بایگانی “فعالان محیط زیست”

موج بیداری محیط زیستی

چهارشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۳۹۳

      افزایش حساسیت‌های محیط زیستی در میان مردم شهرها و جوامع محلی مناطق مختلف کشور که منجر به شکل‌گیری تجمعات اعتراضی در دفاع از حوزه محیط زیست و طبیعت، افزایش مطالبات محیط زیستی مردم از مسئولین و ایجاد موج‌های تفنگ‌شکنی و انزجار از شکارچی‌گری گردید سبب شد تا سال ۱۳۹۲ امیدوارانه‌تر و متفاوت با سال‌های گذشته در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی باشد و به سزاواری توسط محمد درویش عزیز به‌عنوان سال “بیداری محیط زیستی ایرانیان” نامیده شود.

   در همین زمینه گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان داشته‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را – که در صفحه ۵ شماره ۲۴۵۷ مورخ ۹ اردیبهشت ۹۳ این روزنامه وزین منتشر شده است – در زیر ملاحظه فرمایید:

001

     سال گذشته و به‌ویژه در ماه‌های پایانی این سال، شاهد یک موج بیداری محیط زیستی در کشور بودیم. در بسیاری از مناطق کشور شکارچیان و مردم محلی تفنگ‌های شکار خود را شکستند همان‌طور که شهروندان در شهرهای مختلف کشور با ایجاد زنجیره انسانی در حمایت از محیط زیست مشارکت خود را اثبات کردند. به‌حق می‌توان سال ۹۲ را سال بیداری محیط زیستی نامید و در روزهای سپری شده از سال جدید نیز این موج بیداری ادامه پیدا کرده است.

     دلیل اینکه یکباره شهروندان در امر محیط زیست مشارکت فعالانه پیدا کرده‌اند، چیست؟ چرا یکباره محیط زیست به دغدغه و اولویت اصلی بسیاری از شهروندان تبدیل شده است؟ پاسخ این سوال‌ها و سوالاتی از این دست این است که سیاستگذاری‌های سازمان حفاظت محیط زیست باعث شده است مشارکت‌های مردمی در این زمینه بالا برود. در واقع، مدیریت جدید سازمان حفاظت محیط زیست به مردم و انجمن‌ها فرصت داده است و این مشارکت در این حوزه را افزایش داده است.

     واقعیت این است که اگر بنا داریم مشکلات زیست‌محیطی حل شود راهی جز افزایش مشارکت اقشار مختلف مردم و فرهنگسازی در این زمینه نداریم. مسائل مختلفی در حوزه محیط زیست وجود دارد. گونه‌های گیاهی و جانوری در معرض خطر قرار گرفته‌اند و برای حمایت از این گونه‌ها تنها نمی‌توان سیاست برخورد با متخلفان را پیش گرفت.

     تجربه و منطق می‌گوید بیش از آنکه نیازمند پلیس و محافظ برای حفظ محیط زیست باشیم، نیاز به فرهنگ‌سازی در این زمینه داریم. این کاری بود که از مدت‌ها قبل باید انجام می‌شد و باعث خوشحالی است که در سال ۹۲ حرکتی که باید خیلی پیش از این آغاز می‌شد بالاخره شروع شد. فرهنگ‌سازی در این زمینه موجب شده است که موجی از انزجار از شکار اتفاق بیفتد.

     در بحث شکار مساله مهمی که وجود داشت این بود که تعداد قابل‌توجهی از گونه‌ها در معرض انقراض توسط چوپان‌ها و مردم محلی، آن هم به‌دلیل حفاظت از خود و دام‌هایشان شکار می‌شدند. در مواردی فردی که یک پلنگ را شکار می‌کرد به‌درستی نمی‌دانست حیوان شکارشده چه ارزش و قیمتی دارد. لازم بود که به اطلاع عموم مردم برسد که ارزش پلنگی که در معرض انقراض است، بسیار بیشتر از چند دامی است که توسط او شکار شده است. این اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی کمابیش اتفاق افتاده است. بخشی از آن به این برمی‌گردد که اقدامی نمادین در این راستا انجام شود و سازمان حفاظت محیط زیست، فعالان این حوزه و رسانه‌ها تبلیغ ویژه‌ای روی آن انجام دهند.

     در این میان سازمان محیط زیست به صداوسیما به‌عنوان رسانه‌ای فراگیر نیز احتیاج داشت. در مواردی این سازمان پوشش خوبی از اتفاقاتی که افتاده بود داشت و همین موج بیداری محیط زیستی را تشدید کرد. موج بیداری محیط زیستی همچنان باید ادامه یابد. اگر ما اکنون شاهد این هستیم که یک چوپان لرستانی ضرر و زیانی که یک پلنگ به او زده است را می‌بخشد، کار نمادین بزرگی انجام شده است که خود می‌تواند آموزنده باشد. چنین فعالیت‌هایی باید مورد تشویق و ترویج قرار بگیرد و سازمان حفاظت محیط زیست رویکرد خود در این زمینه را حفظ کند.

تالاب گندمان نیاز به مدیریت یک‌پارچه و جامع دارد

یکشنبه, ۷ اردیبهشت, ۱۳۹۳

     گندمان نیز به‌مانند دیگر تالاب‌های کشور در شمار مهمترین زیست‌بوم‌های حساس و شکننده قرار داشته که متأسفانه برخی از فعالیت‌های معیشتی جوامع محلی مانند دامداری و کشاورزی روند تخریب آن‌را شدتی نگران‌کننده بخشیده است. اضافه بر خشکسالی‌های پی‌درپی و عدم رعایت حق‌آبه و برداشت‌های غیرمجاز آب در بخش کشاورزی، حضور پرشمار دام در حدود ۸ ماه از سال سبب شده است تا تنوع زیستی این تالاب چه در حوزه گیاهی به‌لحاظ جدی مواجه شود.

IMG_0424

     به‌بهانه حضور پرشمار و خارج از فصل چرای دام در تالاب گندمان که موجبات نگرانی دوستداران محیط زیست منطقه را نیز فراهم کرده است، گفتگویی با خبرنگار خبرگزاری مهر داشته‌ام که می‌توانید شرح آن‌را در زیر ملاحظه فرمایید:

 گندمان932

آسایش از پرندگان مهاجر تالاب گندمان سلب شده است/ جای امنی درتالاب وجود ندارد

     شهرکرد – خبرگزاری مهر؛ محمدرضا موسوی: ورود بیشمار گله های دام برای چرا در تالاب گندمان موجب شده است که دیگر محلی امنی برای پرندگان در سرتاسر تالاب وجود نداشته باشد و هم اکنون ورود دام و سگهای گله تهدید برای پرندگان مهاجر شده است به طوری که پرندگان مهاجر به اجبار در وسط تالاب تجمع کرده اند.

     به گزارش خبرنگار مهر، تالاب گندمان در استان چهار محال و بختیاری و در نزدیکی شهر گندمان از توابع شهرستان بروجن قرار دارد. این تالاب که به عنوان زیستگاهی با ارزش در میان ۱۰۵ زیستگاه مهم پرندگان در ایران شناسایی شده است، در شمار زیباترین تالاب‌های کشور و یکی از مهمترین کانون‌های گردشگری چهارمحال بختیاری است و زیستگاهی منحصر به فرد برای زمستان گذرانی و تخمگذاری پرندگان مهاجر و اسکان دائم پرندگان بومی محسوب شده که قریب به ۱۵ گونه پرنده بومی و قریب به ۳۰ گونه پرنده مهاجر نواحی سردسیر شمالی با جمعیت‌ زیاد، انواع مارها و قورباغه‌ها و لاک‌پشت‌ها و پستانداران و ماهی ها را در خود جای داده است.

     کم شدن آب تالاب در اثر خشکسالی موجب شده قسمت وسیعی از این تالاب به مرغزار تبدیل شود که معمولاً به عنوان مرتع غنی برای چرای احشام محسوب شده و گله های گسترده گوسفند و دام وارد این مرغزار شده است. هنگامی که کنار این تالاب می‌رویم گله‌های گوسفند در جای جای تالاب مشاهده می‌شود که در فاصله‌های کمی از یکدیگر قرار دارند، از طرفی بجای شنیدن صدای پرندگان و سکوت طبیعت در این منطقه صدای زنگوله گوسفندان، پارس سگها و صدای چوپانان شنیده می‌شود.

     قسمت محدودی از تالاب در پی بارشهای زمستانی  و آب شدن برفها دارای آب است و پرندگان بیشتر در این قسمت تالاب هستند. در کنار این قسمت محدود که در وسط مرغزار است گله ها در سرتاسر این منطقه دیده می شوند و سر و صدای آنها آسایش را از پرندگان مهاجر که برای استراحت در این تالاب فرود آمده اند را گرفته اند. این در حالی است که هنگامی که در کنار این منطقه از تالاب که دارای(ساحل) آب است راه می رویم روی خاک نرم آن جای پای گوسفندان مشاهده می شود. ورود دام و گله های گوسفند در عین حال تخم گذاری پرندگان در این زمان از سال را هم به خطر انداخته و هم اکنون ورود بیشمار گله های گوسفند امنیت را از تالاب گرفته است.

حضور دام و چرای دام یکی از مهمترین تهدیدهای تالاب است

     نایب رئیس انجمن زیست محیطی تسنیم بروجن در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره اینکه هم اکنون تهدید های بالقوه در تالاب گندمان وجود دارد، اظهار داشت: ورود دام و چرای دام، برداشت های مجاز و غیر مجازآب توسط چاههای حفاری شده، ندادن حق آب، شکار و.. از مهمترین مشکلات و تهدیدهای این تالاب است.

     هومان خاکپور اذعان داشت: ابن تهدید ها هم واقعا می تواند حیات تالاب را به خطر بیاندازد و هم پروسه سطح این تالاب بین المللی را با چالش های جدی روبرو سازند. وی اذعان داشت: یکی از مهمترین تهدیدهای که در تالاب گندمان به وضوح به چشم می خورد حضور دام و چرای دام در این تالاب است.

     این فعال محیط زیست و منابع طبیعی گفت: در حالی که هم اکنون ممنوعیت چرای دام در مراتع استان حاکم است و پوشش گیاهای منطقه هنوز به گلدهی نرسیده است و گیاهان از رشد کافی برخوردار نیستند و ورود دام و چرا از اوایل خرداد آغاز می شود ولی متاسفانه می بینیم که قبل از اینکه از زمان چرا فرا رسد اکثر مراتع و تالابهای ما مملو از دامهایی است که به صورت غیر مجاز و غیر قانونی وارد شده اند. وی تاکید کرد: وضعیت تالابهای استان به لحاظ شکنندگی بودن این اکوسیستمها حساس تر از مراتع هستند و ما باید حساسیت بیشتر و حفاظت بیشتر از تالابها بکنیم.

زندگی پرندگان تالاب به مخاطره افتاده است

     وی اشاره به حضور دام در تالاب گندمان، تاکید کرد: حضور دام علاوه بر اینکه تنوع زیستی تالاب و پوشش گیاهی آن را با خطر مواجه می کند بر روی پرندگان و جانوران و پرندگان مهاجر نیز تاثیر می گذارد و زندگی آنها را به مخاطره می اندازد. وی تصریح کرد: حضور دام در تالاب باعث می شود که لانه گذاری و تخم گذاری پرندگان تالاب با مشکل روبرو شود و حتی جوجه هایی که از تخم بیرن می آینده زندگی آنها در خطر قرار می گیرد.

     هومان خاکپور همچنین با اشاره به اینکه تالاب گندمان محلی برای استراحت پرندگان مهاجر است، گفت: حضور دام و سگ های گله ها باعث برهم خوردن امنیت زیستی تالاب گندمان می شود و ماندگاری پرندگان مهاجر را در تالاب کاهش می دهد. وی بیان داشت: هنگامی که پرندگان مهاجر احساس نا امنی بکنند تالاب را خیلی زود ترک می کنند.

