بررسیهای کارشناسی دوست ارجمندمان دکتر حسین صمدی بروجنی؛ دانشیار دانشگاه شهرکرد و محقق مرکز تحقیقات منابع آب استان چهارمحال و بختیاری گواه حقیقتی تلخ است که حکایت از بحران مدیریت بر منابع آبی زایندهرود دارد. در یاداشتی که در زیر با خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته شده است، علل بوجود آمدن بحران کم آبی در زایندهرود از نگاه این متخصص حوزه آب مورد واکاوی قرار گرفته است:
بحران کم آبی در زاینده رود و علل آن
حسین صمدی بروجنی – دانشیار دانشگاه شهرکرد
رودخانه زایندهرود به عنوان بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران در حوزه گاوخونی واقع گردیده است. این رودخانه نقش مهمی در تامین آب شرب، صنعت و کشاورزی مناطق مرکزی ایران دارد. آبدهی این رودخانه دارای تغییرات زیادی بوده بطوریکه در ترسالیها آبدهی این رودخانه به بیش از ۲۰۰۰ میلیون مترمکعب(۲ میلیارد مترمکعب در سال) میرسد و در خشکسالیها این رقم به حدود ۷۰۰ میلیون مترمکعب کاهش مییابد. متوسط آبدهی این رودخانه در ۲۰ سال اخیر در حدود ۱۳۰۰ میلیون مترمکعب است. عمده منابع آب زایندهرود از کوهستانهای بختیاری در زاگرس مرکزی سرچشمه میگیرد و به منظور تقویت آب این رودخانه برخی تونلهای انتقال آب نظیر تونلهای کوهرنگ ۱، ۲، و ۳، تونل چشمه لنگان و تونل خدنگستان حفر شده و برخی تونلهای دیگر نظیر بهشتآباد و کوگان مطالعه شده است. استان چهارمحال و بختیاری با دارا بودن ۷٫۵ درصد از مساحت حوضه رودخانه زایندهرود، نزدیک به ۸۰ درصد منابع آب زایندهرود را تأمین میکند. ولی سهم برداشت آب این استان کمتر از ۱۰ درصد منابع آب رودخانه زایندهرود است. این در حالیاست که سالهای اخیر تبلیغات گستردهای شده که علت اصلی خشک شدن زایندهرود، به برداشتهای بالادست در استان چهارمحال و بختیاری نسبت داده شود. کافیاست به آمار ۳۷ ساله اخیر منتشره از سوی وزارت نیرو مراجعه شود که متوسط دبی رودخانه زایندهرود در محل سد تنظیمی زایندهرود – که در مقطع ورودی رودخانه به استان چهارمحال و بختیاری واقع است – برابر ۴۶ مترمکعب بر ثانیه بدست میآید و براساس همین آمار متوسط دبی رودخانه زایندهرود در محل پل زمانخان – که در حوالی مقطع خروجی رودخانه از استان چهارمحال و بختیاری واقع است – برابر ۴۶٫۴ مترمکعب بر ثانیه بدست میآید که تفاوت معنیداری بین این دو مقدار وجود ندارد. این نشان میدهد آب مصرفی در محدوده استان چهارمحال و بختیاری عمدتأ از طریق زایشهای مسیر رودخانه تأمین میشود. لذا نسبت دادن علت خشکی زایندهرود به برداشتها در استان چهارمحال و بختیاری از اساس فرضیه اشتباهی است.
بهمنظور روشن شدن ریشه و علل اصلی و واقعی خشک شدن زایندهرود، در این نوشتار عوامل مؤثر در ارتباط با خشکی زایندهرود براساس اطلاعات و گزارشات مستند، مورد بحث قرار گرفته است. ضمن آنکه به تأثیر افت آبهای زیرزمینی دشتهای حاشیه رودخانه زایندهرود بر حیات زاینده رود نیز پرداخته شده است.
