بایگانی “همایش ها”

تعامل برای حفظ محیط‌ زیست

شنبه, ۱ شهریور, ۱۳۹۳

     به بهانه هفدهمین مجمع عمومی کنفرانس نمایندگان آسیا و اقیانوسیه با موضوع محیط ‌زیست و توسعه به همراه محمدرضا تابش، مجید شفیع‌پور، محمدرضا فاطمی و محمد درویش در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل این گفتگو را در زیر بخوانید:

کنفرانس آرمان

     آرمان – میمنت گلشنی: از امروز هفدهمین مجمع عمومی کنفرانس نمایندگان آسیا و اقیانوسیه با موضوع محیط ‌زیست و توسعه با حضور ۱۵ کشور و همچنین ناظرینی از صندوق جمعیت و برنامه توسعه سازمان ملل متحد و چند سازمان بین‌المللی پارلمانی مرتبط با محیط‌ زیست از فرانسه و انگلیس به میزبانی ایران برگزار می‌شود.

     کنفرانس نمایندگان کشورهای حوزه آسیا و اقیانوسیه پیرامون محیط ‌زیست از سال ۱۹۹۳ با حضور هشت کشور در اولین سالگرد اجلاس ریو که از اجلاس‌های معتبر زیست‌محیطی است، توسط پارلمان کره‌جنوبی بنیانگذاری شده است. درحال حاضر نیز مقر اصلی این کنفرانس در کره‌جنوبی است.

     پیش‌تر، رئیس فراکسیون محیط‌ زیست مجلس و دبیرکل هفدهمین مجمع عمومی کنفرانس نمایندگان کشورهای حوزه‌ آسیا و اقیانوسیه با تشریح موضوعات مطروحه در این کنفرانس گفته بود:‌ ضرورت همگرایی منطقه برای حمایت از محیط‌ زیست، همکاری کشورها در حوزه‌ محیط ‌زیست و شرایط خاص توسعه‌ آسیا و اقیانوسیه ازجمله مواردی است که در اجلاس مورد بررسی قرار می‌گیرد و تلاش می‌شود توجه پارلمان‌ها نسبت به تصویب قوانینی برای کمک به دولت‌ها در جهت جلوگیری از تخریب محیط‌ زیست جلب شود.

     محمدرضا تابش تصریح کرده بود: در این کنفرانس وضعیت بحرانی در سوریه، غزه و افغانستان و همچنین پیامدهای انسانی و آثار مخرب زیست‌محیطی جنگ در این کشورها در کنار بحران‌های منطقه‌ای و جهانی، مثل بحران آب و انرژی، تغییرات آب و هوا، تخریب جنگل‌ها و پدیده گرد و غبار مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

     به گفته دبیرکل هفدهمین مجمع عمومی کنفرانس نمایندگان آسیا و اقیانوسیه مقابله با آپارتاید علمی و ممانعت از زورگویی قدرت‌های استکباری در عدم دسترسی دانشمندان غیرغربی به یافته‌های علمی، ایجاد وفاق بین کشورهایی با جغرافیایی مشترک و رعایت اخلاق زیست‌محیطی از دیگر مسائل جانبی مطروحه در اجلاس خواهد بود.

      علاوه بر این، رئیس مرکز امور بین‌الملل و کنوانسیون‌های سازمان محیط‌ زیست در تازه‌ترین اظهارات خود اختصاص حقابه از رودخانه‌های مرزی و مقابله با ریزگرد‌ها را مهم‌ترین مطالبات کشور در اجلاس تهران عنوان کرده و گفته است: همکاری منطقه‌ای برای پایداری جهانی محور و شعار اجلاس هفدهم است تا با تکیه بر آن نمایندگان این کشور‌ها بتوانند با بحث و تبادل نظر قوانینی در جهت حرکت به سوی توسعه پایدار  طرح‌ریزی کنند.

     مجید شفیع‌پور، همچنین اظهار کرده است: نمایندگان مجالس کشورها در این اجلاس فارغ از مسائل اجرایی، ملاحظات زیست‌محیطی را در مقیاس‌های خرد، جمع‌آوری و دسته‌بندی کرده و برای تدوین قوانین، مقررات و ضوابط در دستور کار قرار می‌دهند تا بتوان در آینده آنها را به دستگاه‌های متولی منعکس کرد.

     او افزوده است: اجلاس هفدهم تهران در آستانه شصت و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک بر گزار می‌شود و انتظار می‌رود نتایج این اجلاس به صورت یک بیانیه و به‌عنوان یک سند برون‌برد مباحثی را که باعث ارتقا وضعیت زیست‌محیطی کشور‌های آسیا و اقیانوسیه می‌شود در یکی از نشست‌های اصلی مجمع عمومی سازمان ملل به دبیرکل سازمان ملل منعکس شود.

     دستیار ویژه معاون رئیس‌جمهور در ادامه خاطرنشان کرده است: گرمایش جهانی، رخدادهای وخیم اقلیمی، گرد و غبار و خشکسالی از مهمترین مباحثی است که در این اجلاس به آنها پرداخته می‌شود. به گزارش مهر، رئیس مرکز امور بین‌الملل و کنوانسیون‌های سازمان محیط‌ زیست در پایان تصریح کرده است: چالش‌های فرامنطقه‌ای ازجمله نظارت بر حقابه‌ها و گرمایش جهانی از مهم‌ترین مباحثی است که از سوی ایران در این اجلاس مطرح می‌شود.

کنفرانس‌هایی با چاشنی تبلیغات

     برگزاری کنفرانس نمایندگان آسیا و اقیانوسیه با موضوع محیط‌ زیست و توسعه بهانه خوبی است تا با نظرخواهی از کارشناسان محیط‌ زیست به بررسی مهم‌ ترین چالش‌ها و نگرانی‌هایی که محیط ‌زیست ایران و منطقه را تهدید می‌کند بپردازیم.

     محمدرضا فاطمی، استاد دانشگاه و کارشناس محیط ‌زیست در گفت‌وگو با آرمان با اشاره به برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی در حوزه محیط ‌زیست و حضور ایران می‌گوید: تجربه نشان داده است که حضور و شرکت ایران در بسیاری از کنفرانس‌های بین‌المللی بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد چرا که طی این سال‌ها شرایط محیط ‌زیست نه تنها بهتر نشده بلکه به دلیل اجرای مخرب بسیاری از پروژه‌های کلان دولتی، بی‌توجهی مدیران و فقدان برخوردهای قانونی با متخلفین امروزه پدیده ریزگرد‌ها، خشک‌شدن تالاب‌ها، ناامنی غذایی، از بین رفتن تنوعات زیستی و گیاهی و … چالش‌های جدی را برای شهروندان در تمامی مناطق کشور ایجاد کرده است.

     او در ادامه تصریح می‌کند: درحال حاضر، بیان مهمترین مشکلات محیط ‌زیستی بسیار سخت است چراکه تمامی استان‌ها با توجه به شرایط جغرافیایی با مشکلات عدیده محیط ‌زیستی روبه‌رو هستند که تمامی آنها به یک اندازه مهم است و نیاز به اقدام ضروری برای مقابله دارد.

پشتوانه اجرایی تصمیمات بین‌المللی

     هومان خاکپور، کارشناس محیط‌ زیست، نیز در گفت‌وگو با آرمان با اشاره به منشأ داخلی و خارجی آسیب‌های محیط ‌زیست، عنوان می‌کند: در مواردی که آلودگی محیط‌ زیست منشأ داخلی دارد هیچ راهی جز تغییر نگاه و باور مسئولان نمی‌تواند راهگشا باشد. اما در مواردی که مشکلات محیط‌ زیست میان برخی از کشورها مشترک است یا ریشه برون‌مرزی دارد، برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی می‌تواند زمینه را برای همکاری کشورها فراهم کند.

     او همچنین خاطرنشان می‌کند: درحال حاضر، خشک‌شدن تالاب‌هایی که سرچشمه آنها رودهای مرزی است چون‌ هامون و هیرمند و به دنبال آن تولید کانون‌های ریزگرد از مهم‌ترین مشکلات محیط ‌زیست کشور است. واقعیت این است که درحال حاضر، ۲۰ تا ۲۵ استان کشور از مناطق جنوبی تا تنکابن درگیر پدیده ریزگرد‌هاست.

     بحث گرمایش زمین یا تولید گازهای گلخانه‌ای، تخریب جنگل‌ها هم از موضوعات مشترک تمامی کشورهاست که اغلب در کنفرانس‌های بین‌المللی مورد توجه قرار می‌گیرد. خاکپور در پایان می‌گوید: به طور حتم، نقطه قوت نشست‌های بین‌المللی محیط ‌زیست ایجاد تعهدات بین‌المللی است اما مشکل اینجاست که این تعهدات هیچ پشتوانه اجرایی ندارند و به نوعی لازم‌الاجرا نیستند. به همین دلیل، اغلب در عمل چندان موثر نیستند.

