بایگانی “خشکسالی”

روز جهانی تالاب‌ها در بام ایران

پنجشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۳۸۹

به پاس نخستین اجلاس زیست محیطی سران کشورهای جهان در ۱۳ بهمن ماه سال ۱۳۴۹، مراسم امسال «روز جهانی تالاب‌ها» به همت اداره حفاظت محیط زیست و بخشداری منطقه و با حضور فرماندار- فتاح کرمی، امام جمعه – حاج آقا زمانی، برخی مسئولین و کارشناسان محلی و دهیاران و اعضای شورای اسلامی روستاهای اطراف تالاب گندمان – با شعار «جنگل ها برای آب و تالاب ها» – در بام ایران نیز برگزار گردید. واقع شدن تالاب های چهارگانه ی گندمان، چغاخور، علی آباد و سولقان در گستره ای به وسعت ۲۰ هزار هکتار از سرزمین بام ایران – بروجن – شرایطی ویژه و منحصر به فردی را برای این قطعه از طبیعت وطن به لحاظ ارزش های زیست محیطی و ظرفیت های اکوتوریسمی به ارمغان آورده است.

تالاب های چهارگانه ای که به صورت زنجیروار از ضلع جنوبی شهرستان بروجن، در امتداد کوه کلار به طرف غرب منطقه گسترده شده و با ایجاد یک مجموعه بزرگ زیستی، زیستگاه های کم همتای زمستان گذرانی پرندگان مهاجر را بنا نهاده اند. این مجموعه تالابی بزرگ و ارزشمند، بام ایران را به یکی از شاه راههای عبور پرندگان مهاجر و آبزی از کشورهای اروپایی و روسیه و استان های شمالی کشورمان به سمت کشورهای حوضه خلیج فارس تبدیل کرده است.

از جمله نکات ارزشمند و قابل تأمل در سخنان امام جمعه و فرماندار منطقه، تأکید بر ضرورت توجه بیشتر به اقدامات پیشگیرانه و حفاظتی، شناساندن ارزش ها و کارکردهای تالاب ها به مردم و مسئولین، تلاش جهت تشکیل نهادهای محیط زیستی غیردولتی در منطقه و اعمال مدیریتی صحیح با رویکردی پایدار بر روی تالاب های بام ایران بود. نگارنده امیدوار است مسئولین محیط زیست با پیگیری های جدی این پشتیبانی های کلامی مقامات محلی را عملی و با این پشتوانه های ارزشمند سیاسی و مذهبی، مدیریتی خردمندانه و پایدار با رویکردی جامع بر تالاب های منطقه حاکم نمایند.

همچنانکه نگارنده در مطالب قبلی اظهار نگرانی کرده است، در حال حاضر برخی عوامل طبیعی و انسانی حیات تالاب های بام ایران را تهدید می نماید که تالاب گندمان در وضعیت بحرانی تری نسبت به تالاب های چغاخور، علی آباد و سولقان قرار دارد. خشکسالی سال های اخیر، درجه حرارت و افزایش تبخیر از جمله تهدیدهای طبیعی بوده که تالاب گندمان را در برابر تهدیدهای انسانی بسیار حساس و شکننده نموده است. احداث سد بر روی تالاب چغاخور و عدم رعایت حق آبه زیستگاه ها و رویشگاه های پائین دست، حفر چاه های کشاورزی غیر مجاز و برداشت های غیر قانونی ناشی از برقی شدن چاه ها، تخریب و تصرف عدوانی رویشگاه های حاشیه تالاب ها، زهکش اراضی کشاورزی و حضور بیش از ظرفیت و چرای مفرط دام از جمله تهدیدهای انسانی بوده که در دهه های اخیر خسارت های جبران ناپذیری را به این تالاب های ارزشمند و حیاتی وارد کرده است.

انتظار است مسئولین و کارشناسان پرتلاش و دلسوز محیط زیست استان با بهره گیری از تمامی ظرفیت های استانی و ملی گام های محکم و مؤثری در زمینه کنترل و مهار این تهدید های طبیعی و انسانی برداشته و مدیریتی خردمندانه همراه با توسعه ای پایدار بر تالاب های بام ایران حکم فرما کند. در این راستا فعالیت های ترویجی و بیان ارزش و کارکردهای تالاب ها به منظور جلب مشارکت جوامع محلی، پیگیری حق آبه تالاب ها، الزام دستگاه های متولی جهت نظارت بر میزان مجاز برداشت آب و برخورد قانونی با چاه های غیرمجاز، جلوگیری از حضور دام های غیر محاز، احداث کمربندهای حفاظتی به منظور جلوگیری از تجاوز به رویشگاه های حاشیه تالاب، تجهیز ناوگان اطفاء حریق محیط زیست و نهایتا” تهیه برنامه ای مدون برای مدیریت بر تالاب ها اجتناب ناپذیر می باشد.