    این کارشناس منابع طبیعی ادامه داد: سگ های گله های دام که در تالاب پراکنده هستند می توانند تهدیدی برای جوجه های بیرون آمده از تخم پرندگان باشند و حتی باعث مرگ آنها شوند و در کل موجب می شوند محیط امن پرندگان و تخم گذاری پرندگان با خطر روبرو باشد. وی عنوان کرد: انتظار این است که با توجه به وسعت محدود تالاب دستگاههای متولی منطقه مانند محیط زیست، بخشداری، دهیاریها، شورای اسلامی همکاری را برای ایجاد محیط امن در این تالاب داشته باشند و فرصت تجدید حیات طبیعت را فراهم کنند و برخورد سختی با متخلفان و افراد سودجویی که وارد تالاب می شوند بکنند. وی تصریح کرد: از طرفی نیز در بحث اطلاع رسانی باید ورود پیدا کرد و اطلاع رسانی به دامداران و مردم سکونتگاههای مجاور تالاب انجام شود.

     هومان خاکپور بیان کرد: آموزش و بالا بردن آگاهی مردم  می تواند یکی از راهکارهای مهم در افزایش سطح مشارکت مردم باشد و با اقداماتی از این قبیل باید شاخص های یک محیط تالاب را افزایش داد تا تالاب گندمان به سمتی پیش برود که در لیست پیشنهادات ثبت کنوانسیون رامسر قرار گیرد. مسئولان امر باید در این خصوص وارد شوند و با توجه به فصل تولید مثل پرندگان از ورد دامها به این منطقه جلوگیری کنند و امنیت را برای جفت گیری وتولید مثل جانوران و پرندگان تالاب فراهم کنند.

بزرگ‌ترین انجیرستان‌هایی که دیگر دیم نیستند!

چهارشنبه, ۳ اردیبهشت, ۱۳۹۳

     گفته می‌شود شهرستان استهبان با داشتن بیش از ۲٫۵ میلیون اصله درخت انجیر دیم در وسعتی بالغ بر ۲۳ هزار هکتار، توانسته است عنوان بزرگ‌ترین انجیرستان دیم جهان را به خود اختصاص دهد. توسعه بی‌رویه و گسترش این باغات در بادام‌زارهای طبیعی منطقه نگرانی‌های زیادی را از حیث تخریب رویشگاه‌های جنگلی، مصرف بی‌رویه منابع آبی منطقه و گسترش آفات و بیماری‌ها بوجود آورده است.

     در همین زمینه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه ایران شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن را در صفحه ۹ شماره ۵۶۲۸ مورخ ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ روزنامه ایران بخوانید:

انجیرستان

در ۸ سال گذشته کارشناسان کجا بودند؟ ؛ انجیرستان‌های استهبان غرق می‌شوند

      زهرا کشوری؛ سد سیوند که آبگیری شد، حقابه بختگان هم قطع شد تا بختگان هم شوربختانه خشک شود. خشک شدن بختگان آغاز خشک شدن انجیرستان‌های استهبان نبود اما  آن را تشدید کرد. خشکسالی پیش از سد، چنبره بر تن درختان آن زده بود. انجیرستان‌هایی که وسعت ۲۳هزار هکتاری، آنها را در صدر انجیرستان‌های دیم خاورمیانه قرار داده است. سایه سنگین خشکسالی بر سر انجیرستان که افتاد باغداران تنها راه نجات باغ‌هایشان را در آبیاری دستی دانستند. تبدیل باغ‌های دیمی به غرقابی؛ اما آبیاری دستی هم آفتی به نام «مگس سرکه‌ای» را به جان باغ‌ها انداخت. «هومان خاکپور» کارشناس منابع طبیعی خبر تلخ دیگری هم به روزنامه ایران می‌دهد: برخی از افراد در ۸ سال گذشته زمین‌های ملی را تصرف کرده و با قطع درختان خودروی بادام، بخش بسیار زیادی از آنها را تبدیل به باغ انجیرکرده‌اند. باغ انجیرهایی که با روش غرقابی آبیاری می‌شوند و علاوه بر زیانی که به باغ‌های دیم وارد کرده، سفره‌های زیرزمینی را هم تهدید می‌کنند. یکی از کارشناسان محلی می‌گوید اگر وضع به همین منوال پیش رود شهر استهبان در سال‌های آتی آب شرب هم نخواهد داشت و بدون شک باغ‌های انجیر آن از بین خواهد رفت. خاکپور هم می‌گوید به نظر می‌رسد بخشی از زمین‌های ملی به باغداران فروخته شده تا این سؤال پیش بیاید که چطور می‌توان زمین‌های ملی را برخلاف قانون فروخت؟ در ۱۰ سال گذشته مسئولان محلی چه کار می‌کردند؟

     خشکسالی پیش از آبگیری سد سیوند به جان انجیرستان‌ها افتاده بود اما آبگیری سد، روند خشک شدن انجیرستان‌ها را تشدید کرد؛ آن روز که رئیس دولت دهم تصمیم گرفت تا در میان سیل مخالفان آبگیری سد سیوند، سد را افتتاح کند. این کارشناسان محلی بودند که نسبت به خشک شدن بزرگترین انجیرستان دیم خاورمیانه هشدار دادند. هشداری که در میان اعتراض‌ها نسبت به تاریخ ارزشمندی که پشت سد سیوند غرق می‌شد، گم شد. آن روز کمتر کسی به آنچه بر سر انجیرستان‌ها می‌رفت، توجه داشت.

     «هومان خاکپور» که به تازگی از انجیرستان‌های استهبان بازدید کرده، می‌گوید: <به نظر می‌رسد که در ۸ تا۱۰ سال گذشته هیچ کارشناسی از محیط زیست و منابع طبیعی به این منطقه سرنزده است>، چون به گفته او، زمین‌های ملی، تصرف، درختان بادام آن قطع شده و به جای آن انجیر کاشته شده است. او می‌گوید: «تصرف حتی به صخره کوه‌ها هم رسیده است.» آن طور که پرس وجوهای او از محلی‌ها نشان می‌دهد حتی برخی از زمین‌های ملی به مردم منطقه فروخته شده است.

     رسول حاج باقری، رئیس انجمن میراث فرهنگی و محیط زیست پیشگامان خورشید استهبان در گفت‌و‌گو با روزنامه ایران شروع خشکسالی انجیرستان‌ها را از یک دهه پیش می‌داند. خشکسالی که بعدها آبگیری سد سیوند آن را تشدید کرد، البته نه مستقیم، بلکه وقتی سد آبگیری شد و حقابه تالاب بختگان داده نشد. خشک شدن این تالاب آغاز صدمه‌های وارده به انجیرستان شد. بختگانی که رطوبت مورد نظر انجیرستان‌ها را تأمین می‌کرد.

     سطح آب‌های زیرزمینی پایین آمد، بخت از بختگان رو برگرداند و فلامینگوها از بختگان کوچ کردند اما کوچ آنها تنها پیامد بد ماجرا نبود؛ بختک روی انجیرستان‌ها افتاد. منطقه‌ای که باغداران آن به گفته حاج باقری بین دو تا سه قرن پیش از کشت انگور و بادام به انجیر روی آورده بودند. باغ‌هایی که به گفته «هومان خاکپور» هر روز گسترش بیشتری پیدا می‌کند. او می‌گوید به نظر می‌رسد که در ۱۰ سال گذشته هیچ نظارتی روی باغ‌ها انجام نگرفته است. اما کاشت انجیر به جای درختان بادام پایان ماجرای تلخ نیست و با تصرف زمین‌ها مسأله تمام نمی‌شود. آنها به روش غرقابی در انجیرستان روی آوردند، یعنی حالا زمین‌های دیم را با خرید آب و با تانکر آبیاری می‌کنند! روشی که به گفته خاکپور شاید در کوتاه مدت محصول بسیار پرآبی بدهد و سود سرشاری را نصیب باغداران کند اما در طولانی مدت که او در نهایت آن را ۱۰ سال عنوان می‌کند به خشک شدن انجیرستان منجر می‌شود. کارشناسان محلی هم می‌گویند باغ‌هایی که امروز با خرید آب، ارتزاق می‌شود، در سال‌های آینده بارندگی نرمال و بالای متوسط جوابگوی نیاز آنها نخواهد بود، آنها این مسأله را یک هشدار جدی می‌دانند.

     «دکتر حمید زارع»، کارشناس مرکز تحقیقات انجیر استهبان هم در گفت‌وگو با روزنامه ایران، برنامه‌ریزی برای باغداری اصولی در منطقه را تنها راه نجات انجیرستان شهر می‌داند. زارع بیش از هرچیزی روی راهکار‌های کاهش مصرف آب در انجیرستان‌ها تأکید می‌کند. راهکارهایی که مرکز تحقیقاتی که او در آن مشغول به تحقیق و مطالعه است به تنهایی نمی‌تواند انجام دهد. به اعتقاد او، دولت باید مردم را آماده همکاری کند تا برای نجات انجیرستان، معیشت و محیط زیست منطقه با طرح‌ها، همکاری کنند.

     حاج باقری و خاکپور هم می‌گویند باید مردم را برای نجات باغ هایشان همراه کرد، چون ممکن است با مقاومت اجتماعی روبه‌رو شوند. باغدارانی که نمی‌دانند با تانکر‌های آب، باغ‌شان را آبیاری نمی‌کنند بلکه آن را غرق می‌کنند. تلاش‌های تازه‌ای از سوی کارشناسان محیط زیست برای جلوگیری از هدر رفتن آب و تسطیح اراضی ملی انجام شده اما نتیجه‌بخش نبوده است. آن طور که حاج باقری تعریف می‌کند، دو روستا از روستاهای استهبان با کارشناسان محیط زیستی که به تازگی به منطقه رفته‌اند، برخورد کرده‌اند. در برخی از مناطق روستایی، روستائیان جنگل‌ها را آتش زدند و به داخل اراضی ملی پیشروی کردند. او زمین‌های اطراف بختگان را هم در خطر تصرف اعلام می‌کند. به گفته حاج باقری، تاکنون ۱۳ حکم دادگاهی برای قلع و قمع درختان منطقه صادر شده است.

     زارع هم یک مسأله دیگر را یادآوری می‌کند: ۸۰ درصد زندگی استهبانی‌ها به انجیر وابسته است بنابراین باید قشر باغدار و کشاورز را متوجه تهدیدی کرد که روش آبیاری غرقابی برای آنها دارد. کشاورزان باید بدانند روشی که آنها انتخاب کرده‌اند در نهایت به نابودی باغ‌ها، محیط زیست و آب‌های زیرزمینی منطقه منجر خواهد شد. تا این سؤال برای افکار عمومی پیش بیاید که چه باید کرد؟

     خرید و فروش آب حالا در استهبان به یک شغل تبدیل شده است. مسأله‌ای که حاج باقری و خاکپور هم آن را تأیید می‌کنند: «برخی از کشاورزان آب زمین خود را به باغداران می‌فروشند چون برایشان به‌صرفه‌تر است.» حرف‌های او یک نکته تلخ را یادآوری می‌کند؛ غرقابی شدن انجیرهای دیم نه تنها آب منطقه را مصرف می‌کنند که کشاورزی را هم از کشاورزان می‌گیرند. این در حالی است که به گفته زارع استفاده از آب زیاد باعث می‌شود ریشه‌های نازک (موبین) درختان انجیر به سطح خاک بیایند و با گرم شدن هوا از بین بروند.

     اما این پایان ماجرا نیست؛ مواد غذایی خاک اطراف درختان دیم شسته شده، به اعماق می‌رود و خاک از نظر مواد غذایی فقیر می‌شود و درختان رشد مناسبی ندارند. همچنین آبیاری باعث شیوع آفت مگس سرکه (ترشیده شدن محصول انجیر) خواهد شد، اتفاقی که بوقوع پیوسته است. کافی است یک باران بیاید تا آفت‌ها در منطقه پخش شوند. همچنین به گفته او، آبیاری خارج فصل درختان در فصول خشک و گرم سال باعث می‌شود درخت، مقاومت خود را نسبت به درختان دیگر از دست بدهند. از سوی دیگر آبیاری خارج از فصل در زمان گرده افشانی (بردادن) باعث کم شدن فعالیت زنبور «بلاستوفاگا» شده و گرده‌افشانی خوب صورت نمی‌گیرد. به گفته او آبیاری باغ‌های انجیر در زمان رسیدن میوه باعث افزایش «زهرابه افلاتوکسین» می‌شود و از صادرات آن جلوگیری به عمل خواهد آمد. با این وجود باغداران همچنان در حال خرید تانکرهای آب برای آبیاری درختانی هستند که روزگاری فقط با نزولات جوی بار خود را به خارج از کشور صادر می‌کردند. او هرس شدید اندام‌های هوایی درخت را در حال حاضر بهترین روش برای کم کردن مصرف آب در انجیرستان‌های استهبان می‌داند. هرسی که قسمت هوایی درخت و ریشه را به یک نسبت می‌رساند تا ریشه از پس تأمین رطوبت درخت بربیاید. او اعتقاد دارد اگر بخش هوایی درختان نسبت بیشتری داشته باشد، ریشه جوابگوی رطوبت مورد نظر او نخواهد بود. هرسی که به خنک کردن تنه درخت منجر می‌شود.