۱- توسعه صنایع در استان اصفهان
بطورکلی توسعه در هر منطقه میباید براساس طرح آمایش سرزمین انجام شود و در این طرح به محدودیتها و مزیتهای طبیعی مناطق توجه ویژه میشود. متأسفانه توسعه در استان اصفهان همانند بسیاری مناطق دیگر کشور بر پایه یک طرح مصوب آمایش سرزمین انجام نشده است. با آنکه اصفهان در یک منطقه خشک و نیمه خشک واقع است ولی نوع صنایع ایجاد شده در این استان عمدتأ از نوع صنایع آببر مثل فولاد، پتروشیمی و نظایر آن بوده است. این حرکت توسعهای به زمانی برمیگردد که ذوبآهن که قرار بود در مناطق جنوبی کشور برپا شود به اصفهان منتقل شد که نقش مهمی در اشتغالزائی و درآمد داشت و این امر به الگوی اصلی توسعه در اصفهان تبدیل شد. هماینک در استان اصفهان در حدود ۱۸۸ میلیون مترمکعب آب در صنایع استفاده میشود که براساس گزارش منابع و مصارف زایندهرود (تهیه شده توسط شرکت آب منطقهای اصفهان در سال ۱۳۸۸ برنامهریزی شده) این رقم در افق ۱۴۱۰ به ۴۷۱ میلیون مترمکعب در سال افزایش یابد. براساس این برنامه سهم صنایع فلز و آهن و شیمیائی و نفت ۲۵۸ میلیون مترمکعب میباشد که بالاترین پتانسیل آلایندگی را هم به دنبال خواهد داشت. با وجودی که میزان منابع آب زاینده رود در خشکسالیها به ۷۰۰ میلیون مترمکعب در سال کاهش مییابد و میزان واقعی آب قابل انتقال از تونلهای جدید در حالت خوشبینانه ۳۰۰ میلون مترمکعب در سال خواهد بود، این توسعه صنعت میتواند در تشدید خشکی زایندهرود نقش تعیین کنندهای داشته باشد.
۲- مصرف آب شرب بیش از حد استاندارد
افزایش مصرف آب شرب در استان اصفهان به دو موضوع بر میگردد. اول رشد جمعیت بواسطه مهاجرپذیر بودن این استان و دوم سرانه مصرف آب بیش از حد استاندارد. ایجاد شهرکهای مسکونی متعدد و اتخاذ سیاستهای انبساطی توسعه (قیمت پائین واحدهای مسکونی در این شهرکها و سهم بالای اشتغال در بخش ساختمان و خدمات (باعث شده سیل جمعیت از استانهائی مثل خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و حتی استان فارس به سمت اصفهان روانه شود که این امر بجز مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی باعث افزایش مصرف آب شرب در این استان میشود. لذا در برنامههای توسعه این شهرکها و فازهای مختلفی که در نظر گرفته میشود، باید تجدید نظر شود و در ظرفیت جمعیت این شهرکها محدودیت اعمال شود. موضوع دوم سرانه بالای مصرف آب شرب در استان اصفهان است که معادل ۳۱۰ لیتر بر شبانه روز میباشد و این رقم میباید به حدود ۲۰۰ لیتر بر شبانه روز کاهش یابد. در این صورت با منابع آب شرب موجود میتوان برای بیش از ۲ میلیون نفر آب تأمین نمود ولی نشانهای از اصلاح الگوی مصرف آب شرب در این استان مشاهده نمیشود.
۳- الگوی کشت پرمصرف در بخش کشاورزی
در الگوی کشت کشاورزی استان اصفهان محصولات پرمصرفی همچون برنج، ذرت، علوفه و سیب زمینی دیده میشود. با توجه به اینکه با گذشت زمان منابع آب زاینده رود بواسطه تغییر اقلیم رو به کاهش است، میباید به موازات توسعه صنایع و جمعیت، سهم محصولات پرمصرف و سطح زیرکشت کشاورزی کسر شود و این امر باید با برنامهریزی صورت بپذیرد. چون این موضوع مدیریت نشده و کشاورزان غرب اصفهان، محصولات پرمصرف را از الگوی کشت خود حذف نکردهاند، لذا آب به کشاورزان شرق اصفهان نرسیده و این امر که بدور از عدالت نیز میباشد، سرچشمه بحرانهای اجتماعی شده است. وقتی بحران آب به این حد میرسد باید پا را فراتر از این گذاشت که کشاورزی را به روشهای معمول انجام داد و در این زمینه باید از روشهائی که ضمن حفظ سطح تولید، مصرف آب را تا چند برابر پائین میآورد استفاده نمود. یکی از این راهکارها، توسعه کشتهای گلخانه ای است که میزان مصرف آب را به ازای یک تولید مشخص نسبت به روشهای معمولی کشت بین ۵ تا ۱۰ برابر کاهش میدهد. متأسفانه این راهکار در حد کافی در استان اصفهان استفاده نشده و لازم است با برنامههای آموزشی و حمایتهای مالی زمینه تغییر الگوی کشاورزی از کشتهای سنتی به کشتهای گلخانهای را فراهم آورد.
