بایگانی “فعالان محیط زیست”

پاسداری از طبیعت با دلهره!

دوشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۳۹۲

     افزایش روند تقابل خونین محیط‌بانان به‌عنوان پاسداران طبیعت با شکارچیان غیرمجاز، در شمار مهم‌ترین دغدغه‌های دوستداران محیط‌زیست قرار گرفته و اغلب فعالان و رسانه‌های  محیط زیستی به‌دنبال ریشه‌یابی این ناهنجاری‌های نابودگر هستند تا پیش از آن‌که همه فرصت‌ها از دست رود، به رهیافتی امیدبخش برای پایان دادن به این تقابل‌های خونین دست یابیم.

      خبرنگار برجسته حوزه محیط زیست روزنامه آرمان – تیبا بنیاد –در گفتگویی با نگارنده، دلسوزانه و کارشناسانه وضعیت نابسامان محیط‌بانی در زیست‌بوم‌های وطن را مورد تحلیل قرار داده و به ریشه‌های این تقابل‌های خونین در میان محیط‌بانان و شکارچیان غیرمجاز پرداخته است. این گفتگوی مفصل را می‌توانید در صفحه ۷ از شماره ۲۱۹۱ (۳۰ ام اردیبهشت ۱۳۹۲) بخوانید.

روزنامه آرمان - مورخ 30 اردیبهشت 92

 آرمان/ تیبا بنیاد: وضعیت متناقضی است؛ دیده بانی می‌کنی و دیده نمی‌شوی، دفاع می‌کنی و بی‌پناه می‌مانی و در میان اتفاقات نادری که دل باید به حمایت و حفاظت گرم باشد کسی برای پشت گرمی نیست. اینها دوگانه‌هایی است که محیط‌بانان با آن دست به گریبانند. این شغل با خطر کردن همراه است. در ارتفاعات سر به فلک کشیده زاگرس و البرز جایی که هیچ انسانی جز او حضور ندارد، در دشت‌های وسیع، بیشه‌ها و دره‌ها، در صحرا و کویر و در جنگل‌های ایران تنها محیط‌بان است که این طبیعت را با چشم‌های تیزبین می‌پاید مبادا گزندی ببیند از دست شکارچیان غیرمجاز و آنها که به محیط‌زیست‌شان رحمی ندارند. هرچند محیط‌‌بانان بی‌چشمداشت وظایف خود را انجام می‌دهند اما حداقل انتظارشان دیده شدن همان حداقل حقوقشان است. سال‌های اخیر برای محیط‌بانان ایران با صدور دو حکم اعدام همراه بود. همچنین در ماه گذشته به دونفر در مناطق استحفاظی دنا تیراندازی شد، وضعیتی که محیط‌بانان را نسبت به وضعیتشان سردرگم‌تر کرد. هومان خاک پور، فعال محیط‌زیست و منابع طبیعی دراین باره می‌گوید: «متاسفانه آن چه به بی‌انگیزگی محیط‌بانان دامن می‌زند عدم تعریف موقعیت‌هایشان است».

 محیط‌بانان، شبه نظامیانی بی‌پناه

      تاریخچه محیط‌بانی به دهه‌های پیش برمی‌گردد. اولین احکام قانونی درباره شکار در تاریخ ۱۸‌اردیبهشت ۱۳۰۷ تدوین و تصویب شد و در ۱۴‌اسفند ۱۳۳۵ بود که مقررات مستقل و نسبتا جامعی در زمینه حفاظت از حیات وحش به تصویب مجلس وقت رسید؛ کانون شکار و صید تشکیل شد که اعضای آن را تعدادی از افراد علاقه‌مند به شکار و صید تشکیل می‌دادند. برای اجرای قوانین تدوین شده وزیر کشور و رئیس ستاد ارتش وقت هم عضو این کانون شدند. ۱۶ خرداد ۱۳۴۶ «سازمان شکاربانی و نظارت بر صید» جای کانون شکار را گرفت و این سازمان رسما به عنوان یک دستگاه مستقل دولتی فعالیت خود را با آموزش شکاربانان در سطح کشورآغاز کرد و مناطقی را به عنوان پارک وحش مورد حفاظت قرار داد. سال ۱۳۵۰ که مسائل زیست محیطی در سطح جهان به عنوان یک مساله قابل تامل وتوجه دولت‌ها مطرح شدند، این سازمان با تغییر عنوان به نام «سازمان حفاظت محیط‌زیست» عهده‌دار مسائل محیط‌زیست کشور شد و همکاری خود را با سازمان‌های بین‌المللی ادامه داد.

     سازمان حفاظت محیط‌زیست براساس استانداردهای بین‌المللی مناطقی را به عنوان مناطق چهارگانه مورد حفاظت قرار داده‌است. هر یک از مناطق دارای شرایط و مقررات خاص خود بوده است وحالا تعداد آنها در کل کشور به ۱۵۳منطقه می‌رسد. سازمان حفاظت محیط‌زیست محیط‌بانان را استخدام می‌کند و هدف از حضور آنها در این سازمان حفاظت و کنترل عرصه‌های طبیعی و حیات وحش کشور است. بنابراین محیط‌بانان سازمان حفاظت محیط‌زیست از نظر قوانین استخدامی، کارمند دولتی محسوب می‌شوند. با توجه به شرایط کاری خویش اما آنها وضعیتی شبیه نیروهای انتظامی یا شبه نظامی دارند. برای کشور پهناوری چون ایران به یازده هزار محیط‌بان نیاز است چرا که طبق استاندارد جهانی باید از هر ۲ هزار هکتار عرصه خشکی و هر یک هزار هکتار عرصه تالابی، یک محیط‌بان حفاظت کند. بااین حال تنها سه هزار محیط‌بان از محیط‌زیست پهناور ایران محافظت می‌کنند که این باعث افزایش حجم کار آنها و خطراتی که ممکن است تهدیدشان کند شده است. تاکنون حدود ۱۱۱ نفر از محیط‌بانان ایرانی در درگیری‌ها در پارک‌های ملی و جنگل‌های کشور جان خود را از دست داده‌اند.

پاسداران بی‌پناه طبیعت

ابهام در قوانین

      با این حال ابهاماتی که در قوانین حمل سلاح برای محیط‌بانان وجود دارد باعث شده برای آنهایی که به خاطر حفظ جان خود و طبیعت از سلاح‌هایشان در برابر شکارچیان استفاده کردند احکام قضایی سنگینی بریده شود. خاکپور درباره تبعات این ابهامات می‌گوید: « وضعیت محیط‌زیست به گونه‌ای است که به دلیل ابهام در قوانین محیط‌بانی، ترویج قانون‌شکنی می‌شود و مردم در برابر ماموران گستاخ‌تر شده‌اند. در سال‌های اخیر درگیری‌ها بین مردم و محیط‌بانان شدت گرفته است. می‌توان بخشی از آن را به قانون‌گریزی شکارچیان نسبت داد اما بی‌شک بخشی از این رفتار به شرایط نامعلوم محیط‌بانان برمی‌گردد که باید هم برای خودشان و هم مردم مشخص شود‌.» زمستان سال گذشته بود که دومین محیط‌بان در منطقه حفاظت‌شده دنا به اعدام محکوم شد که این حکم نیز ابهام در قوانین را نشان می‌دهد.

