بایگانی “محیط زیست”

گزارشی جامع از تاریخچه‌ی ماجرای حضور یوز در برزیل

جمعه, ۲۲ فروردین, ۱۳۹۳

     بدون شک یکی از جامع‌ترین و دقیق‌ترین گزارش‌های مستقلی که تاکنون در باره‌ی تاریخچه‌ی ماجرای نقش بستن عکس یوزپلنگ ایرانی بر روی پیراهن بازیکنان تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل منتشر شده است، گزارشی است که در صفحه ۹ شماره ۵۶۱۶ مورخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۳ روزنامه ایران منتشر شده است. متن کامل گزارش زهرا کشوری را می‌توانید در زیر بخوانید:

یوز در روزنامه ایران

چه‌کسانی یوز را به برزیل بردند؟

    زهرا کشوری؛ آن روز که «محمد درویش»، معاون امروز مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست در قامت یک فعال محیط زیستی و در یک ایمیل جمعی از خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی و محیط زیست خواست تا از ایده حک نقش یوز آسیایی روی پیراهن تیم ملی در بازی‌های جام جهانی برزیل حمایت کنند، کمتر کسی حدس می‌زد پای آخرین بازمانده تیزپاترین گربه‌سان جهان به برزیل برسد.

     ایده‌ای که توسط «آرش نورآقایی»، محقق و پژوهشگر میراث فرهنگی و گردشگری پیشنهاد شده بود اما در اوج ناباوری آخرین بازمانده یوز در تمام آسیا خیز برداشت و همه موانع را پشت سر گذاشت و همسفر تیم ملی در سال ۲۰۱۴ شد. مشارکت مردمی جواب داده بود و تحسین همگان را برانگیخته بود. «احمدعلی کیخا»، معاون آرام محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست هم در گفت‌وگو با روزنامه ایران مشارکت مردمی را پاشنه آشیل غیرقابل انکار حفاظت از محیط زیست می‌داند اما صحبت‌های او باعث نمی‌شود تا این سؤال از سوی افکار عمومی پرسیده نشود که آیا سازمان‌ها و دستگاه‌های مختلف قدر مشارکت‌های مردمی را می‌دانند؟ به راستی حفظ این مشارکت چقدر برای آنها اهمیت دارد؟ در ماجرای رفتن یوز به جام جهانی با مشارکت‌های مردمی چه معامله‌ای شد؟

یک علامت سؤال بزرگ

     این سؤال را خبرنگار روزنامه ایران از محمدعلی کیخا هم پرسید. سؤالی که البته ناراحتی را به چهره او کشاند. پرسیدن چنین سؤالی از کیخا محصول شرایطی بود که رسانه ملی بعد از رونمایی از پیراهن تیم ملی به وجود آورد و البته سکوت محیط زیست به آنچه در برنامه پرطرفدار ۹۰گذشت. هرچند کیخا این سکوت را قبول ندارد و از روزنامه ایران گله‌گذاری می‌کند. اما ماجرا از زمانی شروع شد که ایده حک نقش یوز روی پیراهن تیم ملی با کمک روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها جان گرفت و در میان مردم گسترش یافت.

     کارگروه یوز با مشارکت بانیان طرح تشکیل و با نامه‌نگاری‌ها قدم‌ها برای رسیدن یوزها به جام جهانی ۲۰۱۴ برداشته شد. کارگروهی که سه عضو اصلی آن آرش نورآقایی، محمد درویش و هومن جوکار، مدیر پروژه بین‌المللی یوز بود. سازمان محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی، فدراسیون فوتبال و… هم به درخواست‌ها لبیک گفتند. در همان گام نخست بانیان امر روی برنامه ۹۰ حساب بزرگی باز کردند. «عادل فردوسی‌پور» در برنامه خود از هر دری سخن می‌گفت و بارها با افکار عمومی همراه شده بود. بدون شک حمایت او از حضور یوز آسیایی در جام جهانی می‌توانست به سرعت یوز ایرانی را به بالای جدول ببرد.

     هدف آن بود تا وضع یوز ایرانی که روزگاری قلمرو ۴۹ کشور را در سیطره خود داشت، برای افکار عمومی جهانی بازگو شود. نگاه افکار عمومی داخلی کشور هم به سمت خوش خط و خالی که روی مرز انقراض رسیده بود، کشانده شود؛ ۵۰ یوز برای تمام آسیا. تیزپاترین گربه‌سانی که حالا قلمرواش به ایران محدود شده بود و همین مسأله باعث شده تا بسیاری به جای یوز آسیایی به آن نام یوز ایرانی بدهند اما فردوسی‌پور همه پنبه‌ها را رشته کرد و نه تنها از پیراهن و طرح دفاع نکرد که حضور «سپ بلاتر» رئیس جهانی فیفا در میان محیط زیستی‌ها را هم به نقد کشاند اما ماجرا به همین جا ختم نشد، زمانی که پیراهن تیم ملی در هتل المپیک رونمایی شد، همه منتظر واکنش فردوسی‌پور شدند. او بی شک این بار نمی‌توانست از کنار ماجرا بی‌تفاوت بگذرد که ای کاش بی‌تفاوت می‌گذشت.

     فردوسی‌پور در میان بهت همگان «محمدعلی اینانلو» مجری سرشناس رسانه ملی  را به برنامه‌اش دعوت کرد تا او خود را ایده‌پرداز حک نقش یوز روی پیراهن تیم ملی کند. اینانلو درست زمانی این حرف‌ها را زد که حضور او در شاهرود و شکار قوچی که بعدها به پای برادرش نوشته شد، با واکنش‌های تندی به او در فضای مجازی، رسانه‌ها و روزنامه‌ها منجر شده بود. وب‌سایت رسمی سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز با تیتر «دستگیری بستگان یک چهره ‌تلویزیونی در منطقه شکار ممنوع سمنان» خبر را تأیید کرده بود. اما رسانه ملی در اوج تعجب و در پربیننده‌ترین برنامه صدا و سیما فرصت را به اینانلو داد تا او خود را ایده‌پرداز حضور یوز در جام جهانی- که توسط گروهی و با تلاش شبانه‌روزی به سرانجام رسیده بود- اعلام کند. اینانلویی که در برنامه رونمایی از پیراهن تیم ملی در هتل المپیک حضور نداشت، غیبتی که البته او در همان برنامه تلویزیونی اعلام کرد که به دلیل سفر اتفاق افتاده است.

     این درحالی بود که آرش نورآقایی همان شب و در هتل المپیک مجبور شد از جیب خود نزدیک به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بدهد تا مجریان برگزارکننده، تابلو یوز را در برنامه به نمایش درآورند اما آیا این پایان تلخ ماجرا بود؟ بدون شک خیر. آن شب که برنامه ۹۰ پخش شد، در شبکه‌های مجازی غوغایی به پا شد. کارگروه یوز در همان دقیقه اول پخش برنامه در یک یادداشتی اعلام کرد که دیگر در پروژه فعالیتی انجام نخواهد داد. یادداشتی که می‌توانست به عنوان یک آسیب در فعالیت‌های اجتماعی و مردمی باشد. فعالیت‌ها و مشارکت‌های مردمی که دولت یازدهم با توجه به شرایط امروز کشور روی آن حساب ویژه‌ای باز کرده است. کاربران زیادی در اعتراض به عملکرد صدا و سیما نوشتند که آیا رسانه ملی نمی‌داند که با این رفتار و عملکرد چه ضربه‌ای به پیکره مشارکت‌های مردمی وارد می‌کند؟ مشارکت‌های مردمی که در دولت یازدهم جان دوباره‌ای یافته بود و با توجه به شرایط تورم و تحریم کشور نیازی بیش از همیشه به آن وجود دارد.

به نام چه کسی، به کام چه کسی؟

     این میان تیتر، جان کلام و خلاصه نگاه کسانی بود که آن شب عجیب شاهد برنامه فردوسی‌پور بودند. نتیجه‌گیری که می‌تواند یکی از آسیب‌های جدی بی‌توجهی به مشارکت‌های مردمی باشد. فعالان حوزه میراث فرهنگی و محیط زیست در صدر اعتراض‌ها قرار داشتند. اعتراض‌هایی که تفاسیر زیادی به دنبال داشت. دکتر ناصر کرمی، کارشناس گردشگری که اتفاقاً از دوستان نزدیک اینانلو و آرش نورآقایی است هم می‌گوید که از شنیدن حرف‌های اینانلو در برنامه ۹۰ متعجب است: «لابد باید از او پرسید بر چه مبنایی چنین گفت.

     به هر حال شکی نیست که اصل ایده از آرش بود و در برنشاندن آن «محمد درویش» و «هومن جوکار» بیش از بقیه نقش داشتند.» اما به نظر می‌رسد که متولیان امر باید به بقیه حرف‌های کرمی توجه بیشتری داشته باشند: «عکس یوز رفت روی پیراهن تیم ملی. بعدش چی؟ این یک تبلیغ دولتی است یا مردمی؟ آنجا توی برزیل این را القا خواهد کرد که مسأله یوز برای دولت ایران خیلی جدی است یا برعکس آن؟ این نگاه می‌تواند ضربه کاری به مشارکت‌های مردمی وارد کند اما با توجه به عملکرد رسانه ملی و… نباید انتظار رشد و گسترش چنین دیدگاهی را داشت؟ آیا مسئولانی که تا به امروز حتی یک تشکر خشک و خالی از بانیان امر که همان فعالان مردمی هستند، نکرده‌اند پاسخ این سؤال را چه می‌دهند؟ آیا مسئولان هیچ ترسی برای از دست دادن این پتانسیل‌ها و نیروهای مردمی ندارند؟ اگر دارند، چرا هیچ گامی برنداشتند؟

     «آرش نورآقایی» استعفای خود را هم در این ماجرا نوشت هرچند با صحبت سایر اعضای کارگروه همچنان به فعالیت خود در این حوزه ادامه می‌دهد اما آیا تمام کسانی که درگیر این ماجرا بودند هم به مشارکت خود ادامه می‌دهند. «نورآقایی»، رئیس کانون انجمن‌های صنفی راهنمایان گردشگری سراسر کشور است و هر ساله در روز جهانی «راهنمای گردشگری» یک جمعیت قابل توجه از تورگردانان را به یکی از استان‌های کشور می‌برد. در اسفندماه گذشته، ۷۰۰ تورلیدر را در روز جهانی راهنمای گردشگری به کرمان برد تا توجه همگان را به وضع امروز ارگ بم- با شعار بم زنده است- جلب کند که حضور این گروه بازتاب جهانی پیدا کرد.  ۷۰۰ نفری که تنها گروهی که او را در کارگروه یوز حمایت کردند، ‌نبودند.