    زارع استفاده از مواد شیمیایی «کائولین» را از دیگر روش‌‌ها برای کنترل مصرف آب می‌داند که پاشیدن آن روی سطح درخت باعث کاهش دما و تبخیر در درختان می‌شود. او در پاسخ به این سؤال خبرنگار روزنامه ایران مبنی براین‌که آیا استفاده از یک ماده شیمیایی پیامدهای جانبی ندارد، می‌گوید: «امتحان کردیم و اثر سوئی ندارد.» او مالچ‌پاشی را هم یک روش خوب و مؤثر می‌دادند.

     جهاد کشاورزی استهبان هم هشدار دادن درباره آفات و بیماری‌های درختان و پیامدهای آن به باغداران در اثر آبیاری زیاد و بی‌موقع در درختان انجیر را بهترین راه توجیه باغداران می‌داند. آفت‌هایی که هومان خاکپور را هم نگران کرده است. زارع همچنین می‌گوید: «اگر وضعیت مصرف آب به همین منوال پیش برود، شاید آبی برای شرب هم پیدا نشود.» او تأکید می‌کند که باید راهکاری برای نجات انجیرستان و استهبان پیدا کرد چون زندگی اکثریت استهبانی‌ها به انجیر وابسته است و اگر نخواهیم راهکار اصولی برای آن بیندیشیم، ممکن است در سال‌های آتی به خالی شدن شهر هم منجر شود.

     جعفری، سرپرست ایستگاه تحقیقات انجیر استهبان هم با توجه به پراکنش و میزان بارش نزولات آسمانی می‌گوید: «در صورت نیاز می‌توان آبیاری کمکی درختان انجیر را در فاصله زمانی ماه‌های اسفند تا اردیبهشت به اندازه تفاضل نیاز واقعی درخت و میزان بارش انجام داد. به منظور حفظ رطوبت در سایه‌انداز گیاه می‌توان از مالچ‌های پوست سخت بادام، کلش گندم و سنگ شکسته در مقیاس بادامی استفاده کرد.»

     کارشناسان همچنین هرس تنک تنه در مناطق آسیب دیده به منظور جوان‌سازی و کاهش خطر از بین رفتن درخت با توجه به تعداد تنه و محیط کل تنه‌های موجود را پیشنهاد ‌می‌کنند. مسأله دیگری هم وجود دارد؛ علاوه بر این‌که باید مردم را با مضرات استفاده آب فراوان در انجیرستان‌ها آشنا کرد، باید جلوی تصرف زمین‌ها ملی را گرفت و زمین‌های متصرف شده را به عرصه‌های ملی بازگرداند.

در ستایش از رکاب‌زنی برای محیط زیست وطن

سه شنبه, ۲۶ فروردین, ۱۳۹۳

     اضافه بر تخریب شدید زیستگاه‌ها به‌همراه تهدیدات طبیعی و اکولوژیکی، روند شتابان شکار  که متأسفانه در سال‌های اخیر منجر به درگیری‌های ناگواری بین محیط‌بانان و شکارچیان نیز شده است،  به‌طرز معنی‌داری بر کاهش جمعیت حیات‌وحش کشور تأثیر داشته تا جایی‌که بر اساس آمار ارایه شده از سوی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست، شمار چهارپایان کل کشور به مرز ۱۰۰ هزار رأس نزدیک شده است. جمعیتی که در کمتر از ۴ دهه پیش فقط در یکی از مناطق حفاظت شده و یا زیستگاه‌ها زندگی می‌کردند.

     در چنین شرایطی، متأسفانه شاهد افزایش فاجعه‌بار سلاح‌های مجاز و غیر مجاز در میان جوامع محلی هستیم که ناباورانه برای حدود یک میلیون و پانصد هزار قبضه از این سلاح‌ها مجوز حمل صادر شده که سالانه بالغ بر ۳۴۵ میلیون گلوله و ساچمه در اختیارشان قرار داده می‌شود! یعنی به صورت میانگین، هریک از این حیات‌وحش علفخوار کشور می‌توانند در سال هدف حدود ۳۰۰۰ گلوله سربی یا ساچمه‌ای قرار گیرند. البته این‌ها همه تعداد گلوله‌ها و ساچمه‌های مجاز است و همه می‌دانیم که تعداد واقعی سلاح‌های در دست مردم و تیرهای‌شان، به مراتب بیشتر است.

     از این‌رو، بایستی حرکت‌هایی که منجر به تداوم موج بیداری محیط زیستی در میان جوامع محلی می‌شود را ارج نهاده و از امثال نیما ترقی‌ به شایستگی تقدیر کرد. به همین لحاظ، انجمن محیط زیستی تسنیم در بام ایران تلاش کرد تا به‌همراه سایر تشکل‌های محیط زیستی و مسئولان محلی به‌گرمی از نیما ترقی؛ دوچرخه‌سواری که در اجرای برنامه‌های سایکل‌توریست داخلی و خارجی، پیمایش قطر کویری ایران به طول ۲۱۰۰ کیلومتر را برای نخستین‌بار در حمایت از حقوق حیوانات و با شعار “سال بدون شکار” آغاز کرده‌است به گرمی استقبال کرده و حرکت ارزشمند این جوان عاشق و دوستدار محیط زیست ‌وطن را گرامی دارد.

کلیک کنید تا بزرگ‌تر ببینید

کلیک کنید تا بزرگ‌تر ببینید

     نیما ترقی در تاریخ ۶ فروردین‌ماه سفر محیط زیستی خود را از شهر مرزی سرخس آغاز کرد تا با عبور از استان‌های خراسان رضوی، خراسان جنوبی، یزد، اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان و امضای طوماری خطاب به رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور برای ممنوع کردن صدور مجوز شکار در سال ۱۳۹۳، در مرز شلمچه به‌پایان برساند.

    این رکابزن حامی محیط زیست در شامگاه یک‌شنبه ۲۴ فروردین در استان چهارمحال و بختیاری مورد استقبال اعضای تشکل‌های محیط زیستی، مدیرکل حفاظت محیط زیست و فرماندار شهرکرد قرار گرفت. بازدید از منطقه حفاظت شده تنگ‌صیاد و تالاب گندمان که به همت اعضای انجمن محیط زیستی تسنیم و همکاری قابل تحسین اداره کل حفاظت محیط زیست استان صورت گرفت در شمار برنامه‌های نیما ترقی در این دیار از مسیر پیمایش او بود.

    نگارنده نیز به سهم خود، اقدام تحسین‌برانگیز نیما ترقی عزیز را ارج نهاده و پایانی همراه با سلامت و اثرگذار برای این سفر محیط زیستی آرزو دارم.

کلیک کنید تا بزرگ‌تر ببینیدکلیک کنید تا بزرگ‌تر ببینیدکلیک کنید تا بزرگ‌تر ببینیدکلیک کنید تا بزرگ‌تر ببینید

در همین زمینه:

– خبرگزاری مهر: ورود رکاب زن قطر کویر ایران به چهارمحال و بختیاری/ استقبال انجمنهای زیست محیطی

– خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا): رکابزن حامی محیط زیست به شهرکرد رسید

گزارشی جامع از تاریخچه‌ی ماجرای حضور یوز در برزیل

جمعه, ۲۲ فروردین, ۱۳۹۳

     بدون شک یکی از جامع‌ترین و دقیق‌ترین گزارش‌های مستقلی که تاکنون در باره‌ی تاریخچه‌ی ماجرای نقش بستن عکس یوزپلنگ ایرانی بر روی پیراهن بازیکنان تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل منتشر شده است، گزارشی است که در صفحه ۹ شماره ۵۶۱۶ مورخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۳ روزنامه ایران منتشر شده است. متن کامل گزارش زهرا کشوری را می‌توانید در زیر بخوانید:

یوز در روزنامه ایران

چه‌کسانی یوز را به برزیل بردند؟

    زهرا کشوری؛ آن روز که «محمد درویش»، معاون امروز مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست در قامت یک فعال محیط زیستی و در یک ایمیل جمعی از خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی و محیط زیست خواست تا از ایده حک نقش یوز آسیایی روی پیراهن تیم ملی در بازی‌های جام جهانی برزیل حمایت کنند، کمتر کسی حدس می‌زد پای آخرین بازمانده تیزپاترین گربه‌سان جهان به برزیل برسد.

     ایده‌ای که توسط «آرش نورآقایی»، محقق و پژوهشگر میراث فرهنگی و گردشگری پیشنهاد شده بود اما در اوج ناباوری آخرین بازمانده یوز در تمام آسیا خیز برداشت و همه موانع را پشت سر گذاشت و همسفر تیم ملی در سال ۲۰۱۴ شد. مشارکت مردمی جواب داده بود و تحسین همگان را برانگیخته بود. «احمدعلی کیخا»، معاون آرام محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست هم در گفت‌وگو با روزنامه ایران مشارکت مردمی را پاشنه آشیل غیرقابل انکار حفاظت از محیط زیست می‌داند اما صحبت‌های او باعث نمی‌شود تا این سؤال از سوی افکار عمومی پرسیده نشود که آیا سازمان‌ها و دستگاه‌های مختلف قدر مشارکت‌های مردمی را می‌دانند؟ به راستی حفظ این مشارکت چقدر برای آنها اهمیت دارد؟ در ماجرای رفتن یوز به جام جهانی با مشارکت‌های مردمی چه معامله‌ای شد؟

یک علامت سؤال بزرگ

     این سؤال را خبرنگار روزنامه ایران از محمدعلی کیخا هم پرسید. سؤالی که البته ناراحتی را به چهره او کشاند. پرسیدن چنین سؤالی از کیخا محصول شرایطی بود که رسانه ملی بعد از رونمایی از پیراهن تیم ملی به وجود آورد و البته سکوت محیط زیست به آنچه در برنامه پرطرفدار ۹۰گذشت. هرچند کیخا این سکوت را قبول ندارد و از روزنامه ایران گله‌گذاری می‌کند. اما ماجرا از زمانی شروع شد که ایده حک نقش یوز روی پیراهن تیم ملی با کمک روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها جان گرفت و در میان مردم گسترش یافت.

     کارگروه یوز با مشارکت بانیان طرح تشکیل و با نامه‌نگاری‌ها قدم‌ها برای رسیدن یوزها به جام جهانی ۲۰۱۴ برداشته شد. کارگروهی که سه عضو اصلی آن آرش نورآقایی، محمد درویش و هومن جوکار، مدیر پروژه بین‌المللی یوز بود. سازمان محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی، فدراسیون فوتبال و… هم به درخواست‌ها لبیک گفتند. در همان گام نخست بانیان امر روی برنامه ۹۰ حساب بزرگی باز کردند. «عادل فردوسی‌پور» در برنامه خود از هر دری سخن می‌گفت و بارها با افکار عمومی همراه شده بود. بدون شک حمایت او از حضور یوز آسیایی در جام جهانی می‌توانست به سرعت یوز ایرانی را به بالای جدول ببرد.

     هدف آن بود تا وضع یوز ایرانی که روزگاری قلمرو ۴۹ کشور را در سیطره خود داشت، برای افکار عمومی جهانی بازگو شود. نگاه افکار عمومی داخلی کشور هم به سمت خوش خط و خالی که روی مرز انقراض رسیده بود، کشانده شود؛ ۵۰ یوز برای تمام آسیا. تیزپاترین گربه‌سانی که حالا قلمرواش به ایران محدود شده بود و همین مسأله باعث شده تا بسیاری به جای یوز آسیایی به آن نام یوز ایرانی بدهند اما فردوسی‌پور همه پنبه‌ها را رشته کرد و نه تنها از پیراهن و طرح دفاع نکرد که حضور «سپ بلاتر» رئیس جهانی فیفا در میان محیط زیستی‌ها را هم به نقد کشاند اما ماجرا به همین جا ختم نشد، زمانی که پیراهن تیم ملی در هتل المپیک رونمایی شد، همه منتظر واکنش فردوسی‌پور شدند. او بی شک این بار نمی‌توانست از کنار ماجرا بی‌تفاوت بگذرد که ای کاش بی‌تفاوت می‌گذشت.