     غلامحسین خالدی در حالی که مجوز حمل سلاح به‌عنوان ضابط قضایی و حکم ماموریت از سازمان محیط‌زیست برای مقابله با شکارچیان مسلح را در اختیار داشت به این مجازات محکوم شد چرا که قاضیان پرونده حکم محیط‌زیست را مبنی بر اجازه حمل سلاح برای این افراد نپذیرفتند. آنها عقیده داشتند «محیط‌بانان ضابط دادگستری نیستند و چون ضابط نیستند، نمی‌توانند از اسلحه استفاده کنند» در حالی که قانون گارد حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: «ماموران و محیط‌بانان ضابط قضایی محسوب می‌شوند و به همین دلیل مجوز حمل سلاح دارند‌.» کارشناسان حقوقی معتقدند که براساس قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع (مصوب ۱۳۴۶) که بعد از انقلاب هم مورد اصلاح قرار گرفت، مامورین جنگلبانی در ردیف ضابطین دادگستری قرار دارند و محیط‌بانان نیز که طبق قانون، مسلّح هستند باید در حکم ضابط قضایی محسوب شوند. اگر محیط‌بانان به عنوان ضابط قضایی محسوب شوند، «قانون به کارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلّح در موارد ضروری (مصوب ۱۳۷۳)» در مورد آنها حاکم خواهد بود. البته در حال حاضر که یگان حفاظت از محیط‌زیست زیرنظر نیروی انتظامی تشکیل شده است، نیروهای این یگان که محیط‌بان هستند، ضابط قضایی محسوب می‌شوند اما در سال‌های گذشته در مورد ضابط قضایی محسوب شدن این نیروها با توجه به نحوه استخدام آنها شبهاتی مطرح بوده است.

غلامحسین خالدی محیط‌بان منطقه دنا

 شرایط تا عوض شدن قانون تغییر نمی‌کند

      از مشکلات دیگری که محیط‌بانان با آنها مواجهند عدم آموزش کافی به دلیل ندادن اعتبارات به این بخش است. این فعال محیط‌زیست مساله آموزش را مهم ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «جنبه دیگری که می‌توان به آن توجه کرد، عدم توجه به منابع اعتباری حفاظتی در محیط‌زیست است. متاسفانه در برخی نهادهای دولتی زمانی که با کمبود اعتبارات همراهند از اعتبارات آموزش کم می‌کنند. در حالی که آموزش برای محیط‌بانان امری حیاتی است و در حفاظت از جان آنها نیز بسیار موثر است. بنابراین زمانی که از اعتبارات بخش آموزش کم می‌شود، محیط‌بانان آموزش کافی نمی‌بینند و آنها آموزش لازم برای حمل سلاح ندارند، پس شرایطی را که استفاده از سلاح را قانونی می‌کند آموزش نمی‌بینند و این می‌شود که در موقعیت‌های بحرانی که استفاده از سلاح آنها منجر به مرگ شکارچیان می‌شود در دادگاه‌ها آنها نمی‌توانند از خود دفاع کنند و متاسفانه احکام سنگین قضایی برای آنها صادر می‌شود. این درحالی است که محیط‌بانان باید هر شش ماه یک بار دوره‌های آموزشی را بگذرانند‌.» شرایط محیط‌بانی در ایران تا زمانی که لوایح مورد حمایتی آنها تصویب نشود تغییری نمی‌کند و حتی ممکن است بدتر هم شود. چرا که این عدم حمایت‌ها انگیزه کاری از محیط‌بانان را می‌گیرد و آنها را به نیروهایی تبدیل می‌کند که برای حفظ جان خود محافظه کاری کنند و بعضا به تبانی با شکارچیان دست بزنند.

     خاکپور به عنوان یک فعال محیط‌زیست معتقد است تا زمانی که حمایت‌های قضایی صورت نگیرد وضعیت محیط‌بانان همراه با ابهام خواهد ماند. وی بیان می‌کند: «وضعیت کنونی محیط‌بانان وضعیتی است که باید از جنبه‌های گوناگونی به آن نگاه شود. از طرفی نوعی بی‌انگیزگی در بین محیط‌بانان شکل گرفته است که ناشی از محکومیت آنها در سال‌های اخیر بوده است. این شرایط به‌گونه‌ای است که درصورت درگیری محیط‌بانان با شکارچیان و استفاده از سلاح‌های گرم عموما حمایت‌های قضایی از محیط‌بانان نمی‌شود. باید لایحه حمایت قضایی از محیط‌بانان نهایی شود تا بتوان این موقعیت‌ها را کنترل کرد.» مجلس چند ماهی است که اعلام می‌کند در حال پیگیری و رسیدگی به لوایح مربوط به محیط‌بانان است.

     کمال‌الدین پیرموذن، رئیس فراکسیون محیط‌زیست و توسعه پایدار مجلس نیز با تاکید بر اهمیت تصویب هر چه سریع‌تر دو لایحه حمایتی محیط‌بانان، در گفت‌وگو با آرمان گفت: «این روزها مجلس درگیر تصویب بودجه است و فرصت لازم را ندارد به موضوع محیط‌بانان رسیدگی کند. اما فراکسیون محیط‌زیست مجلس درباره نارسایی‌های قوانین آنها اشراف دارد.» او معتقد است که تنها قوه مقننه نباید در برابر آنها حساس باشد بلکه دو قوه مجریه و قضایی نیز دربرابر محیط‌بانان مسئولند. این نماینده مجلس اضافه می‌کند:«این محیط‌بانان به لحاظ مسئولیت بزرگی که درخصوص محیط‌زیست و سرمایه‌های کشور برعهده دارند بسیار موقعیت خطرپذیر و سختی را می‌گذرانند. آنها در این سال‌ها بیش از همیشه مورد هجوم و حمله شکارچیان قرار گرفته‌اند و مسائل آنها باید مورد توجه نه تنها قوه مقننه بلکه دو قوه دیگر نیز باشد. دولت و مجلس باید انگیزه‌های لازم را از طریق تامین مزایای مورد نیاز آنها و ایجاد چتر حمایتی برای محیط‌بانان فراهم کند‌.» به دلیل سرگرم بودن مجلس روی لایحه بودجه اما رسیدگی به محیط‌بانان به وقت دیگری موکول شده است که به گفته پیرموذن، نارسایی‌های قانونی آنها توسط این کمیسیون بعد از تعطیلات تیر ماه پیگیری خواهد شد و با تعاملاتی که با سازمان محیط‌زیست داشته‌اند پیگیری‌های لازم را درباره وضعیت آنها خواهند کرد.

 شهیدانی که شهید محسوب نمی‌شوند

      با این حال تیراندازی به دو محیط‌بان در منطقه حفاظت شده دنا هنوز بی‌جواب مانده و حکمی برای این پرونده صادر نشده است. وکیل این محیط‌بانان گفته است: پرونده قضایی این حادثه در مرحله تحقیقات در جریان است و هنوز آخرین دفاعیات متهمان برای تهیه کیفر خواست انجام نشده اما با توجه به شکل وقوع جرم که متخلف شبانه با اسلحه راه را بر مامور بسته و با برهم زدن نظم منطقه و شلیک به محیط‌بان موجب نقص عضو وی شده است، این جرم قطاع طریق محسوب می‌شود و مجرمان باید قصاص شوند.با بالا رفتن شکارهای غیرقانونی حالا پیشنهاداتی برای افزایش جرایم این قاچاقچیان ارائه شده است به‌طوری که سرهنگ خیلدار، فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست پیشنهاد افزایش ۱۰برابری جرایم تخلفات شکار و صید را داده و تاکید می‌کند: این پیشنهاد به ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست ارائه شده که امیدواریم در شورای عالی محیط‌زیست به تصویب برسد. این درحالی است که چندی پیش پس از زخمی شدن این دو محیط‌بان، سرهنگ خیلدار بیان کرد افزایش جریمه‌ها تلفات محیط‌بانان را بیشتر می‌کند.