شرایط بسیار بحرانی و سیطره خشکسالی در تمام گستره ایران زمین

سه شنبه, ۱۲ بهمن, ۱۳۸۹

یکی از اقدامات ارزنده تارنمای مهاربیابان زایی در طی ۲ سال گذشته؛ انتشار تازه‌ترین یافته‌های آب و هوایی منتج از نقشه‌های خشکسالی کشور بود که توسط دکتر مرتضی خداقلی و همکارانش در پایگاه مدیریت خشکسالی کشاورزی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان تهیه می شده است. برای دسترسی خوانندگان عزیز مهاربیابان زایی به این گزارشات ارزشمند و آگاهی از وضعیت ماهانه‌ی خشکسالی کشور، از این پس و تا رهایی تارنمای دربند مهاربیابان زایی؛ مشروح تازه ترین گزارشات تیم سختکوش این پایگاه در این کلبه مجازی منتشر خواهد شد.

ضمن قدردانی از دکتر مرتضی خداقلی عزیز و همکاران‌شان در پایگاه مدیریت خشکسالی استان اصفهان به پاس همکاری صادقانه با مهار بیابان زایی و همراهی مسئولیت‌شناسانه با خوانندگان آن تارنمای دربند، توجه شما را به مشروح گزارش ۴ ماهه ی اول سال آبی ۱۳۹۰-۱۳۸۹ این پایگاه جلب می‌کنم:

وضعیت خشکسالی ایران از ابتدای مهرماه تا پایان دی­ماه ۱۳۸۹

نتایج دیده بانی، پایش و تحلیل آخرین نقشه­های ترسیم شده در پایگاه مدیریت خشکسالی کشاورزی استان اصفهان در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی از ابتدای سال آبی جاری (مهرماه ۱۳۸۹) تا پایان دی­ماه، نشان از شرایط بسیار بحرانی و سیطره خشکسالی در تمام گستره ایران زمین دارد، بطوری که در تمام سطح کشور مقدار بارش کمتر از میانگین دراز مدت بوده و به سخن دیگر خشکسالی خفیف تا بسیار شدید در تمام نقاط آن غالب می­باشد. در این رابطه در حدود ۶۰ درصد از مساحت کشور در وضعیت خشکسالی بسیار شدید قرار گرفته که خود گویای وضعیت بحرانی بارندگی در کل کشور است. اگرچه وضعیت نسبت به ماه قبل که ۸۱ درصد از مساحت ایران در وضعیت خشکسالی بسیار شدید قرار داشت کمی بهبود ی پیدا کرده است ولی کماکان خشکسالی جدی است و مسئولین اجرایی باید از هم اکنون اقدامات و راهکارهای لازم برای کاهش اثرات خشکسالی را بکار گیرند.

مقایسه­ بین وضعیت خشکسالی تا پایان دی­ماه در سال گذشته و سال جاری نشان می­دهد که وضعیت خشکسالی نسبت به سال قبل بسیار وخیم­تر شده است، به نحوی که درصد مساحت مناطق تحت خشکسالی در حدود ۵۵ درصد افزایش یافته است. به عبارت دیگر در سال گذشته تا آخر دی­ماه، ۴۵ درصد از سطح کشور در خشکسالی قرار داشت ولی متاسفانه در حال حاضر سیطره خشکسالی گسترش یافته و به تمام سطح کشور ( ۱۰۰ درصد ) کشیده شده است (نمودار شماره ۱).