سرانه بسیار پایین هزینه آموزش در محیط ‌زیست

      مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط‌ زیست نیز در گفت‌وگو با آرمان با بیان این مطلب که برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی اغلب با هدف ترغیب کشور‌ها به پایبندی تعهدات صورت می‌گیرد، بیان می‌کند: به‌طور حتم، درحال حاضر،خشک‌شدن تالاب‌ها و تولید ریزگرد‌ها کلیدی‌ترین مشکلات محیط‌ زیست ما به شمار می‌روند. اما به این موارد باید افزایش شاخص آلودگی هوا را اضافه کرد که به تدریج موجب صعود خط برف و کاهش ذخیره آب در مناطق استراتژیک و به دنبال آن بحران آب می‌شود.

     محمد درویش در ادامه می‌گوید: مشکلی که کمتر به آن توجه شده است اما ازجمله کلیدی‌ترین مشکلات ما در حوزه محیط‌ زیست محسوب می‌شود، سرانه بسیار پایین هزینه آموزش در محیط ‌زیست است. مطمئنا، حل مشکلات محیط‌ زیستی ما در بلندمدت تنها در صورتی ممکن است که افراد از سواد و فهم اکولوژیکی درخور برخوردار شوند.

هنرستان‌های محیط زیستی؛ راهی برای توسعه آموزش و مهارت‌های محیط زیستی

جمعه, ۳۱ مرداد, ۱۳۹۳

     بدون شک تلاش برای ظرفیت‌سازی در حوزه گسترش آموزش‌های محیط زیستی و ایجاد حساسیت‌های لازم در سطح جامعه، در شمار برجسنه‌ترین اقدامات یک‌سال گذشته سازمان حفاظت محیط زیست کشور به رهبری سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار است. یقینا” بنیادی‌ترین اقدام در این ظرفیت‌سازی، همان بسترسازی لازم برای گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس و آشناسازی کودکان و دانش‌آموزان با مفاهیم محیط زیستی است که به همت دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان در قالب طرح مدارس جامع محیط زیستی و مبادله تفاهم‌نامه‌ای ارزشمند بین عالی‌ترین مقامات دو نهاد متولی “محیط زیست” و “آموزش و پرورش” ایران یعنی رییس سازمان حفاظت محیط زیست و وزیر آموزش و پرورش در روزهای پایانی سال ۱۳۹۲ (۱۸ اسفند ۱۳۹۲) نمودی عینی و عملی پیدا کرده است.

     گفتنی است قبل از مبادله این تفاهم‌نامه ملی، با حمایت دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان در بهمن ماه ۱۳۹۲ “نخستین همایش مدارس جامع محیط زیستی” توسط انجمن محیط زیستی تسنیم و همراهی نهاد آموزش و پرورش در شهر بروجن برگزار شد. به دنبال این همایش و گفتگوهایی که با مسئولان آموزش و پرورش منطقه داشتیم، ایده‌ی راه اندازی هنرستان‌های محیط زیستی مطرح شد. ابتدا این ایده را با محمد درویش مدیر کل آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست مطرح کرده و در نشست سازمان‌های غیردولتی چهارمحال و بختیاری با سرکار خانم دکتر مهناز مظاهری اسدی معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز خواستار حمایت و عملیاتی شدن آن شدم.

     اینک بسیار خوشحالم که محمد درویش مدیر کل آموزش و مشارکت مردمی سازمان در تارنمای مهار بیابا‌ن‌زایی خبر از تصویب آن ایده در کارگروه مشترک مدارس جامع محیط زیستی داده‌اند و راه‌اندازی هنرستان‌های محیط زیستی در سطح کشور هم در شمار اولویت‌های این طرح بزرگ قرار گرفته است. نگانده نیز به‌سهم خود تلاش‌های مسئولانه محمد درویش و همکاران گرامی‌شان در حوزه توسعه مدارس سبز در کشور را ارج نهاده و برای آنان بهترین‌ها را آرزو دارد.

     هنرستان‌های فنی و حرفه‌ای در نظام آموزش و پرورش کشور یکی از شیوه‌های آموزشی فنی و حرفه‌ای هستند که در قالب نظام آموزش رسمی کشور و وابسته به وزارت آموزش و پرورش فعالیت دارند و حداقل مدارک تحصیلی آن‌ها دیپلم است. برخی از دستگاه‌ها و بخش‌های اجرایی کشور بر اساس احساس نیاز و تمایل به مشارکت در پروسه تربیت نیروی ماهر، در تاسیس این مدارس و هنرستان‌ها مشارکت و همکاری فعال دارند.

     هنرستان‌های آموزش کشاورزی، مراکز آموزش هنر، مراکز آموزش صنایع دستی و . . . نمونه‌هایی از این مؤسسات هستند که بدین منظور زیر نظر وزارت آموزش و پرورش و دستگاه‌های مرتبط تأسیس شده و فعالیت می‌کنند. این دستگاه‌های مرتبط در سرمایه‌گذاری، اجرای آموزش‌ها، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ها در حوزه‌های مختلف برنامه‌ریزی، مدیریت، اجرا و نظارت سهم عمده‌ای دارند.

در آستانه دیدار سمن های محیط زیستی با رئیس‌جمهوری

پنجشنبه, ۸ اسفند, ۱۳۹۲

     برای نخستین‌بار فرصتی فراهم شده است تا سازمان‌های مردم‌نهاد بتوانند در یک دیدار تاریخی با عالی‌ترین مقام اجرایی کشور – رییس جمهور – گفتگو کنند. قرار است نمایندگانی در حضور رییس جمهور سخنرانی کرده و مطالبات سمن‌‌های بخش‌های مختلف را در این همایش بیان کنند. در این همایش که ۴۰۰۰ سمن به نمایندگی از ۱۸۰۰۰ سمن با رییس جمهور دیدار خواهند کرد فرصتی فراهم خواهد شد تا نمایندگان سازمان‌های مردم‌نهاد با وزراء و مسئولین دستگاه‌های دولتی نیز نشست‌های تخصصی داشته و دغدغه های خود را از نزدیک با آنان در میان بگذارند. این همایش بی‌همتا بهانه گفتگوی نگارنده با خبرنگار روزنامه ایران شده است که در صفحه ۱۴ روزنامه ایران مورخ ۸ اسفند ۱۳۹۲ انتشار یافته و شما خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

 نشست بارییس جمهور

۱۳۹۲؛ سال بیداری محیط زیست

     مریم فرهمند؛ سازمان مردم‌‌نهاد (سمن) یا ان جی او  از دل مردم بیرون می‌آید و با دغدغه‌ای مشترک تشکیل می‌شود. ویژگی اصلی سمن ها، غیردولتی بودن آنهاست اما اهدافی که دنبال می‌کنند، در نهایت می‌توانند باری از روی دوش دولت‌ها بردارند. یکی از شعارهای دولت یازدهم از ابتدا، احیا و حمایت از تشکل‌های مردمی بود. بر همین اساس، مرتضی میرباقری، قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی در نشستی که آذرماه با سازمان‌های مردم‌نهاد داشت گفت: «در کشور ما نیازهای بسیاری وجود دارد و تجربه نشان داده که هر جا مردم و سازمان‌های مردم‌نهاد شرکت کرده‌اند، گره‌های بسیاری گشوده می‌شود.» وی در این جلسه قول داد که بزودی سمن ها نشستی با رئیس جمهوری خواهند داشت.

     فعالیـت سمن ها در حــوزه محیط‌زیست همیشه چشمگیر بوده و کسی زنجیره انسانی اهواز برای حمایت از کارون و اعتراض به آلودگی هوا، اعتراض مردم به وضعیت دریاچه ارومیه و تجمع فعالان محیط زیست در اعتراض به شکار حیات‌وحش را فراموش نمی‌کند که همگی انساندوستانه، مسالمت‌آمیز و در راستای حفاظت از محیط زیست بوده است.

     سه ماه پیش بود که معصومه ابتکار برای نخستین  بار جلسه‌ای با حضور سمن های محیط زیست سراسر کشور برگزار کرد و پای صحبت‌های آنها نشست. حالا قرار است رئیس جمهوری هم پای صحبت سازمان‌های مردم‌نهاد سراسر کشور بنشیند. با این که هنوز زمان قطعی برگزاری این جلسه از سوی وزارت کشور اعلام نشده اما سمن های محیط زیستی کشور انتخاباتی برگزار و نماینده‌ای انتخاب کرده‌اند تا مسائل و مشکلات موجود را با دکتر روحانی در میان بگذارد.

 سمن ها قانون ندارند

     هومان خاکپور، فعال محیط زیست و دیده‌بان طبیعت بختیاری که به عنوان نماینده سمن های محیط زیست قرار است در جلسه با رئیس جمهوری صحبت کند، درخصوص اهمیت این دیدار می‌گوید: «دیدار با رئیس جمهوری اتفاق بزرگی است و باید بتوانیم به عنوان نماینده، توان واقعی همه سمن‌ها را نشان دهیم و کاری کنیم تا مسئولان بدانند سمن ها ۲۰ سال است که فراموش شده‌اند، سمن ها از سرمایه منابع انسانی برخوردارند که می‌تواند در بحث کاهش هزینه‌ها به دولت کمک کند. دولت می‌تواند با اعتماد به این سازمان‌ها، در راستای سیاست‌های کلان کشور برون‌سپاری کند و بخشی از مسئولیت‌های ممکن را به  سمن ها واگذار کند. اگر جلسه دیدار با رئیس‌جمهوری خوب مدیریت شود و بتوانیم مشکلات و خواسته‌های خود را با وی در میان بگذاریم، این دیدار نقطه عطفی برای فعالیت‌های سمن ها خواهد بود.»