     علاوه براین‌ها عدم تعلق مزایا به این محیط‌بانان بر بی‌انگیزگی آنها افزوده است چنان که خاکپور می‌گوید: «متاسفانه آنچه به بی‌انگیزگی محیط‌بانان دامن می‌زند عدم تعریف موقعیت‌هایشان است و آنها اگر در درگیری با شکارچیان غیرقانونی کشته شوند، شهید محسوب نمی‌شوند بنابراین در عین این که مدام جان آنها در خطر است ولی به تعریفی مناسب نمی‌رسند، خانواده‌های آنها در معرض خطر هستند. بنابراین برخی محیط‌بانان به تبانی با شکارچیان روی می‌آورند تا از درگیری جلوگیری کنند و جان خودشان را نجات دهند‌.» اما سرهنگ خیلدار در خلاف این صحبت‌ها ابراز می‌کند: «هر شخصی که در لباس محیط‌بانی کشته شود شهید محسوب شده و خانواده‌اش از مزایای خانواده شهید برخوردار می‌شود‌.» ابهامات درباره وضعیت و مزایای محیط‌بانان تا آنجایی است که افراد دخیل در این حوزه نیز درباره آنها نظرات متفاوتی می‌دهند. باید دید که تا چه زمانی این بلاتکلیفی‌ها ادامه دارد و این محیط‌بانان به آنچه حقشان است می‌رسند.

سرانجام مهاربیابان‌زایی برنده‌ی جایزه‌ی نخست اجلاس جهانی رسانه‌ها شد

سه شنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۳۹۲

مهاربیابان‌زایی برنده جایزه نخست اجلاس جهانی رسانه‌ها1

     با پایان‌یافتن رأی‌گیری رقابت‌ بین‌المللی جایزه‌ی اجلاس جهانی رسانه‌ها؛ سرانجام وبلاگ مهاربیابان‌زایی به‌عنوان نماینده ایرانیان(فارسی زبانان)، برنده‌ی این جایزه‌ جهانی شد.

     وبلاگ مهار بیابان‌زایی در میان رقبای خود از کشورهای اسپانیا، روسیه، فرانسه، پرتغال، انگلیس، بنگلادش، چین، اوکرائین، عربستان سعودی، ترکیه، اندونزی، آلمان و هند با ۴۶ درصد آرای داده شده در روز ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ برابر با ۷ می ۲۰۱۳ سزاوارانه در بخش رآی‌گیری آنلاین(عمومی) وبلاگ‌هایی که در این سال به بهترین وجه به‌موضوع «آینده رشد − اقتصاد، ارزش‌ها و رسانه‌ها» پرداخته‌اند، جایگاه نخست را تصاحب کرد.

     گفتنی‌است که رقبای اسپانیایی و روسی به‌ترتیب با ۴۰ و ۶ درصد؛ مقام‌های دوم و سوم این رقابت جهانی را کسب کردند. برگزیده هیأت داوران در این بخش از رقابت‌ها؛ وبلاگ بنگلادشی بود.

وبلاگ بنگلادشی برگزیده هیأت داوران

     نگارنده نیز به سهم خود این پیروزی ستایش‌برانگیز را به محمد درویش عزیز نویسنده وب‌سایت مهاربیابان‌زایی و همه دوستانی که بی‌منت و تحسین‌برانگیز برای کسب این موفقیت بزرگ تلاش کردند؛ صمیمانه تبریک می‌گویم و ایرانی سرسبز و آباد را آرزو می‌کنم.

شمارش معکوس برای دریافت جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها

سه شنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۳۹۲

فقط تا 17‌م اردیبهشت

     در حالی به روزهای پایانی رأی‌گیری رقابت‌ بین‌المللی وبلاگ‌های محیط زیستی جهان می‌رسیم که وبلاگ مهار بیابان‌زایی به‌عنوان تنها نماینده ایرانیان، در جایگاه دوم این رقابت جهانی قرار دارد. به همت شما هم‌وطنان عزیز و دوستدار سرزمین مادری‌مان؛ وبلاگ مهار بیابان زایی در میان رقبای خود از کشورهای اسپانیا، روسیه، فرانسه، پرتغال، بنگلادش، چین، اوکرائین، عربستان سعودی، ترکیه، اندونزی، آلمان و هند در یک هفته مانده به پایان این رقابت به شایستگی جایگاه دوم را تصاحب کرده و بدون شک با کمی اطلاع رسانی بیشتر به سایر هم‌وطنان برای رأی دادن در هفت روز پایانی، می‌توان به تصاحب جایگاه اولی که به‌حق سزاوار نماینده ایرانیان است، امیدوار بود.

     یک هفته باقیمانده روزهای سرنوشت‌ساز برای دریافت جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها در سال ۲۰۱۳ است و شمارش معکوس برای کسب مقام نخست در این رقابت جهانی آغاز شده است. یک نکته مهم را فراموش نکنیم که مطابق مقررات این رقابت جهانی، شما می‌توانید در هر ۲۴ ساعت، یک‌بار رأی دهید و هر نفر در طول هفته‌ی پیش‌روی یعنی تا ۱۷‌م اردیبهشت‌ماه، ۷ بار به وبلاگ مهار بیابان‌زایی رأی داده و به شانس برنده شدن‌مان بیافزاید.

      برای رأی دادن به این صفحه مراجعه و از طریق شبکه دویچه‌وله هر ۲۴ ساعت یک‌بار به محمد درویش و وبلاگ مهار بیابان‌زایی رأی دهید. البته برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون نحوه رأی دادن می‌توانید  به این صفحه مراجعه کنید.

در همین رابطه:

– محمد درویش: کمتر از ۴۸ ساعت مانده تا پایان یک رقابت جهانی برای پیروزی مهار بیابان‌زایی!

کانون شکار و تیراندازی؛ حامی محیط زیست یا مروج شکار و شکارگری

دوشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۳۹۲

   خبر منتشر شده در درگاه خبرگزاری میراث فرهنگی (CHN) حکایت از آن دارد که کانون شکار و تیراندازی تحت عنوان دوستداران طبیعت بارها از  سازمان حفاظت محیط زیست خواسته است تا بخش‌هایی ازمناطق چهارگانه تحت حفاظت و مدیریت خود را با واگذاری در اختیار آن کانون قرار داده تا ظرف چند سال با احیای تنوع زیستی و تکثیر و پرورش حیات وحش، زمینه انجام بسیاری از ایدههای شکار و شکارگری آنان فراهم شود.

کانون شکار

     نگارنده در این باره گفتگویی با خانم نگار حسینی خبرنگار خبرگزاری CHN داشته که می‌توانید مشروح آن را در این نشانی بخوانید.

تقدیر مدافعان طبیعت دیار بختیاری از مجموعه تلویریونی آب‌پریا

پنجشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۳۹۲

سریال آب پریا

     همکاری و حمایت‌های سزاوار رسانه ملی در ساخت و پخش فیلم‌ها و سریال‌های جذاب تلویزیونی، بدون شک به همراه توجه نهاد آموزش و پرورش به مباحث محیط زیستی در صدر فهرست مؤثرترین و فراگیرترین ابزارهای آموزشی حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور قرار دارد.