     محمد درویش که بحق یکی از بهترین انتخاب‌های دکتر معصومه ابتکار در دور جدید ریاستش بر سازمان محیط‌زیست است هم آنقدر پتانسیل داشت که بتواند در وهله نخست گروه بسیاری را همراه ماجرا کند. او علاوه بر رسانه‌ها،‌ شبکه‌ای از فعالان حوزه محیط‌زیست را هم در کنار خود داشت. او به همین دلیل معاون مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست شد. در نهایت یوز آنقدر در ذهن ایرانی‌ها تکثیر شد تا مسجد سلیمانی‌ها تصویر آن را در ورزشگاه شهر خود به تماشا بگذارند. تا این سؤال پیش بیاید که یوزپلنگ چه ربطی به جغرافیای مسجدسلیمان و خوزستان داشت؟ بدون شک هرگز یوزی در این بخش از کشور نه دیده شده و نه دیده می‌شود.

     مدارس مختلف کشور هم به میدان آمدند. تابلوهایی که دانش‌آموزان ابتدایی از یوز ایرانی کشیده بودند در میان هنرمندان دست به دست گشت. هنرمندانی که حمایت خود را از حضور در جام جهانی اعلام کرده بودند و پژمان جمشیدی را به عنوان نماینده خود به پروژه یوز معرفی کردند. تلاش این گروه آنقدر قوی و تأثیرگذار بود که حتی یکی از سریال‌های پرمخاطب تلویزیون در نوروز سال ۹۳ را هم درگیر ماجرا کرد. هرچند سازندگان «پایتخت» بی توجه به جغرافیای تحت سیطره یوز، مردی از سرزمین ببریعنی مازندران را به عنوان محیط‌بان یا شاید هم جنگلبان معرفی کردند اما، در نهایت یوز ایران آنقدر در ذهن همگان پررنگ شده بود که این سریال هم در میان اطلاعات غلط و درست خود بتواند گامی زیبا برای یوز ایرانی بردارد. هرچند در این برنامه و بازسازی مجدد مراسم رونمایی از پیراهن تیم ملی باز هم خبری از کارگروه و بانیان اصلی ماجرا نبود.

     البته جای شکرش باقی است که اینانلو را هم در این مراسم دعوت نکرده بودند. در این سوی ماجرا هم معصومه ابتکار بدون شک آن قدم بزرگ را با دعوت سپ بلاتر برداشت. همان طور که او بعد از پخش سریال «پایتخت» در نامه‌ای از مدیر شبکه سه و عوامل سریال «پایتخت» تشکر کرد. تشکری که بحق، بجا و لازم بود، اما این تشکر باز هم این سؤال را در ذهن افکار عمومی به وجود آورد که چرا سازمان از بانیان اصلی ماجرا تشکر نمی‌کند تا شفاف‌سازی شود؟ کیخا در پاسخ به سؤال روزنامه ایران مبنی بر این که چرا سازمان محیط زیست هیچ اعتراضی به قلب ماجرا نکرد، می‌گوید: «همه می‌دانند که واقعاً چه کسانی یوز را به برزیل بردند.» اما آیا این پاسخ کافی بود؟

     «مجید فدایی»، مدیر روابط عمومی سازمان محیط زیست کشور هم به ایران می‌گوید که هم او و هم هومن جوکار با عادل فردوسی‌پور چند بار صحبت کرده‌اند تا فرصتی برای حضور نورآقایی در برنامه ۹۰ و توضیح درباره اصل ماجرا و حقیقت امر مهیا شود اما تلاش‌ها و رایزنی‌ها به نتیجه نرسید. حتی فردوسی‌پور موافقت ضمنی را با حضور یکی از اعضای کارگروه اعلام می‌کند اما پشت پرده چیز دیگری در جریان بود که در نهایت این فرصت را از بخش مردمی و اصلی ماجرا گرفت. این درحالی بود که اینانلو بعد از چند روز دوباره در یک گفت‌وگوی تلفنی با برنامه «ورزش و مردم» ادعاهای خود را تکرار کرد.

 مشارکت مردمی

     مشارکت‌های مردمی در کشور ما یک معنی بومی و غیر واقعی پیدا کرده است. برای مثال مشارکت مردمی در حفظ جنگل‌های ما می‌شود جنگل‌نشینی که خود حق قطع حتی یک درخت را ندارد اما هر روز شاهد حضور قطع درختان و جنگل‌تراشی توسط افراد ذی‌نفوذ است. کافی است سری به روستای «قرن آباد» در نزدیکی شهر گرگان بزنید. این تنها یک مثال از هزاران مثالی است که در بن جنگل‌های کشور تیشه به ریشه درختان کهن می‌زنند. انتخاب منطقه و محله با خودتان. مشارکت مردمی در کشور ما می‌شود ساخت سدی مثل سد «گتوند» که نه تنها سودی به کشاورزی منطقه نرساند که آب دریاچه کارون را شورتر از گذشته کرد و حالا مسئولان مانده‌اند که با یکی از افتخارات دولت گذشته چه کنند؟ نه می‌توانند آب آن را پشت سد نگهدارند و نه می‌توانند آب شور آن را در زمین‌های کشاورزی رها کنند، اما مشارکت مردمی در این ماجرا. ساکنین۱۱ روستای پشت سد هم آواره شهرها هستند تا جمعیت حاشیه‌نشین‌هایی که نه کاری دارند نه شغلی افزایش پیدا کند.

     تلاش بخش بسیار زیادی از آنها برای گرفتن حق زمین کشاورزی و خانه و کاشانه‌شان هم تا به امروز به هیچ جا نرسیده است. مشارکت مردمی در ایران می‌شود دامداران که دام‌های خود را برای صیانت از جنگل‌ها و مراتع از منطقه خارج می‌کنند اما خودشان رها می‌شوند و هیچ یک از وعده‌هایی که برای استقرار مجدد آنها و اعطای تسهیلات داده شده، محقق نمی‌شود. مشارکت مردمی در کشور‌های دیگر برای مثال ترکیه اما جور دیگر است. یکی از کارشناسان منابع طبیعی در گفت‌وگو با روزنامه ایران می‌گوید: «در کشور ترکیه برای مثال ۵۰۰ هکتار زمین را به کشاورز واگذار می‌کنند، اجازه می‌دهند در ۲۰۰ هکتارش باغداری کند به شرطی که از ۳۰۰ هکتار جنگل مثل چشم‌های خود مواظبت کنند.»

     به گفته او، برای همین است که به فاصله یک مرز، ایران خشک می‌شود اما ترکیه هر روز سبز. یک بخش دیگر ماجرا در کشور ما شهرنشین‌هایی هستند که می‌دانند تبدیل بقیه کشور به شهرهای سنگی و سیمانی به مرگ جامعه منجر خواهد شد. بنابراین انجمنی را تشکیل می‌دهند تا گامی برای حفاظت از محیط زیست بردارند اما رسانه ملی فرصت را در اختیار کس دیگری می‌گذارد تا همه تلاش‌ها به نام او زده شود؟ افکار عمومی می‌پرسند آیا مصادره پدیده‌ای همچون مشارکت مردمی در ماجرای یوز، باعث نمی‌شود تا پتانسیل مردمی و نیروهای مردمی به خطر بیفتد؟

     چرا سازمان صدا و سیما چنین هزینه‌ای را متقبل می‌شود و دو برنامه پربیننده را در اختیار یک مجری می‌گذارد اما همین شرایط را برای تیمی که با سرمایه و هزینه خود یوز را به برزیل برده، به وجود نمی‌آورد. آن هم در زمانی که کشور بیش از هر زمانی نیازمند مشارکت‌های مردمی است. دولت برای حذف داوطلبانه یارانه‌ها دست یاری به سوی ملت دراز کرده است. بخش بسیار بزرگی از هنرمندان اعلام کرده‌اند به نفع محیط‌زیست از یارانه خود خواهند گذشت.

     سؤال اینجاست که این حجم از مخاطب که شاهد تلاش‌های شبانه‌روزی یک گروه بودند با این عملکرد رسانه ملی و البته بی‌توجهی سایر دستگاه‌ها چه پیامی دریافت خواهند کرد؟ آن هم در زمانی که کشور برای گذر از گردنه‌های پرماجرا نیاز مبرمی به همکاری و همیاری مردم دارد. بدون شک آسیب‌شناسی این ماجرا می‌تواند نکات بسیار ریز و هشدار دهنده را مشخص کند و آژیر قرمز را قبل از وقوع حادثه به صدا درآورد. حداقل کاری که سازمان حفاظت از محیط‌زیست هم می‌تواند بکند، تقدیر کوچکی از کارگروه یوز ایرانی است. تقدیری که احمدعلی کیخا قول آن را به روزنامه ایران داده است.