     وی با اشاره به این که مشکلات سمن های محیط زیستی به دو بخش تقسیم می‌شود، می‌افزاید: اولین بحث، مشکل ساختاری سمن ها و نقش و جایگاه آنها در اجتماع است و بخش دیگر به مشکلاتی که در محیط زیست به صورت طبیعی وجود دارد، مربوط می‌شود. عمده‌ترین مشکل در فعالیت سمن ها، نبود قانون مدون است. معمولاً در بخش‌های مختلف مانند فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی در کشور قانون وجود دارد اما در حوزه فعالیت‌های اجتماعی و سمن‌ها (سازمان‌های مردم‌نهاد) قانون مدونی نداریم. آیین‌نامه و لایحه بین دولت و مجلس رد و بدل می‌شود اما هنوز قانون مدونی که به صورت دستورالعمل باشد و همه دغدغه‌های سمن ها در آن دیده شود، وجود ندارد. اگر این قانون باشد، بسیاری از مشکلاتی که اکنون سمن ها دارند، حل می‌شود.

 پروسه طولانی مدت ثبت سمن ها

     خاکپور با بیان این که در حال حاضر پروسه ثبت سمن‌ها دشوار و بشدت درگیر مسائل بوروکراسی است، اظهار می‌کند: تصویب قانون می‌تواند از بازی دادن سمن ها در دستگاه‌های دولتی جلوگیری کند. پروسه طولانی تشکیل سمن  موجب دلسردی می‌شود چون اگر گروهی بخواهند مجوز فعالیت بگیرند، یک تا دو سال طول خواهد کشید. زمانی که مجوز هم می‌گیرند و می‌خواهند فعالیت خود را آغاز کنند، نظارتی که باید بر عملکرد آنها شود گاهی از چارچوب نظارت خارج شده و به دخالت تبدیل می‌شود؛ این مشکلی است که واقعاً روند حرکت و فعالیت سمن ها را کند می‌کند در حالی که اگر قانونی تدوین و تصویب و حقوق معنوی سمن‌ها در آن دیده شود و نظارت هم در حد معقول و منطقی اتفاق بیفتد، سرعت حرکت سمن‌ها به مراتب بهتر می‌شود.  یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های سمن ها در این خصوص هم این است که در تدوین این قانون از نظر سمن‌ها هم استفاده شود تا حضور آنها مسئولانه و اثرگذار باشد. مهم‌ترین خواسته ما از رئیس جمهوری، صدور دستور تسریع در روند تدوین این قانون است. با توجه به تعاملاتی که اکنون بین دولت و مجلس برقرار است، این لایحه می‌تواند سریع‌تر در مجلس مطرح شود.

 بی‌مهری سازمان جنگل‌ها و مراتع

     وی خواسته دیگر سمن ها را ‌توجه بیشتر سازمان جنگل‌ها و مراتع به فعالیت سمن ها می‌داند و می‌گوید: یکی از نکات برجسته فعالیت سازمان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم این است که نسبت به دوره‌های گذشته گام‌های بلندتری درخصوص بهره‌گیری از ظرفیت‌های سمن‌ها در راستای حفاظت از محیط زیست و بحث آموزش‌های همگانی برداشته است. سازمان حفاظت محیط زیست فقط متولی ۱۰ درصد عرصه‌های طبیعی است و ۹۰ درصد آن با سازمان جنگل‌ها و مراتع است اما همکاری با سمن ها در اولویت سازمان جنگل‌ها نبوده که امیدواریم پا به پای محیط زیست حرکت کند.

     اکنون عمده‌ترین تخریب‌ها در عرصه‌های طبیعی اتفاق می‌افتد و بسیاری از معضلاتی که اکنون در محیط‌زیست شهری داریم به همین محیط زیست طبیعی برمی‌گردد. برای نمونه ریزگردها معضلی است که ۲۰ استان کشور را درگیر کرده و به عرصه‌های طبیعی  مربوط می‌شود که در حوزه فعالیت سازمان جنگل‌هاست بنابراین لازم است که سازمان جنگل‌ها به سمت جذب و حمایت از سمن ها حرکت کند.

 ۱۳۹۲؛ سال بیداری محیط زیست

     این فعال محیط زیست به اقداماتی که در بحث آموزش همگانی انجام شده اشاره و اظهار می‌کند: در بحث آموزش همگانی قدم‌های خوبی برداشته شده و با توجه به حرکت‌ها و زنجیره‌های انسانی که به مناسبت‌های مختلف و برای  مقابله با چالش‌ها در استان‌های مختلف صورت گرفته، می‌توان گفت سال ۹۲ سال بیداری محیط زیستی است. علت آن هم فعالیت‌های‌ نرم‌افزاری و آگاهی‌بخشی‌هایی است که اخیراً اتفاق افتاده است. در این خصوص رسانه‌ها بیشترین نقش را دارند و مردم هم با حساسیت نسبت به مشکلات برخورد می‌کنند. به عنوان نمونه با توجه به ظرفیت‌سازی ابتدایی و آگاهی‌بخشی که در کشور ایجاد شده، فرهنگ شکار که در پیشینه تاریخی ما یک ارزش بود اکنون موجب انزجار مردم می‌شود. این موضوع دستاورد بسیار بزرگی است اما آنچه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد این است که آموزش به سمت مدارس و آموزش و پرورش پیش رود و فرهنگ‌سازی را از کودکان شروع کنیم.

     وی اضافه می‌کند: در همین راستا اقدامی برای نخستین بار انجام شد و تفاهمنامه‌ای بین سازمان‌های مردم‌نهاد و آموزش و پرورش درباره مباحث محیط زیستی و گسترش آموزش‌های محیط‌زیستی کشور در استان چهارمحال و بختیاری منعقد شد. امیدواریم انعقاد این تفاهمنامه در کل کشور نهادینه شود تا بتوانیم فعالیت‌های محیط زیستی را در سطح مدارس گسترش دهیم. این اقدام می‌تواند بزرگترین کار زیربنایی و بنیادین در حوزه آموزش باشد تا نسل‌های آینده را برای داشتن محیط زیستی سالم، بیمه کنیم. مقام معظم رهبری فرمودند؛ «فرهنگ محیط زیست و منابع طبیعی باید به یک فرهنگ عمومی در جامعه تبدیل شود»، ما هم امیدواریم این خواسته محقق شود.

 ضرورت تغییر چیدمان توسعه کشور

     خاکپور در ادامه به مشکلاتی که به شکل طبیعی در محیط زیست وجود دارد اشاره می‌کند و می‌افزاید: اکنون با چالش آب مواجه هستیم. کشور ما خشک است و یک سوم میانگین جهان نزولات جوی دارد. بنابراین خشکسالی پدیده‌ای غیرطبیعی نیست و چیدمان توسعه و برنامه و نگاه آینده در کشور باید به سمتی باشد که بتوانیم با خشکسالی مقابله کنیم. متأسفانه این اتفاق در سال‌های گذشته نیفتاد و اگر آینده‌نگری می‌کردیم، نباید براساس شرایط اکولوژی، کشاورزی را فقط توسعه کمی می‌دادیم. باید برای کشور سند آمایش سرزمین تهیه می‌کردیم. در برنامه چهارم توسعه دولت موظف شد که سند آمایش سرزمین را تهیه کند ولی این اتفاق نیفتاد. دومین خواسته مهم ما از دکتر روحانی این است که سند آمایش سرزمین به صورت ملی و کارشناسی و فرامنطقه‌ای تهیه شود. چیدمان توسعه کشور باید از اول، دوباره طراحی شود؛ شغل‌هایی که بارگذاری بیشتری از توان جنگل‌ها دارند، حذف شوند و تمرکز صنایع از مناطق طبیعی برداشته شود.

 هدیه‌ای به نسل آینده

     آنچه مسلم است هیچ سازمانی به اندازه تشکیلاتی که از دل مردم به وجود آمده باشد نمی‌تواند برای محیط زیست دلسوز باشد و برای حفظ محیط زندگی، تلاش کند. حالا فرصتی فراهم شده تا نمایندگانی از میان مردم، درددل خود را با بالاترین مقام اجرایی کشور در میان بگذارند تا بتوانند با حل مشکلات، در محیطی پاک و سالم زندگی کنند و آن را به نسل آینده هدیه دهند.

مدارس محیط زیستی؛ راهی به سوی صیانت پایدار از طبیعت ایران

سه شنبه, ۱ بهمن, ۱۳۹۲

posterfain

    روند شتابان تخریب محیط زیست، مواجه شدن با بحران آب و آغاز بیابان‌زایی، آلودگی هوا و رودخانه‌ها، تهدید تنوع زیستی و کشتار بی‌رحمانه برخی از گونه‌های جانوری در خطر انقراض؛ آژیر قرمز را در طبیعت وطن به‌صدا درآورده و اضافه بر مدافعان محیط زیست، موجبات نگرانی بسیاری از فرهیختگان حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی کشور را نیز فراهم کرده است. وضعیت نگران کننده‌ای که سلامت زندگی نسل حاضر و نسل‌های آینده را با چالش‌ها و ناهنجاری‌های محیط زیستی جبران‌ناپذیری مواجه کرده و بایستی قبل از آنکه خیلی دیر شود هشدارهای لازم به گوش تمامی افراد اثرگذار در حوزه فرهنگی جامعه ایرانی رسانده شود.