     گفتنی‌است نمونه ارزشمند و قابل‌تقدیر این نقش رسانه ملی، می‌تواند سریال خانوادگی و پرمخاطب «آب‌پریا» باشد که در تعطیلات نوروزی سال ۱۳۹۲ از شبکه دوم سیما پخش شد. به‌پاس ساخت و پخش این مجموعه تلویریونی محیط زیستی؛ انجمن محیط زیستی تسنیم بروجن به همراه ۱۲ تشکل مردمی و نهادهای دولتی مرتبط با حوزه منابع طبیعی و محیط زیست استان چهار محال و بختیاری با تنظیم و ارسال تقدیر‌نامه‌ای به رییس رسانه ملی، از جناب مهندس ضرغامی خواستند که مراتب تقدیر این نهادهای مردمی و دولتی دیار بختیاری را به سرکار خانم مرضیه برومند و همکاران سازنده سریال خانودگی و محیط زیستی آب‌پریا ابلاغ و در آینده از این رویه بیش‌از‌پیش حمایت و پشتیبانی کنند تا به قول خانم برومند از این طریق به سرزمین مادری‌شان ادای احترام و دین کرده باشند.

تقدیرنامه آب‎‌پریا

متن کامل تقدیرنامه:

برادر گرامی؛ جناب آقای مهندس عزت‌الله ضرغامی

رییس محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

موضوع: تقدیر از دست‌اندرکاران سریال آب‌پریا

     توسعه فرهنگ محیط‌زیست و منابع طبیعی، همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین مأموریت‌های محوری نهادهای دولتی و غیردولتی فعال در حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور مطرح بوده و تمامی‌دست‌اندرکاران و فعالان این حوزه بر این باورند که دستیابی به این هدف بزرگ در گروی همکاری مسئولانه تمامی نهادها و دل‌سوزان فرهنگی‌اجتماعی کشور خصوصا” رسانه ملی است تا با بهره‌گیری از همه‌ی توانمندی‌‌ها و ظرفیت‌‌های فرهنگی، آموزشی و اعتقادی جامعه و با آموزش و بیان مضامین محیط‌زیستی، مردم را نسبت به پاسداری و حراست از طبیعت و محیط‌زیست پیرامون‌شان حساس ساخت.

     بدون‌شک رسانه ملی به‌عنوان مؤثرترین و فراگیرترین ابزار آموزشی فرهنگی کشور؛ می‌تواند برای نهادینه شدن اخلاق محیط‌زیستی در خانواده‌ها، با بیان ارزش‌های منابع طبیعی و تهدیدهای حوزه محیط زیست کشور از طریق ساخت و پخش سریال‌ها و برنامه‌های جذاب خانوادگی، بیشترین سهم را به‌خود اختصاص دهد. نمونه ارزشمند و قابل‌تقدیر این نقش، سریال خانوادگی «آب‌پریا» است که در ایام تعطیلات نوروزی سال ۱۳۹۲ از شبکه دوم سیما پخش شد و در آن هوشمندانه و به‌زیبایی کوشیده شد تا همه افراد خانواده – به‌ویژه کودکان و نوجوان‌ها – مخاطب قرار گیرند و با زبانی ساده و شیرین با طبیعت پیرامون‌شان آشناتر و نسبت به مخاطرات سرزمین‌شان بیشتر حساس شوند.

     چنین است که ما نهادهای مردم‌نهاد و دولتی مرتبط با محیط‌زیست و منابع طبیعی در استان چهارمحال و بختیاری؛ به‌لحاظ گنجاندن مفاهیم محیط‌زیستی به زبان ساده و جذاب برای مخاطب عام، با تنظیم و امضای این نامه مراتب سپاس و قدردانی خود را از ساخت مجموعه تلویزیونی «آب‌پریا» اعلام داشته و تقاضا داریم این قدردانی به کارگردان محترم این سریال سرکار خانم مرضیه برومند و سایر اعضای سازنده این سریال ابلاغ شود. هم‌چنین آرزو می‌کنیم که رسانه ملی تحت مدیریت حضرتعالی همچنان از این رویه در ساخت سریال‌های جذاب تلویزیونی با مضامین محیط‍‌زیستی بیش‌از‌پیش حمایت و پشتیبانی کند.

نهادهای دولتی و مردمی استان:

اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان چهار محال و بختیاری – اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان چهار محال و بختیاری – انجمن محیط زیستی تسنیم بروجن – انجمن فوژان سبز هفشجان – انجمن وحدت سبز فرخ‌شهر – انجمن دوستداران طبیعت بروجن – انجمن حافظان طبیعت شیدا – انجمن موج سبز – انجمن نغمه سبز – انجمن حافظان طبیعت شهرکرد – انجمن آهنگ سبز – انجمن سرزمین مهر فارسان – انجمن دوستداران محیط‌زیست شهرکرد – انجمن صدای جنگل – انجمن رفتگران طبیعت چهارمحال و بختیاری                      

مهار بیابان‌زایی برنده جایزه نخست جشنواره مشکات شد

سه شنبه, ۳ اردیبهشت, ۱۳۹۲

مصطفی چمران و مهندس ایازی در حال اهدای جایزه مشکات

     در دومین روز از دومین‌ماه سال جاری و هم‌زمان با روز جهانی زمین؛ هیأت داوران نخستین جشنواره مشکات از بین ۸۰ هزار اثر مورد بررسی در حوزه های گوناگون محیط زیستی، وبلاگ مهار بیابان‌زایی را به عنوان وبلاگ برتر معرفی کرده و محمد درویش چهره نام‌آشنای محیط زیست کشور را در آستانه رقابت‌های جهانی “جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها” صاحب افتخاری دیگر کرده و جایزه نخست بهترین وبلاگ محیط زیستی را به او اهدا کردند.

     گفتنی‌است که “نخستین مجموعه جشنواره‌های مشکات” به همت شهرداری تهران و با هدف توسعه مشارکت‌های مردمی و تشکل های مردم‌نهاد از طریق “دیدن شهر و پایش محیط” از سوی شهروندان برگزار شد.

و اما یک نکته مهم اینکه؛

     وبلاگ پرمخاطب مهار بیابان‌زایی که در طول حدود یک دهه فعالیت خود موفق به کسب چندین جایزه ملی و بین‌المللی شده است؛ هم‌اکنون هم در رقابت بین‌المللی “جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها” نامزد دریافت جایزه از مجمع جهانی رسانه‌ها است. بنابراین از تمامی خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری انتظار است از وبلاگ مهار بیابان‌زایی که به‌عنوان تنها نماینده ایرانیان به این رقابت جهانی راه یافته است، حمایت کرده و تا پایان مهلت شرکت در مسابقه( ۱۷ اردیبهشت ماه) در هر ۲۴ ساعت یک‌بار رأی بدهند.

     برای آشنایی با شیوه رأی دادن به مهار بیابا‌زایی، می توانید به این نشانی مراجعه کنید.

برای پاسداشت روز زمین؛ چه‌کارهایی کرده‌اند؟

سه شنبه, ۳ اردیبهشت, ۱۳۹۲

انجمن تسنیم

     انجمن محیط زیستی تسنیم به‌رغم عمر کوتاه یک‌ساله‌اش، با همت اعضای پرتلاش‌اش توانسته است در سال ۱۳۹۱ برنامه‌های مؤثر و قابل‌تحسینی را برای پاسداری از سلامت سرزمین بام ایران به‌اجرا درآورد و در شمار مؤثرترین‌ها و پرکارترین نهادهای مردمی در حوزه طبیعت و محیط زیست قرار گیرد.