۴- راندمان پائین مصرف آب در بخش کشاورزی
راندمان آبیاری در استان اصفهان کمتر از ۵۰ درصد بوده و مقدار آن بین ۳۰ تا ۴۰ درصد گزارش می شود. امروزه افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی از طریق اجرای روشهای نوین آبیاری جزو سیاستهای اولویتدار کشور در بخش آب است. اگرچه این اقدام در حال انجام است ولی لازم است این کار با سرعت بیشتر انجام شود. شاید صرف بودجههای کلان در زمینه تونلهای انتقال آب در استان اصفهان بر سرمایهگذاری در اقدامات مدیریت مصرف آب سایه انداخته است. بنابراین عدم بهبود راندمان آبیاری به عنوان یکی از دیگر علل مهم در بحران کم آبی زایندهرود مطرح است.
۵- تأثیر بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب زیرزمینی
بخش قابل توجهی از فعالیتهای کشاورزی مورد اشاره در بند قبل، از محل منابع آب زیرزمینی انجام میشود و این امر موجب افت بیش از حد آب زیرزمینی و بیلان منفی آن شده است. در حال حاضر در حدود ۲۵ هزار حلقه چاه در حوضه آبریز زایندهرود وجود دارد که در حدود ۲۵۰۰ میلیون مترمکعب آب مورد بخشهای مختلف مصرف را تأمین میکنند. باید توجه کرد که بین منابع آب زیرزمینی و رودخانه زایندهرود یک ارتباط دو سویه وجود دارد. در گذشته که منابع آب زیرزمینی دچار بیلان منفی نشده بودند، از حاشیه رودخانه زایندهرود آب زیرزمینی زایش میکرد و این امر باعث تغذیه رودخانه زایندهرود میشد (نام رودخانه زایندهرود نیز بر گرفته از همین ویژگی است). در سالهای اخیر که متأسفانه سطح آب زیرزمینی دشتهای همجوار رودخانه زایندهرود دچار افت شده، رودخانه زایندهرود تغذیه کننده سفرههای آب زیرزمینی مسیر میباشد. لذا در سالهای پرآبی که منابع آب زایندهرود افزایش مییابد، بخش قابل توجهای از این منابع آب صرف تغذیه آب زیرزمینی خواهد شد و باز هم رودخانه پائین دست زایندهرود در خطر کم آبی قرار خواهد گرفت. لذا مدیریت آب رودخانه زایندهرود بدون مدیریت آبهای زیرزمینی ممکن نخواهد بود و چون سطح آب زیرزمینی دشتهای همجوار رودخانه زاینده رود بیش از حد افت کردهاند لذا رفع این مسئله در کوتاهمدت ممکن نخواهد بود و این به این معنی است که بحران کم آبی زایندهرود حتی در سالهای نرمال هم ادامه خواهد داشت و مجددأ تأکید میگردد که در اولین فرصت باید در مورد تغییر الگوی کشت کشاورزی استان اصفهان هم اراضی که از رودخانه زایندهرود مشروب میوند و هم اراضی که از آبهای زیرزمینی تأمین آب میشود، میباید فکری اندیشیده شود.
۶- استفاده بیش از حد از چمن برای فضای سبز اصفهان
اگرچه از نظر وسعت، سرانه فضای سبز اصفهان در حد استاندارد است ولی این فضای سبز عمدتأ با چمن توسعه یافته است که یکی از پرمصرفترین محصولات است. در حال حاضر تنها در شهر اصفهان در حدود ۴۵۰۰ هکتار فضای سبز عمدتأ تحت کشت چمن وجود دارد که متناسب با شرایط کم آبی این استان نیست. در مناطق کم آب در سطح دنیا از الگوهای متنوعی برای فضای سبز استفاده میشود که لازم است شهرداری اصفهان به این الگوها توجه خاص داشته باشد.
۷-اثر منفی طرحهای انتقال آب بین حوضهای
شاید در دید عمومی اینگونه استنباط شود که طرحهای انتقال آب بین حوضهای در افزایش آب رودخانه زایندهرود مؤثر بودهاند ولی واقعیت اینست که این طرحها اثر منفی در حیات رودخانه زاینده رود داشتهاند. علت این امر به فرضیات اولیه غیر واقع بینانه در مورد میزان آب قابل انتقال و همچنین روش انتقال که با تونل است، بر میگردد. در واقع در زمان مطالعه و اجرای طرح انتقال آب، بدلیل نیازهای آبی زیادی که در حوضه مقصد وجود دارد، متولیان طرح برای توجیه طرح و جلب حمایتهای دولتی و غیردولتی در اجرای طرح، تمایل پیدا میکنند از فرضیات بالا در برآورد میزان آب قابل انتقال استفاده کنند و در این ارتباط متوسط آبدهی رودخانه مبدأ را ملاک عمل قرار میدهند. ولی در زمان خشکسالی آبدهی رودخانه مورد نظر به نصف و حتی یک سوم تقلیل مییابد. این در حالیاست که برنامهیزی مصرف برمبنای ظرفیت طرح صورت میگیرد. اگر اصلأ هیچ طرح انتقال آبی تعریف و اجرا نمیگردید، آب واقعی موجود در حوضه مقصد ملاک برنامهریزی توسعه در نظر گرفته میشد و از بارگذاری بیش از حد بر منابع آب حوضه زایندهرود ممانعت میشد. ولی امروز این بارگذاری در حوضه زایندهرود انجام شده ولی تونلهای انتقال آب نمیتواند به اندازه ظرفیت تعیین شده آب را انتقال دهند. در مورد تونلهای اول و دوم مطابق نمودارهای زیر دیده میشود این تونلها در شرایط خشکسالی تنها یک سوم ظرفیت تعیین شده را انتقال داده است.
