تالاب دهنو در بام ایران، در حال نابودی است !
با شتاب گرفتن مرگ تالاب ها در طبیعت وطن، این بار شاهد نابودی تالابی در بام ایران – بروجن هستیم. رخداد تلخی که در این دیار جدی گرفته نشده و امروزه به رخدادی عادی بدل گشته است!
تالاب در حال مرگ دهنو در فاصله ۲۰ کیلومتری شمال غربی بروجن و در پایاب حوضه آبخیز دشت های فرادنبه و سفیددشت واقع گردیده و به عنوان یکی از ظرفیت های ارزشمند گردشگری طبیعی، همواره از اهمیت و جایگاه ویژه ای در نزد مردمان شهرها و روستاهای اطراف برخوردار بوده است. این تالاب نگون بخت در منتهی الیه جنوب شرقی منطقه حفاظت شده(ذخیره گاه زیستکره) تنگ صیاد واقع شده و در کنترل روان آب های سطحی منطقه نقش به سزایی دارد.
بر بنیاد بازدید روز گذشته و گفتگوهایی که با افراد محلی ساکن در آباد بوم های اطراف تالاب دهنو داشتم، کسی چنین اوضاع و احوال وخامت باری را برای این تالاب به یاد نداشته و شوربختانه به وضوح می شد پدیده شوم بیابان زایی و مرگ دهنو را مشاهده کرد، بی آنکه خبری از شناسه های حفاظت و پاسداری از این زیستگاه با ارزش به گوش برسد! انگار دهنو، سرزمینی فراموش شده بود و هیچگاه جائی در سبد اولویت های محیط زیست منطقه نداشته است.
هر چند خشکسالی سال های گذشته در خشکی این تالاب بی تأثیر نبوده است اما دخالت های ناآگاهانه و نابخردانه انسانی به عنوان مهمترین عامل نابودی این تالاب به شمار می آیند. ورود ماشین آلات مکانیکی و احداث جاده و زهکش و دست کاری رویشگاه های گیاهی و زیستگاه های آبی تالاب، حفر چاه های کشاورزی مجاز و غیرمجاز، برقی شدن چاه های کشاورزی و عدم نظارت بر برداشت مجاز آن ها و … سبب گردیده است که در کمتر از ۳ دهه ی اخیر سطح آب های زیر زمینی به طرز غیر قابل باوری پائین رفته و خشک شدن حیرت آور تالاب را به دنبال داشته باشد.
کشاورزان در اثر کم اطلاعی و گاها” سودجویانه – بدون کمترین ممانعت و مقاومتی از سوی دستگاه های متولی حراست و صیانت از تالاب ها – اقدام به تغییر کاربری تالاب نموده و با افزایش سطح اراضی کشاورزی، چندین برابر آب ورودی به ذخیره گاه های زیرزمینی، آب برداشت کرده و مرگ و نابودی تالاب را رغم زده اند، غافل از آنکه نه تنها در این رهگذر به زمین های زراعی حاصلخیز دست نیافته اند بلکه یکی از ارزشمندترین زیستگاه های طبیعی منطقه را به کام مرگ کشانده اند!
و فرجام سخن اینکه
اگر باور کنیم که «ارزش هر هکتار تالاب بیش از ۱۵۰ برابرِ ارزش هر هکتار زمین کشاورزی است» آنگاه بیشتر به عمق فاجعه پی خواهیم برد.
خوارزمي گفته است:
۲ آبان, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۳:۴۷
ما خاموش و بیابان نگران و افق یک رشته نگاه!!!