     انجمن تسنیم در پاسداشت روز جهانی زمین و هفته زمین پاک؛ با این باور که تلاش برای هم‌افزایی و تعامل بیشتر نهادهای مردمی و دولتی با تمامی فعالان و دلسوزان این آب و خاک بهترین راه گرامیداشت روز زمین است، فعالیت‌های یک‌سال گذشته‌اش را بر روی تانمای خود بازانتشار کرده است که می‌توانید در این نشانی آن‌را بخوانید.  

     نگارنده به سهم خود تلاش‌های ارزنده این پاسداران بی‌ادعای زمین در انجمن تسنیم را ارج نهاده و در آستانه آغاز به‌کار سال جدید، برای آنان بهترین‌ها را آرزو دارم.

مهار بیابان‌زایی را در رقابت دریافت جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها حمایت کنیم

جمعه, ۲۳ فروردین, ۱۳۹۲

مهاربیابان زایی

    مهار بیابان‌زایی تنها وبلاگ ایرانی حاضر در یکی از بزرگترین رقابت‌های بین‌المللی وبلاگ‌های محیط زیستی جهان است که اینک به‌همراه سیزده تارنمای دیگر کاندیدای جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها است؛ اجلاسی که قرار است بین روزهای بیست و هفتم تا بیست و نهم خرداد ماه سال جاری با عنوان: « آینده رشد در اقتصاد، ارزش‌ها و رسانه‌ها» در شهر بن جمهوری فدرال آلمان برگزار شود.

    رقبای محمد درویش نویسنده مهار بیابان‌زایی از کشورهای اسپانیا، روسیه، فرانسه، پرتغال، بنگلادش، چین، اوکرائین، عربستان سعودی، ترکیه، اندونزی، آلمان و هند هستند که بدون شک حمایت هم‌وطنان عزیز در داخل و خارج کشور  می‌تواند جایگاه سزاواری را برای نماینده فارسی‌زبان‌ها در این رقابت بین‌المللی رقم بزند، همانگونه که در سال ۲۰۰۹ چنین کردیم و در آن سال نیز  مهار بیابان‌زایی را به مقام سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان نایل آوردیم.

     البته برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون این رقابت بین‌المللی می‌توانید به تارنمای مهار بیابان‌زایی مراجعه کنید و اما برای رأی دادن با مراجعه به این صفحه، در مسابقه شرکت کرده و از مهار بیابان‌زایی حمایت کنیم.

    گفتنی آن که مطابق مقررات این رقابت جهانی، هر فرد در هر ۲۴ ساعت، می‌تواند یک رأی بدهد، بنابراین هر یک از ما در طول ۲۵ روز آینده تا پایان مهلت شرکت در مسابقه، می‌توانیم ۲۵ بار به مهار بیابان‌زایی رأی داده و بدین ترتیب بر شانس برنده شدن تنها نماینده ایرانیان بیافزاییم.

      درود بر تو هموطن عزیز که به‌شایستگی «مهار بیابان‌زایی» را حمایت می کنی و از دوستان خود هم می‌خواهی که چنین کنند و بر افتخارات میهن عزیزمان ایران بیافزایند …

پی‌نوشت:

     برای شرکت در رأی‌گیری ابتدا بایستی در یکی از شبکه‌های فیس‌بوک، تویتر، … و یا دویچه وله ثبت نام کرده باشید. خوشبختانه در حال حاضر شبکه دویچه وله نیاز به فیلترشکن نداشته و شما می‌توانید وارد این شبکه Deutsche Welle شده و ابتدا در قسمت Register ثبت نام کرده و برای رأی دادن هر روزه، با وارد کردن E-mail و Pasword در قسمت Login وارد این شبکه شده و روزانه تا پایان مهلت مسابقه رأی دهید.

مهاربیابان‌زایی را حمایت می‌کنیم

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت دوم)

دوشنبه, ۵ فروردین, ۱۳۹۲

     دوست ارجمندمان رحیم علیمحمدی پژوهش‌گر برجسته مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در دومین یادداشتی که با عنوان تونل گلاب(قسمت دوم) برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، ماجرای برداشت آب در چهارمحال و بختیاری و انتقال آب به فلات مرکزی را از نگاه قوانین و مقررات ملی و بین‌المللی مورد نقد کارشناسی قرار داده که در ادامه نخسین یادداشت منتشره، در زیر مشروح آن به اشتراک گذاشته شده است:

تونل گلاب(قسمت دوم)

رحیم علیمحمدی

دوم فروردین ماه روز جهانی آب گرامی‌باد.

     مجمع عمومی سازمان ملل دهه ۲۰۱۵ – ۲۰۰۵  با شعار “آب برای زندگی” ، سال ۲۰۱۳ را به عنوان سال بین المللی “همکاری در عرصه آب” اعلام نموده و یونسکو نیز دوم فروردین ماه را به عنوان روز جهانی آب با شعار “آب در هر مکان برای همگان با همکاری های بین المللی” نام گذاری نموده است.

     یکی از دلایل اصلی این که دوم فروردین ماه به عنوان روز جهانی آب نامیده شده آن است که همه مسئولین و دست اندرکاران آب، اهمیت آب و نقش آن رادر حیات و توسعه جوامع درک نموده و به این مهم دست یافته اند که باید در نحوه استفاده از آن نهایت دقت، صرفه جویی و افزایش بهره وری مبذول گردد و همۀ مردم ضمن رعایت نکات فوق به کودکان خود از خردسالی این نکات و حساسیت های مربوط به آب را بیاموزند. دین مبین اسلام نیزبه اندازه کافی راجع به آب، قوانین و دستورات خاصی را توصیه نموده است ، اما این که چرا ما مردم به آنها عمل نمی کنیم یا آن قوانین را تفسیر به رای نموده و بهره برداری می نماییم جای بحث دارد.

 مروری بر قوانین و مقررات ملی و بین المللی:

قوانین و معیارهای سازمان بین المللی یونسکو برای طرحهای انتقال آب بین حوضه ای:

۱- حوضه مبدا نباید با کمبود جدی آب مواجه شود.

۲- کیفیت زیست محیطی در حوضه‌های مبدا و مقصد مورد تهدید و تخریب قرار نگیرند.

۳- اجرای طرح نباید باعث بروز اختلالات اساسی اجتماعی و فرهنگی شود. 

۴- منافع خالص ناشی از اجرای طرح عادلانه بین حوضه ها تقسیم گردد.

قوانین داخلی در خصوص انتقال آب بین حوضه ای:

۱- اصل ۴۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران “آب های دریاها ، زه آب های جاری در رودها و انهار طبیعی و دره ها و هر مسیر طبیعی دیگر اعم از سطحی و زیر زمینی و سیلاب ها و فاضلاب ها و زه آبها و دریاچه ها و مرداب ها و برکه های طبیعی و چشمه سارها و آب های معدنی و منابع آب های زیرزمینی از مشترکات بوده و در اختیار حکومت اسلامی است و طبق مصالح عامه از آنها بهره برداری می شود. مسئولیت حفظ و اجازه و نظارت بر بهره برداری از آنها به دولت محول می شود”.

۲- قانون اجازه الحاق آب کوهرنگ به زاینده رود مصوب ۷/۱/۱۳۰۱، “تأمین مسائل مالی طرح از طریق استقراض محلی از اهالی و در صورتی که خسارتی بابت اجرای طرح وارد شود می بایست جبران گردد).