     فردوسی‌پور در میان بهت همگان «محمدعلی اینانلو» مجری سرشناس رسانه ملی  را به برنامه‌اش دعوت کرد تا او خود را ایده‌پرداز حک نقش یوز روی پیراهن تیم ملی کند. اینانلو درست زمانی این حرف‌ها را زد که حضور او در شاهرود و شکار قوچی که بعدها به پای برادرش نوشته شد، با واکنش‌های تندی به او در فضای مجازی، رسانه‌ها و روزنامه‌ها منجر شده بود. وب‌سایت رسمی سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز با تیتر «دستگیری بستگان یک چهره ‌تلویزیونی در منطقه شکار ممنوع سمنان» خبر را تأیید کرده بود. اما رسانه ملی در اوج تعجب و در پربیننده‌ترین برنامه صدا و سیما فرصت را به اینانلو داد تا او خود را ایده‌پرداز حضور یوز در جام جهانی- که توسط گروهی و با تلاش شبانه‌روزی به سرانجام رسیده بود- اعلام کند. اینانلویی که در برنامه رونمایی از پیراهن تیم ملی در هتل المپیک حضور نداشت، غیبتی که البته او در همان برنامه تلویزیونی اعلام کرد که به دلیل سفر اتفاق افتاده است.

     این درحالی بود که آرش نورآقایی همان شب و در هتل المپیک مجبور شد از جیب خود نزدیک به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بدهد تا مجریان برگزارکننده، تابلو یوز را در برنامه به نمایش درآورند اما آیا این پایان تلخ ماجرا بود؟ بدون شک خیر. آن شب که برنامه ۹۰ پخش شد، در شبکه‌های مجازی غوغایی به پا شد. کارگروه یوز در همان دقیقه اول پخش برنامه در یک یادداشتی اعلام کرد که دیگر در پروژه فعالیتی انجام نخواهد داد. یادداشتی که می‌توانست به عنوان یک آسیب در فعالیت‌های اجتماعی و مردمی باشد. فعالیت‌ها و مشارکت‌های مردمی که دولت یازدهم با توجه به شرایط امروز کشور روی آن حساب ویژه‌ای باز کرده است. کاربران زیادی در اعتراض به عملکرد صدا و سیما نوشتند که آیا رسانه ملی نمی‌داند که با این رفتار و عملکرد چه ضربه‌ای به پیکره مشارکت‌های مردمی وارد می‌کند؟ مشارکت‌های مردمی که در دولت یازدهم جان دوباره‌ای یافته بود و با توجه به شرایط تورم و تحریم کشور نیازی بیش از همیشه به آن وجود دارد.

به نام چه کسی، به کام چه کسی؟

     این میان تیتر، جان کلام و خلاصه نگاه کسانی بود که آن شب عجیب شاهد برنامه فردوسی‌پور بودند. نتیجه‌گیری که می‌تواند یکی از آسیب‌های جدی بی‌توجهی به مشارکت‌های مردمی باشد. فعالان حوزه میراث فرهنگی و محیط زیست در صدر اعتراض‌ها قرار داشتند. اعتراض‌هایی که تفاسیر زیادی به دنبال داشت. دکتر ناصر کرمی، کارشناس گردشگری که اتفاقاً از دوستان نزدیک اینانلو و آرش نورآقایی است هم می‌گوید که از شنیدن حرف‌های اینانلو در برنامه ۹۰ متعجب است: «لابد باید از او پرسید بر چه مبنایی چنین گفت.

     به هر حال شکی نیست که اصل ایده از آرش بود و در برنشاندن آن «محمد درویش» و «هومن جوکار» بیش از بقیه نقش داشتند.» اما به نظر می‌رسد که متولیان امر باید به بقیه حرف‌های کرمی توجه بیشتری داشته باشند: «عکس یوز رفت روی پیراهن تیم ملی. بعدش چی؟ این یک تبلیغ دولتی است یا مردمی؟ آنجا توی برزیل این را القا خواهد کرد که مسأله یوز برای دولت ایران خیلی جدی است یا برعکس آن؟ این نگاه می‌تواند ضربه کاری به مشارکت‌های مردمی وارد کند اما با توجه به عملکرد رسانه ملی و… نباید انتظار رشد و گسترش چنین دیدگاهی را داشت؟ آیا مسئولانی که تا به امروز حتی یک تشکر خشک و خالی از بانیان امر که همان فعالان مردمی هستند، نکرده‌اند پاسخ این سؤال را چه می‌دهند؟ آیا مسئولان هیچ ترسی برای از دست دادن این پتانسیل‌ها و نیروهای مردمی ندارند؟ اگر دارند، چرا هیچ گامی برنداشتند؟

     «آرش نورآقایی» استعفای خود را هم در این ماجرا نوشت هرچند با صحبت سایر اعضای کارگروه همچنان به فعالیت خود در این حوزه ادامه می‌دهد اما آیا تمام کسانی که درگیر این ماجرا بودند هم به مشارکت خود ادامه می‌دهند. «نورآقایی»، رئیس کانون انجمن‌های صنفی راهنمایان گردشگری سراسر کشور است و هر ساله در روز جهانی «راهنمای گردشگری» یک جمعیت قابل توجه از تورگردانان را به یکی از استان‌های کشور می‌برد. در اسفندماه گذشته، ۷۰۰ تورلیدر را در روز جهانی راهنمای گردشگری به کرمان برد تا توجه همگان را به وضع امروز ارگ بم- با شعار بم زنده است- جلب کند که حضور این گروه بازتاب جهانی پیدا کرد.  ۷۰۰ نفری که تنها گروهی که او را در کارگروه یوز حمایت کردند، ‌نبودند.

     محمد درویش که بحق یکی از بهترین انتخاب‌های دکتر معصومه ابتکار در دور جدید ریاستش بر سازمان محیط‌زیست است هم آنقدر پتانسیل داشت که بتواند در وهله نخست گروه بسیاری را همراه ماجرا کند. او علاوه بر رسانه‌ها،‌ شبکه‌ای از فعالان حوزه محیط‌زیست را هم در کنار خود داشت. او به همین دلیل معاون مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست شد. در نهایت یوز آنقدر در ذهن ایرانی‌ها تکثیر شد تا مسجد سلیمانی‌ها تصویر آن را در ورزشگاه شهر خود به تماشا بگذارند. تا این سؤال پیش بیاید که یوزپلنگ چه ربطی به جغرافیای مسجدسلیمان و خوزستان داشت؟ بدون شک هرگز یوزی در این بخش از کشور نه دیده شده و نه دیده می‌شود.

     مدارس مختلف کشور هم به میدان آمدند. تابلوهایی که دانش‌آموزان ابتدایی از یوز ایرانی کشیده بودند در میان هنرمندان دست به دست گشت. هنرمندانی که حمایت خود را از حضور در جام جهانی اعلام کرده بودند و پژمان جمشیدی را به عنوان نماینده خود به پروژه یوز معرفی کردند. تلاش این گروه آنقدر قوی و تأثیرگذار بود که حتی یکی از سریال‌های پرمخاطب تلویزیون در نوروز سال ۹۳ را هم درگیر ماجرا کرد. هرچند سازندگان «پایتخت» بی توجه به جغرافیای تحت سیطره یوز، مردی از سرزمین ببریعنی مازندران را به عنوان محیط‌بان یا شاید هم جنگلبان معرفی کردند اما، در نهایت یوز ایران آنقدر در ذهن همگان پررنگ شده بود که این سریال هم در میان اطلاعات غلط و درست خود بتواند گامی زیبا برای یوز ایرانی بردارد. هرچند در این برنامه و بازسازی مجدد مراسم رونمایی از پیراهن تیم ملی باز هم خبری از کارگروه و بانیان اصلی ماجرا نبود.

     البته جای شکرش باقی است که اینانلو را هم در این مراسم دعوت نکرده بودند. در این سوی ماجرا هم معصومه ابتکار بدون شک آن قدم بزرگ را با دعوت سپ بلاتر برداشت. همان طور که او بعد از پخش سریال «پایتخت» در نامه‌ای از مدیر شبکه سه و عوامل سریال «پایتخت» تشکر کرد. تشکری که بحق، بجا و لازم بود، اما این تشکر باز هم این سؤال را در ذهن افکار عمومی به وجود آورد که چرا سازمان از بانیان اصلی ماجرا تشکر نمی‌کند تا شفاف‌سازی شود؟ کیخا در پاسخ به سؤال روزنامه ایران مبنی بر این که چرا سازمان محیط زیست هیچ اعتراضی به قلب ماجرا نکرد، می‌گوید: «همه می‌دانند که واقعاً چه کسانی یوز را به برزیل بردند.» اما آیا این پاسخ کافی بود؟

     «مجید فدایی»، مدیر روابط عمومی سازمان محیط زیست کشور هم به ایران می‌گوید که هم او و هم هومن جوکار با عادل فردوسی‌پور چند بار صحبت کرده‌اند تا فرصتی برای حضور نورآقایی در برنامه ۹۰ و توضیح درباره اصل ماجرا و حقیقت امر مهیا شود اما تلاش‌ها و رایزنی‌ها به نتیجه نرسید. حتی فردوسی‌پور موافقت ضمنی را با حضور یکی از اعضای کارگروه اعلام می‌کند اما پشت پرده چیز دیگری در جریان بود که در نهایت این فرصت را از بخش مردمی و اصلی ماجرا گرفت. این درحالی بود که اینانلو بعد از چند روز دوباره در یک گفت‌وگوی تلفنی با برنامه «ورزش و مردم» ادعاهای خود را تکرار کرد.

 مشارکت مردمی

     مشارکت‌های مردمی در کشور ما یک معنی بومی و غیر واقعی پیدا کرده است. برای مثال مشارکت مردمی در حفظ جنگل‌های ما می‌شود جنگل‌نشینی که خود حق قطع حتی یک درخت را ندارد اما هر روز شاهد حضور قطع درختان و جنگل‌تراشی توسط افراد ذی‌نفوذ است. کافی است سری به روستای «قرن آباد» در نزدیکی شهر گرگان بزنید. این تنها یک مثال از هزاران مثالی است که در بن جنگل‌های کشور تیشه به ریشه درختان کهن می‌زنند. انتخاب منطقه و محله با خودتان. مشارکت مردمی در کشور ما می‌شود ساخت سدی مثل سد «گتوند» که نه تنها سودی به کشاورزی منطقه نرساند که آب دریاچه کارون را شورتر از گذشته کرد و حالا مسئولان مانده‌اند که با یکی از افتخارات دولت گذشته چه کنند؟ نه می‌توانند آب آن را پشت سد نگهدارند و نه می‌توانند آب شور آن را در زمین‌های کشاورزی رها کنند، اما مشارکت مردمی در این ماجرا. ساکنین۱۱ روستای پشت سد هم آواره شهرها هستند تا جمعیت حاشیه‌نشین‌هایی که نه کاری دارند نه شغلی افزایش پیدا کند.

     تلاش بخش بسیار زیادی از آنها برای گرفتن حق زمین کشاورزی و خانه و کاشانه‌شان هم تا به امروز به هیچ جا نرسیده است. مشارکت مردمی در ایران می‌شود دامداران که دام‌های خود را برای صیانت از جنگل‌ها و مراتع از منطقه خارج می‌کنند اما خودشان رها می‌شوند و هیچ یک از وعده‌هایی که برای استقرار مجدد آنها و اعطای تسهیلات داده شده، محقق نمی‌شود. مشارکت مردمی در کشور‌های دیگر برای مثال ترکیه اما جور دیگر است. یکی از کارشناسان منابع طبیعی در گفت‌وگو با روزنامه ایران می‌گوید: «در کشور ترکیه برای مثال ۵۰۰ هکتار زمین را به کشاورز واگذار می‌کنند، اجازه می‌دهند در ۲۰۰ هکتارش باغداری کند به شرطی که از ۳۰۰ هکتار جنگل مثل چشم‌های خود مواظبت کنند.»