در آستانه دیدار سمن های محیط زیستی با رئیس‌جمهوری

پنجشنبه, ۸ اسفند, ۱۳۹۲

     برای نخستین‌بار فرصتی فراهم شده است تا سازمان‌های مردم‌نهاد بتوانند در یک دیدار تاریخی با عالی‌ترین مقام اجرایی کشور – رییس جمهور – گفتگو کنند. قرار است نمایندگانی در حضور رییس جمهور سخنرانی کرده و مطالبات سمن‌‌های بخش‌های مختلف را در این همایش بیان کنند. در این همایش که ۴۰۰۰ سمن به نمایندگی از ۱۸۰۰۰ سمن با رییس جمهور دیدار خواهند کرد فرصتی فراهم خواهد شد تا نمایندگان سازمان‌های مردم‌نهاد با وزراء و مسئولین دستگاه‌های دولتی نیز نشست‌های تخصصی داشته و دغدغه های خود را از نزدیک با آنان در میان بگذارند. این همایش بی‌همتا بهانه گفتگوی نگارنده با خبرنگار روزنامه ایران شده است که در صفحه ۱۴ روزنامه ایران مورخ ۸ اسفند ۱۳۹۲ انتشار یافته و شما خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

 نشست بارییس جمهور

۱۳۹۲؛ سال بیداری محیط زیست

     مریم فرهمند؛ سازمان مردم‌‌نهاد (سمن) یا ان جی او  از دل مردم بیرون می‌آید و با دغدغه‌ای مشترک تشکیل می‌شود. ویژگی اصلی سمن ها، غیردولتی بودن آنهاست اما اهدافی که دنبال می‌کنند، در نهایت می‌توانند باری از روی دوش دولت‌ها بردارند. یکی از شعارهای دولت یازدهم از ابتدا، احیا و حمایت از تشکل‌های مردمی بود. بر همین اساس، مرتضی میرباقری، قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی در نشستی که آذرماه با سازمان‌های مردم‌نهاد داشت گفت: «در کشور ما نیازهای بسیاری وجود دارد و تجربه نشان داده که هر جا مردم و سازمان‌های مردم‌نهاد شرکت کرده‌اند، گره‌های بسیاری گشوده می‌شود.» وی در این جلسه قول داد که بزودی سمن ها نشستی با رئیس جمهوری خواهند داشت.

     فعالیـت سمن ها در حــوزه محیط‌زیست همیشه چشمگیر بوده و کسی زنجیره انسانی اهواز برای حمایت از کارون و اعتراض به آلودگی هوا، اعتراض مردم به وضعیت دریاچه ارومیه و تجمع فعالان محیط زیست در اعتراض به شکار حیات‌وحش را فراموش نمی‌کند که همگی انساندوستانه، مسالمت‌آمیز و در راستای حفاظت از محیط زیست بوده است.

     سه ماه پیش بود که معصومه ابتکار برای نخستین  بار جلسه‌ای با حضور سمن های محیط زیست سراسر کشور برگزار کرد و پای صحبت‌های آنها نشست. حالا قرار است رئیس جمهوری هم پای صحبت سازمان‌های مردم‌نهاد سراسر کشور بنشیند. با این که هنوز زمان قطعی برگزاری این جلسه از سوی وزارت کشور اعلام نشده اما سمن های محیط زیستی کشور انتخاباتی برگزار و نماینده‌ای انتخاب کرده‌اند تا مسائل و مشکلات موجود را با دکتر روحانی در میان بگذارد.

 سمن ها قانون ندارند

     هومان خاکپور، فعال محیط زیست و دیده‌بان طبیعت بختیاری که به عنوان نماینده سمن های محیط زیست قرار است در جلسه با رئیس جمهوری صحبت کند، درخصوص اهمیت این دیدار می‌گوید: «دیدار با رئیس جمهوری اتفاق بزرگی است و باید بتوانیم به عنوان نماینده، توان واقعی همه سمن‌ها را نشان دهیم و کاری کنیم تا مسئولان بدانند سمن ها ۲۰ سال است که فراموش شده‌اند، سمن ها از سرمایه منابع انسانی برخوردارند که می‌تواند در بحث کاهش هزینه‌ها به دولت کمک کند. دولت می‌تواند با اعتماد به این سازمان‌ها، در راستای سیاست‌های کلان کشور برون‌سپاری کند و بخشی از مسئولیت‌های ممکن را به  سمن ها واگذار کند. اگر جلسه دیدار با رئیس‌جمهوری خوب مدیریت شود و بتوانیم مشکلات و خواسته‌های خود را با وی در میان بگذاریم، این دیدار نقطه عطفی برای فعالیت‌های سمن ها خواهد بود.»

     وی با اشاره به این که مشکلات سمن های محیط زیستی به دو بخش تقسیم می‌شود، می‌افزاید: اولین بحث، مشکل ساختاری سمن ها و نقش و جایگاه آنها در اجتماع است و بخش دیگر به مشکلاتی که در محیط زیست به صورت طبیعی وجود دارد، مربوط می‌شود. عمده‌ترین مشکل در فعالیت سمن ها، نبود قانون مدون است. معمولاً در بخش‌های مختلف مانند فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی در کشور قانون وجود دارد اما در حوزه فعالیت‌های اجتماعی و سمن‌ها (سازمان‌های مردم‌نهاد) قانون مدونی نداریم. آیین‌نامه و لایحه بین دولت و مجلس رد و بدل می‌شود اما هنوز قانون مدونی که به صورت دستورالعمل باشد و همه دغدغه‌های سمن ها در آن دیده شود، وجود ندارد. اگر این قانون باشد، بسیاری از مشکلاتی که اکنون سمن ها دارند، حل می‌شود.

 پروسه طولانی مدت ثبت سمن ها

     خاکپور با بیان این که در حال حاضر پروسه ثبت سمن‌ها دشوار و بشدت درگیر مسائل بوروکراسی است، اظهار می‌کند: تصویب قانون می‌تواند از بازی دادن سمن ها در دستگاه‌های دولتی جلوگیری کند. پروسه طولانی تشکیل سمن  موجب دلسردی می‌شود چون اگر گروهی بخواهند مجوز فعالیت بگیرند، یک تا دو سال طول خواهد کشید. زمانی که مجوز هم می‌گیرند و می‌خواهند فعالیت خود را آغاز کنند، نظارتی که باید بر عملکرد آنها شود گاهی از چارچوب نظارت خارج شده و به دخالت تبدیل می‌شود؛ این مشکلی است که واقعاً روند حرکت و فعالیت سمن ها را کند می‌کند در حالی که اگر قانونی تدوین و تصویب و حقوق معنوی سمن‌ها در آن دیده شود و نظارت هم در حد معقول و منطقی اتفاق بیفتد، سرعت حرکت سمن‌ها به مراتب بهتر می‌شود.  یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های سمن ها در این خصوص هم این است که در تدوین این قانون از نظر سمن‌ها هم استفاده شود تا حضور آنها مسئولانه و اثرگذار باشد. مهم‌ترین خواسته ما از رئیس جمهوری، صدور دستور تسریع در روند تدوین این قانون است. با توجه به تعاملاتی که اکنون بین دولت و مجلس برقرار است، این لایحه می‌تواند سریع‌تر در مجلس مطرح شود.

 بی‌مهری سازمان جنگل‌ها و مراتع

     وی خواسته دیگر سمن ها را ‌توجه بیشتر سازمان جنگل‌ها و مراتع به فعالیت سمن ها می‌داند و می‌گوید: یکی از نکات برجسته فعالیت سازمان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم این است که نسبت به دوره‌های گذشته گام‌های بلندتری درخصوص بهره‌گیری از ظرفیت‌های سمن‌ها در راستای حفاظت از محیط زیست و بحث آموزش‌های همگانی برداشته است. سازمان حفاظت محیط زیست فقط متولی ۱۰ درصد عرصه‌های طبیعی است و ۹۰ درصد آن با سازمان جنگل‌ها و مراتع است اما همکاری با سمن ها در اولویت سازمان جنگل‌ها نبوده که امیدواریم پا به پای محیط زیست حرکت کند.

     اکنون عمده‌ترین تخریب‌ها در عرصه‌های طبیعی اتفاق می‌افتد و بسیاری از معضلاتی که اکنون در محیط‌زیست شهری داریم به همین محیط زیست طبیعی برمی‌گردد. برای نمونه ریزگردها معضلی است که ۲۰ استان کشور را درگیر کرده و به عرصه‌های طبیعی  مربوط می‌شود که در حوزه فعالیت سازمان جنگل‌هاست بنابراین لازم است که سازمان جنگل‌ها به سمت جذب و حمایت از سمن ها حرکت کند.

 ۱۳۹۲؛ سال بیداری محیط زیست

     این فعال محیط زیست به اقداماتی که در بحث آموزش همگانی انجام شده اشاره و اظهار می‌کند: در بحث آموزش همگانی قدم‌های خوبی برداشته شده و با توجه به حرکت‌ها و زنجیره‌های انسانی که به مناسبت‌های مختلف و برای  مقابله با چالش‌ها در استان‌های مختلف صورت گرفته، می‌توان گفت سال ۹۲ سال بیداری محیط زیستی است. علت آن هم فعالیت‌های‌ نرم‌افزاری و آگاهی‌بخشی‌هایی است که اخیراً اتفاق افتاده است. در این خصوص رسانه‌ها بیشترین نقش را دارند و مردم هم با حساسیت نسبت به مشکلات برخورد می‌کنند. به عنوان نمونه با توجه به ظرفیت‌سازی ابتدایی و آگاهی‌بخشی که در کشور ایجاد شده، فرهنگ شکار که در پیشینه تاریخی ما یک ارزش بود اکنون موجب انزجار مردم می‌شود. این موضوع دستاورد بسیار بزرگی است اما آنچه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد این است که آموزش به سمت مدارس و آموزش و پرورش پیش رود و فرهنگ‌سازی را از کودکان شروع کنیم.

     وی اضافه می‌کند: در همین راستا اقدامی برای نخستین بار انجام شد و تفاهمنامه‌ای بین سازمان‌های مردم‌نهاد و آموزش و پرورش درباره مباحث محیط زیستی و گسترش آموزش‌های محیط‌زیستی کشور در استان چهارمحال و بختیاری منعقد شد. امیدواریم انعقاد این تفاهمنامه در کل کشور نهادینه شود تا بتوانیم فعالیت‌های محیط زیستی را در سطح مدارس گسترش دهیم. این اقدام می‌تواند بزرگترین کار زیربنایی و بنیادین در حوزه آموزش باشد تا نسل‌های آینده را برای داشتن محیط زیستی سالم، بیمه کنیم. مقام معظم رهبری فرمودند؛ «فرهنگ محیط زیست و منابع طبیعی باید به یک فرهنگ عمومی در جامعه تبدیل شود»، ما هم امیدواریم این خواسته محقق شود.