۳- قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴، قطع عمد آب دیگران جرم تلقی می گردد”.

۴- مصوبه هیئت وزیران در تاریخ ۲۷/۷/۱۳۸۲ در رابطه با طرح های انتقال آب، “با توجه به نقش آب در توسعه ملی و ارزش افزوده اقتصادی آن در بازارهای منطقه با لحاظ منافع ملی و بر اساس طرح جامع آب کشور مبادله آب با رعایت توجیهات فنی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی در برنامه های توسعه لحاظ گردد”.

۵-در بند۵ ماده ۱۷ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصریح شده” طرح های انتقال آب بین حوضه ای باید از دیدگاه توسعه پایدار، با رعایت حقوق ذینفعان و برای تامین نیازهای مختلف مصرف، مشروط به توجیه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و منافع ملی مورد نطر قرار گیرد“.

آیا براستی این همه قوانین و دستورات برای چه وضع شده است، چرا دید ما نسبت به قوانین تک بعدی است؟!

لذا با توجه به مسائل مترتب بر تونل انتقال آب گلاب، علت احداث تونل گلاب چیست؟

۱- به منظور انتقال آب به کاشان، آران و بیدگل

آب مورد نیاز درطرح انتقال آب به کاشان، برای سال های آینده معادل ۱٫۷ متر مکعب می باشد در صورتی که تونل گلاب در شرایط عادی ۲۲٫۵ مترمکعب و در حالت ماکزیمم بیش از ۳۰ مترمکعب در ثانیه آب را از رودخانه زاینده رود (حجت آباد) به سمت رضوانشهر منحرف نموده و انتقال میدهد. به علاوه، طرح انتقال آب به کاشان چند سالی است که با استفاده از سیستم پمپاژ تیران- کرون بهره برداری می گردد. در شرایط جدید، استفاده از تونل گلاب به دلیل قرار گرفتن تونل در منطقه گلاب در کد ارتفاعی حدود ۲۸۰- (تونل در منطقه گلاب حدود ۲۸۰ متر زیر سطح زمین است) نیاز به صرف انرژی و هزینه های بیشتری (هزینه های ثابت و جاری) می باشد. حفر تونل گلاب تنها سودی که برای مردم مصرف کننده آب در کاشان، آران و بید گل دارد افزایش چشمگیر هزینه ها و قیمت تمام شده آب است.

۲- برداشت آب در استان چهارمحال و بختیاری

رودخانه زاینده رود به دلیل تشکیلات خاص زمین شناسی، شرایط توپوگرافی منطقه و مورفولوژی خاص رودخانه در استان چهارمحال و بختیاری باعث زهکشی کل اراضی در استان می گردد و این موضوع عاملی در جهت افزایش دبی رودخانه است. رودخانه بر اساس تقسیمات جغرافیایی کشور، از سرآب رودخانه ، ارتفاعات زردکوه بختیاری، منطقه کوهرنگ تا نزدیکی قلعه شاهرخ در استان چهارمحال و بختیاری است و از آن به بعد تا حجت آباد وارد منطقه جغرافیایی استان اصفهان می گردد (سد، مخزن سد زاینده رود و سد تنظیمی زاینده رود)، از پایین دست حجت آباد تا حدود چم نار، رودخانه مجدداً وارد استان چهارمحال و بختیاری و سپس وارد استان اصفهان می شود. ورودی تونل گلاب و ایستگاه هیدرومتری در محل سد تنظیمی زاینده رود، مرز ورودی به استان استان چهارمحال و بختیاری بوده و ایستگاه آب سنجی دیگری در نزدیکی پل زمانخان قرار دارد و بیشترین برداشت ها در حدفاصل این دو ایستگاه هیدرومتری قرار دارند. بر اساس آمار شرکت آب منطقه ای حجم سالیانه آب ورودی به استان با حجم جریانات خروجی برابر و در سال های پر آبی بیشتر می باشد. این در حالی است که کشاورزان حاشیه رودخانه از قدیم حق آبه داشته اند و تعدادی بهره بردار نیز حق آبه از وزارت نیرو همانند: کارخانجات، صنایع بزرگ، کشت و صنعت های جدید کشاورزی، شهر ها و روستاهای جدید، در استان اصفهان و یزد خریداری نموده اند. و در طومار شیخ بهایی به صراحت ذکر شده است که سرآب رودخانه حق برداشت آب را دارند و از قانون تقسیمات آب مبرا هستند.

۳- آلودگی رودخانه

     تا بحال گزارشی دال بر آلودگی رودخانه توسط محققین در حد فاصل بالا دست پل کله گزارش نشده است. تنها در سال ۱۳۸۷ به دلیل برخورد یک دستگاه بلدوزر متعلق به اداره راه و ترابری استان چهارمحال و بختیاری به منظور تعریض جاده با لوله خط انتقال نفت به پالایشگاه اصفهان باعث آلودگی مقطعی گردید که این قضیه تنها یک حادثه بوده است. اما مطالعات تونل گلاب در سال ۱۳۷۳ و عملیات اجرایی آن در سال ۱۳۸۴ شروع گردید.

      با توجه به قوانین مذکور و واقعیت های میدانی، تونل انتقال آب گلاب یک کار غیر کارشناسی و سیاسی است و چنانچه جریان رودخانه زاینده رود منحرف گردد ،  نتیجه آن خشک شدن رودخانه در حدفاصل حجت آباد تا باغ بهادران بوده و اتفاقات زیر قابل پیش بینی خواهد بود.

الف- جمعیتی برابر ۴۳۵۰۰ نفر که در حال حاضر شاغل و دارای مسکن، مدرسه و امکانات رفاهی نسبی (ساکنین قراقوش، گرمدره، مارکده، یاسه چای، هوره، سوادجان، دشتی، چم کاکا، چم عالی، چم جنگل، ایلبگی، چم خلیفه، چلوان، چم زین،شوراب صغیر، شوراب کبیر، محمد آباد، صادق آباد، سامان، کاهکش، چم خرم، چم نار، قسمتس از شهر بن   در استان چهارمحال و بختیاری و تعدادی روستا و شهر در استان اصفهان)هستند به کجا مهاجرت اجباری خواهندنمود؟ شهر اصفهان و یا دیگر شهرها، مسئله اشتغال مجدد، سرپناه و امکانات رفاهی مورد نیاز آنهاچه خواهد شد؟

ب- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود باعث ایجاد محیطی تفرجگاهی برای بیشتر مردم خصوصاً ساکنین استان اصفهان شده است که معمولاً در طول ایام سال خصوصاً فصول بهار، تابستان و اوایل پاییز مورد استفاده قرار می گیرد که این خود باعث آرامش و تسکین اعصاب مردم استان اصفهان می گردد.

ج- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه و تپه ماهورهای اطراف رودخانه، ضمن ایجاد فضای سبز، لطافت هوا و تولید اکسیژن، تولید هوای پاک و حرکت این توده هوا با توجه به جهت وزش بادهای غالب منطقه به سمت شهر بزرگ اصفهان، باعث پاکی و لطافت هوای شهر می گردد. باغات حاشیه رودخانه چنانچه حتی یک ماه با خشکی رودخانه مواجه شوند برای همیشه از بین خواهند رفت.