۸- نحوه مدیریت سد زاینده رود
سد زایندهرود یکی از مهمترین اجزای سیستم منابع آب حوضه زایندهرود است که نقش مهم و تعیین کنندهای در مدیریت آب این حوضه دارد. اگر این سد هشیارانه و درست بهرهبرداری شود میتوان مسائل مربوط به بحران آب را تخفیف داد و اگر نادرست بهرهبرداری شود، خود منشأ گرفتاریهای زیادی خواهد بود. این سد تحت مدیریت شرکت آب منطقهای استان اصفهان میباشد ولی ارزیابی نحوه مدیریت و بهرهبرداری از این سد در سالهای اخیر نشان از یک بههم ریختگی و بینظمیهائی در کنترل آب مخزن سد دارد. مطابق نمودار شکلی زیر که مربوط به روند بهرهبرداری از مخزن سد زاینده رود در ۱۳ سال اخیر است نشان میدهد در سالهای گذشته وقتی در مهرماه(بهعنوان ماه شروع سال آبی) ذخیره در مخزن کم بوده (منحنی خط چین)، رهاسازی از مخزن در فصول پائیز و زمستان کنترل شده(منحنی ممتد) تا این امکان بوجود آید تا مخزن برای تابستان سال بعد آبگیری شود. ولی در سالهای اخیر این تعادل بههم خورده و بطور مثال در مهرماه سال ۱۳۹۰ که حدود ۷۰ درصد مخزن خالی بوده، رهاسازی آب در فصوی پائیز و زمستان این سال به بیش از ۴۷۰ میلیون مترمکعب رسیده که در ۱۳ سال اخیر یک رکورد بوده است. این امر باعث شد در ابتدای سال ۱۳۹۱ ذخیره مخزن به حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب کاهش یابد که حتی از مقدار ذخیر در مهرماه ۹۰ نیز به میزان ۱۰۰ میلیون متر مکعب کمتر بود. این امر منشأ بحرانهای متعدد در سال ۱۳۹۱ شد که از جمله آن حمله کشاورزان شرق اصفهان به خط انتقال آب به یزد بود. چه بسا اگر در روند رهاسازی آب در مخزن مطابق سالهای قبل عمل میشد، در سال ۱۳۹۱ ذخیره مطمئن آب در مخزن زاینده رود وجود داشت و مسائل اخیر پیش نمیآمد.
۹- جمع بندی
میتوان به عنوان جمعبندی موضوع این نکته مهم را بیان کرد که سر منشأ اصلی بحرانهای کم آبی حوضه زاینده رود ریشه در نحوه مدیریت آب در گذشته دارد. اگر موارد زیر در مدیریت آب حوضه زایندهرود انجام میگرفت امروز شاهد خشک شدن رودخانه زایندهرود و بحرانهای اجتماعی و زیست محیطی ناشی از آن نبودیم:
– متوقف یا محدود شدن شهرک سازی در استان اصفهان و عدم ایجاد زمینه برای مهاجرت به این استان
– عدم توسعه صنایع آببر و تمرکز بر توسعه گردشگری به عنوان محور توسعه استان اصفهان
– تغییر الگوی کشت با اتخاذ سیاستهای تشویقی و بازدارنده و توسعه کشتهای گلخانهای
– سوق دادن بودجههای هنگفت حفر تونلهای انتقال آب به سمت انجام اقدامات مدیریت مصرف و بهبود الگوی مصرف آب در بخشهای کشاورزی و شرب
– کاهش برداشت از منابع آب زیرزمینی و تقویت آن به عنوان یک منبع زایشی برای حیات رودخانه زاینده رود
– ترویج فرهنگ صرفهجوئی در آب بویژه در مسئولین شهرداری برای کاهش چمنکاری در فضای سبز و جایگزینی آن با روشهای جدید کم آببر.