حمله هدفمند وزارت نیرو به آبخیزداری/ سکوت حیرتانگیز متولیان طبیعت
یک کارشناس منابع طبیعی گفت: سکوت و انفعال سازمان جنگلها و مرکز تحقیقات حفاظت خاک درباره سخنان معاون وزارت نیرو درباره آبخیزداری حیرتانگیز و تاسفآور است.
یک کارشناس منابع طبیعی ضمن انتقاد از سخنان معاون وزیر نیرو درباره آبخیزداری و سکوت متولیان این حوزه نسبت به سخنان وی، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: آبخیزداری صرفا انجام یک سری سازههای فیزیکی و مکانیکی نیست. آبخیزداری مجموعه اقدامات مدیریتی است که نهایتا منجر به حفظ و پایداری پوشش گیاهی میشود که رهاورد این حفظ و پوشش گیاهی و حفظ خاک میتواند حفظ منابع آب و تغذیه آبخوانهای زیرزمینی و مهار آبهای سطحی باشد.
هومان خاکپور افزود: این که ما آبخیزداری را صرفا به چند سازه مکانیکی و احداث برخی سازههای روی زمین برای مهار آبها یا جلوگیری از حرکت آبها بدانیم نگاه ناقص به مباحث آبخوانداری است. ایجاد، حفظ و توسعه پوشش گیاهی، چه بوتهای باشد و چه جنگلی، بخشی از اقدامات مدیریتی در حوزه آبخیزداری است که نهایتا این پوشش گیاهی میتواند به عنوان سدها یا موانع کنترلی و ذخیره آبها مطرح باشد و به ما در حفظ منابع آبی و همچنین جلوگیری از فرسایش خاک کمک کند.
وی توضیح داد: درست است که با سدهای بزرگ میتوانیم جلوی حرکت آب را در خروجی یک حوزه یا در روی یک رودخانه بگیریم ولی این هیچ کمکی به کاهش نرخ فرسایش خاک و تثبیت وضعیت خاک ما نمیکند در صورتی که آبخیزداری که یکی از مهمترین فعالیتهایش فعالیتهای بیولوژیکی در راستای کشت و توسعه پوشش گیاهی است و تقویت پوشش گیاهی علاوه بر این که از حرکت آبهای سطحی و روانابها جلوگیری میکند باعث تثبیت خاک و کاهش نرخ فرسایش خاک میشود. خاکی که اهمیتش کمتر از آب نیست و به مراتب حتی میتواند بالاتر هم باشد. خاک حاصلخیزی که حیات انسان به آن بستگی دارد و میتواند در اثر از بین رفتن پوشش گیاهی و حرکت آب از بین برود.
خسارتهای آبخیزداری و سدسازی قابل مقایسه نیست
عضو شبکه تشکلهای محیط زیستی استان چهارمحال و بختیاری تصریح کرد: آقای میدانی معاون وزارت نیرو در یک مقایسه گفته است «آبخیزداری باعث بر هم خوردن نظام هیدرولوژیک آبها میشود». بدون شک هرگونه دستکاری در طبیعت دخالت در نظامهای طبیعی حاکم بر طبیعت است که یکی هم نظام هیدرولوژیکی است و شکی در این نیست ولی ما زمانی مجبور میشویم که فعالیتهای سازهای آبخیزداری را انجام دهیم که دستکاریهای مخرب در طبیعت زیاد شده باشد. یعنی زمانی که پوشش گیاهی از بین رفته باشد و در حدی نباشد که بتواند روانابها را کنترل کند مجبوریم در سطح حوزه روی آبراههای کوچک و پراکنده در حوزه فعالیتهای مکانیکی انجام دهیم و از حرکت آب جلوگیری کنیم.