    بدون شک ظرفیت‌سازی فرهنگی و ایجاد حساسیت‌های لازم در سطح جامعه برای جلب مشارکت و همکاری مردم، در شمار راهبردی‌ترین اقداماتی است که بایستی در ردیف اولویت‌های محوری نهادهای متولی حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی جامعه قرار گیرند. یقینا” بنیادی‌ترین راهکار این ظرفیت‌سازی از طریق گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس و آشناسازی کودکان و دانش‌آموزان با مفاهیم محیط زیستی قابل دست‌یابی است. راهکاری که در قالب تشکیل و توسعه مدارس محیط زیستی در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست کشور و وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته تا معلمان دلسوز و مسئولیت‌شناس قادر باشند عشق به طبیعت و مواهب خدادای را در ضمیر کودکان و فرزندان ایران‌زمین نهادینه کنند.

     گفتنی است برای بستر‌سازی و تحقق این هدف بزرگ، انجمن محیط زیستی تسنیم درصدد است تا با همکاری اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن، “نخستین همایش مدارس محیط زیستی در بام ایران” را برای معلمان شهرستان بروجن برگزار کنند. در این همایش بزرگ محیط زیستی که بیش از ۵۰۰ نفر از معلمان بام ایران – بروجن – در آن شرکت خواهند داشت، محمد درویش مدیر کل آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان سخنران حاضر شده تا در دهم بهمن‌ماه در فرهنگ‌سرای شهر بروجن برای فرهنگیان این دیار از طرح جامع مدارس محیط زیستی و ضرورت‌های گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح آموزشگاه‌های منطقه و کشور سخن گوید.

     انتظار می‌رود معلمان دلسوز و متعهد شهرستان بروجن، بزرگوارانه دعوت انجمن محیط زیستی تسنیم و اداره آموزش و پرورش را اجابت کرده و با شرکت گسترده در این همایش، زمینه‌های اجرای طرح جامع مدارس محیط زیستی در بام ایران را فراهم کنند.

     لازم به یادآوری است که اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن در اقدامی تحسین‌برانگیز اعلام کرده است که برای معلمان شرکت کننده در این همایش، گواهی کیفیت‌بخشی صادر خواهد کرد.

     نگانده نیز به‌سهم خود تلاش‌ها و همکاری‌های مسئولانه انجمن محیط زیستی تسنیم و اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن در برگزاری هرچه مؤثرتر و پرشورتر این همایش را ارج نهاده و برای مسئولان این نهاد فرهنگی بهترین‌ها را آرزو دارد.

در همین رابطه:

– خبرگزاری مهر: همایش مدارس محیط زیستی در بروجن برگزار می شود/ دعوت از مسئولان محیط زیست کشور

– خبرآنلاین(محمد درویش): وقتی که نیروی دریایی ارتش از آموزش و پرورش سبقت می‌گیرد!

زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟

سه شنبه, ۵ شهریور, ۱۳۹۲

2003زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟

     دیروز یک‌شنبه – سوم شهریورماه ۱۳۹۲ – به دعوت رییس پژوهشگاه شاخص پژوه افتخار حضور در جمع دانشجویان، اساتید و علاقه‌مندان حوزه محیط زیست در دانشگاه اصفهان را پیدا کردم تا با شرکت در “نشست تخصصی چالش ها و مباحث نوین در مدیریت شهری” که در محل سالن اجتماعات این پژوهشگاه در دانشگاه اصفهان تشکیل شده بود، در زمینه چالش‌های ناشی از خشکی زاینده‌رود در محیط زیست شهری اصفهان و دیگر سکونتگاه‌های شهری و روستایی اطراف زاینده‌رود و تالاب بین‌المللی گاوخونی سخنرانی کنم.

     در این سخنرانی‌ام که با عنوان: ” زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟” در آن نشست محیط زیستی ارایه شد تلاش کردم به عنوان یک کارشناس حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور، با نگاهی ملی و در فضایی عقلانی و منطبق بر آموزه‌های محیط زیستی و به‌دور از احساسات منطقه‌ای، به جایگاه کم‌همتای زاینده‌رود دیروز در تمدن دیرینه دیار اصفهان و ناخوش‌احوالی نگران کننده امروز این رود حیات‌بخش و نشاط‌آور و بالاخره شناخت متهمین این فاجعه و ارایه راهکارهای برون‌رفت از این چالش و جاری شدن دیگرباره‌ی زاینده‌رود سخن بگویم.

     گزارش‌ این سخنرانی را می‌توانید در خبرگزاری فارس و یکی از بازتاب‌های آن‌را نیز در خبرگزاری ایسنا بخوانید.

دیگر بازتاب‌ها:

– خبرگزاری مهر: مشکل هدر رفت آب است نه خشکسالی/ تخصیص آب به بخش کشاورزی عوام فریبی است

– انجمن علمی گروه محیط زیست دانشگاه عمران و توسعه: زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟

– روزنامه اصفهان امروز: اختصاص آب به بخش کشاورزی …

– مؤسسه سبز پژوهان الوند همدان: زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟

گزارش نشست هم‌اندیشی تالاب‌ها در گندمان

شنبه, ۲۱ بهمن, ۱۳۹۱

نخستین نشست هم‌اندیشی تالاب‌های بام ایران - گندمان 18 بهمن 91

     روز چهارشنبه ۱۸ بهمن‌ماه، گندمان میزبان نخستین نشست هم‌اندیشی یک‌روزه تالاب‌های استان بود که به همت انجمن محیط‌زیستی تسنیم بروجن و همکاری بخشداری گندمان برگزار شد. بیش از یک‌صد نفر از اعضای شوراهای اسلامی و دهیاران به‌عنوان نمایندگان جوامع محلی اطراف تالاب‌های منطقه و هم‌چنین مسئولان دولتی، تشکل‌های مردمی‌ و دوستداران محیط‌زیست استان در این نشست حضور داشتند.

شرکت کنندگان در نشست

     رییس انجمن محیط‌زیستی تسنیم بروجن، مشارکت مسئولانه نمایندگان جوامع محلی ساکن در اطراف تالاب‌های استان را از جمله نقاط قوت این نشست دانسته که می‌تواند زمینه‌ساز امیدواری‌های زیادی برای همراهی آنان در اجرای برنامه‌های حفاظتی و مدیریتی تالاب‌های استان باشد. خانم لیلا اخلاصی هدف از انتخاب گندمان به‌عنوان محل برگزاری این نشست را «افزایش اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی عمومی به بهره‌برداران محلی ‌درباره وابستگی متقابل بین آب‌ها و تالاب‌ها» جهت افزایش سطح مشارکت و آشنایی بیشتر جوامع محلی با پتانسیل‌های اشتغال‌زایی و درآمدزایی تالاب‌ها و تهدیدهای پیش‌روی این محیط‌های تالابی ارزشمند دانسته که از اهداف محوری دست‌اندراران کنوانسیون رامسر در سال ۲۰۱۳ می‌باشد.

لیلا اخلاصی

     در این نشست هم‌اندیشی که با شعار «تالاب‌ها از آب مراقبت می‌کنند» و در کنار تالاب گندمان برگزار شد، محمد درویش عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور به‌عنوان سخنران شرکت کرده و ابتدا با اشاره‌ای به پیشینه کنوانسیون بین‌المللی تالاب‌ها که برای اولین بار در ۴۲ سال پیش در رامسر برگزار شد، به جایگاه تالاب‌های کشور در سیاهه این کنوانسیون و اهمیت ثبت بین‌المللی محیط‌های تالابی کشور پرداخته و در راستای تحقق اهداف سال ۲۰۱۳ میلادی این کنوانسیون جهانی، به روابط دوسویه آب و تالاب و هم‌چنین وضعیت نگران کننده حاکم بر مدیریت منابع آبی کشور تأکید کردند.

     این متخصص حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور روند سدسازی سال‌های اخیر و عدم رعایت حق‌آبه طبیعی تالاب‌ها، توسعه غیراصولی و بی‌رویه زمین‌های کشاورزی، تغییر کاربری اراضی حاشیه تالاب‌ها به زمین کشاورزی و حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز با برداشت‌های بیش از ظرفیت را عوامل اصلی افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی، خشکی تالاب‌ها و نهایتا” فرو نشست زمین در این عرصه‌های طبیعی ارزشمند دانسته که متأسفانه در استان چهارمحال و بختیاری نیز منجر به تبدیل تالاب‌هایی مانند خانمیرزا، دهنو، شهرکرد و گندمان  به کانون‌های تولید گرد و خاک در منطقه شده‌است.

