابطه:

– مهار بیابان‌زایی(محمد درویش): آقای رییس جمهور! لطفا” یارانه ما را خرج محیط زیست کنید

– پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران(سبز پرس): منیژه حکمت، هنرمند سینمای کشور؛ علاقه‌مندان به مشارکت در کمپین یارانه نقدی برای حفاظت محیط زیست اعلام آمادگی کنند

سومین برنامه پاکسازی مشارکتی جنگل در دیار بختیاری با استقبال بیشتری روبرو شد

دوشنبه, ۲۵ شهریور, ۱۳۹۲

92

    به‌همت انجمن محیط زیستی تسنیم و همکاری ستودنی دستگاه منابع طبیعی به‌عنوان متولی اصلی جنگل‌ها، سومین برنامه ملی پاکسازی مشارکتی جنگل، امسال پرشورتر و با حضور گسترده‌تر جوامع محلی ذینفع در جنگل‌های لردگان چهارمحال و بختیاری برگزار شد. افزایش آگاهی‌های عمومی جوامع محلی نسبت به خطرات و تهدیدهای ناشی از رهاسازی زباله‌های پلاستیکی در جنگل‌ها، جلب مشارکت و تلاش برای تغییر باورها و عادت‌های گذشته جوامع محلی در زمینه مسئولیت‌های متقابل آنان و دولت در قبال پاسداری و صیانت از جنگل‌ها در شمار مهمترین رهیافت‌های این برنامه بوده که ضرورت دارد تلاش‌های فرهنگی گسترده‌تری در این زمینه صورت گیرد. هنوز هم برخی از اهالی جنگل‌نشین، جمع‌آوری زباله‌های رها شده در جنگل را وظیفه نهدهای دولتی دانسته و مشارکت در اینگونه برنامه‌ها را در شأن و در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی خود نمی‌دانند!

IMG_4853

‌     بدون شک گسترش چنین برنامه‌های عمومی و غیردولتی که زنان و مردان جوامع شهری و روستایی در کنار هم قرار می‌گیرند، می‌تواند به روند اصلاح باورها و رفتارهای اجتماعی جامعه کمک کرده و تمایل اقشار جامعه برای مشارکت در اینگونه برنامه‌های داوطلبانه را افزایش دهد. فعالیت‌های آموزشی‌ترویجی سازمان‌های مردم‌نهاد و نهادهای دولتی متولی در حوزه‌های فرهنگی‌اجتماعی و محیط زیستی به‌ویژه صدا و سیما که با پرداختن به آموزه‌های محیط زیستی عامه‌مردم را هدف قرار داده باشد، بسیار مؤثر بوده و می‌تواند سطح مشارکت جوامع محلی و شهروندان در حفاظت و پاکسازی جنگل را شتابی چشمگیر و امیدوار کننده بخشد.

     همراهی و مشارکت مقامات ارشد کشوری و منطقه‌ای در این برنامه بسیار تشویق کننده است. پیام دکتر معصومه ابتکار معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به شرکت کنندگان در سومین برنامه پاکسازی مشارکتی جنگل و همچنین بیانیه هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل متحد در ایران که در مراسم آغازین این برنامه‌ها قرائت شد در شمار همین همراهی‌های دلگرم کننده مقامات کشوری در راستای حساس‌سازی جوامع محلی و افزایش سطح مشارکت آنها برای حفاظت از جنگل‌ها است.

     گزارش تصویری سومین برنامه پاکسازی مشارکتی جنگل در دیار بختیاری را می‌توانید در وبلاگ انجمن تسنیم ملاحظه کنید.

تقدیر مدافعان طبیعت دیار بختیاری از مجموعه تلویریونی آب‌پریا

پنجشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۳۹۲

سریال آب پریا

     همکاری و حمایت‌های سزاوار رسانه ملی در ساخت و پخش فیلم‌ها و سریال‌های جذاب تلویزیونی، بدون شک به همراه توجه نهاد آموزش و پرورش به مباحث محیط زیستی در صدر فهرست مؤثرترین و فراگیرترین ابزارهای آموزشی حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور قرار دارد.