کمتر جایی را دیدهایم که یک فعالیت آبخیزداری انجام بدهیم و منجر به یک تنش اجتماعی یا نارضایتی اجتماعی شده باشد در صورتی که در فعالیتهای سدسازی و انتقال آب کمتر جایی را سراغ داریم که منجر به تنشهای اجتماعی و نارضایتیهای اجتماعی در پاییندست یا حتی بالادست نشده باشد
خاکپور تاکید کرد: این کار از سر اجبار است ولی همین فعالیتهای کوچک آبخیزداری کمک میکند تا بتوانیم پوشش گیاهی را مستقر کنیم و هدف این که آبی را مهار کنیم و از آن آب استفاده کنیم نیست. الان در سدهای بزرگ دو هدف مطرح است. تامین انرژی برقابی یا تامین آب برای فعالیتهای کشاورزی. در حالی که در فعالیتهای آبخیزداری هیچ کدام از این هدفهای جانبی مثل استفاده از آب در کشاورزی اصل نیستند و در حاشیه هستند و هدف اصلی احیای پوشش گیاهی و ایجاد پایداری در حوزه آبخیز است.
این کارشناس منابع آبی تصریح کرد: قطعا خسارتهایی که آبخیزداری در نظام هیدرولوژیکی وارد میکند به مراتب کمتر از دستکاریهای بزرگی مثل سدسازی و انتقال آب است که صرفا با اهداف اقتصادی رخ میدهد و متاسفانه عموما هم در این اهداف اقتصادی ملاحظات محیط زیستی نادیده گرفته میشود. با احداث این سازههای بزرگ نه تنها نظام هیدرولوژیکی مناطق به هم میخورد بلکه باعث میشود حیات بسیاری از اکوسیستمهای آبی مثل تالابها رودخانه ها و … هم به نابودی کشیده شود.
وی با اشاره به تبعات اجتماعی پروژههای بزرگ آبی گفت: کمتر جایی را دیدهایم که یک فعالیت آبخیزداری انجام بدهیم و منجر به یک تنش اجتماعی یا نارضایتی اجتماعی شده باشد در صورتی که در فعالیتهای سدسازی و انتقال آب کمتر جایی را سراغ داریم که منجر به تنشهای اجتماعی و نارضایتیهای اجتماعی در پاییندست یا حتی بالادست نشده باشد.
خاکپور توضیح داد: با توجه به این که آبخیزداری باعث میشود سفرههای آب زیرزمینی تقویت شود و این سفرهها به عنوان ذخایر استراتژیک هر سرزمینی محسوب میشود منجر به تضییع حقوق اجتماعی مردم بالادست یا پاییندست نخواهد شد و معمولا هم فعالیتهای آبخیزداری منجر به این میشود که یک بهرهبرداری پایدار از منابع همان سرزمین در همان سرزمین اتفاق بیفتد. یعنی اگر در حوزه کارون فعالیت آبخیزداری اتفاق بیفتد باعث میشود که منابع آب زیرزمینی همان کارون تقویت شود و تاثیری بر حوزههای دیگر ندارد. ولی به ویژه در پروژههای انتقال آب میبینیم که یک اتفاق در حوزهای تاثیر منفی بر حوزه دیگر داشته است و کلا هم نظام هیدرولوژیکی و هم نظام های اجتماعی حوزههای متفاوت را به هم میریزد. بنابراین اصلا ادعای خوبی نیست که خسارتها یا تاثیرات فعالیتهای آبخیزداری را با فعالیتهای سدسازی و انتقال آب مقایسه کنیم.
وی با تاکید بر این که خسارتهای آبخیزداری و سدسازی اصلا قابل مقایسه نیستند، گفت: بعید میدانم اصلا کسی بتواند چنین ادعایی بکند که فعالیتهایی که منجر به تثبیت وضعیت پوشش گیاهی و خاک و تقویت ذخایر استراتژیک آبهای زیرزمینی میشود را به عنوان یک فعالیت ضد محیط زیستی قلمداد کنیم و این را با فعالیتهای سدسازی و انتقال آب قیاس کنیم که به جرات میتوان گفت تا الان نتوانستهایم و نمیشود هیچ سدی یا پروژه انتقال آبی را پیدا کرد که خسارتهای محیط زیستی نداشته است.