نمودار شماره(۱): درصد هر یک از کلاس­های خشکسالی از ابتدای مهرماه تا پایان دی ماه ۱۳۸۹ در ایران

چنانچه تغییرات بارش ۴ ماهه گذشته بصورت ماهانه و تجمعی در ایستگاههای سینوپتیک کشور ردیابی شود به این صورت است که مجموع ریزش های جوی کشور در پایان مهرماه سال جاری معادل ۸/۵ میلیمتر بوده است در شرایطی که متوسط درازمدت آن طی این مدت ۱۵/۵ میلیمتر می­باشد که حاکی از کاهش ۴۵/۵ درصدی بارش در این ماه و وقوع خشکسالی فراگیر در اغلب نقاط کشور است. ریزش­های جوی پراکنده و نه­چندان چشمگیر در برخی نقاط کشور در آبان­ماه نه تنها نتوانست آثار کاهش بارندگی در مهرماه را جبران کند، بلکه بر میزان خشکسالی در کشور در این ماه نیز افزوده شد و میزان بارندگی جاری ۵۱/۱ درصد نسبت به میانگین درازمدت آن کاهش یافت. با بررسی آمار ریزش­های جوی در آذرماه مشخص گردید این ماه در سال جاری با کاهش بسیار شدیدی در بارش­های جوی مواجه شده به نحوی که میزان نزولات جوی ۲۴/۱ میلیمتر رسیده که در مقایسه با بارش درازمدت آن طی همین مدت که معادل ۶۱/۱ میلیمتر بوده است حدود ۲/۵ برابر کاهش یافته است.

به طور کلی پاییز سال آبی جاری به عنوان یکی از خشک­ترین پاییزها در سال­های اخیر به­حساب می­آید به نحوی که در تمام ماه­های این فصل کمتر  نقطه­ای را می­توان در کل کشور مشاهده نمود که بارش دریافتی آن مساوی و یا بیشتر از بارش درازمدت آن باشد. و حتی در شرایط ترسالی خفیف باشد. برای مثال بارش دریافتی استان آذربایجان غربی که یکی از پرباران­ترین استان­های کشور می­باشد تا پایان آذرماه ۱۳۸۹، ۳۳ میلیمتر ثبت شده است که در مقایسه با آمار درازمدت آن که معادل ۱۱۰ میلیمتر است بسیار کمتر و کاهشی نگران کننده و کم سابقه داشته است.

با شروع فصل زمستان انتظار می­رفت با افزایش ریزش­ها، ضمن کاهش آثار زیانبار خشکی شدید پاییز، ریزش­های جامد در ارتفاعات، پشتوانه­ای برای چشمه­ها و رودخانه­ها در بهار باشد. اما مجموع بارش ثبت شده در ایستگاه­های کشور تا پایان دی­ماه نشان داد که خشکسالی کماکان بر مناطق مختلف کشور سیطره دارد(شکل شماره۱).

ادامه مطلب»

تیر خلاص به تالاب گندمان!

شنبه, ۲۵ دی, ۱۳۸۹

تالاب گندمان در بام ایران؛ یکی از ۱۰ تالاب برتر پرنده نگری در ایران است که در دفتر بین المللی تحقیقات پرندگان آبزی «لندن – ۱۹۵۲» به ثبت رسیدهاست. این تالاب که به عنوان زیستگاهی با ارزش در میان ۱۰۵ زیستگاه مهم پرندگان در ایران شناسایی شده است، در شمار زیباترین تالاب های کشور و مهمترین کانون های گردشگری چهارمحال بختیاری قرار داشته و زیستگاهی منحصربفرد برای زمستان گذرانی و تخمگذاری پرندگان مهاجر و اسکان دائم پرندگان بومی محسوب شده که قریب به ۱۵ گونه پرنده بومی و قریب به ۳۰ گونه پرنده مهاجر نواحی سردسیر شمالی با جمعیت های زیاد، انواع مارها و قورباغه ها و لاک پشت ها و پستانداران و ماهی ها را در خود جای داده است.

به رغم آنکه نگارنده به همراه کارشناسان و فعالان محیط زیست کشور بارها از احداث سد بر روی تالاب بین مللی چغاخور (بخوانید سد چغاخور!!!) در بالادست و خشکاندن رودخانه آقبلاغ و عدم رعایت حق آبه طبیعی تالاب گندمان و خشکی بی سابقه آن ابراز نگرانی کرده و خواستار پیگیری جدی سازمان حفاظت محیط زیست جهت رعایت حق آبه‌طبیعی این تالاب شده بود؛ متأسفانه این روزها خبر از اقدامی نابخردانه و طبیعت ستیزانه از اردوگاه آبسالاران و سد سازان قدرتمند کشور می رسد که می خواهند با احداث سدی دیگر بر روی تنها رودخانه ی این تالاب تیر خلاصی را بر پیکر نیمه جانش شلیک کنند! تالابی که به دلیل تنش های شدید اکولوژیکی به همراه ۶ تالاب دیگر کشور سر از لیست سایتهای بحرانی و تخریب شده در آورده و موجب نگرانی بسیاری از حامیان محیط زیست کشور شده است.