محمد درویش

     محمد درویش پژوهشگر برجسته کشور، توجه به ظرفیت‌های گردشگری و اکوتوریسمی تالاب گندمان و سکونتگاه‌های روستایی اطراف آن و چشم‌اندازهای کم‌نظیر سبزکوه و کلار در اطراف گندمان و هم‌چنین عبور جاده خوزستان از این منطقه – که فلات مرکزی را به جنوب کشور متصل می‌کند – را برای تغییر شیوه‌های بهره‌بردای(زراعی و دامی) از تالاب گندمان بسیار با اهمیت دانسته و آن‌را یکی از محورهای راهبردی تغییر معیشت و ایجاد اشتغال پایدار در منطقه بیان کردند. احیای تالاب گندمان زمینه‌ساز بازگشت مجدد پرندگان به منطقه شده که می‌توان با ایجاد سایت‌های پرنده‌نگری و کاشانه‌های روستایی، زیرساخت‌های ورود گردشگران داخلی و خارجی به منطقه را فراهم کرده تا ضمن معرفی گندمان در سطح ملی و جهانی، پتانسیل‌های اشتغال‌زایی و درآمدزایی کم‌نظیری را در منطقه ایجاد کرده که از پایداری اطمینان‌بخشی نیز برخوردار باشند.

     محمد درویش در بخشی از سخنان خود، توسعه ناپایدار کشاورزی را متهم ردیف اول در ماجرای بحران آب و افت شدید سطح آب سفره‌های زیرزمینی دشت‌های کشاورزی کشور بیان کرده، به‌طوری‌که آمار تخلیه از منابع زیرزمینی در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۰ نشان می‌دهد که در سال ۱۳۵۰ میزان تخلیه کمتر از ۲۰۰۰۰ میلیون مترمکعب بوده در حالی‌که در سال ۱۳۹۰ به حدود ۸۰۰۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است. به همین نسبت سطح آب زیرزمینی در سال ۱۳۵۰ از حدود ۲ متر افت به حدود ۱۸ متر افت در سال ۱۳۹۰ رسیده است. متأسفانه در این سال‌ها در بخش کشاورزی به خاطر رسیدن به تولید بیشتر فقط توسعه در سطح و افقی را در دستور کار داشته‌ایم ولی راندمان آبیاری نه‌تنها افزایش چشم‌گیری نداشته بلکه هرسال شاهد افزایش روند برداشت نیز بوده‌ایم و در حال حاضر راندمان آبیاری بین ۳۰-۳۵ درصد است. البته سدسازی‌های بی رویه و جانمایی غلط استقرار صنایع با نیاز آبی بالا نیز در تشدید این روند مؤثر بوده‌است.

     سعید یوسف‌پور مدیر کل حفاظت محیط‌زیست استان با شرکت در برنامه پرسش و پاسخ این نشست، به سؤال‌های نمایندگان جوامع محلی و دوستداران طبیعت در خصوص برنامه‌های دولت در زمینه حفاظت و احیای تالاب‌های استان پاسخ داده و از تهیه «طرح جامع مدیریت منابع آبی در برش‌های استانی و شهرستانی» خبر داد.

سعید یوسف‌پور

     مدیر کل حفاظت محیط‌زیست استان توجه به «مدیریت زیست‌بومی یک‌پارچه» را از برنامه‌های پیش‌‌روی و مورد تأکید سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور عنوان کرده و طرح «پرداخت در قبال خدمات اکوسیستمی» را یکی از مهم‌ترین راه‌کارهای تأمین منابع مالی برای هزینه‌های حفاظت و مدیریت محیط‌زیست و منابع طبیعی استان دانستند.

     تولید آب مورد نیاز در استان‌های اصفهان و خوزستان و هم‌چنین سدهای بزرگ برق‌آبی احداث شده در منطقه، مهم‌ترین خدمت اکوسیستمی استان چهار‌محال و بختیاری به این ‌استان‌های پایین‌دستی بوده که بر اساس این طرح بخشی از درآمد بخش‌های صنعتی، گردشگری و کشاورزی این استان‌ها به چهارمحال و بختیاری در بالادست اختصاص یافته تا در طرح‌های حفاظت آب و خاک و حفظ پوشش گیاهی هزینه گردد.

     حجت‌الاسلام زمانی امام جمعه گندمان در این نشست، از مسئولان نهادهای دولتی متولی در حوزه محیط‌زیست و حوادث غیرمترقبه استان خواستار توجه بیشتر به حفاظت و مراقبت از  تالاب ارزشمند گندمان شده و از مدیرکل حفاظت محیط‌زیست استان خواستند که نسبت به تالاب گتدمان نگاهی بین‌المللی داشته باشند و در همان سطح از اهمیت و اعتبار با این تالاب برخورد کنند.

     بهروز امینی بخشدار گندمان ضمن قدردانی از تلاش‌های انجمن محیط‌زیستی تسنیم برای برگزاری هرچه مؤثرتر این نشست، خواستار پیگیری‌های بیشتر و سزاوارانه اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان برای ثبت بین‌المللی تالاب گندمان در کنوانسیون رامسر شده و اظهار امیدواری کردند که با تکرار برگزاری چنین نشست‌های آگاهی‌بخش، سطح مشارکت مردم محلی در برنامه‌های حفاظتی و احیایی تالاب‌ها افزایش یافته تا با همت بیشتر و درخور دستگاه‌های دولتی مرتبط، شاهد ثبت تالاب گندمان به‌عنوان ۲ هزار و هشتاد و هشتمین تالاب بین‌المللی در کنوانسیون رامسر باشیم.

بهروز امینی

     بخشدار گندمان احداث بندخاکی و تغییر شیوه آبیاری در زمین‌های کشاورزی اطراف تالاب را در احیای مجدد گندمان و بازگشت پرندگان به این تالاب، حیاتی خوانده و از همکاری‌های داوطلبانه کشاورزان، انجمن محیط‌زیستی تسنیم، اداره حفاظت محیط‌زیست و فرمانداری بروجن در انجام این فعالیت‌های طبیعت‌دوستانه تقدیر و تشکر کردند. آقای امینی اظهار امیدواری کردند که با تخصیص اعتبارات مصوب شده در سازمان حفاظت‌محیط زیست کشور، بزودی شاهد اجرای برنامه‌های مدون حفاظتی و احیایی در تالاب گندمان و چغاخور باشیم.

     بازدید از بندخاکی احداث شده در محل غار اشک زلیخا در شرق تالاب گندمان، برنامه پایانی این نشست بوده که با حضور شرکت کنندگان در نشست صورت پذیرفت.

تالاب گندمان - 18 بهمن 91

در همین رابطه:

– خبرگزاری مهر: ظرفیت‌های بالای گردشگری تالاب گندمان/ تهیه طرح جامع مدیریت منابع آبی

– خبرگزاری ایسنا: تاکنون بیش از ۸۴ تالاب با اهمیت بین‌المللی در ایران شناسایی شده است

– وب‌سایت اداره کل حفاظت محیط‌زیست چهارمحال و بختیاری: طرح جامع مدیریت منابع آبی در سطح کلان و منطقه‌ای درحال تدوین است

پیام این پوستر را بیان کنید و ۵۰ هزار تومان جایزه بگیرید!

دوشنبه, ۲۹ خرداد, ۱۳۹۱

هنرمند اهل دیار چهارمحال و بختیاری، کریم منزوی عزیز، اثری را به نخستین همایش مهار بیابان‌زایی در بام ایران هدیه داد که بسیاری از دغدغه‌های فعالین محیط زیست و منابع طبیعی را در مواجهه با خطرات روزافزون بیابان‌زایی در استان ما پوشش می‌دهد.
اینک دبیرخانه همایش تصمیم دارد تا به بهترین تحلیل یا تفسیری که از محتوای پیام‌های مستتر در این پوستر شود، جایزه‌ای ناقابل اما ماندگار به رسم ادب تقدیم کند.
پس این گوی و این میدان …
باشد که چنین رویه‌ای سبب شد تا هنرمندان و گرافیست‌های ما بیشتر رغبت کنند تا بر شمار آثار محیط زیستی‌شان بیافزایند.

گفتنی آن که مهلت شرکت در این مسابقه ۱۰ روز تعیین شده است.

نخستین همایش مهار بیابان زایی در بام ایران – ۲۸ خرداد ۱۳۹۱

چهارشنبه, ۲۴ خرداد, ۱۳۹۱

برداشت های بی رویه از منابع آب های زیرزمینی در سال های اخیر سبب شده است تا مردمان چهار محال و بختیاری هم ناباورانه نشانه های فرونشست زمین و بیابان زایی را در اغلب دشت های این دیار مشاهده کنند. پدیده فاجعه باری که هرگز بدبین ترین مردمان این دیار نمی توانستند تا ۴ دهه پیش تر برای دشت های حاصلخیز چهارمحال و بختیاری تصور کنند.

منطقه چهارمحال و بختیاری در طول تاریخ همواره به عنوان سرزمین آب ها شهرت داشته و با میانگین بارش حدود ۷۰۰ میلی متر، که نزدیک به میانگین جهانی است، به عنوان یکی از مهمترین منابع آبی زاگرس و کشور مطرح بوده است و شک نداشته باشید همین فراوانی آب در منابع آبی زیرزمینی، چشمه های جوشان و رودخانه های خروشان بوده که به یاد همگان می انداخت که بخت با مردمان این دیار یار بوده که آنها را در چنین بهشت مستانه‌ای مأوا داده است.