     به گفته او، برای همین است که به فاصله یک مرز، ایران خشک می‌شود اما ترکیه هر روز سبز. یک بخش دیگر ماجرا در کشور ما شهرنشین‌هایی هستند که می‌دانند تبدیل بقیه کشور به شهرهای سنگی و سیمانی به مرگ جامعه منجر خواهد شد. بنابراین انجمنی را تشکیل می‌دهند تا گامی برای حفاظت از محیط زیست بردارند اما رسانه ملی فرصت را در اختیار کس دیگری می‌گذارد تا همه تلاش‌ها به نام او زده شود؟ افکار عمومی می‌پرسند آیا مصادره پدیده‌ای همچون مشارکت مردمی در ماجرای یوز، باعث نمی‌شود تا پتانسیل مردمی و نیروهای مردمی به خطر بیفتد؟

     چرا سازمان صدا و سیما چنین هزینه‌ای را متقبل می‌شود و دو برنامه پربیننده را در اختیار یک مجری می‌گذارد اما همین شرایط را برای تیمی که با سرمایه و هزینه خود یوز را به برزیل برده، به وجود نمی‌آورد. آن هم در زمانی که کشور بیش از هر زمانی نیازمند مشارکت‌های مردمی است. دولت برای حذف داوطلبانه یارانه‌ها دست یاری به سوی ملت دراز کرده است. بخش بسیار بزرگی از هنرمندان اعلام کرده‌اند به نفع محیط‌زیست از یارانه خود خواهند گذشت.

     سؤال اینجاست که این حجم از مخاطب که شاهد تلاش‌های شبانه‌روزی یک گروه بودند با این عملکرد رسانه ملی و البته بی‌توجهی سایر دستگاه‌ها چه پیامی دریافت خواهند کرد؟ آن هم در زمانی که کشور برای گذر از گردنه‌های پرماجرا نیاز مبرمی به همکاری و همیاری مردم دارد. بدون شک آسیب‌شناسی این ماجرا می‌تواند نکات بسیار ریز و هشدار دهنده را مشخص کند و آژیر قرمز را قبل از وقوع حادثه به صدا درآورد. حداقل کاری که سازمان حفاظت از محیط‌زیست هم می‌تواند بکند، تقدیر کوچکی از کارگروه یوز ایرانی است. تقدیری که احمدعلی کیخا قول آن را به روزنامه ایران داده است.

اقدام تحسین‌برانگیز اهالی بام ایران در روز طبیعت

پنجشنبه, ۱۴ فروردین, ۱۳۹۳

     همان‌طور که آگاهی دارید در آئین نوروز، سیزدهمین روز از فروردین؛ روز طبیعت نام نهاده شده است. هرچند انتظار است در این آیین کهن، فرهنگ آشتی و احترام به طبیعت به‌نمایش گذاشته شود اما متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد هستیم که در این روز به جای صلح و آشتی، جنگ و قهر خود با طبیعت را به نمایش می‌گذاریم و بیشترین خسارت‌ها را به محیط زیست طبیعی‌مان وارد می‌کنیم! زباله‌ها در طبیعت رها می‌شوند و با پرتاب سبزه‌های هفت‌سین مناظر نازیبایی را در خیابان‌ها و جاده‌های ورودی شهرها به‌نمایش گذاشته می‌شود.

     از این رو، همواره روز طبیعت – ۱۳ فروردین – به یکی از نگرانی‌های جدی بسیاری از دوستداران طبیعت مبدل شده است. خوشبختانه امسال اعضای پرتلاش انجمن محیط زیستی تسنیم با همکاری جمعیت هلال احمر، شهرداری، میراث فرهنگی و گردشگری، حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی منطقه دست به ابتکاری جالب زده‌اند و در این روز طرح‌هایی را برای جمع‌آوری سبزه‌های هفت‌سین و بازگرداندن زباله‌ها به مرحله اجرا درآوردند.

انجمن محیط زیستی تسنیم با کمک شهرداری، اعضای جمعیت هلال احمر، اداره میراث فرهنگی و گردشگری و ادارات کل محیط زیست و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در یک اقدام برنامه‌ریزی شده، کیسه‌هایی برای جمع‌آوری و حمل زباله در اختیار طبیعت‌گردان قرار دادند و آنان را تشویق کردند تا این کیسه‌های پر شده از زباله‌های خود را در طبیعت رها نکنند و بلیط‌های رایگانی را که اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهیه کرده بود، در اختیار خانوارهایی قرار دادند که زباله‌های خود را در طبیعت رها نکرده و به مراکز تدارک دیده شده در ورودی شهر تحویل دادند. این برنامه در قالب طرح “یک کیسه زباله یک هدیه” در ورودی‌های شهر بروجن به اجرا درآمد.

IMG_0274IMG_02862014-04-02-4192014-04-02-414IMG_0338

افزون بر این طرح، از شهروندان خواستند که سبزه‌های هفت‌سین خود را در محل‌های تدارک دیده شده در میادین شهر تحویل دهند و یک هدیه دریافت دارند. این برنامه که با استقبال چشمگیر شهروندان بروجنی و مسافرین سیزده‌بدر نیز روبرو شده بود تحت عنوان طرح “یک سبزه یک هدیه” به نمایش گذاشته شد.

IMG_0281IMG_0297IMG_03302014-04-02-410

     نگارنده نیز به سهم خود تلاش‌های بی‌منت دوستان فرهیخته‌ام در انجمن محیط زیستی تسنیم و همراهان فهیم و مسئولیت‌شناس‌مان در جمعیت هلال احمر و شهرداری بروجن را ارج نهاده و با این امید که در سال ۱۳۹۳ شاهد نهادینه شدن موازین محیط زیستی در فرهنگ و آیین‌های کهن مردمان جامعه ایرانی باشیم، بهترین‌ها را برای همه دوستداران طبیعت و محیط زیست ایران‌زمین آرزو دارم.

در همین رابطه:

– مهار بیابان‌زایی: کار بزرگ مردمان یک شهر کوچک در سیزده‌بدر

– خبرگزاری مهر: برگزاری طرح “یک کیسه زباله ؛ یک هدیه” در چهارمحال و بختیاری/ اهدای بلیط رایگان بازدید از موزه ها

ماجرای اعتراض بختیاری‌ها از نگاه ناصر کرمی

پنجشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۳۹۲

sarzamin-kohan.

     دکتر ناصر کرمی روزنامه نگار و فعال محیط زیست، در یادداشتی به واکاوای کوتاهی از ماجرای سریال “سرزمین کهن” پرداخته و از نحوه برخورد روزنامه نگاران و روشنفکران کشور با اعتراض‌های بختیاری‌ها و همسویی این روشنفکران با صدا و سیمای دولتی برای فروکاستن این اعتراض‌ها به دلایل فرعی، انتقاد کرد. به گزارش آژانس خبری بختیاری (ایبنانیوز)؛ شرح کامل این یادداشت را می‌توانید در زیر بخوانید:

     اعتراض بختیاری‌ها سرانجام به توقف پخش سریال سرزمین کهن انجامید. این نوشته البته بیشتر از آنکه قصد مرور کل ماجرا را داشته باشد می‌خواهد پاسخی باشد به واکنش غالب روزنامه‌نگاران کشور به این ماجرا. به ویژه روزنامه‌نگارانی که دست کم به نسبت رسانه‌ای که در آن قلم می‌زنند می‌بایست اصلاح‌طلب یا روشنفکر قلمداد شوند.
     موضوع این است که غالب این روزنامه نگاران فریاد وا اسفا سر دادند برای معصومیت و مظلومیت هنرمندان و فیلمسازان ایرانی که جرات ندارند اسم یا هویت یا شغل یا موقعیت شبه حقیقی به شخصیت‌های آثار خود بدهند. زیرا بلافاصله فریاد اعتراض احساسی و غیر منطقی عده‌ای از جایی بلند می‌شود، البته آنچه که می‌گویند بسیار هم سابقه داشته است.

     اما آیا ماجرای سریال سرزمین کهن هم همین‌گونه بود؟ سازندگان سریال و مدیران صدا و سیما چون مطمئن هستند که غالب مردم اساسا این سریال را ندیده‌اند اینگونه وانمود می‌کنند که اعتراض بختیاری‌ها صرفا از آن جهت بوده که شخصیت نقش منفی فیلم (چقدر راحت تر بود به جای این عبارت طولانی خیلی راحت میگفتم”بد من”) اسمش “بختیاری” است. اگر موضوع فقط همین باشد البته که عذر آنها پذیرفتنی است.

     بالاخره هر اسم دیگری باشد عده‌ای هستند که آن اسم را بر خود دارند و حق خواهند داشت معترض شوند و نمی شود هم سریال ساخت بی آنکه شخصیت‌ها اسم داشته باشند. گفته می‌شود مهران مدیری و نویسندگانش خیلی مراقب بوده‌اند در ماجرای سریال “شب‌های برره” هیچ ارجاعی به جایی داده نشود و از جمله با دقت نشسته و اسم “برره” را جعل کرده‌اند. اما جالب است که بدانید در حوالی فسا روستایی پیدا شد به نام برره که مردم آن به شدت معترض این سریال شدند. اما، ماجرای بختیاری‌ها و این سریال کاملا متفاوت است. سرزمین کهن ارجاعات خیلی مشخص تاریخی دارد علیه ایل بختیاری. مرور می‌کنیم:

۱- سردار اسعد بختیاری برای بختیاری‌ها یک اسطوره و برای متجددان ایران یک قهرمان نهضت مشروطه است. اما برای مورخانی که مشرب و ماموریتی مشابه عباس سلیمی نمین (مشاور اصلی سریال سرزمین کهن) در نقل تاریخ مشروطه دارند موضوع متفاوت است. در نگاه آنها اقدام سردار اسعد در به دار آویختن شیخ فضل الله نوری گناهی نابخشودنی است. جزئیات این ماجرا بماند. به هر رو در سریال سرزمین کهن از سردار اسعد به عنوان یک خائن و مزدور عوامل بیگانه نام برده می‌شود. همین برای اعتراض بختیاری‌ها کافی نیست؟

۲- آیا انتخاب نام بختیاری برای ضد قهرمان فیلم اتفاقی بوده؟ ارجاعات نشان می‌دهد که اینگونه نیست. سردار اسعد را همفکران آقای سلیمی نمین مکرر متهم کرده‌اند به نوکری انگلیس. از سوی دیگر در تاریخ معاصر ایران بختیاری‌ها بنا به یک دلیل مشخص ارتباط نزدیکی با انگلیسی‌ها داشته‌اند. از این قرار که در دوره پهلوی اول، حضور پررنگ بختیاری‌ها در فعالیت‌های نفتی خوزستان، به دلیل اینکه انگلیسی‌ها در خوزستان عمدتا بختیاری‌ها را استخدام می‌کردند که فرصت برخورداری از یک موقعیت ویژه اقتصادی را به این قوم داد، باعث تهمت‌هایی شد به آنها که در قالب دشنامی همچون همکاری با انگلیس نمود پیدا می‌کرد.
ضد قهرمان سریال سرزمین کهن مکررا با عباراتی همچون “کاسه لیس و مزدور و نوکر انگلیس” نامیده می‌شود. در یکی ازدیالوگ‌های سریال شخصیت مثبت فیلم می‌گوید: “این بختیاری‌ها با کاسه لیسی برای انگلیس به جایی رسیدن وگرنه هیچی نبودن”. ممکن است بگویید منظور او خانواده بختیاری است که در این سریال ضد قهرمان هستند. اما هم دیالوگ زننده است و هم ارجاع تاریخی آن به تهمتی که به بختیاری‌ها زده می‌شود به راحتی قابل اغماض نیست. چرا نمی گویند مزدوری روسیه یا آمریکا یا فرانسه؟ چون در آن مقطع انگلیس بازیگردان امپریالیسم بوده. پس سریال حتی در فحش دادن هم ارجاع مشخص تاریخی دارد. چرا نباید تصور کنیم همین ارجاع را در نامگذاری شخصیت‌ها هم داشته است؟