ظاهرا” بخت با تالاب گندمان یار نبوده و به جای پیگیری تأمین حق آبه آن از سد احداث شده بر تالاب چغاخور، می خواهند بر روی رودخانه آقبلاغ به عنوان مهمترین منبع آب ورودی آن، سدی خاکی با ارتفاع ۴۰ متر با هدف تامین آب کشاورزی احداث کنند و برای همیشه تالاب گندمان را به تاریخ بسپارند.

آقبلاغ تنها رودخانه تأمین کننده آب تالاب گندمان بوده که در گذشته خروجی تالاب چغاخور را به همراه هرزآب های منطقه به این تالاب هدایت می کرده که حتی در فصل پرآبى عمق متوسط تالاب را به ۳۰ سانتیمتر نیز مى رسانده است؛ اما از دو دهه پیش با احداث سد بر روی تالاب چغاخور، رودخانه آقبلاغ تنها همان اندک هرزآب های حوضه آبخیز را به گندمان خشکیده می رسانید.

شرکت مدیریت منابع آب کشور می خواهد بدون لحاظ ملاحظات ریست محیطی و عدم رعایت نیاز محیط زیست منطقه(تالاب بین المللی گندمان)، سد آقبلاغ(گندمان) را با حجم مخزن ۶۷ میلیون متر مکعب در نزدیکی محل ورودی رودخانه آقبلاغ به تالاب گندمان احداث نماید تا بر بنیاد برآوردهای خود سالانه ۲۸ میلیون متر مکعب آب را برای مصارف کشاورزی در سطح ۲۸۰۰ هکتار اراضی منطقه تنظیم و تأمین کند. به نظر می رسد این سد که یقینا” قاتل گندمان خواهد بود، مرحله دوم مطالعاتی اش به پایان رسیده و به زودی با تأمین منابع مالی مورد نیاز به مرحله اجرا در خواهد آمد.

حال پرسش جدی این است که اگر این سد ارزیابی زیست محیطی دارد، سازمان حفاظت محیط زیست کشور چگونه با آن برخورد کرده و آن را پذیرفته است؟! و چنانچه فاقد ارزیابی زیست محیطی می باشد وزارت نیرو چگونه توانسته است احداث آن سد را به مرحله اجرا برساند؟!

پی نوشت:

در گفتگویی که امروز – ۸۹/۱۱/۳ – با آقای دکتر عطاءاله ابراهیمی – مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان – در این خصوص داشتم ایشان اعلان نمودند که قرار است سد آقبلاغ در پائین دست تالاب گندمان و در نزدیکی روستای بیژگرد احداث شود؛ با این وجود مسئولین محیط زیست استان هیچ نوع مطالعه و یا اسناد مربوط به ارزیابی زیست محیطی این سد را در دست ندارند که این جای بسی تعجب دارد!

اطفای حریق تالاب خشکیده ی گندمان در نیمه های شب

جمعه, ۱۷ دی, ۱۳۸۹

شامگاه دیروز آتشی مرگبار به جان تالاب بین المللی گندمان در بام ایران افتاد که با حضور به موقع محیط بانان سبزپوش محیط زیست در نیمه های شب مهار و اطفاء گردید. این دومین سال پی در پی است که بحران آب و خشکی بی سابقه‌، سایه مرگبارش را بر روی این تالاب ارزشمند گسترانیده و کابوس دهشتناک آتش سوزی آرامش را از زندگی زیسمندان این زیست بوم کم همتا ربوده است.

برخلاف آتش سوزی سال گذشته، امسال بخت با گندمان یار بود که نیروهای امدادی محیط زیست در منطقه حضور داشتند و با اطلاع رسانی به موقع، در همان ساعات اولیه آتش سوزی مدیر کل حفاظت محیط زیست استان در محل تالاب حاضر شده و با ساماندهی نیروهای امدادی و مردمی از گسترش آتش جلوگیری کرده و در نیمه های شب آتش افتاده به جان نیزارهای گندمان مهار گردید.