پاسخ:
ممنون از همراهی تان دوست عزیز
درود
محمد درويش گفته است:
۲ آبان, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۶:۲۴
خشک شدن تالاب ها در بام ایران در زمانی رخ می دهد که میانگین بارندگی بیشتر از متوسط دارز مدت منطقه بوده است. چه دلیلی آشکارتر از این برای ردیابی نقش نامیمون مؤلفه های انسانی؟
درود بر هومان عزیز …
فرشاد جهانبخشی گفته است:
۲ آبان, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۲:۱۱
هومن عزیز در انتظار کدامین مسافری و چشمانت نظار گز کدام کوچ است و چه غم انگیز در انتظار نشسته ای نکند یاد اور شعر شلیل هستی و چشمانت رو غروب است ایا غروب را دیده ای که مانند نشستنت چه غم انگیز است
به فرشاد:
طبیعت بختیاری که در طول تاریخ مردان و شیرزنان کم همتا یی را در دامان خود پرورانده است این روزها بیش از همیشه محتاج حافظان و پاسداران مخلص و صادق است و شوربختانه چقدر کم یاب شده اند این سربازان عاشق …
درود دوست عزیز
هومان خاکپور گفته است:
۲ آبان, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۳:۳۱
به محمد درویش:
عمق فاجعه در حدی است که به وضوح می توانی پدیده بیابان زایی را در ایت زیستگاه مشاهده کرد. بالغ بر ۲ هزار هکتار از مرغزارهای اطراف این تالاب به زمین کشاورزی تبدیل شده و با حفر چاه های نیمه عمیق و برقی شیره ی جان تالاب گرفته شده و دهنو در حال کشیدن نفس های آخر است.
دریاچه ی آن که قدیمی ها معتقد بودن آن دریاچه ته ندارد و گرداب آن تا اعماق زمین ادامه دارد دچار دست کاری شده و ناباورانه هیچ آبی در آن وجود ندارد!
واقعا” وضعیت حاکم بر این تالاب تأسف برانگیز است …
بابک گفته است:
۳ آبان, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۲:۵۹
سلام هومان جان، واقعن از این خبر ناراحت شدم مخصوصاً وقتی که عکس ها رو دیدم.
متأسفانه در راستای خبرای بد یه خبر بد دارم! دوست ندارم کسی رو ناراحت کنم. ولی خوبه که بدونید.
دانشگاه جندیشاپور به عنوان اولین دانشگاه تاریخ ایران در حال نابودی است.
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان در این باره گفت: «جای تعجب دارد مکانی که میتواند اوج عظمت علمی ایرانیان در زمانیکه که اکثر مکانهای دنیا با ابتدایی ترین شیوه، زندگی میکردند را نشان دهند تا این حد مغفول مانده و تاکنون یک کاوش حساب شده در آن صورت نگرفته است.»
مجتبی گهستونی اظهار داشت: «موضوعی که اکنون به شدت دوستداران میراث فرهنگی را نگران کرده، صدور مجوز ساخت جاده آسفالته است که دقیقا از وسط محوطه باستانی این دانشگاه میگذرد.»
وی افزود: «البته کارهای مقدمات و زیرسازی برای ساخت جاده از سوی پیمانکار انجام شده و بخشی از محوطه را با مشکل اساسی مواجه کرده است. همچنین در سالهای اخیر مجوز حفر ۱۰ حلقه چاه آب در این محوطه صادر شده که برای آبیاری زمینهای کشاورزی موجود در این منطقه صورت گرفته است.»
گهستونی با تاکید بر اینکه کل محوطه باستانی این دانشگاه ۱۰۰۰ هکتار است که در حال حاضر در ۵۰۰ هکتار آن کشاورزی صورت میگیرد، افزود: «دانشگاه جندی در سال ۱۳۵۸ توسط گروه هفت نفره واگذاری زمین به کشاورزان محلی واگذار شده و کشاورزان در آن اقدام به کشت گندم میکنند و این امر تا به امروز ادامه دارد.»
دبیر انجمن دوستدارن میراث فرهنگی خوزستان با اشاره تخریبهای فراوانی که تا به امروز در این محوطه تاریخی صورت گرفته، گفت: «در هر فصل کشاروزی که زمین این محوطه تسطیح میشود اشیا باستانی فراوانی با بیلهای تراکتور از دل خاک بیرون میآیند و تخریب میشوند.»
گهستونی همچنین با اشاره به اهمیت تپههای باستانی، کشف چغازنبیل را حاصل کاوش در همین تپهها دانست و گفت: «تپههای باستانی فراوانی در محوطه دانشگاه وجود دارد که یکی پس از دیگری توسط افراد مختلف و کشاورزان تخریب شده است.»