۳- ممکن است بگویید ارجاعات فوق الذکر اتفاقی است و انتخاب نام “بختیاری” هم اتفاقی بوده. اما آیا در سریالی که قرار است مکررا به نقش منفی فیلم فحش بدهند منطقی است که نام او دقیقا لقب یک قوم باشد؟ آیا سازندگان سریال می‌توانستند به همین راحتی نام ضد قهرمان خود را از طریق انتساب او به یکی از زادگاه‌های مقامات بلند پایه و مشهور انتخاب کنند؟ آیا می‌توانستند از نام شهدای مشهور یا اصلا همین مقامات کنونی نظام استفاده کنند؟
آیا می‌توانستند فی المثل نام “ضرغامی” (که اتفاقا این نام هم از نام‌های مشهور در میان بختیاری هاست) را بر ضد قهرمان خود بگذارند؟ اما می‌دانند از این نوع نامها نمی شود استفاده کرد، اما تصور می‌کنند می‌شود هفته‌های متوالی یک قوم چند میلیون نفری را نشاند پای تلویزیون و به آنها فحش داد؟ مضاف بر آنکه همین خانواده که اسم شان بختیاری است روی دیوار خانه شان هم یک عکس سردار اسعد بختیاری است. واقعا بر چه مبنایی ما باید مجاب شویم آنها بختیاری نیستند؟

۴- سازندگان سریال گفته‌اند بختیاری‌ها عجله نکنند چون در آخر سریال یکی از قهرمانان موثر بختیاری خواهد بود. اتفاقا همین نشان میدهد که سریال بر مبنای ارجاعات تعیین شده ساخته شده است. وگرنه اگر انتخاب اسم بختیاری اتفاقی بوده چه اصراری هست که در آخر سریال یک قهرمان بختیاری هم داشته باشیم. این یک کلک پیش پا افتاده هالیوودی است. جان فورد به قول تارانتینو در فیلم هایش مثل زامبی سرخپوست‌ها را تار و مار می‌کرد اما برای آنکه متهم به نژاد پرستی نشود در اواخر داستان یک وردست سرخپوست هم کنار جان وین قرار می‌داد.

۵- وقتی پای عباس سلیمی نمین در میان است این یعنی اینکه اصل ماجرا داستان شیخ فضل‌الله است و سواران بختیاری که متعاقب فتح تهران او را بر دار آویختند. آن ماجرا را به شکل‌های گوناگونی روایت کرده‌اند. روایت سریال سرزمین کهن البته طعم خاصی دارد. طعمی که برای بختیاری‌ها خیلی تلخ به نظر آمده است. اگر فرض کنیم راویان سرزمین کهن هم صادقند و هم خیرخواه و هم معجونشان قصد درمانگری دارد، به هر حال باید پذیرفت هر دوای تلخی قابل خوردن نیست و بعضی مردم هم در تجویز دارو هر کسی را محق نمی‌دانند.

۶- بر می‌گردم به همان فریاد وا اسفای روزنامه نگاران پیش گفته. آیا به جای واکاوی دلیل خشمناکی مردمانی محروم و سرخورده می‌باید ندیده و نشناخته آنها را محکوم کرده و حرکت شان را تحقیر کرد؟ واقعا چند نفراز شما خواستید ریشه‌های این ماجرا را ببینید؟ یا مسئولانه قبل از متهم کردن مردم معترض دست کم بنشینید و قسمت‌های پخش شده این سریال را ببینید؟ جالب است که غالب همین روزنامه نگاران خود می‌گویند این سریال را ندیده‌اند و عطف به ماسبق قضاوت می‌کنند. آن بختیاری‌های معترض هم متهمند به اینکه بی آنکه سریال را دیده باشند صرفا بر اساس شنیده‌ها روانه خیابان شده‌اند. این هم نکته‌ای است: مردمی که سریال را ندیده‌اند علیه آن تظاهرات می‌کنند و روزنامه‌نگارانی هم که سریال را ندیده‌اند از آن دفاع می‌کنند.

۷- رئیس صدا و سیما گفته بله، نباید به قومی که این همه شهید داده توهین بشود. اعتنای ایشان به مقام شهدا قابل ستایش است. البته منظورشان این است که کلا به هیچ قومی نباید توهین کرد. یا اینکه کلا نباید توهین کرد. احتمالا حالا دیگر متوجه شده باشند نگارش سریال پر هزینه تاریخی را به فردی سپردن که چندان مشهور به بیطرفی و بیغرضی در نقل تاریخ معاصر نیست چه تاوان سنگینی دارد.

آیا قصه تلخ مزارع غیرمجاز پرورش ماهی به پایان می رسد؟

چهارشنبه, ۲۱ اسفند, ۱۳۹۲

     قصه تلخ مزارع غیرمجاز پرورش ماهی در سرشاخه‌های کارون بزرگ در چهارمحال و بختیاری که به‌نظر می‌رسد در سکوت معنادار نهادهای متولی امیدهای چندانی به پایان آن نباشد، بهانه تهیه گزارش خبرنگار خبرگزاری ایسنا شده است که می‌توانید به نکات قابل‌تأملی در میان گفتگوهای صورت گرفته با مقامات محلی ذی‌نقش دست‌یابید. شرح کامل این گزارش که نگارنده هم در آن گفتگو داشته‌ام را می‌توانید در زیر بخوانید:

isna

     مسلم محمودیان – خبرگزاری ایسنا؛ تخلف در هر حوزه ای مشکل آفرین است و اگر راهکار های اصولی و جدیت مسئولان در کار نباشد ریشه دوانده و بحران آفرین خواهد شد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)-منطقه چهارمحال و بختیاری-احداث مزارع غیرمجاز پرورش آبزیان در چهارمحال و بختیاری از جمله تخلفاتی است که با وجود آسیب هایی که در ابعاد مختلف بویژه برای محیط زیست استان دارد همچنان در حال گسترش است اما دریغ از برخوردی با جدیت و کارساز، همه متولیان به نوعی دیگران را مسئول می دانند و خود شانه از بار مسئولیت خالی می کنند که جا دارد متولیان امر برخورد جدی با متخلفان را در دستور کار قرا دهند چراکه در صورت عدم توجه شاهد بروز جبران ناپذیر در آینده خواهیم بود.

جرائم، بازدارنده نیستند/ نگاه بخشی داشتن و غفلت از مسئولیت خیانت است

     مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری در این زمینه در گفت و گو با ایسنا گفت: خلأ سند آمایش سرزمین، چالش های زیادی را در استان در زمینه های مختلف از جمله شیلات به وجود آورده است.

     سعید یوسف پور به تشریح مشکلات ناشی از احداث مزارع غیر مجاز پرورش ماهی پرداخت و تصریح کرد: با توجه به اینکه  این گونه مزارع در بستر رودخانه ها ایجاد می شوند نه تنها موجب از بین رفتن حریم رودخانه ها می شوند، بلکه مشکلات زیادی همچون افزایش ضریب فرسایش خاک، کنده شدن بستر رودخانه و خشک شدن سدهای احداث شده در مسیر رودخانه ها را به دنبال دارند.

     به گفته وی، ورود آلودگی دارویی این نوع مزارع به رودخانه ها همزمان با پسماندها به دلیل فیلترینگ نشدن از دیگر معضلاتی است که مزاری غیرمجاز پرورش ماهی ایجاد می کنند. وی بر لزوم توجه به ظرفیت رودخانه های استان برای صدور مجوز مزارع پرورش آبزیان تاکید کرد و افزود: متاسفانه شرکت آب منطقه ای استان مازاد بر ظرفیت رودخانه ها مجوز صادر کرده است.

     پوسف پور نظارت بیشتر منابع طبیعی بر منابع ملی را خواستار شد و گفت: متاسفانه دستگاه های متولی وظایف خود در نظارت را به درستی انجام نداده اند به طوری که اکنون به دلیل این غفلت تعداد زیادی مزرعه پرورش ماهی غیر مجاز در مسیر رودخانه های استان احداث شده است. وی همچنین دستگاه خود را مکلف به حفاظت از محیط زیست استان دانست و تصریح کرد: در مرزهای مناطق حفاظت شده حکم تخریب ۵۳ مزرعه غیرمجاز صادر شده است اما به دلیل اینکه احکام به وقت صادر نمی شوند و یا جرائم خود بازدارنده نیستند آنگونه که انتظار می رود در برخورد با متخلفان نتیجه ای مقبول حاصل نمی شود.

     یوسف پور تاکید کرد: متولیان باید هرچه سریع تر و با برنامه ریزی مانع فعالیت های غیرمجاز شوند؛ چراکه در غیر این صورت با گذشت زمان آثار تخریب بدتر وجلوگیری از آن سخت تر می شود. وی خاطرنشان کرد: ۱۵۰۰کیلومتر از رودخانه های کشور در استان چهارمحال و بختیاری قراردارد که می توان از آن در راستای احداث نیرو گاه های کوچک تولید برق و ایجاد اشتغال جوانان، به خوبی بهره برد. به گفته وی، آلودگی آب وحفظ حریم بستر با امور آب منطقه ایی، تصرف اراضی ملی با منابع طبیعی، حافظ سلامت محصولات خام دامی با دامپزشکی و صدور مجوز مزارع با شیلات است اما به طور قطع هر دستگاهی نگاه بخشی داشته باشد و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند خیانت کرده است.

مردم در برخورد با متخلفان به کمک مسئولان بشتابند

     مدیر عامل شرکت آب منطقه ای استان چهارمحال در گفت و گو با ایسنا، یکدلی مردم و مسئولان را لازمه جمع آوری مزارع غیر مجاز پرورش ماهی در استان دانست. سید محمدعلی مصطفوی با اشاره به ساخت غیر مجاز شیلات های فصلی، تصریح کرد: این گونه مزارع شبانه و در حریم بستر رودخانه ساخته می شوند که هرچند از متخلفان شکایت و جریمه می شوند اما کارساز نیست. وی با تاکید بر لزوم همکاری مردم در راستای برخورد با متخلفان، خاطر نشان کرد: حریم بستر رودخانه ها متعلق به خود مردم است که عده ای متخلف با اقدامات غیر قانونی در صدد تخریب آن بر آمده اند که می طلبد مردم با کمک مسئولان در راستای عدم تخریب این منابع اقدام کنند. وی جمع شدن این مزارع را نیازمند همکاری همه دستگاه های متولی این امر دانست و گفت:  چنانچه هر کدام  از دستگاه ها به تنهایی اقدام کنند به طور قطع موفق نخواهند بود و تخریب محیط زیست استان همچنان ادامه خواهد یافت.

برخورد با متخلفان زیانش کمتر است یا آسیب دیدن محیط زیست؟

     یکی از فعالان محیط زیست چهارمحال و بختیاری در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه تعداد مزرعه های غیرمجاز پرورش ماهی در استان از ۴۰ در سال ۸۹ به ۱۴۰ در سال ۹۲ رسیده است، بر لزوم جلوگیری از احداث بی رویه این مزارع تاکید کرد.

     هومان خاکپور ریشه بسیاری از تخریب های انسانی را در کوتاهی دستگاه های مسئول در توسعه اشتغال دانست و با بیان اینکه مسئولان نباید در خصوص شیلات های  فصلی کوتاهی کنند، تصریح کرد: هر یک از سازمان های متولی مسئولیت هایی در این زمینه دارند که متاسفانه در انجام آن کوتاهی کرده اند. وی افزود: از بین رفتن بخشی از منطقه حفاظت شده هلن، تخریب اراضی ملی و همچنین از بین رفتن  بخشی از رودخانه که جزو میراث فرهنگی است بر اثر احداث شیلات ها، کوتاهی دستگاه های متولی را نشان می دهد.