اما؛ در دهه های اخیر با افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و ورود ماشین آلات کشاورزی در کنار ویژگی های کوهستانی، اقلیمی و پراکنش مکانی نامناسب بارش های منطقه باعث شد تا بیش از ۸۰ درصد از مصارف آب مردمان دیار چهارمحال و بختیاری، وابسته به منابع آب های زیرزمینی شود و روند افزایش تعداد چاه های مجاز و غیرمجاز کشاورزی به شکل نگران کننده ای شدت یافت، به طوری که سالانه در ۱۱ دشت کشاورزی آن، حدود ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب بوسیله ۳۶۰۰ چاه و ۴۸۰ رشته قنات از ذخایر زیرزمینی بیرون کشیده شد.

درست است که مردمان چهارمحال و بختیاری چند برابر میانگین ملی، ریزش های آسمانی را دریافت می کنند اما؛ حدود ۹۰ درصد از این آب های قابل استحصال به صورت روان آب و یا چشمه های بزرگ از طریق سرشاخه های زاینده رود، دز و کارون بزرگ از منطقه خارج شده و حیات و طراوت استان های خوزستان و اصفهان را مدیون همین برکت های آسمانی خود می سازند. این همان حقیقت تلخ داستان است که این سال ها مردمان چهارمحال و بختیاری در حال خرج پس اندازها هستند!

عدم برنامه ریزی و نبود مدیریت مناسب و درخور سال های گذشته برای بهره برداری از آب های سطحی و همچنین افزایش نیازها و گسترش چشمگیر زمین های کشاورزی، علت اصلی افزایش برداشت های مضاعف و بی رویه از منابع آبی زیرزمینی این منطقه شد. این برداشت های بی رویه و غیراصولی تا جائی ادامه پیدا کرد که دیگر میزان تغذیه آبخوان ها و منابع زیرزمینی از طریق نفوذ نزولات جوی، جوابگوی آن برداشت ها نبوده و هر ساله سطح آب های زیرزمینی با افت شدیدتری مواجه و نهایتا”دشت های خشک منطقه با خطر جدی فرونشست زمین مواجه گردیدند.

البته فراموش نکنیم که چرای بی رویه دام و حضور تقریبا” ۶ برابر دام در مراتع، بوته کنی، شخم و شیار و تبدیل مراتع به دیم زارهای کم بازده، تخریب جنگل ها از طریق زراعت در زیر اشکوب درختان، قطع درختان برای تأمین سوخت و تولید زغال و همین طور تخریب پوشش گیاهی از طریق اجرای نادرست و غیر اصولی پروژه های عمرانی سبب تشدید روند نابودی پوشش گیاهی، منابع آبی زیرزمینی و شنیده شدن ناغوس دهشت آور پدیده بیابان زائی در منطقه شده است. در حال حاضر تمامی ۱۱ آبخوان بزرگ (دشت) در چهارمحال و بختیاری با افت شدید سطح آب زیر زمینی و  کسری سالانه حدود ۱۸۰ میلیون مترمکعبی مواجه و ۴ آبخوان پر اهمیت بروجن، سفیددشت، جوانمردی و شهرکرد ممنوعه بحرانی اعلام شده اند.

گفتنی است؛ چنین دریافت‌هایی بود که بسیاری از علاقه‌مندان به طبیعت بام ایران را نگران تداوم روند کنونی تخریب خاک منطقه کرده و از این رو؛ امسال همزمان با آئین های بزرگداشت “روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی و کاهش اثرات خشکسالی” – (۱۷ ژوئن)؛ برای نخستین بار همایشی یک روزه به همت جوانان پرتلاش انجمن زیست محیطی تسنیم و با همکاری و حمایت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان و برخی ادارات و نهادهای مرتبط، در تاریخ ۲۸ خردادماه، ساعت ۹ تا ۱۲ ظهر در محل فرهنگ سرای شهر بروجن برگزار خواهد شد.

در این همایش یک روزه متخصصین و اساتید حوزه بیابان و منابع طبیعی کشور – آقای مهندس محمد درویش پژوهشگر برجسته بخش بیابان مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، آقای دکتر عطاءاله ابراهیمی مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان و آقای دکتر حسین صمدی رییس مرکز منابع آب دانشگاه شهرکرد – به روند نگران کننده تخریب پوشش گیاهی، فرسایش خاک، افت سطح آب های زیر زمینی، فرو نشست زمین و خطر وقوع پدیده فاجعه بار بیابان زایی در بام ایران خواهند پرداخت.

محمد درویش در همایش ملی انتقال آب بین حوضه ای: “باید‌ها و نباید‌های انتقال آب بین حوضه‌ای”

جمعه, ۵ خرداد, ۱۳۹۱

در همایش ملی «انتقال آب بین حوضه ای» که در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۹۱ در شهرکرد برگزار گردید، محمد درویش به عنوان یکی از فعالان سرشناس محیط زیست و مخالفان جدی انتقال آب بین حوضه ای در کشور به نمایندگی از همه طبیعت باوران، اعلام کرد که ما مخالفان طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای؛ هرگز راضی به تنگدلی هیچ زیستمندی در ایران‌زمین نبوده و نیستیم و بل، این مخالفت را عین پایداری و تضمین زندگی باکیفیت ایرانیان می‌دانیم و بس.

متن کامل سخنرانی محمد درویش را می توانید در زیر ملاحظه کنید:

سیاه اندرون باشد و سنگدل

که خواهد که موری شود تنگدل

در جهانی که همه‌ی پیکره‌های تو در توی آن متأثر از ردپای توانمندی‌های فناورانه‌ی مهم‌ترین ساکنش – آدمی – دستخوش تغییر و تحول شده، آشکار است که نفی کامل یکی از همین شناسه‌های توانمندی، نه ممکن و نه خردمندانه و نه لازم است.

وقتی که بشر این اجازه را می‌یابد تا با کشف و کاربست ماده‌ای به نام پنسیلین، امید به زندگی نسل خود را بر روی این یگانه کره‌‌ی قابل زیست در کهکشان راه شیری، دست کم تا دوبرابر افزایش دهد، معلوم است که این حق را هم باید به او داد تا از هر ابزار و تمهیدی برای ماندگاری باکیفیت‌تر و متوازن‌ترش بر پهنه‌ی ۱۳ و نیم میلیارد هکتاری خشکی‌های زمین برخوردار شده و بتواند هر آیینه، مانعی به نام محدودیت در دسترسی به اندوخته‌ها و منابع آب شیرین را به زورآزمایی و همآوردی دعوت کند.

به دیگر سخن، هرچند اینک کمتر بشود آدم‌هایی را یافت که رخدادهای سال ۱۹۲۸ میلادی را به خاطر داشته باشند، اما با این وجود، شاید یکی از مهم‌ترین سال‌های کره زمین در طول عمر ۴٫۶ میلیارد ساله‌اش، همین سال ۱۹۲۸ باشد! زیرا تا پیش از این سال، یعنی در طول بیش از ۹۹۰۰ سال، جمعیت جهان شمار خویش را از حدود یک میلیون نفر در آغاز عصر کشاورزی در ده هزار سال پیش، به دو میلیارد نفر در سال ۱۹۲۷ میلادی افزایش داد. ولی در فاصله ۸۴ سال بعد تا امروز، ۵ میلیارد نفر دیگر به شمار آدم‌زمینی‌ها افزوده شد! چرا؟

بی شک یکی از مهم‌ترین دلایل این جهش خیره‌کننده، همان طور که اشاره شد، کشف پنی سیلین توسط یک اسکاتلندی به نام الکساندر فلمینگ بود؛ کشفی که هر چند تا اواسط جنگ جهانی دوم (۱۹۴۱) آنچنان شناخته نشد، اما در آن سال توانست به عنوان مهم‌ترین ماده شفابخش در مقابله با مرگ و میرهای ناشی از جراحت و عفونت عمل کند. افزون بر آن، پنی سیلین، مؤثرترین ماده در مبارزه با بیماریی‌هایی چون تب سرخ، دیفتری، سفلیس، سوزاک، آرتریت، بُرُنشیت، مننژیت و مسمومیت خون بود؛ بیماری‌هایی که تا پیش از کشف پنی‌سیلین قاتل میلیون‌ها انسان بودند. بنابراین، اگر بگوییم که دست کم حیات نیمی از جمعیت هفت میلیاردی امروز جهان، مدیون الکساندر فلمینگ است، حرفی به گزاف نزده‌ایم! زده‌ایم؟

در چنین شرایطی و با بررسی بازخوردهای کشف فلمینگ، بیایید فرض کنیم که پنسیلین، ۹۰۰ سال زودتر از وی و توسط یک دانشمند مشهور ایرانی به نام پورسینا کشف و به کار گرفته می‌شد! فکر می‌کنید در آن صورت ما اینک کجا بودیم و آیا می‌توانستیم همچنان در سومین روز از سومین ماه نخستین فصل سال در بام ایران از بایدها و نبایدهای انتقال آب بین حوضه‌ای سخن گوییم؟!