     گفتنی‌است نمونه ارزشمند و قابل‌تقدیر این نقش رسانه ملی، می‌تواند سریال خانوادگی و پرمخاطب «آب‌پریا» باشد که در تعطیلات نوروزی سال ۱۳۹۲ از شبکه دوم سیما پخش شد. به‌پاس ساخت و پخش این مجموعه تلویریونی محیط زیستی؛ انجمن محیط زیستی تسنیم بروجن به همراه ۱۲ تشکل مردمی و نهادهای دولتی مرتبط با حوزه منابع طبیعی و محیط زیست استان چهار محال و بختیاری با تنظیم و ارسال تقدیر‌نامه‌ای به رییس رسانه ملی، از جناب مهندس ضرغامی خواستند که مراتب تقدیر این نهادهای مردمی و دولتی دیار بختیاری را به سرکار خانم مرضیه برومند و همکاران سازنده سریال خانودگی و محیط زیستی آب‌پریا ابلاغ و در آینده از این رویه بیش‌از‌پیش حمایت و پشتیبانی کنند تا به قول خانم برومند از این طریق به سرزمین مادری‌شان ادای احترام و دین کرده باشند.

تقدیرنامه آب‎‌پریا

متن کامل تقدیرنامه:

برادر گرامی؛ جناب آقای مهندس عزت‌الله ضرغامی

رییس محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

موضوع: تقدیر از دست‌اندرکاران سریال آب‌پریا

     توسعه فرهنگ محیط‌زیست و منابع طبیعی، همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین مأموریت‌های محوری نهادهای دولتی و غیردولتی فعال در حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور مطرح بوده و تمامی‌دست‌اندرکاران و فعالان این حوزه بر این باورند که دستیابی به این هدف بزرگ در گروی همکاری مسئولانه تمامی نهادها و دل‌سوزان فرهنگی‌اجتماعی کشور خصوصا” رسانه ملی است تا با بهره‌گیری از همه‌ی توانمندی‌‌ها و ظرفیت‌‌های فرهنگی، آموزشی و اعتقادی جامعه و با آموزش و بیان مضامین محیط‌زیستی، مردم را نسبت به پاسداری و حراست از طبیعت و محیط‌زیست پیرامون‌شان حساس ساخت.

     بدون‌شک رسانه ملی به‌عنوان مؤثرترین و فراگیرترین ابزار آموزشی فرهنگی کشور؛ می‌تواند برای نهادینه شدن اخلاق محیط‌زیستی در خانواده‌ها، با بیان ارزش‌های منابع طبیعی و تهدیدهای حوزه محیط زیست کشور از طریق ساخت و پخش سریال‌ها و برنامه‌های جذاب خانوادگی، بیشترین سهم را به‌خود اختصاص دهد. نمونه ارزشمند و قابل‌تقدیر این نقش، سریال خانوادگی «آب‌پریا» است که در ایام تعطیلات نوروزی سال ۱۳۹۲ از شبکه دوم سیما پخش شد و در آن هوشمندانه و به‌زیبایی کوشیده شد تا همه افراد خانواده – به‌ویژه کودکان و نوجوان‌ها – مخاطب قرار گیرند و با زبانی ساده و شیرین با طبیعت پیرامون‌شان آشناتر و نسبت به مخاطرات سرزمین‌شان بیشتر حساس شوند.

     چنین است که ما نهادهای مردم‌نهاد و دولتی مرتبط با محیط‌زیست و منابع طبیعی در استان چهارمحال و بختیاری؛ به‌لحاظ گنجاندن مفاهیم محیط‌زیستی به زبان ساده و جذاب برای مخاطب عام، با تنظیم و امضای این نامه مراتب سپاس و قدردانی خود را از ساخت مجموعه تلویزیونی «آب‌پریا» اعلام داشته و تقاضا داریم این قدردانی به کارگردان محترم این سریال سرکار خانم مرضیه برومند و سایر اعضای سازنده این سریال ابلاغ شود. هم‌چنین آرزو می‌کنیم که رسانه ملی تحت مدیریت حضرتعالی همچنان از این رویه در ساخت سریال‌های جذاب تلویزیونی با مضامین محیط‍‌زیستی بیش‌از‌پیش حمایت و پشتیبانی کند.