خشکسالی شدید و عدم رعایت حق آبه‌طبیعی تالاب، حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز و برداشت های مازاد بر پروانه، تغییر مسیر و بستر رودخانه‌ آقبلاغ و جلوگیری از ورود آب چشمه‌ها به‌تالاب، آن چنان شرایط نابسامان و بی سابقه ای را بر گندمان حاکم کرده است، که اگر آب رها شده ی این فصل زمین های کشاورزی در این قسمت از تالاب نبود، آتش سوزی شب گذشته می توانست فاجعه ای بزرگتر از حریق سال گذشته ایجاد کند و تمامی نیزارهای تالاب را به کام خود بکشاند.

ضمن قدردانی از تلاش های شب گذشته نیروهای امدادی که منجر به اطفای حریق گندمان در نیمه های شب گردید، چند پیشنهاد به جناب سعید یوسف پور مدیر کل جدید و جوان حفاظت محیط زیست استان:

۱- تلاش جهت تأمین تجهیزات سخت افزاری ناوگان اطفای حریق محیط زیست استان

۲- توجه به آموزش و ارتقاء مهارت های نیروهای امدادی برای مقابله‌با آتش سوزی و تجهیز ناوگان اطفاء حریق به‌امکانات و تجهیزات سخت افزاری مناسب برای مهار آتش در عرصه‌های تالابی

۳- لغو مجوزهای شکار صادره و ارتقاء ضریب حفاظتی تالاب و ممانعت شدید از حضور شکارچیان به لحاظ شرایط بحرانی حاکم و قهر پرندگان با تالاب گندمان

۴- استقرار پاسگاه محیط بانی ثابت و مجهز به تجهیزات مناسب اطفای حریق در تالاب

۵- پیگیری جدی رعایت حق آبه‌طبیعی تالاب گندمان از سد احداث شده بر روی تالاب بین مللی چغاخور در بالادست! و همچنین از چشمه های طبیعی اطراف تالاب

۶- درخواست از دستگاه امور آب برای نظارت بیشتر بر میزان برداشت چاه‌های مجاز و جلوگیری از ادامه فعالیت چاه های غیر مجاز در اطراف تالاب

۷- توجه به فعالیت های ترویجی و جلب مشارکت مردم آبادی های اطراف تالاب و آموزش آنان به جهت پیشگیری از وقوع حریق و همکاری با نیروهای امدادی در مقابله‌با آتش سوزی های احتمالی

تالاب گندمان یکی از تالاب های مشهور در بام ایران است که‌در دفتر بین المللی تحقیقات پرندگان آبزی «لندن – ۱۹۵۲» به‌ثبت رسیده و در شمار یکی از مهمترین زیستگاه‌های جانوری کشور برای زمستان گذرانی و تخمگذاری پرندگان مهاجر و اسکان دائم پرندگان بومی‌قرار دارد.

در بهشت آباد؛ زور اصفهانی ها از همه بیشتر است!

شنبه, ۱۳ آذر, ۱۳۸۹

   علیرضا الماس‌وندی مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران؛ در تیر ماه سال جاری با حضور در جمع خبرنگاران، مسئولان و امام جمعه و نماینده ولی فقیه در استان چهار محال و بختیاری از توقف اجرای پروژه انتقال آب بهشت‌آباد چهارمحال و بختیاری به فلات مرکزی خبر داده بود.  این مقام مسئول مشکلات اجتماعی و اعتراض مردم و مسئولان چهار محال و بختیاری را مهم‌ترین عامل توقف این پروژه دانسته و تبعات ناشی از خشک شدن چشمه‌های موجود بر سر راه عبور این پروژه، غیر فنی بودن پروژه، هزینه بالای اجرا و زمان‌بندی آن را از دیگر عوامل دانستند که سبب گردیده تا کمیته تخصصی مدیریت منابع آب ایران این طرح را تأئید نکرده و آن را متوقف سازد.

   البته مخالفت های سازمان حفاظت محیط زیست کشور در سال ۱۳۸۶ و مرکز پژوهش های مجلس در سال ۱۳۸۷ و شرکت مدیریت منابع آب ایران به عنوان متولی آب کشور در تیر ماه سال جاری را نیز می توان در شمار مستندات غیر فنی و غیر تخصصی بودن پروژه بهشت‌آباد یا همان طرح آب‌رسانی به فلات مرکزی ایران به حساب آورد.