 ضرورت تغییر چیدمان توسعه کشور

     خاکپور در ادامه به مشکلاتی که به شکل طبیعی در محیط زیست وجود دارد اشاره می‌کند و می‌افزاید: اکنون با چالش آب مواجه هستیم. کشور ما خشک است و یک سوم میانگین جهان نزولات جوی دارد. بنابراین خشکسالی پدیده‌ای غیرطبیعی نیست و چیدمان توسعه و برنامه و نگاه آینده در کشور باید به سمتی باشد که بتوانیم با خشکسالی مقابله کنیم. متأسفانه این اتفاق در سال‌های گذشته نیفتاد و اگر آینده‌نگری می‌کردیم، نباید براساس شرایط اکولوژی، کشاورزی را فقط توسعه کمی می‌دادیم. باید برای کشور سند آمایش سرزمین تهیه می‌کردیم. در برنامه چهارم توسعه دولت موظف شد که سند آمایش سرزمین را تهیه کند ولی این اتفاق نیفتاد. دومین خواسته مهم ما از دکتر روحانی این است که سند آمایش سرزمین به صورت ملی و کارشناسی و فرامنطقه‌ای تهیه شود. چیدمان توسعه کشور باید از اول، دوباره طراحی شود؛ شغل‌هایی که بارگذاری بیشتری از توان جنگل‌ها دارند، حذف شوند و تمرکز صنایع از مناطق طبیعی برداشته شود.

 هدیه‌ای به نسل آینده

     آنچه مسلم است هیچ سازمانی به اندازه تشکیلاتی که از دل مردم به وجود آمده باشد نمی‌تواند برای محیط زیست دلسوز باشد و برای حفظ محیط زندگی، تلاش کند. حالا فرصتی فراهم شده تا نمایندگانی از میان مردم، درددل خود را با بالاترین مقام اجرایی کشور در میان بگذارند تا بتوانند با حل مشکلات، در محیطی پاک و سالم زندگی کنند و آن را به نسل آینده هدیه دهند.

لایحه حمایت از محیط‌بانان تصویب شود

یکشنبه, ۴ اسفند, ۱۳۹۲

     به بهانه جراحت شدید دو محیطبان گلستانی با ضربات چاقوی ۸ شکارچی غیرمجاز؛ در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

محیطبان گلستان

     حادثه‌ای که برای محیط‌بانان گلستانی رخ داده است بیش از پیش این ضرورت را ایجاد می‌کند تا درباره محیط‌بانان که در سال‌های اخیر متحمل خسارت‌هایی شده‌اند، حرف بزنیم. واقعیت این است که حداقل دو دسته از عوامل باعث بروز چنین حوادثی می‌شود؛ از طرفی خلأ قانونی موجود باعث می‌شود، حمله و تعرض به محیط‌بانان و قرق‌بانان اتفاق بیفتد و از طرف دیگر، عدم فرهنگسازی و آگاهی‌بخشی چنین کاری را برای عده‌ای مجاز می‌کند.

     باید بیش از آنکه روی عامل دوم تاکید کرد، عامل اول را مهم دانست. این درست است که فرهنگسازی و آگاهی‌بخشی در زمینه شکار و برخورد با محیط‌بانان می‌تواند تا حدی وضعیت این افراد را بهتر کند اما، در این زمینه احتیاج به قوانین و مقررات کافی و محکم نیز هستیم. بسیاری از افراد در جاهای مختلف کشور اطلاع درستی از قوانین محیط‌زیست ندارند و گاهی اگر به محیط‌زیست تعرض می‌کنند به‌دلیل این ناآگاهی است اما، بسیاری از افراد هم قوانین را می‌دانند و تعمدا به محیط‌زیست تعرض می‌کنند.

     سازمان حفاظت محیط‌زیست لایحه حمایت از محیط‌بانان را به مجلس فرستاده است اما، این لایحه هنوز به تصویب نرسیده است. تا زمانی که این لایحه به تصویب نرسد، حمله و تعرض به محیط‌بانان ادامه خواهد داشت. در زمینه تامین امنیت محیط‌بانان و به‌صورت کلی در زمینه قوانین شکار، نیازمند قوانین مشخص و برخورد‌های شدیدتر هستیم. اکنون اگر افرادی به شکار مبادرت می‌ورزند نه به این دلیل است که آنها از طریق شکار امرار معاش می‌کنند. شکاری که اکنون اتفاق می‌افتد برای تفریح و ماجراجویی است بنابراین، در برخورد با شکارچیان دیگر نباید این ملاحظه را درنظر داشت که اگر آنها شکار نکنند، نمی‌توانند زندگی کنند.

     این واقعیت، آشکار می‌کند که شکار بیش از گذشته جنبه تعرض و تجاوز به محیط‌زیست را پیدا کرده است حال آنکه، نه‌تنها قوانین ما در این زمینه بازدارنده نیست که از محیط‌بانان آنطور که باید و شاید حمایت نمی‌شود. محیط‌بانان باید به‌عنوان ضابطان خاص قضایی معرفی شوند و حمایت‌های قضایی و انتظامی از آنها صورت بگیرد. در این صورت، وقتی عده‌ای به آنها حمله می‌کنند، می‌شود انتظار داشت که از آنها حمایت شود. در نظر بگیرید محیط‌بانان مورد حمله و تعرض قرار می‌گیرند اما به‌جای اینکه از آنها حمایت شود، حتی وقتی فرد حمله‌کننده دستگیر می‌شود، مجازاتی در خور، متحمل نمی‌شود. در این ماجرا اتفاقی که می‌افتد دقیقا مثل اتفاقی است که در برابر شکار غیرمجاز رخ می‌دهد. قوانین بازدارنده نیستند و فرد جوری مجازات نمی‌شود که در آینده دوباره دست به این کار نزند یا اینکه، مجازاتی که درنظر گرفته می‌شود، جوری نیست که باعث شود دیگران دست به این کار نزنند. این درحالی است که ما برای حفظ محیط‌زیست و گونه‌های جانوری و گیاهی شدیدا محتاج مراقبت و قوانین بازدارنده هستیم.

     در سال‌های گذشته محیط‌زیست ما آنقدر تخریب شده است که نمی‌توان با تساهل و تسامح رفتار کرد. بسیاری از گونه‌های جانوری در کشور ما در معرض نابودی هستند. برخی مراتع و جنگل‌ها در حال از بین رفتن هستند و اینها ضرورت برنامه‌ریزی و جدیت نشان دادن در امر محیط‌زیست را آشکار می‌کند. کسانی که جلو تعارض و تخریب محیط‌زیست را می‌گیرند همین محیط‌بانان و قرق‌بانان هستند. تضعیف موقعیت آنها به‌معنای تضعیف محیط‌زیست است. باید به‌گونه‌ای عمل شود که آنها پشت خود را گرم ببینند و با جدیت وظایف خود را انجام دهند. در سال‌های اخیر اما ما مدام شاهد بوده‌ایم، اتفاقاتی برای محیط‌بانان رخ داده است که آنها را دلسرد کرده است. قوانین و برخورد‌ها جوری نبوده است که بتواند محیط‌بانان را دلگرم کند حال آنکه، همان‌طور که عنوان شد ما نیازمند قانون و اجرای درست آن هستیم. هر چه زودتر باید لایحه حمایت از محیط‌بانان در مجلس تصویب شود همانطور که، بازهم باید تاکید کرد قوانین و برخورد‌ها در این زمینه باید بازدارنده باشد.

۱۲ استان منابع آب زیرزمینی شان را از دست می دهند

سه شنبه, ۲۹ بهمن, ۱۳۹۲

     به‌بهانه برگزاری برنامه سالانه انتخاب قهرمانان تالاب‌های سال ۱۳۹۲ از میان ۹ استان تالابی کشور، سعید یوسف‌پور مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری در گفتگویی با خبرنگار روزنامه اعتماد شرکت کرده است که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

قهرمان تالاب

      مسعود بُربُر – روزنامه اعتماد؛ تالاب ها نقشی جدی در تامین معیشت جوامع محلی نیز دارند که از اصلی ترین کارکردهای آن به شمار می رود. در استان چهارمحال و بختیاری این تامین معیشت به شکل های مختلفی رخ می دهد: چرای دام در زمین های جاشیه تالاب، استفاده از نی ها و گیاهان موجود در تالاب، ماهیگیری، و همچنین استفاده از منابع آبی و همین طور سفره های آب زیرزمینی تالاب، و به ویژه در سال های اخیز مباحث مربوط به گردشگری و طبیعت گردی نادیده گرفته شدن حقابه طبیعی تالاب ها در اثر احداث سد روی رودخانه ها، توسعه غیراصولی زمین های کشاورزی، تغییر کاربری اراضی حاشیه تالاب ها به زمین کشاورزی، حفر چاه های مجاز و غیرمجاز و برداشت های بی رویه، چرای مفرط و پرشمار دام، برداشت دستی علوفه، تخریب لانه ها و زیستگاه ها و شکار بی رویه پرندگان به همراه نوسانات اقلیمی و خشکسالی های پی در پی مهم ترین عوامل تخریب اکوسیستم های تالابی هستند

     «مشکلاتی که در سطح تالاب های کشور می بینیم تنها نوک کوه یخی است که از آب بیرون مانده است. مشکل اصلی کلیت منابع آبی کشور است که پیش بینی های مرتبط با آن اصلاخوشایند و امیدوارکننده نیست.»اینها را دکتر سعید یوسف پور می گوید. مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری که در مراسم روز جهانی تالاب در تبریز لوح قهرمان تالاب ها را دریافت کرده است. یوسف پور به دلیل تلاش در راستای جلب مشارکت های مردمی و حمایت از برنامه های تشکل های مردم نهاد در حفظ و حمایت از تالاب ها، تعیین حدود تالاب ها و تثبیت، رد طرح های تهدید کننده تالاب ها، انجام طرح های پژوهشی در راستای احیای تالاب ها به خصوص تالاب گندمان و معرفی یک تالاب استان برای ثبت در کنوانسیون رامسر و سایر اقدامات حفاظتی و احیای در حوزه تالاب، به عنوان قهرمان ملی تالاب معرفی شده است.