نهادهای دولتی و مردمی استان:

اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان چهار محال و بختیاری – اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان چهار محال و بختیاری – انجمن محیط زیستی تسنیم بروجن – انجمن فوژان سبز هفشجان – انجمن وحدت سبز فرخ‌شهر – انجمن دوستداران طبیعت بروجن – انجمن حافظان طبیعت شیدا – انجمن موج سبز – انجمن نغمه سبز – انجمن حافظان طبیعت شهرکرد – انجمن آهنگ سبز – انجمن سرزمین مهر فارسان – انجمن دوستداران محیط‌زیست شهرکرد – انجمن صدای جنگل – انجمن رفتگران طبیعت چهارمحال و بختیاری                      

بیانیه انجمن‌های محیط‌زیستی استان چهارمحال و بختیاری به مناسبت ثبت ملی دو مورد میراث شکار در فرهنگ بختیاری

شنبه, ۱۲ اسفند, ۱۳۹۱

     به‌دنبال انتشار خبرهای دو مورد ثبت ملی میراث شکار پرندگان و وحوش، تحت دو عنوان «میراث معنوی شکار» و «شکار کبک در فرهنگ بختیاری» در فهرست آثار ملی کشور، انجمن‌های محیط‌زیستی استان چهار‌محال و بختیاری در اقدامی مسئولانه و تحسین‌برانگیز با انتشار بیانه‌ای، این اقدام نابخردانه و طبیعت‌ستیزانه اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری را به‌لحاظ نادیده گرفته شدن تمامی آموزه‌های اخلاق محیط‌زیستی و توهین به فرهنگ غنی سرزمین بختیاری، محکوم کرده و از تمامی فعالان و دست‌اندرکاران حوزه‌های فرهنگی و محیط‌زیستی استان و کشور واکنش‌های سزاواری را خواستار شده‌اند.

بیانیه

متن کامل بیانیه:

     خبر ثبت ۲ مورد میراث شکار در فهرست آثار ملی کشور به‌نام فرهنگ بختیاری که تحت ۲ عنوان «میراث معنوی شکار در فرهنگ بختیاری»  و «شکار کبک در فرهنگ بختیاری» در ۳ ماهه چهارم سال ۱۳۹۱؛ همه دوستداران محیط‌زیست و فرهیختگان فرهنگی سرزمین بختیاری را شگفت‌زده و نگران کرد.

     درست است که به‌لحاظ فرهنگ ایلی و معیشت مبتنی بر دامداری و کشاورزی و هم‌چنین وجود پرشمار وحوش در منطقه بختیاری، به‌مانند بسیاری از مناطق کشور شکارکردن راهی برای تأمین نیازهای غذایی مردمانش بوده است، اما حقیقت این است که حالا با ورود به دوره‌ای که به‌لحاظ کاهش شدید جمعیت وحوش و افزایش سطح آگاهی‌ها و حساسیت‌های محیط زیستی، دیگر اکثر فرزندان دیار بختیاری هم شکار و شکارچی‌گری را از شناسه‌های شجاعت و دلاوری مردان‌شان ندانسته و نه‌تنها به آن افتخار نکرده بلکه با تغییر اوضاع فرهنگی، از کشتار دیگر جانداران و فرهنگ شکار و شکارچی‌گری اظهار انزجار کرده و سطح همکاری‌های آن‌ها با نهادهای متولی محیط‌زیست نیز افزایش چشمگیری پیدا کرده است. 

     خبرهای منشر شده حکایت از آن دارد که اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری به بهانه پاسداشت شجاعت‌ها و دلاوری‌های مردان بختیاری و جایگاه شکارچی‌گری در این سرزمین، با نادیده گرفتن ملاحظات و آموزه‌های غیرقابل‌انکار اخلاق محیط‌زیستی، فرهنگ شکار و شکارچی‌گری را که در این سال‌ها مورد انزجار اقوام و ملت‌های اکثر نقاط جهان قرار گرفته است، به‌نام فرهنگ بختیاری در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسانده است!