   اما این روزها خبر دریافت مجوز کتبی احداث سد بهشت آباد توسط اصفهانی ها که در بیانیه مورخ ۷/۸/۱۳۸۹  انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان آمده؛ آب سردی بوده است که بر خلاف اظهارات امیدبخش مدیرعامل و تصمیمات فنی کمیته تخصصی شرکت مدیریت منابع آب ایران، بر سر مردمان خوزستان و چهار محال و بختیاری ریخته شده است.

   انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان در این بیانیه که با عنوان ” در سوگ مرگ کارون” منتشر گردیده است اعلام نموده اند که؛ «بنا بر اطلاعات دریافتی مجوز کتبی برداشت آب به طرح انتقال آب از سرشاخه های کارون تحت عنوان سد بهشت آباد به میزان متوسط ۸۴۶ میلیون متر مکعب در سال – که حداکثر آن مشخص نشده وقابل افزایش است – در تاریخ ۲۱/۶/۱۳۸۹ به شماره ابلاغیه ۷۰۰/۴۹۲۵۹/۸۹ توسط وزارت نیرو به شرکت های آب منطقه ای اصفهان، کرمان و یزد ابلاغ شده است»

   با این اوصاف آیا  صدور مجوز برداشت آب و موافقت با چنین طرحی غیر فنی ، غیر اقتصادی و خلاف منافع منطقه ای و ملی نشان از کم همتا بودن زور اصفهانی ها ندارد؟

و همین حقایق تلخ است که تارنمای مهار بیابان زائی؛ این بهشت را معبری برای ورود به جهنم می داند!

درهمین رابطه:

سد بهشت آباد؛ اصفهانی ها یا خوزستانی ها ؟

بسته ظرفیت سنجی یا نامدیریتی آب در حوضه کارون بزرگ!؟

شنبه, ۶ آذر, ۱۳۸۹

   مدیر عامل شرکت آب منطقه ای چهارمحال و بختیاری در گفت و گوی اخیر خود با خبرگزاری ایرنا از تهیه «بسته ظرفیت سنجی» آن شرکت در زمینه پروژه های برق آبی در چهار محال و بختیاری به عنوان یکی از مهمترین سرچشمه های کارون بزرگ خبر داده است. بسته ای که برای مدیریت بر آب های این سرزمین، تعداد ۳۵ نیروگاه برق آبی بزرگ و کوچک را پیش بینی و برنامه ریزی کرده است. بر مبنای این ظرفیت سنجی، عمدتا” محل های احداث این نیروگاه ها در مناطق جنگلی چهار محال و بختیاری پیش بینی گردیده که در حال حاضر بیش از ۳۰۰ روستای آن با قحطی و بحران آب دست و پنجه نرم می کنند و آب شرب آن ها بوسیله تانکر تأمین می شود!

   و اما هشدارهای هم زمان مدیران سازمان آب و برق خوزستان در خصوص شیوه های مدیریتی حاکم بر آب های سرچشمه های کارون بزرگ قابل تأمل و شنیدنی است! مدیران سازمان آب و برق خوزستان، آورد فعلی کارون بزرگ را در حدود ۶۸ درصد سال‌های نرمال اعلام کرده اند و بر اساس پیش‌بینی کم‌بارانی در سال زارعی جاری، آورد این رودخانه‌ حیاتی در خوزستان را در سال‌جاری معادل ۳۸ درصد سال‌های نرمال پیش بینی می کنند.

   معاون مطالعات پایه و طرح‌های جامع منابع آب سازمان آب و برق خوزستان از کاهش ۵۰ درصدی آورد رودخانه کارون در مهر ماه امسال در مقایسه با نرمال خبر داده و از شرایط سخت‌تری که این رودخانه بزرگ کشور در پیش رو هشدار می دهد.