    با این حال مردی که بیشترین تلاش را برای حفاظت و احیای تالاب ها داشته معتقد است که در دو دهه آینده از ۲۱ استان کشور، ۱۲ استان منابع آب زیرزمینی شان را از دست خواهند داد و به همین دلیل باید اتفاقی اورژانسی در مدیریت منابع آب کشور رخ بدهد.

    یوسف پور با تاکید بر اینکه در حوزه سیاست، فرهنگ، محیط زیست و منابع طبیعی اگر تاخیر و خللی در روندها رخ دهد به هیچ عنوان قابل جبران نیست تصریح می کند که دولت، مجلس، برنامه ریزان و سیاستگذاران باید دست به اقدامی فوری بزنند، قانون های لازم را تصویب کنند و اعتبارات لازم تامین شود تا با بحران رو به رو نشویم. به گفته او در استان چهارمحال و بختیاری هم مثل دیگر نقاط جهان تالاب ها کارکردهای ویژه و گسترده یی دارند. از آن جمله می توان به تنوع زیستی فراوان در خود تالاب و حاشیه آن، چه به لحاظ جانوری و چه به لحاظ گیاهی اشاره کرد و همچنین کارکردهای گوناگونی همچون تلطیف هوا، جذب کربن، تولید اکسیژن، تقویت منابع آب های زیرزمینی، تثبیت رواناب های سطحی و … را فراموش نکرد.

    آن گونه که یوسف پور می گوید تالاب ها نقشی جدی در تامین معیشت جوامع محلی نیز دارند که از اصلی ترین کارکردهای آن به شمار می رود. در استان چهارمحال و بختیاری این تامین معیشت به شکل های مختلفی رخ می دهد: چرای دام در زمین های جاشیه تالاب، استفاده از نی ها و گیاهان موجود در تالاب، ماهیگیری، و همچنین استفاده از منابع آبی و همین طور سفره های آب زیرزمینی تالاب، و به ویژه در سال های اخیز مباحث مربوط به گردشگری و طبیعت گردی.

    البته تالاب های چهارمحال و بختیاری نیز دچار همان تهدیدهایی هستند که در دیگر نقاط کشورمان حاکم است. مدیریت ناصحیح منابع آبی به شکل های مختلف: عدم رعایت حقابه زیستی، برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی در دشت های منتهی به تالاب و بهره برداری ناپایدار از منابع آب.

    در استان چهارمحال و بختیاری در چهار دهه قبل دست کم چندین تالاب بزرگ داشته ایم که از دست رفته اند. برای مثال تالاب ده صحرا در لردگان و دشت خانمیرزا که با تغییر کاربری به اراضی کشاورزی زهکش شده و به طور کامل خشکانده شد و الان چیزی از آن باقی نمانده است. اتفاقی ناخوشایند با آثار و زیان هایی که همچنان پابرجاست. روند بیابان زایی در منطقه به شدت گسترش پیدا کرده است، بر سفره های آب زیرزمینی تاثیر گذاشته که حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق را به دنبال داشته و اکنون دیگر می شود گفت آبخوان خانمیرزا به طور کامل از آب تهی شده و در این منطقه به گفته یوسف پور با خطر پدیده نشست زمین و مرگ آب ها رو به رو شده ایم. ضریب شوری آبی که برداشت می شود چندین برابر استاندارد است و اکنون همان تالاب پیشین به یک کانون مولد گرد و غبار تبدیل شده است.

    مدیرکل محیط زیست استان چهار محال و بختیاری تالاب مهم دیگر استان را تالاب گندمان می داند که با مشکل عدم تخصیص حقابه رو به رو است. حقابه یی که با احداث بند خاکی در چغاخور به خشکیدن رودخانه آق بلاغ انجامید و باعث شد با قطع جریان اصلی رودخانه، آبی به گندمان نرسید. چاه های زیاد مجاز و غیرمجازی در اطراف تالاب حفر شد. تعرضات عرصه تالاب را محدودتر کرد و عوامل طبیعی همچون خشکسالی نیز موضوع را تشدید کرد.

    آن گونه که یوسف پور می گوید در دو دهه اخیر به مدت ۱۵ سال به دلیل بی آبی شدید هرساله در تالاب گندمان آتش سوزی رخ می داد و این موضوع تا سال ۱۳۹۰ ادامه داشت. سال ۱۳۸۸ یک آتش سوزی برای مدت ۴۰ شبانه روز به در ازا انجامید و از آنجا که آتش در لایه های زغال سنگی زیرسطحی تالاب روشن بود اطفای آن کار بسیار دشواری بود. نهایتا مجموعه محیط زیست و هلال احمر و دیگر نهادها با کمک مردم محلی و با استفاده از هدایت آب چشمه ها به تالاب توانستند پس از ۴۰ روز آتش را مهار کنند. اما این همه مشکلات گندمان نبود. شکار غیرمجاز در محدوده تالاب نیز چالشی جدی به شمار می رفت.

    با این حال با اقدام های محیط زیست در سه سال گذشته آتش سوزی در گندمان بسیار محدود بوده و به سرعت مهار شده است. برای احیای گندمان از ظرفیت های محلی به طور جدی استفاده شده و فعالان محیط زیست از جمله دیده بان طبیعت بختیاری، هومان خاکپور، تلاش های بسیاری در پوشش خبری اتفاقات زیست محیطی و همچنین ارائه راهکارهای اجرایی داشته اند.

    همچنین با کمک بخشداری منطقه و جهاد کشاورزی سیستم آبیاری از غرقابی به تحت فشار تبدیل شد و از محل صرفه جویی به دست آمده، آبی برای تالاب تامین شد که نهایتا در سال ؟به احیای تالاب گندمان انجامید.

    سعید یوسف پور احداث مرکز مدیریت تالاب ها و همچنین مرکز بازدیدکنندگان تالاب برای پرنده نگری را از برنامه های در حال اجرا و پیش روی محیط زیست برای تالاب گندمان عنوان می کند. به گفته وی مطالعات خوبی هم درباره نیازهای تالاب و مسائلی از این دست آغاز شده است و از جمله احداث بند مقاوم و مستحکمی به جای بند فعلی برای مدیریت روانآب ها در دستور کار است تا با مطالعه کارشناسی و به شکلی که منجر به دستکاری در طبیعت نشود، جلوی خروج آب از تالاب گندمان گرفته شود.

    به گفته مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری در سال گذشته ۲۰۰ میلیون تومان برای این موضوع هزینه شده و امسال نیز ۶۰۰ میلیون تومان اعتبار برای این امر پیش بینی شده است.

    با این همه تالاب گندمان تنها تالاب استان نیست که در خطر است. تالاب بین المللی چغاخور نیز با تهدیدات مختلفی به ویژه بحث احداث تونل انتقال آب سبزکوه رو به رو است که روزنامه اعتماد پیش تر در گزارشی به طور مفصل به این موضوع پرداخته است. به گفته یوسف پور محیط زیست استان موفق شده که تالاب چغاخور را نیز ذیل طرح ملی حفاظت و حمایت از تالاب ها درآورد. در این طرح حفاظت و بهره برداری از شش تالاب از جمله تالاب بین المللی چغاخور با مدیریتی یکپارچه که در آن هم از ظرفیت جوامع محلی و هم نهادها، دستگاه ها و افراد ذیربط و ذی نفع حضور دارند انجام می گیرد و قدم اول تدوین طرحی است که هم حفاظت و هم بهره برداری را با در نظر داشتن ظرفیت ها و خطرات پیش ببرد. یوسف پور دستاوردهای محیط زیست این استان را مدیون افراد بسیاری می داند که برای حفاظت تالاب های چهارمحال و بختیاری تلاش کرده اند. وی امیرقلی نادری معروف به آجمعه را که بیش از هفتاد سال سن دارد اما همچون دیده بانی تا سال های پیش با اسب و حالاکه اسبش مرده با پای پیاده کل تالاب گندمان را می گردد و هنگام آتش سوزی، آب برای اطفای حریق پیدا می کند را «پدر تالاب» می داند. او همچنین نقش هومان خاکپور را که در حفاظت از محیط زیست استان «سنگ تمام گذاشته» حیاتی می داند چرا که نشست هایی که او با جوامع محلی برگزار کرده و در آن متخصصان و فعالانی همچون مهندس محمد درویش (پیش از آنکه به مدیرکلی دفتر آموزش و مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست منصوب شود) به گفت وگو و آموزش مردم محلی پرداخته اند. مهرداد منصوری، رییس پیشین اداره محیط زیست بروجن که یک هفته پیش از بازنشستگی شخصا در تالاب گندمان حضور یافت تا با وجود خطر دودگرفتگی و آتش در اطفای حریق گندمان نقش داشته باشد مرد دیگری است که یوسف پور او را در حفاظت تالاب گندمان موثر می داند. محیط بانان استان (ازجمله صفرعلی بازدار و روح الله عسگری) نیز از دیگر افرادی هستند که یوسف پور در حفاظت تالاب های استان آنان را شایسته قدردانی ویژه و تشکر می داند.