     گفتنی‌است که ثبت «شکار کبک» به‌نام میراث فرهنگی بختیاری در حالی اتفاق افتاده است که؛ به‌دنبال معرفی و انتخاب گونه‌های نماد جانوری استان‌های کشور، کبک‌دری(طبق نامه شماره ۶۱۰۸/۳۲ مورخه ۸/۲/۸۷) به عنوان نماد جانوری استان چهارمحال و بختیاری از سوی سازمان حفاظت محیط زیست معرفی شده و بنابر اظهارات مسئولان اداره کل حفاظت محیط زیست استان و پژوهش‌های میدانی صورت گرفته، جمعیت این پرنده در اثر شکار به شدت کاهش یافته و در شمار گونه‌های مورد تهدید تحت برنامه‌های شدید حفاظتی سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است.

     چنین است که ما اعضای انجمن‌های محیط‌زیستی استان چهارمحال و بختیاری ضمن محکوم کردن این اقدامات ضد آموزه‌های اخلاق محیط‌زیستی و ضد فرهنگ سرزمین بختیاری، از تمامی دوستداران و فعالان محیط‌زیستی، فرهیختگان فرهنگی‌اجتماعی و دست‌اندرکاران حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و محیط‌زیستی استان و کشور می‌خواهیم تا با واکنش‌های سزاوار به این ماجراها، اجازه ندهند چنین ضد ارزشی‌هایی در فهرست آثار ملی کشور به‌نام سرزمین بختیاری با آن تنوع‌زیستی منحصر به‌فرد، به ثبت برسد.

انجمن‌های محیط‌زیستی استان چهارمحال و بختیاری:

انجمن محیط‌زیستی تسنیم بروجن، انجمن محیط‌زیستی فوژان سبز شهرکرد، انجمن محیط‌زیستی وحدت سبز فرخ‌شهر،انجمن محیط‌زیستی دوستداران طبیعت بروجن،انجمن محیط‌زیستی حافظان طبیعت شیدا، انجمن محیط‌زیستی موج سبز، انجمن محیط‌زیستی نغمه سبز، انجمن محیط‌زیستی سرزمین مهر فارسان، انجمن محیط‌زیستی حافظان طبیعت شهرکرد

پی نوشت:

– به خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری پیشنهاد می‌کنم یادداشت محمد درویش که با عنوان «ثبت کبک‌کشی: رویداد تلخی که امید می‌پراکند!» در روزنامه اعتماد مورخ ۱۳ اسفند ۹۱ منتشر شده است را حتما” بخوانند.

– خبرگزاری مهر: جوابیه؛ توجیحات میراث فرهنگی چهارمحال و بختیاری در خصوص ثبت ملی دو پرونده شکار

– خبرگزاری ایرنا: شعار بخش گردشگری جشنواره همراه تهران اعلام شد

– خبرگزاری میراث فرهنگی: ثبت شکار کبک، تیرخلاص به طبیعت بختیاری!

یک درخواست از استاد مجید انتظامی؛ لطفا”امضاء کنید

جمعه, ۹ تیر, ۱۳۹۱

قرار است که استاد مجید انتظامی به سفارش شرکت “آب و نیرو” و در ستایش ساخت سدهای بزرگ مخزنی، سمفونی کارون را در هیجدهمین روز از تیرماه بنوازد. اینک گروهی از فعالان محیط زیست ایران، نامه‌ای را خطاب به استاد انتظامی نوشته و از ایشان درخواست کرده‌اند که از اجرای چنین اثری با چنان هدفی انصراف دهند و در عوض در سوگ کارون بنوازند.