به گفته گهستونی، گزارش یگان پاسداران میراث فرهنگی خوزستان در سالهای اولیه دهه ۸۰ خورشیدی این تخریبها، تعرضها و تسطیحها را بالغ بر ۵۰ تپه باستانی عنوان میکند.
دانشگاه یا همان شهر دانشگاهی جندیشاپور را که در برخی منابع از آن به عنوان قدیمیترین دانشگاه جهان نام برده شده، شاهپور اول فرزند اردشیر هخامنشی بنا نهاد.در دوره شاهپور دوم، جندیشاپور پایتخت دولت ساسانی و مرکز خوزستان شد. این شهر در جنوب غربی ایران در خوزستان و نزدیک شوشتر واقع شده بود.دانشگاه جندی شاپور از مهمترین مراکز آموزشی و تحقیقی دنیای آن زمان بود که تعداد زیادی دانشمند و پزشک در آن مشغول به تدریس، تحصیل و طبابت بودند.
در زمان انوشیروان عدهای از فلاسفه یونان، که بعد از تعطیلی آکادمی آتن به دلیل تعصب امپراطوری روم به ایران پناهنده شدند، مورد حمایت این پادشاه قرارگرفتند و در دانشگاه جندی شاپور به تدریس مشغول شدند. فلسفه ارسطو و افلاطون در زمان انوشیروان به فارسی ترجمه شد. برزویه طبیب نیز در زمان انوشیروان به هند رفت و با تنی چند از دانشمندان و کتب هند به ایران بازگشت.
شهر جندیشاپور تا ۳۷۲ هجری قمری آباد بوده و در قرن ششم هجری به گفته مقدسی (مورخ) به واسطه حمله برخی عشایر به ویرانهای تبدیل میشود.
مجید بت شکن گفته است:
۵ آبان, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۱:۵۱
سلام: هومان عزیزهر شب باید حتما سری به سایت شما بزنم برایم از ملزومات شده.خیلی وقت میخواهم مطلبی بنویسم ولی هر بار نمیدونم چرا یک حسی اجازه نمیذه.در باره مطلب فوق که اشاره کردی( کشاورزان در اثر کم اطلاعی و گاها” سودجویانه – بدون کمترین ممانعت و مقاومتی از سوی دستگاه های متولی حراست و صیانت از تالاب ها – اقدام به تغییر کاربری تالاب نموده و با افزایش سطح اراضی کشاورزی، چندین برابر آب ورودی به ذخیره گاه های زیرزمینی، آب برداشت کرده و مرگ و نابودی تالاب را رغم زده اند)ایا واقعا دلیل ان را نمیدونی؟شما خودت بومی این محل هستی:شرمنده حالا هم که خواستم نظری بدم نمی تونم واضح بگم . با تشکر
هومان خاکپور گفته است:
۷ آبان, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۹:۳۶
به بابک عزیز:
باور کن که هرگز دوست ندارم انتشار دهنده ی خبرهای بد طبیعت زتدگاهم باشم اما افسوس که اگر مدت ها چراغ قوه در دست گیری و به دنبال خبرهای خوش در این طبیعت کم همتا باشی شاید با ناامیدی به منزل برگردی …
دیده بانی و هشدار دادن به آنهایی که خود را به خواب زده اند وظیفه همه ی ماست و هر چه صدای مان بلندتر باشد احتمال بیدار شدن آنها بیشتر خواهد شد.
زنده باشی دوست عزیز
هومان خاکپور گفته است:
۷ آبان, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۹:۴۴
به مجید بت شکن:
ممنونم که به رغم مشغله هایی که دارید این درگاه را هم مورد لطف قرار می دهید. و اما در خصوص کم کاری ها و ندانم کاری ها و … هم با شما هم عقیده هستم ولی باور دارم نباید ناامید شد باید تلاش کرد هر چند مقصد آن دور دست ها باشد …
پایدار باشی دوست عزیز