   تهیه بسته های پیشنهادی منطقه ای و عدم توجه به ابتدائی ترین اصول مدیریت بر سرزمین، نادیده گرفتن اصل پروانه در بهره برداری از ظرفیت های محیطی و طبیعی، غفلت از تهدیدی های ناشی از نادیده گرفتن حق آبه های طبیعی مناطق پائین دست، نابودی رویشگاه های جنگلی و زیستگاه های جانوری و گسستگی در برنامه های مدیریتی مقامات و مدیران مناطق در وزارت نیرو، تأسف آور و تأمل برانگیز است! باید تأسف خورد به روزگار کارون بزرگی که اولویت مدیران آب یک منطقه اش تولید برق و اولویت مدیران منطقه دیگرش افزایش کیفی آب اعلام می شود.

   آیا به نظر شما در اولویت های آن بسته پیشنهادی شرکت آب منطقه ای چهارمحال و بختیاری جایگاه سزاواری هم برای مسائل زیست محیطی استان مد نظر بوده و آیا در این بسته کمترین توجه ای به تهدیدهای این ظرفیت سنجی که جنگل ها و حیات جانوری مناطق کوهرنگ و اردل و لردگان را به نابودی می کشاند شده است؟

قهر پرندگان از تالاب گندمان!

یکشنبه, ۳۰ آبان, ۱۳۸۹

   خشکی و بی آبی تالاب و شیوه میهمان نوازی در دیار گندمان، پرندگان را به قهر با این زیستگاه بین مللی برده است. تالاب گندمان همان تالابی است که در دفتر بین المللی تحقیقات پرندگان آبزی «لندن – ۱۹۵۲» به ثبت رسیده و در اوایل پائیز سال گذشته قریب به یک ماه در آتش می سوخت و تا مدت ها آتش در عمق جانش جا خوش کرده بود. گندمان همان یگانه زیستگاه ماهی زنده‌زای گامبوزیا و درنای خاکستری و محل مهاجرت اردک‌های غازنما در سرزمین بختیاری است که در سال های اخیر عوامل طبیعی و خشکسالی ها؛ و عوامل انسانی و اقدامات نابخردانه مدیریت حاکم بر آن، مرگی آرام و خاموش را برای حیات گیاهی و جانوری اش رقم زده اند.

   احداث سد بر روی تالاب بین مللی چغاخور در بالادست و عدم رعایت حق آبه طبیعی تالاب گندمان، حفر چاههای مجاز و غیر مجاز کشاورزی و برداشت های غیر اصولی این چاه های برقی، چرای مفرط دام، کم شدن بارش های سالانه و آتش سوزی های اخیر، ساختار اکولوژیکی این زیستگاه کم همتا را به شدت تهدید کرده و خشکی بی سابقه ای را بر آن حاکم نموده است.

   از ریش سفیدان ساکن در آبادی های اطراف تالاب سراغ پرندگان بومی و مهاجر تالاب را گرفتم. آنان باور داشتند که تاکنون هرگز شاهد چنین وضعیت اسف باری در تالاب نبودند. هرگز این چنین پرندگان را در قهر با تالاب ندیده اند و هرگز این چنین آسمان دیار خود را خالی از پرواز و نشاط و شادابی ندیده اند.

   اضافه بر شراط نابسامان طبیعی و انسانی حاکم بر تالاب گندمان، صدور نابخردانه پروانه های شکار و شیوه ی استقبال و میهمانداری شکارچیان دارای مجوز شکار در گندمان، سبب گردیده است که امسال نه تنها خبری از تعداد پرشمار پرندگان سال های دور نباشد بلکه همان تعداد اندک پرندگان سال گذشته هم به این دیار نیامده و گونه های بومی هم در تالاب چغاخور به قهر بنشینند.

   تالاب بین مللی گندمان که در شمار یکی از مهمترین زیستگاه های جانوری کشور برای زمستان گذرانی و تخمگذاری پرندگان مهاجر و اسکان دائم پرندگان بومی قرار داشته است، حالا به دلیل تنش های شدید اکولوژیک به همراه ۶ تالاب دیگر وطن، سر از لیست سایت های بحرانی و تخریب شده در آورده و موجب نگرانی بسیاری از حامیان محیط زیست کشور در آستانه برگزاری چهلمین سال شکل گیری کنوانسیون رامسر شده است.

و کلام آخر اینکه

   تالاب گندمان تاوان نامدیریتی های حاکم بر آن را می پردازد … همین وبس.

پی نوشت:

   در ارتباط با پرندگان تالاب های بام ایران، مسئول محیط زیست منطقه هم حرف های جالبی زده اند که نشان از در امن و امان بودن شهر دارد! ندارد؟