راست آن است که وقتی در طول ۸۴ سال، پنج میلیارد نفر به جمعیت جهان افزوده می‌شود؛ وقتی می‌دانیم که بر بنیاد پژوهش‌های واکر (۲۰۰۲)، ظرفیت پذیرش کره زمین در سال ۱۹۸۰ به پایان رسیده و از آن تاریخ، یعنی زمانی که جمعیت جهان هنوز به ۵ میلیارد نفر هم نرسیده بود، میزان مصرف از میزان تولید سالانه زمین پیشی گرفت؛ معلوم است که باید تصور چه دوزخ جان‌سوزی را امروز می‌کردیم، اگر پورسینا، پنی‌سیلین را ۹۰۰ سال زودتر کشف کرده بود.

خلاصه این که انگار آن چیزی که گاه سبب شده تا ماندگاری حیات تا امروز ادامه یابد، هوشمندی بشر نبوده! بلکه شانسش بوده که خیلی هم هوشمند و دانا آفریده نشده است! وگرنه امروز با حاکمیت چنین کیفیتی از آزمندی، نه از خاک نشان می‌ماند و نه از خاک‌نشان!

زیرا باید بپذیریم که در کلان ماجرا، هنوز آن چیزی که حرف نخست را در معادله زندگی آدم‌زمینی‌ها بر کرسی می‌نشاند، بیش از آن که خردمندی در چیدمان توسعه مبتنی بر لحاظ توانمندی‌های بوم‌شناختی سرزمین باشد؛ آزمندی، جاه‌طلبی و غلبه‌ی توسعه بر بنیاد نیازهای بشر است و نه رعایت خواهش‌های اکولوژیکی سرزمینی که جان‌پناهش بوده و هست.

اگر امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که شتابان بر ناسازه‌هایش افزوده و از آرامش ساکنانش کاسته می‌شود، حاصل همین غلبه‌ی آزمندی و نادانی، برخردمندی و صبوری است! نیست؟

به این مثال دقت کنید:

در سال ۱۹۷۸ میلادی، کتابی منتشر شد به نام «دشمن هفتم»، که حاوی پیشگویی تلخی بود؛ پیشگویی تلخی که امروز بدل به حقیقتی غم‌انگیز شده است. آن حقیقت که ۳۴ سال پیش توسط رانالد هیگینز – Ronald Higgins- صاحب کتاب فوق، به رشته‌ی تحریر درآمد، چنین است: «بیست و پنج سال آینده و شاید دهه‌ی آتی، برای صدها میلیون انسان، مرگ از گرسنگی به بار خواهد آورد و برای بقیه‌ی ما، سختی، ناامنی یا جنگ.»

به نظر شما هیگینز یک پیشگو بود و با استفاده از شگردهای رمالی به چنین پیش‌بینی دقیقی دست یازیده بود؟! یا فقط یک آینده‌نگر با هوش متوسط بود؟ آینده‌نگری که برای تأیید آینده‌نگری‌هایش، کار زیاد دشواری هم برعهده نداشته است! کافی است به برخی از رخدادها و تصمیم‌ها و اعمال سلیقه‌ها در جهان معاصر دقت می‌کرد که کرد!

برای همین است که شاید هیچ گاه چون امروز، یعنی در آغاز دومین دهه از سده‌ی بیست‌ و یکم میلادی، چهره‌ی جهان از غم آوارگی‌ها، نسل‌کشی‌ها، تجاوزها، عملیات انتحاری و جنگ‌های داخلی در عراق، افغانستان، فلسطین، سودان، پاکستان، کشمیر، هائیتی، روآندا، سومالی و پاره‌هایی دیگر از زیستگاه‌هایش، چنین افسرده و چروکیده نبوده است؛ ۱٫۵ میلیارد فقیر گرسنه، ۱۳٫۵ میلیون آواره‌ی جنگی و ده‌ها هزار کشته، دستاورد خجلت‌بار تمدّن بشری در سپیده‌دم سوّمین هزاره‌ی پس از میلاد مسیح(ع) است؛ تمدّنی که از آغاز شکوفایی‌اش در پنج هزار سال پیش تاکنون، وارث ۱۴ هزار جنگ و قتل عام چهار میلیارد انسان بوده و هم‌اکنون نیز به طور متوسط شاهد ۲۰ جنگ مسلحانه در روز است؛ تمدنی که شهروندان پسامدرن آن، هر ۴۰ ثانیه و به صورتی داوطلبانه زنگ خودکشی را به صدا در‌آورده و خود را به آن سوی انفجار بزرگ می‌رسانند! غافل از این که اخیراً ثابت شده که شاید اصلاً انفجار بزرگی هم در کار نبوده باشد! از طرفی بحران‌های زیست‌محیطی، هیچ زمان چون امروز، مرگ‌آفرین و بنیان‌کن نشان نداده و هیچ گاه اُفول اندوخته‌های طبیعی و ذخیره‌گاه‌های ژنتیک جهان تا بدین‌ حد، شتاب نگرفته بودند؛ کافی است نگاهی به دسته گل بی پی در خلیج مکزیکو بیاندازیم و یا به بزرگترین فاجعه‌ی قرن در رخداد سیل پاکستان دقت کنیم؛ سرزمینی که تحمل این همه آدم را دیگر ندارد. افزون بر آن، دست‌کم سالی یکصد میلیاردتن مواد آلوده‌کننده در هوا، آب و زمین پخش می‌شوند و آخرین برآوردها حکایت از آن دارد که بیش از ۵ میلیارد هکتار از سرزمین‌های جهان، یعنی عرصه‌ای به وسعت ۵ برابر کشور پهناور کانادا، از جریان‌های بیابان‌زایی آسیب‌ دیده و دچار اُفت توان تولید شده‌اند و هم‌اکنون با شتابی معادل ۵۰ میلیون هکتار در سال (۵ برابر مساحت استان اصفهان)، بر وسعت سرزمین‌های متأثر از بیابان‌زایی در جهان افزوده می‌شود؛ رویدادهایی که خود به شکلی دیگر سیمای زمین را فرتوت‌تر از آنچه که هست، نشان خواهند داد! نخواهند داد؟

چگونه است که در پی ایجاد ارتباط با موجودات احتمالی آن سوی منظومه‌ی شمسی بر می‌آییم و خواستار درک جهانی با فاصله‌ی ۱۴ میلیارد سال نوری از خویش هستیم، امّا در مهارِ روند شتابناک پیدایش و شیوع امراض جدید و ناشناخته، عاجز مانده و تنها نظاره‌گرِ این حقیقت تلخ باشیم که مرگ و میرِ ناشی از ابتلا به ویروس HIV در طول دهه‌ی گذشته ۶ برابر رشد کند؟ اصلاً مگر می‌توان تولّد ۶۰ میلیون انسان بی‌گناه حامل این ویروس مرگ‌آفرین را در زمانه‌ی حاضر نادیده گرفت؛ انسان‌هایی که این بخت را داشتند تا ۳ هزار سال پس از افلاطون به دنیا آیند و سزاوارتر آن بود که از موهبت رفاهی سود جویند که می‌توانست تمدّن برایشان به ارمغان آورد، نه سمّی که در جانشان دمیده شد! و مگر می‌شود از شنیدن این خبر اندوهگین نشد: ((در صورت ادامه‌ی روند کنونی، تا پایان قرنی که در آن هستیم؛ نسل بیش از نیمی از ۱۷۵۰۰۰۰ (یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار) گونه‌ی زیستمندی که اینک در جهان شناسایی شده‌اند، برای همیشه نابود خواهند شد)).

چنین دریافت‌هایی نشان می‌دهند، تا چه اندازه پیش‌بینی هیگینز به واقعیت نزدیک بوده است! نبوده است؟

سخن را کوتاه کنم، شگرد انتقال آب، مثل هر ابزار و فناوری مدرن دیگری به ذات ارزش یا ضد ارزش نمی‌تواند تلقی شود؛ بل آنچه که در جهان امروز سبب شده تا پیوسته بر شمار مخالفین استفاده از این توانمندی بشری در بین فعالین و نخبگان محیط زیست افزوده شود، نوع نگاه تمامیت‌خواهانه ما به آن است. وگرنه آنجا که پای زندگی و جان انسان‌ها در میان باشد و آنجا که بیم تهدید ماندگاری یک فرهنگ و تمدن حس ‌شود، باید که از هر تمهیدی از جمله انتقال آب برای حفظ انسان و آبادبومش سود جست. اما پرسش این است که آیا اغلب طرح‌های انتقال آبی که در ایران به اجرا درآمده است، از بیم عدم دسترسی به آب شرب و شیرین برای شهروندان ایرانی بوده است و یا نشانه‌ای از لابی‌گری قدرت‌سالاران و رانت‌های منطقه‌ای در چرخش نقشه توسعه بر بنیاد مصلحت‌های بخشی و ناحیه‌ای و نه ملی؟

نگاه کنیم به سرنوشت عبرت‌آموز دیار زنده رود …

مگر آورد طبیعی و سالانه‌ی زاینده‌رود را در طول چند دهه‌ی اخیر از ۸۰۰ میلیون متر مکعب به حدود دوبرابر با استفاده از تونل‌های کوهرنگ افزایش ندادیم؟ پس چرا کماکان مهم‌ترین تالاب مرکزی کشور، گاوخونی خشک مانده و به جای گیرش گرد و خاک منطقه و افزایش ظرفیت گرمایی ویژه آن، خود به چشمه‌ی تولید گرد و خاک و نمکی جدید و هراس‌آور بدل شده و از کارمایه‌ها می‌کاهد؟