د- رودخانه ها با توجه به وضعیت توپوگرافی، شیب کف، مورفولوژی خاص و میزان دبی جریان یافته در رودخانه دارای خودپالایی و تصفیه خودکار آب می باشند. با انحراف آب رودخانه این ویژگی از بین خواهد رفت و در بستر رودخانه جریانی متعفن وجود خواهد داشت که باعث آلودگی محیط زیست و از بین رفتن آبزیان و محیط با طراوت اطراف خواهد شد.

ه – بیش از ۹۳ درصد آب رودخانه زاینده رود از استان چهارمحال و بختیاری تامین می گردد، در قوانین و مقررات ملی و بین المللی اشاره شده که حق تقدم برداشت و مصرف آب غیر از شرب با سرآب رودخانه می باشد. حال اگر ما تابع قانون هستیم چه لزومی دارد که آب رودخانه منحرف گردد. اگر خشکسالی است که چنین است چه لزومی به کشت برنج و احداث کارخانجات صنعتی در استان اصفهان می باشد؟

و- یکی دیگر از قوانین ملی و بین المللی صرفه جویی مصرف آب در حوضه مقصد است. آیادر استان اصفهان در بخش کشاورزی الگوی کشت یهینه رعایت می گردد (کشت برنج حذف شده است)؟ چمنزارهای وسیع با مصرف آب زیاد حذف شده اند؟ چرا در بخش شرب مصرف سرانه آب بجای ۱۷۰ لیتر در روز ۳۰۰ لیتر منظور شده است؟ در بخش صنایع، مگر صنایع نیازمند آب بر حسب قانون نباید در مناطق پر آب ساخته شوند؟ چرا تمام کارخانجات صنعتی تنها در اصفهان می بایست احداث گردند؟ اینها با کدامین قوانین ملی و بین المللی سازگاری دارند؟در اصفهان با مصرفی معادل شش میلیون مترمکعب در سال چنانچه ۱۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی گردد با منظور نمودن راندمانهای انتقال و توزیع آب معادل میانگین آورد جریان سد زاینده رود صرفه جویی خواهد شد.

     به نظر می رسد چنانچه بدون در نظر گرفتن مسائل ناسیونالیستی، سیاسی، منافع گروهی و با دیدی ژرف، آینده نگری و چند بعدی مدیریت صحیحی بر رودخانه زاینده رود اعمال گردد، می توان بدون خشک شدن و انحراف رودخانه به استفاده پایدار از رودخانه  دست یافت به گونه ای که در سراسر رودخانه زاینده رود صدا و نغمه جریان آب به گوش برسد.

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت اول)

چهارشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۳۹۱

     رحیم علیمحمدی پژوهش‌گر سخت‌کوش و پرتلاش مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در نخستین یادداشتی که برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، با نگاهی کارشناسی و بر بنیاد یافته‌های علمی و اسناد و شواهد موجود در منطقه، نقطه‌نظرات و دیدگاه‌های کارشناسی خود را در خصوص ماجرای طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای زاینده‌رود بیان داشته‌اند. ایشان در این یادداشت در تحلیل اوضاع و احوال هر یک از این مجاری انتقال آب، مشروحا” به نکات مهم و تأمل‌برانگیزی اشاره نموده‌اند.

     نوشتاری که در زیر می‌خوانید مشروح نقطه‌نظرات این پژوهش‌گر منابع آب کشور است که با خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته شده است:

انتقال آب بین حوضه‌ای

     از اهمیت آب همین بس که خداوند منان در کتاب خود فرموده “آب مایه حیات است”. انسان هم بخوبی این قضیه را دریافته است و همه میدانند هر جامعه ای که بخواهد توسعه پیدا کند و رشد نماید به آب نیاز دارد. زیرا انجام هر کار و فرآیند هر فعالیتی در جامعه منوط به تاًمین آب می باشد. تنها منبع اصلی تولید و عرضه آب در این جهان طبیعی، بارندگی می باشد و میزان آب تولید شده بستگی به مقدار عرضه بارش ها دارد. در این راستا استان چهارمحال و بختیاری با توجه به شرایط ویژه جغرافیایی، توپوگرافی و اقلیمی از نظر میزان و نوع بارش در کشور حائز اهمیت بوده است (میانگین های بارش در دنیا، ایران و استان عبارتند از ۸۵۰، ۲۵۰ و ۵۶۰ میلیمتر در سال و مناطق شمال غرب و قسمتی از غرب استان چهارمحال و بختیاری بیش از ۱۲۰۰ میلیمتر در سال است).

     در دنیا انتقال آب بین حوضه ای به عنوان یک مسئله مهم و با حساسیت مورد طرح و بررسی قرار  می گیرد، که بنا بر دلایل اقلیمی و شرایط خاص توپوگرافی در مناطق مختلف با توجه به رشد علم و تکنولوژی، آب را از مناطق پر بارش و کم جمعیت به مناطق کم بارش و پر جمعیت از روش های مختلف و با استفاده از سازه های انتقال آب همانند: کانال ها، لوله ها، قناتها ، تونل ها و … ضمن رعایت قوانین و مقرات موجود منتقل می نمایند. این در حالی است که با توجه به قوانین و مقررات موجود در کشور ما و سازمانهای بین المللی (یونسکو) مورد تائید و تصویب دوائر مختلف که جهت اجرای طرحهای انتقال آب میبایست قبل از اجرا  رعایت گردند بشرح ذیل می باشند.

۱- حوضه های مبداء و تامین کننده آب،  نباید مشکل کمبود آب داشته باشند.

۲- حوضه های مقصد باید نهایت صرفه جویی و بهره برداری را نموده باشند و تمام راههای جبران کسری آب را در حوضه های خود اعمال نموده باشند.

۳-  در طرح های انتقال آب بین حوضه ای می بایست کلیه مسائل و نکات علمی، فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در حوضه های مبداء،  مقصد و در حد فاصل آنها رعایت شده باشد.

۴- روش های انتقال آب و سازه های مورد استفاده و پیش بینی شده، خسارتی را به حوضه های مبداء وارد ننمایند.

۵- حوضه های مقصد و مبداء بایستی برنامه جامعی را تدوین و اجراء نمایند تا حوضه های اصلی آبخیز تقویت شده و از حیز انتفاع خارج نگردند.

۶- طرح ها و پروژه های زیربنایی و نیازمند آب به محل سرشاخه ها و حوضه های آبخیز منتقل گردند.

۷- درآمد حاصل از انتقال و فروش آب، بین حوضه های مبداء و مقصد بطور عادلانه تقسیم گردد.

۸- دیدگاهها و مدیریت های اعمال شده میبایستی فراملیتی باشند و از دخالت دادن مسائل سیاسی جدداً جلوگیری گردد.

وضعیت بارش و تولید آب در حوضه زاینده رود

الف: از سال ۱۳۸۶ تا بحال در استان چهارمحال و بختیاری خشکسالی ممتد وجود دارد. این در حالی است که هیچ طرح جامعی به منظور کاهش اثرات زیانبار این پدیده طبیعی در منطقه اجراء نشده و کمتر از عوامل و بهره برداران استفاده شده است.

ب: تنها منابع ذخیره آب در منطقه دو قسم می باشند:

 ب – ۱ : بارش برف در منطقه و برودت هوا، و ذخیره برف از زمستان تا اواخر بهار و حتی تابستان،  بگونه ای که در سالهای قبل از ۱۳۸۶ ارتفاع متوسط برف باقیمانده در اوایل بهار در سطح حوضه آبخیز ، یک متر بوده است اما از سال ۱۳۸۶ با شروع خشکسالی این ارتفاع به کمتر از بیست و پنج صدم متر رسده است.