     این فعال محیط زیست حفاظت و پاسداری از رودخانه ها را از وظایف امور آب منطقه ای استان دانست و گفت: چنانچه محیط زیست و امور آب در این زمینه کوتاهی کنند و همکاری مردم با مسئولان را بهانه کنند این اقدام توجیهی بیش نیست. خاکپور با طرح این سوال که آیا برخورد با متخلفان در زمینه شیلات های فصلی زیانش کمتر است یا عدم برخورد با آنها و آسیب دیدن محیط زیست؟ تصریح کرد: ما باید بهانه مشکلات اجتماعی را کنار بگذاریم، نه آنکه شاهد باشیم که دیگر چیزی از محیط زیست و منابع طبیعی باقی نماند. وی نمود پدیده بیابان زایی و پایین رفتن آب در منطقه خان میرزا بر اثر گسترش بی رویه کشاورزی را یادآور شد و گفت: آیا زمان آن نرسیده است که مسئولان استانی با صرف نظر از ملاحظات سیاسی و اجتماعی با این پدیده برخورد کنند؟

     این فعال محیط زیست با بیان اینکه برخورد با متخلفان به کمک نیروی انتظامی و قوه قضایی محقق می شود، خاطرنشان کرد: چنانچه سطح جریمه ها بالا رفته و هم سطح درآمد متخلفان شود روند تخریب ها و آسیب ها نیز کاهش خواهد یافت؛ چراکه رودخانه های استان دیگر ظرفیتی برای احداث مزارع جدید پرورش ماهی ندارند. وی بهانه هایی که مسئولان در مورد تنش های محلی می آورند را کوتاهی در انجام وظیفه شان دانست و گفت: چنانچه با متخلفان برخورد نشود توهم دست اندازی و تجاوز به منابع ملی ایجاد می شود و کسانی که به قانون پایبند نیستند راه را برای رسیدن به خواسته های خود فراهم تر می بینند. به گفته وی، برخورد نکردن با این افراد زمینه ساز ترغیب جوامع روستایی به گریز از قانون می شود که خود نوعی بی قانونی است.

     خاکپور اظهارکرد: اگر پیش از این برای اشتغال جوامع روستایی طرح های موثر اجرا شده بود اکنون شغل آنان به اجبار بر پایه تخریب جنگل ها و دریا قرار نمی گرفت. این فعال محیط زیست با طرح این سوال که آیا وقت آن نرسیده که روند تخریب محیط زیست را متوقف کنیم؟ گفت: دیگر زمانی برای هدر دادن نداریم و حال زمان آن رسیده است تا بر روی آنچه داریم ارزش گذاری کنیم. به گفته وی، تلاش در جایگزینی طرح های اشتغالزای موثر منطبق با مناطق روستایی، احداث مجتمع پرورش ماهی به منظور نظارت بر فعالیت پرورش دهندگان ماهی و همچنین کوتاه کردن روند اداری برای صدور پروانه شیلات از مهم ترین اقدامات در راستای عدم احداث شیلات های فصلی و تخریب بیش از پیش محیط زیست است.

حرکت هم راستای مسئولان استان لازمه بر خورد با مزارع غیر مجاز است

    مدیر گروه دامپزشکی دانشگاه شهرکرد در گفت و گو با ایسنا با تاکید بر ضرورت حرکت دستگاه های نظارتی و اجرایی استان در یک راستا در زمینه برخورد با متخلفان، خاطرنشان کرد: متاسفانه مسئولان استانی به منظور برخورد با متخلفان و تخریب مزارع غیر مجاز پرورش آبزیان نه تنها در راستای هم حرکت نمی کنند بلکه در تقابل هم هستند.

     سعید نعمت اللهی با بیان اینکه اکوسیستم استان به اندازه کافی از این معضلات رنج می برد، بر لزوم همراهی مسئولان در راستای رفع مشکلات زیست محیطی استان تاکید کرد. وی مدیریت پرورش ماهیان آبزی استان را ضعیف دانست و گفت: مزارع پرورش ماهی باید حداکثر چهار کیلومتر با هم فاصله داشته باشند اما متاسفانه این فاصله رعایت نمی شود.

     نعمت اللهی افزود: افرادی که به صورت غیر مجاز اقدام به احداث مزارع پرورش آبزیان می کنند به علت عدم آگاهی لازم از آنتی بیوتیک ها به گونه ای غیر اصولی استفاده می کنند که مشکل آفرین خواهد بود. وی با بیان اینکه از نظر علمی مصرف این گونه ماهی ها مضر است، تصریح کرد: مدیریت ضعیف در این گونه مزارع و عدم نظارت مسئولان بهداشت مشکلاتی را برای بهداشت عمومی ایجاد می کنند؛ بر همین اساس  به مصرف کنندگان توصیه می شود از ماهیان قزل آلایی که بیش از ۳۰۰ گرم وزن دارند استفاده شود زیرا آنها در برابر آنتی بیوتیک ها مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند. به گفته وی، مشکلاتی که این گونه مزارع از جمله آسیب رسانی به بستر رودخانه و رانش زمین ایجاد می کنند با ایجاد مزارع بزرگ در مکان هایی که مورد تایید است یا فراهم کردن زمینه شغلی برای این افراد پیش نخواهد آمد.

برخورد با مزارع غیر مجاز پرورش آبزیان در دستور کار مسئولان استان قرار گیرد

     مدیر شیلات و آبزیان چهارمحال و بختیاری در گفت گو  با ایسنا با بیان اینکه آمار دقیقی از شیلات های فصلی در استان وجود ندارد، تصریح کرد: این مزارع هیچ گونه مجوزی از این ارگان ندارند و به صورت غیر قانونی فعالیت دارند.

     پرویز منصوری با بیان اینکه به صورت کتبی به مزارع فصلی شناسایی شده اخطارداده شده است، گفت: باتوجه به قوانین و مقرراتی همچون آیین نامه جلوگیری از آلودگی آب، قانون توزیع عادلانه آب و ماده ۶۸۸مجازات اسلامی ارگان های متولی می توانند با همکاری این مدیریت به تخریب این گونه مزارع اقدام کنند. وی با بیان اینکه اکثر مزارع غیرمجاز استان در شهرستان است به عدم رعایت مسائل فنی و بهداشتی در این مزارع اشاره و خاطرنشان کرد: این مزارع با استفاده از داروهای غیرمجاز نه تنها موجب آلودگی آب می شوند بلکه به حق قانونی مزارع پرورش ماهی زیردست که دارای فعالیت مجاز هستند ضرر می رسانند.

     منصوری برخورد با مزارع غیر قانونی پرورش آبزیان را راوظیفه اصلی مسئولان استان دانست و گفت: باتوجه به اینکه مزارع غیرمجاز هیچ گونه ضوابط فنی و بهداشتی را رعایت نمی کنند هزینه تولید آنها کمتر از مزارع مجاز می شود که در این زمینه نیز به ضرر مزارع مجاز است؛ در همین راستا می طلبد مسئولان با جدیت با متخلفان برخورد کنند.

طرح “هر تولد یک نهال” در بام ایران

دوشنبه, ۱۲ اسفند, ۱۳۹۲

     در راستای توسعه فرهنگ درختکاری و حرمت نهادن به مواهب طبیعی در میان خانواده‌ها؛ نخستین تفاهم‌نامه اجرای طرح “هر تولد یک نهال” در بام ایران مبادله شد. نگارنده به‌همراه دکتر لیلا اخلاصی رییس انجمن محیط زیستی تسنیم که ارائه دهنده طرح بوده و مسئولیت هم‌سوسازی طرف‌های تفاهم‌نامه را برعهده داشته‌اند، در گفتگویی با خبرنگار خبرگزاری مهر شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

خبرگزاری مهر

کاشت یک درخت به ازای هر تولد در بام ایران/ سپردن مراقب از درخت به کودک در سن شش سالگی

    شهرکردخبرگزاری مهر: در راستای توسعه فرهنگ درخت کاری اجرای طرح “هرتولدیک نهال دربام ایران” در دستور کار انجمن محیط زیستی تسنیم و نهادهای متولی در حوزه محیط زیست و طبیعت شهرستان بروجن استان چهارمحال و بختیاری قرار گرفت.

     به گزارش خبرنگار مهر؛ به‌منظورترویج فرهنگ درختکاری و نگهداری و توسعه فضای سبز در میان خانواده‌ها و حساس‌سازی آنان نسبت به طبیعت پیرامون محلی زندگی‌ آنان و آشناسازی کودکان و فرزندان با آموزه‌های محیط زیستی و نهادینه شدن دلبستگی و عشق به مواهب طبیعی در ضمیر آنان؛ اجرای طرح “هرتولدیک نهال دربام ایران” در دستور کار انجمن محیط زیستی تسنیم و نهادهای متولی در حوزه محیط زیست و طبیعت بروجن قرار گرفت.

    برای نخستین‌بار تفاهم‌نامه پنج جانبه “هر تولد یک نهال در بام ایرانفی‌مابین “انجمن محیط زیستی تسنیم”، “شهرداری بروجن”، “اداره ثبت و احوال شهرستان بروجن”، “اداره منابع طبیعی شهرستان بروجن” و “اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بروجن” مبادله شد تا بسترهای لازم برای اجرای این طرح از سال ۱۳۹۳ در شهر بروجن فراهم شود.

     در این تفاهم‌نامه وظایف و تعهدات هریک از طرف‌ها برای اجرای فراگیرتر و مؤثرتر این طرح تعریف شده است و تلاش شده است تا با همسوسازی پتانسیل‌های نهادها و دستگاه‌های طرف‌ این تفاهم‌نامه، در راستای نهادینه شدن فرهنگ درختکاری و احترام به طبیعت در میان خانواده‌هاگام‌های مؤثرتری برداشته شود.

     رئیس انجمن محیط زیستی تسنیم استان چهارمحال و بختیاری در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به انعقاد تفاهمنامه در شهرستان بروجن در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی گفت: این تفاهمنامه بین انجمن محیط زیستی تسنیم، شهرداری بروجن، اداره ثبت و احوال شهرستان بروجن، اداره منابع طبیعی شهرستان بروجن و اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بروجن در راستای حفظ محیط زیست و منابع طبیعی تنظیم شده است و به امضا رسیده است.

     لیلا اخلاصی عنوان کرد: در صدد هستیم با اجرای این طرح، بسترهای لازم از لحاظ فضای مناسب، تأمین نهال و شرایط آبیاری و مراقبت فراهم شود تا از ابتدای سال ۱۳۹۳ توسط خانواده‌ها و به‌نام هر کدام از نوزادان متولد شده یک نهال کاشته شود و این نهال‌های شناسنامه‌دار در سن پنج شش سالگی به کودکان نشان داده شوند و از آن پس مراقبت از این نهال‌ها به خود کودکان سپرده شود.

     وی ادامه داد: خانواده‌هایی‌که در این طرح مشارکت می‌کنند در شمار جامعه هدف ما قرار خواهند گرفت و در آینده با ارتباط بیشتری که از طریق انجمن با آنان برقرار می‌کنیم در نظر داریم از راه‌های مختلف حضوری و غیرحضوری آموزش‌های محیط زیستی بیشتری را برای آنان ارایه کنیم.

طرح کاشت درخت به ازای هر تولد یکی از اقدامات برجسته در حوزه فعالیتهای انجمنهای زیست محیطی است

     نایب رئیس انجمن زیست محیطی تسنیم بروجن نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اهمیت کار و فعالیت انجمن‌های زیست محیطی در حفظ محیط زیست و منابع طبیعی؛ تاکید کرد: انجمن‌ها با هم‌اندیشی و برنامه‌ریزی و تعیین اهداف کارهای بزرگی می‌توانند در راستای حفاظت از محیط زیست انجام دهند.

     هومان خاکپور عنوان کرد: هم اکنون طرح کاشت درخت به ازای هر تولد یکی از اقدامات برجسته در حوزه فعالیت‌های انجمن‌های زیست محیطی به شمار می‌رود که توسط انجمن زیست محیطی تسنیم بروجن انجام شده است.

     وی در ادامه با اشاره به برنامه ریزی‌های گسترده برای انجام طرح “هرتولدیک نهال دربام ایران” توسط کارشناسان و اعضای انجمن؛ تاکید کرد: این اقدام کاری ارشمند است و باید در کل کشور فراگیر شود.

     این فعال محیط زیست و منابع طبیعی گفت: کودکان از همان ابتدا به مراقبت از درختان حساس می‌شوند و کودکان مراقبت از درختان و گیاهان را یاد می‌گیرند.