همه پروژههای سدسازی و انتقال آب تبعات محیط زیستی و اجتماعی داشتهاند
این کارشناس منابع طبیعی با اشاره به سخنان میدانی که گفته بود فعالیتهای آبخیزداری ممکن است منجر به تضییع حقوق حقابهبران شود، تصریح کرد: وقتی صحبت از حقوق میکنیم باید به پیشینه بهرهبرداری از این منابع برگردیم. در گذشته که پوشش گیاهی خوب و بارندگی خوب داشتیم اصلا این قدر جریانهای سطحی نداشتیم و این آبها همان زمان هم نفوذ پیدا میکردند و همان آبخوانهایی که در زیرزمین هستند از طریق چشمهها و قناتها و … منابع آبی را توزیع میکردند. کجا میتوانید واقعا یک مثال بیاوریم که عملیات آبخیزداری انجام شده و منجر به کاهش نرخ رواناب و فرسایش خاک شده و باعث نارضایتی اجتماعی شده باشد؟ ما اگر مدعی هستیم که سدسازی و پروژههای انتقال آب باعث تضییع حقوق اجتماعی جوامع میشوند برای هرکدام از سدها و پروژههای انتقال آب میتوانیم دهها سند و دلیل و شاهد بیاوریم اما در حوزه آبخیزداری واقعا میشود چنین شواهدی را اصلا پیدا کرد؟
هدف از این سخنان سمت و سو دادن به منابع مالی و اعتباری کشور به این رویکردهاست و انتظار بود که متولیان آبخیزداری یک واکنش سزاوارتر داشته باشند و بتوانند با حضور به موقع و موثرشان در افکار عمومی، بر افکار تصمیمگیران تاثیر لازم را بگذارند و شرایط لازم را برای تصمیمسازی درست در ملکت فراهم کنند تا خروجی آن این شرایط کنونی نباشد
مجموع اعتبارات نهادهای متولی طبیعت کمتر از یک سد/ سکوت جایز نیست
خاکپور در ادامه گلایه کرد: من به عنوان کسی که در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کار میکند بسیار متاسفم از انفعال و سکوت سازمان جنگلها و مرکز تحقیقات حفاظت خاک در برابر این سخنان. این سکوت و انفعال در برابر چنین رفتارهایی میتواند تاثیر منفی بر تصمیمگیران بگذارد و به راستی حیرت آور است.
عضو شبکه تشکلهای محیط زیستی استان چهارمحال و بختیاری اعلام کرد: انتظار این بود که سازمان جنگلها به عنوان متولی بخش آبخیزداری و مرکز تحقیقات حفاظت خاک به عنوان متولی بخش پژوهش و تحقیق فعالیتهای آبخیزداری و حفاظت خاک به چنین رفتارها و رویکردهای هدفمندی که هدفشان تاثیر بر تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کشور است واکنش نشان دهند. هدف از این سخنان متاسفانه سمت و سو دادن به منابع مالی و اعتباری کشور به این رویکردهاست و انتظار بود که متولیان آبخیزداری یک واکنش سزاوارتر داشته باشند و بتوانند با حضور به موقع و موثرشان در افکار عمومی، بر افکار تصمیمگیران تاثیر لازم را بگذارند و شرایط لازم را برای تصمیمسازی درست در ملکت فراهم کنند تا خروجی آن این شرایط کنونی نباشد.
وی در پایان ضمن مقایسه اعتبارات بخش آبخیزداری با مجموع اعتبارات بخش طبیعت و محیط زیست گفت: با در نظر داشتن هر دو سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها به عنوان متولیان طبیعت و محیط زیست، مجموع اعتبارات این دو سازمان به اندازه اعتبار یکی از پروژههای سدسازی و انتقال آب در کشور نیست. متولیان این حوزه باید از سکوت و انفعال خارج شوند تا بتوانند با آگاهی رسانی در سطح جامعه زمینه تصمیمگیری و تصمیمسازی را در کشور فراهم کنند تا این دو سازمان با این فعالیتهایشان در حوزه حفاظت از طبیعت و محیط زیست موثرتر واقع شوند.