ب – ۲ : سد زاینده رود با حجمی درحدود یک و دودهم میلیارد مترمکعب است. که دریافت کننده آب حوضه آبریز خود و آب های منتقل شده توسط تونل های شماره یک، دو و سه کوهرنگ و تونل چشمه لنگان می باشد. آمار شرکت آب منطقه ای اصفهان بیانگر آنست که از سال ۱۳۸۶ تا بحال مخزن سد در اوایل بهار (فروردین ماه) پر نشده است. از طرفی به دلیل عدم وجود و ذخیره برف در سطح حوضه تونل های انتقال آب با یک سوم ظرفیت خود یعنی حدود نود تا یکصد میلیون مترمکعب آب در سال (هر تونل) به جای دویست و پنجاه تا سیصد میلیون مترمکعب در سال آب را به حوضه زاینده رود منتقل نموده است ( یعنی هر کدام از تونل ها با یک سوم ظرفیت خود عمل نموده اند). لازم به ذکر است که این ظرفیت علاوه بر حجم مخزن سد زاینده رود می باشد زیرا می بایستی با گرم شدن هوا و ذوب برف ها در فصول بهار، تابستان و پاییز ضمن ذوب تدریجی برف های ذخیره شده در منطقه، توسط سازه های اجراء شده به حوضه زاینده رود منتقل می گردند.

     لطفاً محاسبه نمایید چنانچه حجم مخزن سد بطور میانگین ششصد میلیون مترمکعب در سال و آورد تونل ها ، یک سوم باشند یعنی بیش از پنجاه درصد پیش بینی ها  تحقق نیافته و هر سال حوضه زاینده رود دارای بیلان منفی بوده است.

ج : رودخانه زاینده رود با توجه به شرایط خاص زمین شناسی و توپوگرافی آن خصوصاً در استان چهارمحال و بختیاری قابلیت زهکشی خوبی دارد به گونه ای که بر اساس آمار اندازه گیری شده شرکت آب منطقه ای اصفهان در ایستگاههای دبی سنجی سد تنظیمی زاینده رود (ورودی به استان چهارمحال و بختیاری) و پل زمانخان (خروجی رودخانه از استان چهارمحال و بختیاری) بیانگر آنست که حجم آب ورودی با حجم آب خروجی از استان واقع در زیردست سد زاینده رود، در سال تقریباً برابر می باشند. لازم به ذکر است که در طول این بازه، بحث راندمان انتقال آب مطرح می باشد و بر اساس قوانین هیدرولیکی و هیدرولوژیکی جریان های روباز، معمولاً دبی خروجی می بایستی از دبی ورودی کمتر باشد.

د : بحث آلودگی آب، به دلیل شرایط خاص توپوگرافی رودخانه از نظر وجود شیب تند و مقدار دبی جریان، و خود پالایگی رودخانه بر اساس مطالعات انجام شده توسط محققین مختلف تا بحال هیچ گونه گزارشی دال بر آلودگی جریان آب در رودخانه قبل از پل کله و باغبهادران اعلام نشده است. تنها یک حادثه در سال ۱۳۸۷ در نزدیکی روستای چلوان (برخورد یک بلدوزر با لوله انتقال نفت به پالایشگاه اصفهان) رخ داده که باعث آلودگی کل منطقه گردید.

ه : فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود اولاً باعث ایجاد فضای مناسب تفرجگاهی برای مردم کل منطقه خصوصاً ساکنان استان اصفهان شده است. ثانیاً به دلیل گستردگی استان اصفهان و عبور توده ها از این منطقه به سمت استان و شهر اصفهان، باعث تصفیه بهتر و لطافت  هوا در استان اصفهان می گردد. ثالثاً باعث تقویت آبخیزداری و جلوگیری از فرسایش در منطقه می شوند. رابعاً ایجاد اشتغال مولد نموده و از مهاجرت های بیرویه جلوگیری می نماید.

سازه های موجود در تصفیه خانه آب شرب در بابا شیخ علی

۱- سد انحرافی چم آسمان (سال شروع   ۱۳۶۰، سال خاتمه ۱۳۶۷) و بتنی با طول تاج ۱۵۰ متر

۲- حوضچه های رسوبگر با مساحتی بالغ بر ۲۰۰مترمربع

۳-  تونل انتقال آب خام به طول هشت کیلومترو قطر سه متر

۴- تصفیه خانه بابا شیخ علی، فاز یک این تصفیه خانه در سال ۱۳۶۸ با ظرفیت ۵ مترمکعب در ثانیه و فاز دو این تصفیه خانه در سال ۱۳۸۰ با ظرفیت هفت و نیم مترمکعب در ثانیه احداث و به بهره برداری رسیده است (ظرفیت تصفیه خانه دواز ده و نیم مترمکعب در ثانیه می باشد) .

۵-  تونل انتقال آب تصفیه شده، دارای طولی برابر ۱۸ کیلومتر و قطر تمام شده ۲٫۶ متر می باشد و قادر است بالغ بر ۱۲ متر مکعب آب تصفیه شده را به شیرخانه اشترجان انتقال دهد .

تونل انتقال آب گلاب

     تونل انتقال آب گلاب با ظرفیت بیست و دو و نیم مترمکعب در ثانیه آب را از سد تنظیمی زاینده رود (حجت آباد) به بالادست شهر رضوانشهر به طول ۲۵ کیلومتر منتقل می نمایدکه عملیات اجرایی آن از سال ۱۳۸۴ شروع شده و تا بحال کارگاههای موجود در منطقه فعال بوده و می باشند.

     فاز یک این تونل بطول ده و نیم کیلومتر حفاری و لاینینگ شده است که آب را به تونل دسترسی گلاب منتقل می نماید. فاز دو تونل بطول ۱۵ کیلومتر، در حال حاضر در سه محل از سمت خروجی تونل (رضوانشهر، خمیران و حد فاصل آنها) کارگاهها فعال و در حال حفاری می باشند. و کارگاه چهارم نیز در محل گلاب آماده حفاری است.

     لازم به ذکر است که در سالهای خشکسالی دبی متوسط رودخانه زاینده رود کمتر از ده مترمکعب در ثانیه بوده است. لذا براساس مطالب ارائه شده دلیل خاصی جهت تغییر مسیر رودخانه زاینده رود و جابجایی محل تصفیه خانه آب شرب استان اصفهان که با هزینه گزافی در سال ۱۳۸۰ به بهره برداری کامل رسیده است وجود ندارد.

تونل سوم کوهرنگ

     این تونل یطول ۲۴ کیلومتر جهت انتقال ۲۵۵ میلیون مترمکعب آب در سال طراحی شده که عملیات اجرایی آن از سال ۱۳۷۳ شروع شده و هنوز به اتمام نرسیده است.  تونل سوم کوهرنگ نیازمند احداث سد کوهرنگ سه (سد بتنی دوقوسی به ارتفاع ۱۳۰ متر و گنجایش مخزن ۳۶۵ میلیون مترمکعب) بر روی رودخانه کوهرنگ و در پایین دست نونل های شماره یک و دو قرار دارد که تا کنون تنها جاده های دسترسی به جایگاه سد احداث شده است و عملیات اجرایی سازه اصلی سد شروع نشده است. در سال های خشکسالی نباید انتظار عملکرد و آورد قابل توجهی آب از تونل سوم کوهرنگ به حوضه زاینده رود بود، و در نتیجه تاثیر قابل ملاحظه ای در افزایش دبی متوسط رودخانه در سالهای خشکسالی ندارد.