کسی با ماندگاری تمدن کهن اصفهان، یا ماندگاری مردم سختکوش یزد در سکونتگاه آبا اجدادی‌شان مخالفتی ندارد، اما پرسش این است که چرا باید نیاز ۶۰ درصد آجر و سفال و کاشی ایران بر دوش آن بخشی از سرزمین پهناورمان باشد که خود با محدودیت‌های جدی و طبیعی در حوزه استحصال آب مواجه است؟ چرا باید پرمصرف‌ترین صنایع ما مانند فولاد و آهن و لاستیک سازی در اصفهان و یزد و کرمان استقرار یابند که با بیشترین اُفت سطح آب زیرزمینی در کشور مواجه‌اند؟ آیا مهاجرپذیری این استان‌ها و داشتن بالاترین نرخ اشتغال، می‌تواند در چنین شرایطی افتخارآفرین باشد و بر پایداری سرزمین بیافزاید؟

نگاه کنید به بلایی که در طول چند دهه‌ی اخیر بر سر یکی از حاصلخیزترین حوضه‌های آبخیز خود، یعنی ارومیه آوردیم؛ چرا مدیریت حاکم بر سرزمین در برابر راهبرد افزایش افقی سطح اراضی کشاورزی سکوت کرد و اجازه داد تا وسعت اراضی زراعی منطقه از ۳۲۰ هزار هکتار به ۶۸۰ هزار هکتار افزایش یابد و در نتیجه نیاز آبی معادل ۳.۶ میلیارد متر مکعب بر حوضه‌ای تحمیل شود که منبع آب جدیدی برایش تعریف نشده بود. آیا به جای این افزایش مرگ‌آور و سکوت در برابر حفر ۲۴ هزار حلقه چاه غیرمجاز و احداث ده‌ها سد مخزنی جدید، بهتر نبود به ارتقای نرم‌افزاری بخش کشاورزی و افزایش دانایی و مهارت‌های فنی کاربرانش همت کرده و ضریب ضایعات غذایی را از ۲۰ درصد به کمتر از ۵ درصد کاهش می‌دادیم و همزمان، راندمان آبیاری را به حد استاندارهای منطقه رسانده و از میزان خجلت بار ۳۰ درصد نجات می‌دادیم؟ اما ما این کارها را نکردیم و زمان را سوزاندیم تا با پیدایش ۳۹۰ هزار هکتار شوره‌زار جدید، بزرگترین رخداد بیابان‌زایی قرن در شمال باختری وطن را رقم زنیم؛ جایی که باید به تدریج خود را آماده کنیم تا به جای کاربست واژه دلنشین دریاچه ارومیه از عبارت خوفناک کویر ارومیه استفاده کنیم. به راستی آیا در چنین شرایطی مقصر اصلی “کمبود آب”در حوضه آبخیز ارومیه بوده است که بخواهیم اینک با طرح‌های انتقال آب از ارس یا زاب یا دریای خزر آن را جبران کنیم؟ و آیا تا زمانی که ندانیم، شرط حکومت بر طبیعت، شناخت قوانین حاکم بر آن و طراحی توسعه بر بنیاد خواهش‌های بوم‌شناختی آن است، نباید نگران باشیم که سرنوشت ارومیه پس از انتقال آب بین حوضه‌ای هم مانند سرنوشت تلخ حوضه آبخیز زاینده رود و دیار سپاهان شود؟

همه‌ی حرفم این است که اگر برگ‌های توسعه را مبتنی بر سند آمایش سرزمین بر زمین زنیم، اگر چیدمان توسعه در هر استان را بر بنیاد مزیت‌های طبیعی، تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی‌اش تعیین کنیم، آنگاه بی‌شک اندوخته‌های آبی ایران زمین با اندکی تغییرات مکانی و زمانی اجتناب‌ناپذیر می‌تواند نیازهای همه‌ی ایرانیان ساکن در همه‌ی ۳۱ استان وطن را پاسخگو باشد و در آن صورت، کسی منتقد طرح‌های انتقال آب نیز نخواهد بود؛ اما راست این است که نیاز امروز ما کمبود آب شیرین نیست، بلکه هدررفت شگفت‌آور آن است؛ نیاز امروز ما این است که بدانیم در کشوری که بر کمربند خشک جهان استقرار یافته، نباید و نمی‌توان با کوبیدن بر طبل کشاورزی سنتی، کشور را به خودکفایی و امنیت غذایی رساند؛ معضلی که البته با انتقال آب بین‌حوضه‌ای حل نخواهد شد! خواهد شد؟

به کلام فردوسی بزرگ برگردیم و بار دیگر تأکید کنیم که:

سیاه اندرون باشد و سنگدل

که خواهد که موری شود تنگدل

باور کنید و کنیم که مخالفان طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای، هرگز راضی به تنگدلی هیچ زیستمندی در ایران‌زمین نبوده و نیستند و بل، این مخالفت را عین پایداری و تضمین زندگی باکیفیت ایرانیان می‌دانند و بس.

رئیس کل دادگستری چهارمحال و بختیاری با دستگاه های دولتی اتمام حجت کرد

دوشنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۳۹۱

دیروز – مورخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ –  در جریان نشست “هم اندیشی حریم منابع آب استان چهارمحال و بختیاری” که به همت شرکت آب منطقه ای و اداره کل مدیریت بحران استان در شهرکرد برگزار شد؛ آقای عبدالله موسوی، رئیس کل دادگستری چهارمحال و بختیاری با یک سخنرانی داغ و چالشی، هوشمندانه عملکرد دستگاه های دولتی در حوزه منابع آب استان را به چالش کشید و اثرات بلندی بر حضار گذاشت.

سید عبدالله موسوی در این سخنرانی اشاره کرد که در سال های اخیر به بهانه مصالح سیاسی و اجتماعی، ظلم های غیرقابل توصیفی به منابع آب استان روا شده است. میزان ورودی پرونده های قضائی و روند پیگیری ها برای رسیدگی و اجرای احکام صادره، حکایت از عملکرد بد مدیریت آب استان و بی توجه ای به برخوردهای قانونی پیشگیرانه دارد.

موسوی که در مناسبت های گذشته هم با طرح دیدگاه های خود در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست تحسین برانگیز رفتار کرده بود؛ برخی برنامه های توسعه ای استان که منجر به تخریب اکوسیستم رودخانه ها و نابودی منابع آب استان شده است را به شدت زیر سؤال برده و بر نقش دستگاه های دولتی متولی و کوتاهی آب منطقه ای در عمل به وظایف قانونی خود برای ممانعت از تصرف بستر و حریم رودخانه ها و تخریب سرزمین تأکید کردند. عالی ترین مقام قضائی استان از این هم فراتر رفته و بیان کردند که مدیرانی که با استفاده از اختیارات قانونی خود مجوز های دست اندازی به حریم و بستر رودخانه ها را صادر کرده اند بایستی تحت تعقیب قضائی قرار گرفته و موأخذه شوند.

رئیس کل دادگستری استان به رؤسای دادگستری های حوزه قضائی خود که در این نشت حضور داشتند، تأکید کرد که حتی در جاهائیکه که به نظر می رسد کارگزاران دولتی کوتاهی می کنند، دادستان های حوزه های قضائی رأسا” به عنوان مدعی العموم وارد شوند و با تخلفات در حوزه منابع آب با قاطعیت برخورد کنند، از دخالت های غیر اصولی افراد حقیقی و حقوقی ممانعت و با متخلفین برخورد قانونی کنند. همچنین در این زمینه اضافه کردند که؛ در اسرع وقت به رؤسای دادگستری های شهرستان ها بخشنامه می کنیم که در یک برنامه زمانبندی شده با تخلفات حوزه منابع آب برخورد کرده و پرونده های مربوطه را خارج از نوبت رسیدگی و برای اجرای احکام صادره به صورت جدی همکاری و پیگیری کنند.

موسوی در ادامه از کوتاهی ها و برخی مصلحت اندیشی ها انتقاد کرده و اعلام نمودند که در حال حاضر بیش از ۱۰۰ پرونده در اجرای احکام حوزه های قضائی استان موجود است که متأسفانه در دستگاه متولی اراده جدی برای اجرای آن احکام وجود ندارد و مصلحت اندیشی ها، اجرای قانون را به حاشیه برده است.

رئیس کل دادگستری استان در ادامه سخنرانی خود به کمبود امکانات و نیروی انسانی دستگاه های متولی و نقش این کاستی ها در پیدایش جرائم آب در استان اشاره کرده و یکی از راهبردی ترین اقدامات فراموش شده را آگاهی رسانی و ارتقاء سطح فرهنگ عمومی مردم با عنوان اقدامات پیشگیرانه نام بردند. اقدامات پیشگیرانه را در راستای کاهش بروز جرم بسیار مؤثر دانسته و بر آمادگی “معاونت پیشگیری دادگستری استان” برای همکاری نزدیک با دستگاه های دولتی تأکید کردند.