    با این حال همچنان نادیده گرفته شدن حقابه طبیعی تالاب ها در اثر احداث سد روی رودخانه ها، توسعه غیراصولی و بی رویه زمین های کشاورزی، تغییر کاربری اراضی حاشیه تالاب ها به زمین کشاورزی، حفر چاه های مجاز و غیرمجاز کشاورزی و برداشت های بی رویه و مازاد بر پروانه های بهره برداری، دستکاری های انجام شده روی مسیرها و بستر چشمه ها و منابع آبی اطراف تالاب، چرای مفرط و پرشمار دام، برداشت دستی علوفه، تخریب لانه ها و زیستگاه ها و شکار بی رویه پرندگان به همراه نوسانات اقلیمی و خشکسالی های پی در پی در شمار مهم ترین عوامل تخریب اکوسیستم های تالابی و خشکی این زیست بوم های ارزشمند قرار دارند. عواملی که کسی را اندیشه مبارزه با آنان در سر نیست و مردانی همچون یوسف پور نیز برای مبارزه با آن اندکند.

ضرورت حمایت‌های قانونی از ضابطین قضایی خاص

پنجشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۳۹۲

     بنابر اعلام رییس کمیسیون کشاورزی٬ آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی؛ طرح مقابله با ریزگردها در استان‌های جنوبی و طرح کاهش آلودگی هوا به لحاظ شباهت‌های زیست محیطی در هم ادغام و در قالب طرحی مشترک با نام هوای پاک در دستور کار این کمیسیون قرار گرفته و قرار است بر اساس این قانون، سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان ضابط قضایی با متخلفان آلودگی هوا برخورد کنند. به همین بهانه گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان داشته‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

ضابط قضایی

    وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست و همچنین سازمان جنگل‌ها به دو بخش تصدی‌گری و حاکمیتی تقسیم می‌شود. در بخش حاکمیتی قانون به این سازمان‌ها حق داده است که یگان‌های حفاظت داشته باشند و آنها می‌توانند برای برخورد با تخریب‌ها و همچنین پیشگیری در این زمینه، ضابطان قضایی داشته باشند. از آنجا که در قانون بر این امر تاکید شده است، تعیین سازمان حفاظت محیط‌زیست به عنوان ضابط قضایی مسئول رفع آلودگی هوا چیز جدیدی نیست. هرچند، پیش از این ضابطان خاص قضایی بیشتر در موارد دیگر اعم از شکار و حفاظت از جنگل‌ها فعال بوده‌اند.

    مساله مهمی که وجود دارد و باید به آن توجه بیشتر شود اینکه ضابطان خاص قضایی محیط‌زیست باید از پشتوانه و حمایت بیشتری برخوردار شوند. این پشتوانه و حمایت باید قانونی باشد حال آنکه، در سال‌های گذشته ما شاهد بوده‌ایم در مواردی وقتی آنها گزارشی به دادگاه ارائه داده‌اند گاها این گزارش پذیرفته نشده و دادگاه از آنها خواسته است تا مستندات دیگر مانند شهود بیاورند.

     جایگاه ضابطان قضایی خاص سازمان محیط‌زیست باید تقویت شود و اگر این اتفاق بیفتد نقش آنها در پیشگیری از اقدامات مخرب زیست‌محیطی پررنگ‌تر و جدی‌تر خواهد شد. زمانی که این ضابطان قضایی اختیارات و اقتدار لازم را داشته باشند می‌توانند در برخورد با متخلفان با دست باز و با قدرت بیشتری اقدام کنند. علاوه بر این اگر کار به دادگاه کشیده شود، ضابطان قضایی خاص می‌دانند گزارش‌های آنها پذیرفته است و دیگر نیاز به مستندات بیشتری نیست.

    البته اینکه عنوان می‌شود اختیارات و اقتدار ضابطان قضایی خاص باید افزایش پیدا کند به‌معنای این نیست که بگوییم نیروهای سازمان محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها که در این زمینه فعالیت می‌کنند شرایط مطلوبی دارند و کاملا آماده هستند. یکی از اصلی‌ترین مشکلات ضابطان قضایی خاص سازمان حفاظت محیط‌زیست و همچنین سازمان جنگل‌ها این است که آنها آموزش‌های لازم را ندیده‌اند و در مواقعی که باید اقدامات موثری انجام دهند، ممکن است دچار اشتباه شوند.

     در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که در برخی موارد برای ضابطان قضایی مشکلاتی به وجود آمده است و کار آنها به دادگاه و زندان کشیده است. زمانی که از افزایش اقتدار و اختیارات یگان‌های حفاظت محیط‌زیست حرف زده می‌شود این افراد باید آموزش‌های لازم در زمینه تیراندازی و موارد دیگر را ببینند. نیرویی که آموزش دیده است، رفتار پیشگیرانه و برخورد صحیح در موارد خاص خواهد داشت. چنین نیرویی پاسخگو نیز خواهد بود.

     بنابراین در تعیین سازمان حفاظت محیط‌زیست به عنوان ضابط قضایی مسئول رفع آلودگی هوا و همچنین موارد دیگر اعم تخریب جنگل‌ها و شکار پیش از هر چیز باید مسائل قانونی و اختیارات قانونی لحاظ شود. نهاد‌های قانونگذار باید ورود کنند و میزان و نوع دخالت‌ها را مشخص کنند تا در صورتی که دخالتی رخ داد و اتفاقی پیش آمد، از ضابط قضایی خاص حمایت شود و همانطور که عنوان شد باشید زیرساخت‌های لازم در این زمینه فراهم شود.

     ناگفته پیدا است که افزایش اختیارات این‌چنین و باز گذاشتن دست سازمان حفاظت محیط‌زیست لازم و ضروری است. درموارد مختلف ما با کاستی‌هایی رو‌به‌رو هستیم. وضعیت آلودگی هوا بحرانی است و تخریب گونه‌های جانوری و گیاهی همچنان ادامه دارد. نیازمند این هستیم که با جدیت در این عرصه‌ها دخالت کنیم و دخالت موثر تنها راه جلوگیری از بحران‌ها و پیشگیری از بدتر شدن اوضاع محیط‌زیست است.

سعید یوسف‌پور هم به جمع قهرمانان تالاب‌ها پیوست

دوشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۳۹۲

یوسف پور

     هم‌زمان با آیین‌های بزرگداشت روز جهانی تالاب‌ها(دوم فوریه سال میلادی مصادف با ۱۳ بهمن‌ماه) شاهد اجرای برنامه سالانه انتخاب قهرمانان تالاب‌ها در تبریز بودیم و از میان ۹ استان تالابی، قهرمانان تالاب‌های کشور در سال ۱۳۹۲ انتخاب شدند.

     گفتنی‌است که به‌منظور شناسایی و ساماندهی تجربیات موفق مرتبط با حفاظت بهینه و احیای اکوسیستم‌های تالابی و تشویق و گسترش فرهنگ تالابی در کشور، برنامه سالانه انتخاب قهرمانان تالاب‌ها در روز جهانی تالاب‌ها برگزار شده و در سه بخش فعالیت‌های تحقیقاتی‌پژوهشی، اجرایی و مشارکت مردمی؛ قهرمانان تالاب‌ها انتخاب و از تلاش‌های برجسته آنان تقدیر می‌شود.

     تلاش‌ها و پیگیری‌های شایسه در راستای اجرای برنامه‌های حفاظتی و احیایی تالاب‌های گندمان و چغاخور در استان چهارمحال و بختیاری، جلب مشارکت و همکاری جوامع محلی و همچنین حمایت و پشتیبانی از برنامه‌های اجرایی تشکل‌های مردم‌نهاد در زمینه حفاظت و احیای این تالاب‌ها؛ دلایل انتخاب سعید یوسف‌پور مدیرکل حفاظت محیط زیست استان به‌عنوان قهرمان تالاب‌ها در سال ۱۳۹۲ بوده است.

    بدون شک کسب این مقام و پیوستن مدیرکل حفاظت محیط زیست استان به جمع قهرمانان تالاب‌های کشور، قابل تحسین بوده و می‌تواند امیدهای زیادی را در بین تشکل‌های مردم‌نهاد و دوستداران محیط زیست ایجاد کرده تا با عزمی جدی‌تر در برنامه‌های آگاهی‌بخشی و جلب مشارکت جوامع محلی و همچنین برنامه‌های حفاظتی و احیایی تالاب‌های استان مشارکت و همکاری مسئولانه داشته باشند.

    در حال حاضر نادیده گرفته شدن حق‌آبه طبیعی تالاب‌ها در اثر احداث سد بر روی رودخانه‌ها، توسعه غیراصولی و بی‌رویه زمین‌های کشاورزی، تغییر کاربری اراضی حاشیه تالاب‌ها به زمین کشاورزی، حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز کشاورزی و برداشت‌های بی‌رویه و مازاد بر پروانه‌های بهره‌برداری، دست‌کاری‌های انجام شده بر روی مسیرها و بستر چشمه‌ها و منابع آبی اطراف ‌تالاب، چرای مفرط و پرشمار دام، برداشت دستی علوفه، تخریب لانه‌ها و زیستگاه‌ها و شکار بی‌‌رویه پرندگان به‌همراه نوسانات اقلیمی و خشکسالی‌های پی در پی در شمار مهمترین عوامل تخریب اکوسیستم‌های تالابی و خشکی این زیست‌بوم‌های ارزشمند قرار دارند.

     شوربختانه این اقدامات غیرکارشناسی و ناآگاهانه بسیاری از تالاب‌های کشور را وارد مرحله‌ای نگران کننده از کم‌آبی و خشکی بی‌سابقه کرده است. در حال حاضر این تالاب‌ها در حال تبدیل شدن به کانون‌های داخلی تولید گرد و خاک بوده و به‌جای نعمت به نغمتی برای مناطق تبدیل شده‌اند.

     نگارنده نیز به سهم خود این انتخاب شایسته را ارج نهاده و برای سعید یوسف‌پور و همه همکاران پرتلاش او در اداره کل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری و همچنین تشکل‌های مردم‌نهاد، اهالی ساکن در سکونتگاه‌های اطراف تالاب‌ها و مسئولان محلی که بی‌منت و تحسین‌برانگیز برای کسب این موفقیت بزرگ تلاش کردند؛ بهترین‌ها را آرزو دارم.