شما خواننده گرامی طبیعت بختیاری نیز، چنانچه با محتوای این نامه موافق هستید، لطفاً نام و نشان و ایمیل خود را در کامنت های ذیل این یادداشت درج نمایید. متشکرم

جناب آقای مجید انتظامی؛ استاد بزرگ و ماندگار موسیقی ایران

موضوع: در سوگ کارون

استاد گرامی؛ می‌دانیم که چه اندازه ایران را و مردم پایبند به ارزش‌هایش را دوست داری. هنر تو همواره گویای عشق به این مردم تاریخ‌ساز، عشق به این فرهنگ و هنر متعالی، و عشق به سرزمینت بوده و هست.

استاد عزیز! شاید “نامه دانشجویان و دانش آموختگان خوزستان به استاد مجید انتظامی” را خوانده باشی. با خواندن این نامه همراه دانش‌آموختگان خوزستانی و همراه مردم خوزستان برای کارون گریستیم. کارونی که با تاریخ این سرزمین کهنسال گره خورده است. کارونی که به باور بسیاری تاریخ‌شناسان بیگانه و خودی، جلگه‌هایش گهواره تمدن جهان است چرا که کشاورزی آبی از این جلگه‌ها آغاز شده است. برای کارونی گریستیم که آوازهای مردم بختیاری و لر و خوزی و عرب در لابلای موج‌های خروشانش سُر می‌خورد. برای اندوه مردمی که مدافعان خط نخست ایران زمین بودند و هستند، برای اندوه کسانی که خروش کارون نبض تپنده زندگی‌شان و غیرت بلندشان بود گریستیم.

انتظامی بزرگ! شاید بهتر از ما بدانی که حوضه آبخیز کارون بزرگ تلاقیگاه دین‌های بزرگ اسلام، زردشتی، یهودیت، مسیحیت، صابئین مندایی و زیستگاه مسالمت‌آمیز اقوام مهمی چون فارس، لر، بختیاری، عرب و … از نخستین خاستگاه‌های تمدن بشری و توسعه درون‌زاد بوده است. مرز تنوع گونه‌ای در کارون به نهنگ ماهیان و کوسه می‌رسید و این ماهیان بزرگ تا اهواز نیز مشاهده می‌شدند. اما اینک نه تنها کشتیرانی در کارون ناممکن شده که پل‌های آن روی رودی خاموش و خشک، تصویری غم‌انگیزدارند.

استاد! بهتر از ما می‌دانی که در دهه ۳۰،  پس از چیرگی کودتای ۲۸ مرداد بر سرنوشت کشور، یک الگوی توسعه تقلیدی، ناکارآمد، و ناهماهنگ با زیست بوم برای ایران تدوین شد که یکی از نتایج آن ساخت و سازهای افراطی و سدسازی در آبخیزهای کشور بر پایه منافع شرکت‌های سدساز بیگانه بود. حال آنکه ایرانیان سدسازان بسیار ماهری بودند که از سه هزار سال پیش نخستین سدها مانند بند بهمن یا سد شادروان یا نخستین فناوری‌های پیچیده مانند نخستین سد قوسی جهان (سد ایزدخواست) یا بلندترین سد جهان (کریت طبس با ارتفاع ۶۰ متر – بلندترین سد جهان به مدت ۶۵۰ سال تا پیش از افتتاح سد هور امریکا) را در پرونده‌ مدیریت آب خود داشتند. و نیز ایرانیان پیشینه پر ارزش دیگری را نیز در پرونده خود داشتند که همانا توقف هوشمندانه و از روی آگاهی سدسازی از ۷ سده پیش بود. انگیزه این گزینش، جلوگیری از تبخیر و هدررفت بسیار زیاد آب از دریاچه سدها، توجه به کارایی بسیار کوتاه مدت سدها، و توجه به اثرات درازمدت محیطی آن‌ها بود. چیزی که امریکا تنها از دهه ۱۹۸۰ به آن پی برد و نه تنها سدسازی‌ را متوقف کرد که به برچیدن سدها مشغول شد.