در آستانه دیدار سمن های محیط زیستی با رئیس‌جمهوری

پنجشنبه, ۸ اسفند, ۱۳۹۲

     برای نخستین‌بار فرصتی فراهم شده است تا سازمان‌های مردم‌نهاد بتوانند در یک دیدار تاریخی با عالی‌ترین مقام اجرایی کشور – رییس جمهور – گفتگو کنند. قرار است نمایندگانی در حضور رییس جمهور سخنرانی کرده و مطالبات سمن‌‌های بخش‌های مختلف را در این همایش بیان کنند. در این همایش که ۴۰۰۰ سمن به نمایندگی از ۱۸۰۰۰ سمن با رییس جمهور دیدار خواهند کرد فرصتی فراهم خواهد شد تا نمایندگان سازمان‌های مردم‌نهاد با وزراء و مسئولین دستگاه‌های دولتی نیز نشست‌های تخصصی داشته و دغدغه های خود را از نزدیک با آنان در میان بگذارند. این همایش بی‌همتا بهانه گفتگوی نگارنده با خبرنگار روزنامه ایران شده است که در صفحه ۱۴ روزنامه ایران مورخ ۸ اسفند ۱۳۹۲ انتشار یافته و شما خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

 نشست بارییس جمهور

۱۳۹۲؛ سال بیداری محیط زیست

     مریم فرهمند؛ سازمان مردم‌‌نهاد (سمن) یا ان جی او  از دل مردم بیرون می‌آید و با دغدغه‌ای مشترک تشکیل می‌شود. ویژگی اصلی سمن ها، غیردولتی بودن آنهاست اما اهدافی که دنبال می‌کنند، در نهایت می‌توانند باری از روی دوش دولت‌ها بردارند. یکی از شعارهای دولت یازدهم از ابتدا، احیا و حمایت از تشکل‌های مردمی بود. بر همین اساس، مرتضی میرباقری، قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی در نشستی که آذرماه با سازمان‌های مردم‌نهاد داشت گفت: «در کشور ما نیازهای بسیاری وجود دارد و تجربه نشان داده که هر جا مردم و سازمان‌های مردم‌نهاد شرکت کرده‌اند، گره‌های بسیاری گشوده می‌شود.» وی در این جلسه قول داد که بزودی سمن ها نشستی با رئیس جمهوری خواهند داشت.

     فعالیـت سمن ها در حــوزه محیط‌زیست همیشه چشمگیر بوده و کسی زنجیره انسانی اهواز برای حمایت از کارون و اعتراض به آلودگی هوا، اعتراض مردم به وضعیت دریاچه ارومیه و تجمع فعالان محیط زیست در اعتراض به شکار حیات‌وحش را فراموش نمی‌کند که همگی انساندوستانه، مسالمت‌آمیز و در راستای حفاظت از محیط زیست بوده است.

     سه ماه پیش بود که معصومه ابتکار برای نخستین  بار جلسه‌ای با حضور سمن های محیط زیست سراسر کشور برگزار کرد و پای صحبت‌های آنها نشست. حالا قرار است رئیس جمهوری هم پای صحبت سازمان‌های مردم‌نهاد سراسر کشور بنشیند. با این که هنوز زمان قطعی برگزاری این جلسه از سوی وزارت کشور اعلام نشده اما سمن های محیط زیستی کشور انتخاباتی برگزار و نماینده‌ای انتخاب کرده‌اند تا مسائل و مشکلات موجود را با دکتر روحانی در میان بگذارد.

 سمن ها قانون ندارند

     هومان خاکپور، فعال محیط زیست و دیده‌بان طبیعت بختیاری که به عنوان نماینده سمن های محیط زیست قرار است در جلسه با رئیس جمهوری صحبت کند، درخصوص اهمیت این دیدار می‌گوید: «دیدار با رئیس جمهوری اتفاق بزرگی است و باید بتوانیم به عنوان نماینده، توان واقعی همه سمن‌ها را نشان دهیم و کاری کنیم تا مسئولان بدانند سمن ها ۲۰ سال است که فراموش شده‌اند، سمن ها از سرمایه منابع انسانی برخوردارند که می‌تواند در بحث کاهش هزینه‌ها به دولت کمک کند. دولت می‌تواند با اعتماد به این سازمان‌ها، در راستای سیاست‌های کلان کشور برون‌سپاری کند و بخشی از مسئولیت‌های ممکن را به  سمن ها واگذار کند. اگر جلسه دیدار با رئیس‌جمهوری خوب مدیریت شود و بتوانیم مشکلات و خواسته‌های خود را با وی در میان بگذاریم، این دیدار نقطه عطفی برای فعالیت‌های سمن ها خواهد بود.»

     وی با اشاره به این که مشکلات سمن های محیط زیستی به دو بخش تقسیم می‌شود، می‌افزاید: اولین بحث، مشکل ساختاری سمن ها و نقش و جایگاه آنها در اجتماع است و بخش دیگر به مشکلاتی که در محیط زیست به صورت طبیعی وجود دارد، مربوط می‌شود. عمده‌ترین مشکل در فعالیت سمن ها، نبود قانون مدون است. معمولاً در بخش‌های مختلف مانند فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی در کشور قانون وجود دارد اما در حوزه فعالیت‌های اجتماعی و سمن‌ها (سازمان‌های مردم‌نهاد) قانون مدونی نداریم. آیین‌نامه و لایحه بین دولت و مجلس رد و بدل می‌شود اما هنوز قانون مدونی که به صورت دستورالعمل باشد و همه دغدغه‌های سمن ها در آن دیده شود، وجود ندارد. اگر این قانون باشد، بسیاری از مشکلاتی که اکنون سمن ها دارند، حل می‌شود.

 پروسه طولانی مدت ثبت سمن ها

     خاکپور با بیان این که در حال حاضر پروسه ثبت سمن‌ها دشوار و بشدت درگیر مسائل بوروکراسی است، اظهار می‌کند: تصویب قانون می‌تواند از بازی دادن سمن ها در دستگاه‌های دولتی جلوگیری کند. پروسه طولانی تشکیل سمن  موجب دلسردی می‌شود چون اگر گروهی بخواهند مجوز فعالیت بگیرند، یک تا دو سال طول خواهد کشید. زمانی که مجوز هم می‌گیرند و می‌خواهند فعالیت خود را آغاز کنند، نظارتی که باید بر عملکرد آنها شود گاهی از چارچوب نظارت خارج شده و به دخالت تبدیل می‌شود؛ این مشکلی است که واقعاً روند حرکت و فعالیت سمن ها را کند می‌کند در حالی که اگر قانونی تدوین و تصویب و حقوق معنوی سمن‌ها در آن دیده شود و نظارت هم در حد معقول و منطقی اتفاق بیفتد، سرعت حرکت سمن‌ها به مراتب بهتر می‌شود.  یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های سمن ها در این خصوص هم این است که در تدوین این قانون از نظر سمن‌ها هم استفاده شود تا حضور آنها مسئولانه و اثرگذار باشد. مهم‌ترین خواسته ما از رئیس جمهوری، صدور دستور تسریع در روند تدوین این قانون است. با توجه به تعاملاتی که اکنون بین دولت و مجلس برقرار است، این لایحه می‌تواند سریع‌تر در مجلس مطرح شود.

 بی‌مهری سازمان جنگل‌ها و مراتع

     وی خواسته دیگر سمن ها را ‌توجه بیشتر سازمان جنگل‌ها و مراتع به فعالیت سمن ها می‌داند و می‌گوید: یکی از نکات برجسته فعالیت سازمان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم این است که نسبت به دوره‌های گذشته گام‌های بلندتری درخصوص بهره‌گیری از ظرفیت‌های سمن‌ها در راستای حفاظت از محیط زیست و بحث آموزش‌های همگانی برداشته است. سازمان حفاظت محیط زیست فقط متولی ۱۰ درصد عرصه‌های طبیعی است و ۹۰ درصد آن با سازمان جنگل‌ها و مراتع است اما همکاری با سمن ها در اولویت سازمان جنگل‌ها نبوده که امیدواریم پا به پای محیط زیست حرکت کند.

     اکنون عمده‌ترین تخریب‌ها در عرصه‌های طبیعی اتفاق می‌افتد و بسیاری از معضلاتی که اکنون در محیط‌زیست شهری داریم به همین محیط زیست طبیعی برمی‌گردد. برای نمونه ریزگردها معضلی است که ۲۰ استان کشور را درگیر کرده و به عرصه‌های طبیعی  مربوط می‌شود که در حوزه فعالیت سازمان جنگل‌هاست بنابراین لازم است که سازمان جنگل‌ها به سمت جذب و حمایت از سمن ها حرکت کند.

 ۱۳۹۲؛ سال بیداری محیط زیست

     این فعال محیط زیست به اقداماتی که در بحث آموزش همگانی انجام شده اشاره و اظهار می‌کند: در بحث آموزش همگانی قدم‌های خوبی برداشته شده و با توجه به حرکت‌ها و زنجیره‌های انسانی که به مناسبت‌های مختلف و برای  مقابله با چالش‌ها در استان‌های مختلف صورت گرفته، می‌توان گفت سال ۹۲ سال بیداری محیط زیستی است. علت آن هم فعالیت‌های‌ نرم‌افزاری و آگاهی‌بخشی‌هایی است که اخیراً اتفاق افتاده است. در این خصوص رسانه‌ها بیشترین نقش را دارند و مردم هم با حساسیت نسبت به مشکلات برخورد می‌کنند. به عنوان نمونه با توجه به ظرفیت‌سازی ابتدایی و آگاهی‌بخشی که در کشور ایجاد شده، فرهنگ شکار که در پیشینه تاریخی ما یک ارزش بود اکنون موجب انزجار مردم می‌شود. این موضوع دستاورد بسیار بزرگی است اما آنچه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد این است که آموزش به سمت مدارس و آموزش و پرورش پیش رود و فرهنگ‌سازی را از کودکان شروع کنیم.

     وی اضافه می‌کند: در همین راستا اقدامی برای نخستین بار انجام شد و تفاهمنامه‌ای بین سازمان‌های مردم‌نهاد و آموزش و پرورش درباره مباحث محیط زیستی و گسترش آموزش‌های محیط‌زیستی کشور در استان چهارمحال و بختیاری منعقد شد. امیدواریم انعقاد این تفاهمنامه در کل کشور نهادینه شود تا بتوانیم فعالیت‌های محیط زیستی را در سطح مدارس گسترش دهیم. این اقدام می‌تواند بزرگترین کار زیربنایی و بنیادین در حوزه آموزش باشد تا نسل‌های آینده را برای داشتن محیط زیستی سالم، بیمه کنیم. مقام معظم رهبری فرمودند؛ «فرهنگ محیط زیست و منابع طبیعی باید به یک فرهنگ عمومی در جامعه تبدیل شود»، ما هم امیدواریم این خواسته محقق شود.

 ضرورت تغییر چیدمان توسعه کشور

     خاکپور در ادامه به مشکلاتی که به شکل طبیعی در محیط زیست وجود دارد اشاره می‌کند و می‌افزاید: اکنون با چالش آب مواجه هستیم. کشور ما خشک است و یک سوم میانگین جهان نزولات جوی دارد. بنابراین خشکسالی پدیده‌ای غیرطبیعی نیست و چیدمان توسعه و برنامه و نگاه آینده در کشور باید به سمتی باشد که بتوانیم با خشکسالی مقابله کنیم. متأسفانه این اتفاق در سال‌های گذشته نیفتاد و اگر آینده‌نگری می‌کردیم، نباید براساس شرایط اکولوژی، کشاورزی را فقط توسعه کمی می‌دادیم. باید برای کشور سند آمایش سرزمین تهیه می‌کردیم. در برنامه چهارم توسعه دولت موظف شد که سند آمایش سرزمین را تهیه کند ولی این اتفاق نیفتاد. دومین خواسته مهم ما از دکتر روحانی این است که سند آمایش سرزمین به صورت ملی و کارشناسی و فرامنطقه‌ای تهیه شود. چیدمان توسعه کشور باید از اول، دوباره طراحی شود؛ شغل‌هایی که بارگذاری بیشتری از توان جنگل‌ها دارند، حذف شوند و تمرکز صنایع از مناطق طبیعی برداشته شود.

 هدیه‌ای به نسل آینده

     آنچه مسلم است هیچ سازمانی به اندازه تشکیلاتی که از دل مردم به وجود آمده باشد نمی‌تواند برای محیط زیست دلسوز باشد و برای حفظ محیط زندگی، تلاش کند. حالا فرصتی فراهم شده تا نمایندگانی از میان مردم، درددل خود را با بالاترین مقام اجرایی کشور در میان بگذارند تا بتوانند با حل مشکلات، در محیطی پاک و سالم زندگی کنند و آن را به نسل آینده هدیه دهند.