بیانیه اعتراضی انجمن‌های محیط‌ زیستی غرب کشور به طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست کشور

یکشنبه, ۶ بهمن, ۱۳۹۲

     انتشار خبر ارایه طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست کشور در صحن علنی مجلس شورای اسلامی؛ نه‌تنها همه دست‌اندرکاران و فعالان محیط‌زیست، بلکه بسیاری از فرهیختگان و دوست‌داران ایران‌زمینرا شگفت‌زده و نگران کرده است. گزارش‌های منتشر شده حکایت از آن دارد که تعداد ۶۳ نفر از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در دی‌ماه ۱۳۹۲؛ به بهانه کوچک‌سازی‌ دولت، طرح ادغام سازمان حفاظت محیط ‌زیست در وزارت جهاد کشاورزی – سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری – را به هیأت رییسه مجلس پیشنهاد داده و در صحن علنی مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد.  در واکنش به این رفتار شگفت‌انگیز نمایندگان مجلس، با همراهی انجمن‌های محیط زیستی غرب کشور اقدام به انتشار بیانیه‌ای اعتراضی کرده‌ایم که می‌توانید متن کامل آن‌را در زیر بخوانید:

متن بیانیه:

– ریاست و اعضای هیأت رئیسه و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی

– دوستداران و فعالان محیط‌ زیستی

– فرهیختگان علمی

– دست‌اندرکاران حوزه‌های نظارتی

   همان‌طور که به‌خوبی آگاهی دارید؛ بدون شک طرح انحلال سازمان حفاظت محیط ‌زیست کشور و ادغام آن در سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری تحت عنوان یک معاونت در وزارت جهاد کشاورزی، مغایر با مأموریت‌های حاکمیتی – ‌نظارتی سازمان حفاظت محیط زیست در راستای اصل ۵۰ قانون اساسی کشور بوده و بیانگر این حقیقت تلخ است که متأسفانه نمایندگان پیشنهاد دهنده از وضعیت بحرانی حاکم بر محیط زیست کشور و حوزه وظایف و مأموریت‌های حاکمیتی‌ – نظارتی سازمان حفاظت محیط زیست و تفاوت فاحش با حوزه وظایف و مأموریت‌های وزارت کشاورزی، آگاهی و اطلاع چندانی نداشته و ملاحظات محیط زیستی در شمار اولویت‌های آخر آنان قرار دارد!

     گفتنی‌است که شرایط نگران کننده محیط زیست کشور و سقوط ۶۱ پله‌ای ایران در رتبه‌های جهانی از منظر عملکرد محیط زیستی – EPI، بحران‌های آلودگی هوا، ریزگردها، خشکی دریاچه ارومیه و تالاب‌های بزرگ کشور مانند گاوخونی و پریشان و بختگان و هامون و گندمان و … ، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی و آغاز پدیده فاجعه‌بار بیابان‌زایی در بسیاری از دشت‌های حاصلخیز کشور، خشکیدگی و زوال اکوسیستم‌های جنگلی و مرتعی کشور و خشکسالی و تنش‌های طبیعی سال‌های اخیر؛ سرزمین ایران را در وضعیتی بسیار حساس و شکننده قرار داده است، ماجرای نگران‌کننده‌ای که هوشمندانه و قابل‌تحسین مورد توجه دولت یازدهم قرار گرفته و در روزهای آغاز بکار دولت تدبیر و امید با احیای شورای عالی محیط زیست، پیگیری لغو مصوبات ضدمحیط زیستی دولت دهم (از جمله ملغی کردن طرح احداث جاده در جنگل ابر، ممنون کردن بهره‌برداری از معادن در مناطق چهارگانه تحت حفاظت، مخالفت با بهره‌برداری سنگ آهن در کوه‌شاه بافت و …)، حساس کردن دستگاه‌های دولتی برای رعایت الزامات محیط زیستی و جلب مشارکت رسانه ملی و سازمان‌های مردم‌نهاد؛ نشان داد که روزهایی متفاوت و پرامید در حوزه پایداری سرزمین و توسعه کشور در پیش است.

     درست در چنین مرحله امیدوار کننده‌ای که دولت با عزمی جدی برای تقویت ساختارهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری دستگاه‌های متولی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور گام‌های اولی را برمی‌داشت و انتظارات چندین برابری از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی برای حمایت و ارتقای ساختار سازمانی دستگاه‌های محیط زیست و منابع طبیعی بود، ناباورانه برخلاف تمامی انتظارات منطقی دست‌اندرکاران و کارشناسان و تجارب موفق در دنیا، شاهد ارایه طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست و ضعیف کردن ساختار نهادهای حاکمیتی‌نظارتی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور هستیم که برخلاف تمامی معیارهای علمی و اصل مترقی ۵۰ قانون اساسی کشورمان است.

     چنین است که ما اعضای انجمن‌های محیط ‌زیستی غرب کشور ضمن محکوم کردن این طرح غیرکارشناسی و ضد محیط ‌زیستی؛ از ریاست و اعضای هیأت رئیسه و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی،دوستداران و فعالان محیط‌ زیستی، فرهیختگان علمی و دست‌اندرکاران حوزه‌های نظارتی کشور می‌خواهیم تا با واکنش‌های سزاوار به این طرح، اجازه ندهند با نادیده گرفته‌شدن ملاحظات محیط زیستی شاهد ضعیف شدن دستگاه‌ محیط زیست و حرکت کشور به سمت توسعه ناپایدار باشیم.

 انجمن‌های محیط ‌زیستی غرب کشور:

– استان چهار محال و بختیاری:

انجمن محیط ‌زیستی تسنیم،انجمن آوای حیات زاگرس، انجمن دوستداران طبیعت بروجن، انجمن وحدت سبز فرخ‌شهر، انجمن نغمه سبز، کانون دانشجویان و دانش‌آموختگان لردگان، انجمن حافظان طبیعت شیدا

– استان لرستان:

انجمن دوستدارن طبیعت و محیط زیست، انجمن صیانت از بام خرم‌آباد، انجمن حامیان جنگل‌های لرستان، انجمن مهندسین محیط زیست زاگرس، بنیاد آفتاب لرستان

– استان کهگیلویه و بویراحمد:

انجمن کوه نور، انجمن سبزیاران امیر چمران، انجمن یاران مانا، انجمن چزام همیشه سبز

– استان کردستان:

جمعیت ردستان سبز، انجمن کاریزه، انجمن سبز سقز، انجمن سبز بانه، انجمن سراب سبز، انجمن جیای سبز، انجمن سبز کروس

– استان ایلام:

انجمن میراث آلامتو، انجمن شنه‌بای زمین، انجمن یاوران محیط زیست زاگرس، انجمن دوستداران کوهستان سبز، انجمن همیاران محیط زیست، انجمن کوهنوردان ایلام

– استان کرمانشاه:

جمعیت احیای کوهستان، انجمن انسان و زمین

بازانتشارها:

– خبرگزاری مهر: اعتراض انجمن‌های محیط‌ زیستی به طرح انحلال سازمان محیط زیست در مجلس

– خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا): اعتراض انجمن های محیط زیستی به ادغام محیط زیست با سازمان جنگل ها

مدارس محیط زیستی؛ راهی به سوی صیانت پایدار از طبیعت ایران

سه شنبه, ۱ بهمن, ۱۳۹۲

posterfain

    روند شتابان تخریب محیط زیست، مواجه شدن با بحران آب و آغاز بیابان‌زایی، آلودگی هوا و رودخانه‌ها، تهدید تنوع زیستی و کشتار بی‌رحمانه برخی از گونه‌های جانوری در خطر انقراض؛ آژیر قرمز را در طبیعت وطن به‌صدا درآورده و اضافه بر مدافعان محیط زیست، موجبات نگرانی بسیاری از فرهیختگان حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی کشور را نیز فراهم کرده است. وضعیت نگران کننده‌ای که سلامت زندگی نسل حاضر و نسل‌های آینده را با چالش‌ها و ناهنجاری‌های محیط زیستی جبران‌ناپذیری مواجه کرده و بایستی قبل از آنکه خیلی دیر شود هشدارهای لازم به گوش تمامی افراد اثرگذار در حوزه فرهنگی جامعه ایرانی رسانده شود.

    بدون شک ظرفیت‌سازی فرهنگی و ایجاد حساسیت‌های لازم در سطح جامعه برای جلب مشارکت و همکاری مردم، در شمار راهبردی‌ترین اقداماتی است که بایستی در ردیف اولویت‌های محوری نهادهای متولی حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی جامعه قرار گیرند. یقینا” بنیادی‌ترین راهکار این ظرفیت‌سازی از طریق گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس و آشناسازی کودکان و دانش‌آموزان با مفاهیم محیط زیستی قابل دست‌یابی است. راهکاری که در قالب تشکیل و توسعه مدارس محیط زیستی در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست کشور و وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته تا معلمان دلسوز و مسئولیت‌شناس قادر باشند عشق به طبیعت و مواهب خدادای را در ضمیر کودکان و فرزندان ایران‌زمین نهادینه کنند.

     گفتنی است برای بستر‌سازی و تحقق این هدف بزرگ، انجمن محیط زیستی تسنیم درصدد است تا با همکاری اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن، “نخستین همایش مدارس محیط زیستی در بام ایران” را برای معلمان شهرستان بروجن برگزار کنند. در این همایش بزرگ محیط زیستی که بیش از ۵۰۰ نفر از معلمان بام ایران – بروجن – در آن شرکت خواهند داشت، محمد درویش مدیر کل آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان سخنران حاضر شده تا در دهم بهمن‌ماه در فرهنگ‌سرای شهر بروجن برای فرهنگیان این دیار از طرح جامع مدارس محیط زیستی و ضرورت‌های گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح آموزشگاه‌های منطقه و کشور سخن گوید.

     انتظار می‌رود معلمان دلسوز و متعهد شهرستان بروجن، بزرگوارانه دعوت انجمن محیط زیستی تسنیم و اداره آموزش و پرورش را اجابت کرده و با شرکت گسترده در این همایش، زمینه‌های اجرای طرح جامع مدارس محیط زیستی در بام ایران را فراهم کنند.