استاد گرامی! می‌دانی که قدرت‌های جهانی پس از ۵۷ به گناه استقلال‌خواهی آن‌قدر سنگ به پای کشور عزیزمان زدند که نرسیدیم به مساله الگوی توسعه بپردازیم. همان الگوی تقلیدی ناسازگار را در شهرسازی و راهسازی و سدسازی و … ادامه دادیم.  بنابر آن الگوی تقلیدی نزدیک به ۱۰۰ سد برای کارون تعریف شد که نیمی از آن‌ها ساخته شده و نیم دیگر در راه است. در حالیکه سدسازی، تخصیصِ هزینۀ ناموثر و ناپایداری است که اگر از اثرات بیابان‌زایی شدید آن مانند ریزگرد، تغییر اقلیم، نابودی زیستگاه‌های جانوران و گیاهان بگذریم، جوامع بومی جلگه خوزستان، بزرگترین زیان‌کاران این داستان غم‌انگیزند.

انتظامی عزیز! شرکت‌های سدساز راستش را به ما نگفتند و بسیاری از ما، از سیاست‌مدار و مسئول و هنرمند تا دانشگاهی و مردم ، در ۶ دهه‌ی گذشته آن‌ها را باور کردیم. سال گذشته مسئولان کشور به خاطر مصائب بی‌شماری که سدسازی برای کشور ایجاد کرده است دستگاه سدساز یعنی وزارت نیرو را منحل و آن را با دو وزارت کشاورزی و نفت ادغام اعلام کردند. اما شرکت‌های بزرگ سدساز با پول و قدرت خود این اقدام درست و در راستای توسعه پایدار ایران را عقیم گذاشتند.

شرکت “آب و نیرو” مهمترین سدساز حوضه زاگرس است که ۲۵ سد در پرونده دارد. کارون ۱، کارون ۳ و کارون ۴ ساخته شده است. و سد گتوند با فشار زیاد بر مردم روستاهایی که روستا و خانه‌شان زیر دریاچه سد مدفون خواهد شد دارد، آبگیری می‌شود. در مغایرت با اصول ۵۰ ، ۴۴ و  ۴۸ قانون اساسی، کاهش شدید کمیت و کیفیت آب کارون و پیامد ناسازگار سدسازی‌ها بر تنوع گونه‌ای و کیفیت زیستگاه‌ها را شاهدیم که بی توجه به حقوق مشروع و قانونی جوامع مولد و با تصرف حقابه کشاورزان، باغداران، مرتعداران، عشایر، نخل‌کاران و ماهی‌گیران خوزستان انجام می شود.

استاد گرامی! از تو می‌خواهیم از شرکت قدرتمند “آب و نیرو” بپرسی در مملکتی که به اعلام استادان دانشگاه علم ‌و صنعت ایران، به اندازه نیاز همه دنیا توان تولید برق خورشیدی دارد و گران هم نیست، چرا نیروگاه برقابی می‌سازد؟ آن هم با اینهمه پیامدهای انسانی و محیطی؟  استاد عزیز! ساخت سد و بویژه سد برقابی در این کشور و با این اقلیم، اگر خیانت نباشد، اشتباه است.

انتظامی عزیز! از تو می‌خواهیم لختی خود را به جای کشاورزان و اهالی آبادی‌های واقع در محدوده‌ی مخزن سد گتوند بگذاری که اینک با زور و فشار زیاد از سوی شرکت “آب و نیرو” دارند تخلیه می‌شوند. آب و برق‌شان قطع شده و با پولی که به ازای خانه و کاشانه و زمین پدری به آنها داده می‌شود، حتی یک قبر هم در شهر مجاور نمی‌توانند بخرند؛ چه رسد به خانه!  اما به زور باید به دنبال بیکاری و بیگاری و سرنوشت غم‌انگیزی بروند که اشغال سرزمین‌شان از سوی شرکت “آب و نیرو” با نام توسعه برای‌شان رقم زده است.

استاد! از تو می‌خواهیم قطعه‌ای در سوگ کارون بنوازی …

با تقدیم احترام

گروهی از فعالان محیط زیست ایران

رونوشت:

دفتر مقام معظم رهبری، ریاست مجلس خبرگان، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست قوه قضائیه‌، ریاست قوه مقننه، ریاست جمهوری، وزیر نیرو، وزیر نفت، وزیر جهاد‌کشاورزی، ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، ریاست سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری، استاندار خوزستان، شهردار تهران‌