     لازم به یادآوری است که اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن در اقدامی تحسین‌برانگیز اعلام کرده است که برای معلمان شرکت کننده در این همایش، گواهی کیفیت‌بخشی صادر خواهد کرد.

     نگانده نیز به‌سهم خود تلاش‌ها و همکاری‌های مسئولانه انجمن محیط زیستی تسنیم و اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن در برگزاری هرچه مؤثرتر و پرشورتر این همایش را ارج نهاده و برای مسئولان این نهاد فرهنگی بهترین‌ها را آرزو دارد.

در همین رابطه:

– خبرگزاری مهر: همایش مدارس محیط زیستی در بروجن برگزار می شود/ دعوت از مسئولان محیط زیست کشور

– خبرآنلاین(محمد درویش): وقتی که نیروی دریایی ارتش از آموزش و پرورش سبقت می‌گیرد!

وضعیت ناگوار پلنگ ایرانی از مرز هشدار هم گذشته است!

سه شنبه, ۱۷ دی, ۱۳۹۲

     ظاهراً بخت از پلنگ ایرانی هم روی گردانیده است! کشته شدن ۱۰ پلنگ ایرانی در طول ۱۰ ماه گذشته و بیش از ۵۶ قلاده در طول ۶ سال گذشته؛ وضعیت این گربه‌سان ارزشمند را از مرز هشدار هم گذرانده است! هرچند در ماه‌های اخیر فضای رسانه‌ای مطلوبی برای اطلاع‌رسانی و حساس‌سازی مسئولان دولتی صورت بوجود آمده و واکنش‌های قابل‌تحسینی از برخی دولتمردان مانند استاندار چهارمحال و بختیاری را شاهد بودیم اما به‌نظر می‌رسد اقدامات حساس‌سازی و در اولویت قرار گرفتن حفاظت از پلنگ ایرانی باید در سطوح بالاتری مطالبه گردد.

     بدون شک تلاش برای یک حرکت گروهی منسجم (کمپین) و مطالبه فعالان و تشکل‌های محیط زیستی از رییس جمهور برای تعریف پروژه‌های ملی و منطقه‌ای حفاظت از پلنگ ایرانی می‌تواند مؤثرترین راه حمایت از این گربه‌سان در خطر انقراض در ایران‌زمین باشد. در همین زمینه گفتگویی را با خبرگزاری CHN داشته‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

 پلنگ ایرانی در CHN

 به صدا درآمدن زنگ خطر انقراض با زدن ۱۰ پلنگ ایرانی؛ حفاظت از پلنگ باید جزو مطالبات از رییس جمهوری باشد

     در حالی که ظرف یک ماه گذشته در حدود ۱۰ پلنگ ایرانی در زیستگاه های مختلف کشته یا فلج شدند، فعالان محیط زیست معتقدند رسیدگی به وضعیت پلنگ ایرانی باید به عنوان یکی از مطالبات از رییس جمهوری مطرح شود و برنامه های حمایت از این گونه در معرض خطر هرچه زودتر منتشر شود.

     خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه محیط زیست: آذر و دی امسال گزارش های رسمی و غیر رسمی متعددی از کشته شدن پلنگ ایرانی در زیستگاه های مختلف منتشر شد. آخرین موارد گزارش شده، آسیب نخاعی پلنگی در تنکابن و شکار یک ماده پلنگ به همراه دو توله بوده است. با این حساب در کمتر از دو ماه گزارش کشته یا فلج شدن ۷ پلنگ منتشر شد. با احتساب پلنگ مادر و توله ها، در حدود یک ماه گذشته مرگ و فلج ۱۰ پلنگ در ایران گزارش شده است.

    چندی پیش و پس از انتشار خبر کشته و زخمی شدن چندین پلنگ، استاندار چهارمحال و بختیاری در ۷ دی‌‌ماه ۱۳۹۲ با ارسال نامه‌ای به «معصومه ابتکار»، رییس سازمان حفاظت محیط زیست از او خواست تدوین طرح‌های منطقه‌ای و ملی حمایت از پلنگ ایرانی در اولویت اقدامات این سازمان قرار گیرد. این یکی از معدود مواردی بود که مسوولان دولتی همسو با فعالان محیط زیست در مورد شرایط پلنگ ایرانی ابراز نگرانی می کردند.

    حالا اما فعالان محیط زیست معتقدند نه تنها مسوولان سازمان محیط زیست باید در این باره اقدامات جدی تری انجام دهند بلکه حفاظت از پلنگ ایرانی باید به عنوان یکی از اولویت ها حسن روحانی، رییس جمهوری خواسته شود.

    «هومان خاکپور»، دیده بان طبیعت بختیاری در گفت و گو با CHN در این باره گفت: «حقیقت آن است که برای حفاظت از پلنگ ایرانی هیچ برنامه ای اعم از کوتاه مدت و بلند مدت تدوین نشده است.»

    به گفته او، برنامه کوتاه مدت حداقل آن است که پروژه های حفاظتی از این گونه در خطر انقراض تعریف شود. از جمله اقداماتی که در این باره می توان انجام داد آن است که مناطقی که از زیستگاه های پلنگ ایرانی به حساب می آیند، ضریب حفاظتی بالایی داشته باشند. این ضریب حفاظتی هم می تواند با افزایش نیروهای سازمان محیط زیست در این مناطق و یا با توجیه جوامع محلی تامین شود.

    به گفته خاکپور، در حال حاضر به طور قطع کسی نمی داند زیستگاه پلنگ ایرانی کدام مناطق است و در هر استان پلنگ در کدام منطقه احتمال حضور دارد. او با تاکید بر این که حفاظت از پلنگ ایرانی باید در لیست مطالبات از رییس جمهوری قرار گیرد، در مورد وظیفه سازمان محیط زیست در این باره گفت: «سازمان محیط زیست باید یک برنامه و پروژه سریع در این باره تعریف کند و مناطقی که پلنگ ایرانی در آن ها وجود دارد را شناسایی کرده و به دنبال آن تدابیر حفاظتی را افزایش دهد.»

    تدابیر حفاظتی می تواند مواردی مانند نصب تابلوی هشدار دهنده در جاده ها و توجیه جوامع محلی در مورد این واقعیت باشد که در صورت آسیب نزدن به پلنگی که به نزدیکی روستا آمده یا به دام های آن ها خسارت زده است، همه خسارت آن ها توسط سازمان محیط زیست جبران می شود. بخشی از آسیبی که به پلنگ ها وارد می شود در نزدیکی روستاها اتفاق می افتد و این نشان می دهد که تلقی روستاییان از پلنگ، موجودی مهاجم و آسیب زننده است.

دیدار با رییس جمهور؛ یک فرصت ارزشمند برای سمن‌ها

دوشنبه, ۱۶ دی, ۱۳۹۲

    بنابر اعلام مدیرکل دفتر دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست – محمد درویش – قرار است به زودی و برای نخستین‌بار بین رییس جمهور و حدود ۲۰۰۰ نماینده از سمن‌های موجود در کشور ملاقاتی رودررو صورت پذیرد تا عالی‌ترین مقام جمهور ایران – دکتر حسن روحانی – از نزدیک در جریان درخواست‌ها و مطالبات تشکل‌های مردم‌نهاد کشور قرار گیرد.

     براساس برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته، وظیفه‌ی جمع‌آوری نظرات نهادهای مدنی فعال در حوزه‌ی محیط زیست و منابع طبیعی کشور بر عهده‌ی دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست قرار داده شده است تا نهایتا” در پایان دی‌ماه جاری نظرات جمع‌آوری شده با حضور نمایندگانی از سمن‌های محیط زیستی کشور مورد بررسی قرار گرفته و جمع‌بندی این نظرات دریافتی که دربرگیرنده مطالبات جامع تمامی سمن‌ها از رییس جمهور باشد، توسط یکی از فعالان محیط زیست کشور در دیدار با رییس جمهور قرائت شود.

دیدار با رییس جمهور

      بدون شک این دیدار تاریخی با عالی‌ترین مقام جمهور کشور، فرصتی ارزشمند برای بیان مشکلات پروسه‌های طولانی اداری، نگاه امنیتی و مقررات سخت‌گیرانه نظارتی، نبود برنامه‌های توانمندسازی سازمان‌های مردم‌نهاد از منظر منابع مالی و نرم‌افزاری، به رسمیت شناخته نشدن حقوق مادی و معنوی سمن‌ها در دستگاه‌ها و نهادهای دولتی و عمومی به دلیل برخی خلأهای قانونی و همچنین بسیاری از مشکلات اساسی شکل‌گیری و توسعه تشکل‌های مردم‌نهاد محیط زیستی در کشور خواهد بود.

    یقینا” مشارکت فعالانه و مسئولانه تشکل‌ها و فعالان محیط زیستی در فراخوان بررسی قانون سمن‌ها و همین‌طور ‌این فراخوان دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست و ارسال نظرات‌شان از طریق نمابر به شماره: ۷۲-۰۲۱۸۸۲۳۳۰۷۱ و یا رایانامه به نشانی: m.darvish@doe.ir ؛ می‌تواند گامی مهم در راستای ساماندهی و تعیین تکلیف جایگاه آنان در جامعه و دولت و همچنین نقش آنان در قوانین موضوعه مملکت باشد.

     نگارنده به سهم خود تلاش‌های ارزنده دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در راستای نهادینه شدن منزلت و نقش تشکل‌های مردم‌نهاد در حاکمیت را ارج نهاده و برای دست‌اندرکارانش آرزوی توفیق روزافزون دارم.

پی‌نوشت:

بازانتشار این یادداشت در وبلاگ انجمن محیط زیستی تسنیم و استقبال از برنامه دیدار

– خبرگزاری مهر: دیدار با رییس جمهور؛ فرصتی ارزشمند برای سازمان های مردم نهاد